متولیان بیمه سلامت می گویند خدمات توانبخشی را بیمه می كنیم. انجمن های تخصصی توانبخشی اما آماری ندارند تا به بیمه بدهند. در این میان، بیماران با هزینه های درمانی گران و زمانبر سرگردان مانده اند.

بیماران توانبخشی سرگردانند

سلامت نیوز:متولیان بیمه سلامت می گویند خدمات توانبخشی را بیمه می كنیم. انجمن های تخصصی توانبخشی اما آماری ندارند تا به بیمه بدهند. در این میان، بیماران با هزینه های درمانی گران و زمانبر سرگردان مانده اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، بیمه نبودن خدمات توانبخشی پزشكی كه اكنون به كابوس مستمر جمع كثیری از بیماران نیازمند این خدمات تبدیل شده صرفا یك راه حل دارد: مشخص شدن تعداد واقعی نیازمندان دریافت این خدمات، تا انجمن های تخصصی متولی ارایه خدمات توانبخشی پزشكی هم بتوانند با ارایه مستندات لازم، جمعیت هدف را مشخص كرده و مسیر همواری برای سازمان های بیمه گر كه به گفته انوشیروان محسنی بندپی، رییس سازمان بیمه سلامت ایران، آماده ایجاد پوشش بیمه یی برای خدمات توانبخشی پزشكی هستند، ایجاد كنند.


    با وجود آنكه ایجاد پوشش بیمه یی برای خدمات توانبخشی پزشكی ١٠ سال قبل تصویب شده، اما در تمام این سال ها به علت نامشخص بودن تعداد جمعیت نیازمند این خدمات و البته مخالفت دولت های وقت با افزایش ضریب تعرفه برخی از این خدمات همچون فیزیوتراپی، این خدمات كه دایره گسترده یی از جمله كار درمانی، بینایی سنجی، گفتار درمانی، شنوایی سنجی و فیزیوتراپی را در برمی گیرند، نه تنها به طور نظام مند و مشخص تحت پوشش بیمه قرار نگرفت، بلكه اگر فیزیوتراپی هم از پوشش بیمه یی برخوردار شد، میزان تعرفه اختصاص یافته، آنقدر راضی كننده نبود كه مراكز ارایه دهنده خدمت را در مسیر پذیرش بیمه قرار دهد و در واقع فیزیوتراپی هم در مراكز خصوصی باید با هزینه آزاد دریافت می شد.


    اما محسنی بند پی در گفت وگو با «اعتماد» خبر می دهد كه امسال تعرفه فیزیوتراپی در كتاب ارزش نسبی خدمات سلامت بازنگری و اصلاح شده و افزایش یافته است. با این حال وی تایید می كند كه باقی خدمات توانبخشی پزشكی از پوشش بیمه یی برخوردار نیست و تحت تعهد بیمه های پایه قرار ندارد اما از آمادگی سازمان بیمه سلامت برای نشستن پای میز مذاكره نهایی با انجمن های تخصصی ارایه دهنده این خدمات خبر می دهد و می گوید: «این انجمن ها باید مستندات خود درباره جمعیت نیازمند این خدمات و رده تخصصی خدمت ارایه شده و هزینه های آن و الزام ایجاد پوشش بیمه یی را به ما ارایه دهند تا این مستندات را به شورای عالی بیمه ببریم و بعد از تصویب هم به هیات دولت ارایه شود تا به تصویب و ابلاغ برسد.»
   
    حتی بیماران پیوند ریه هم نیازمند توانبخشی هستند
    تنها تصور عموم از خدمات توانبخشی پزشكی متوجه فیزیوتراپی است و آن هم برای افرادی كه دچار دردها و تنش های مفصلی یا آسیب های مقطعی در اندام ها شده اند. همین بی اطلاعی تا بدنه دولت های وقت هم رسوخ كرده كه طی ١٠ سال گذشته و با وجود تصویب الزام ایجاد پوشش بیمه یی برای خدمات توانبخشی، اجرای تاكید قانون جدی گرفته نشده و از میان ده ها خدمت توانبخشی پزشكی، فقط فیزیوتراپی اقبال برخورداری از پوشش بیمه یی را داشته است. مغفول ماندن اهمیت بیمه شدن خدمات توانبخشی پزشكی در حالی است كه نه فقط معلولان جسمی حركتی، حتی بیماران پیوند ریه و مبتلایان دیابت و فشار خون هم نیازمند خدمات توانبخشی پزشكی هستند.


    سهیل معینی: مدیرعامل انجمن باور در گفت وگو با «اعتماد» توضیح می دهد كه طی ماه های گذشته برای رفع مشكل محرومیت بیمه یی خدمات توانبخشی پزشكی دو اقدام صورت گرفت: «در اصلاحیه قانون جامع حمایت از حقوق معلولان كه اكنون منتظر تصویب هیات دولت است، ماده مربوط به بیمه را اینطور اصلاح كردیم كه تمام افراد دارای معلولیت باید تحت پوشش بیمه درمانی قرار بگیرند و علاوه بر آن خدمات توانپزشكی هم باید از پوشش بیمه یی برخوردار شود. این اصلاح هم از آنجا صورت گرفت كه بزرگ ترین مشكل تمام معلولان بیمه نبودن این خدمات است. یك معلول ضایعه نخاعی برای جلوگیری از ابتلابه زخم بستر باید به طور مستمر تحت فیزیوتراپی باشد. یك بیمار فلج مغزی (cp) هم به اندازه همان معلول ضایعه نخاعی نیازمند استفاده از خدمات توانبخشی پزشكی است. متاسفانه از چند سال قبل مراكز ارایه دهنده این خدمات در راستای خصوصی سازی و اجرای اصل ٤٤ قانون اساسی به بخش خصوصی واگذار شد و امروز باید تمام هزینه این خدمات به صورت آزاد و از جیب بیماران پرداخت شود. حتی بیماران تحت پوشش بیمه های تكمیلی هم با محدودیت های این بیمه ها مواجهند و مثلابیمه تكمیلی بیش از چهار بار فیزیوتراپی در سال را تقبل نمی كند. كدام بیمار ممكن است به كمتر از ٥ یا ١٠ جلسه فیزیوتراپی نیاز داشته باشد؟»
   
    آمار غیرواقعی چالش اصلی است
    معینی هم تایید می كند كه چند نشست مشترك با مسوولان دفتر امور حمایتی و توانمند سازی وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی، مسوولان انجمن های تخصصی ارایه دهنده خدمات توانبخشی پزشكی و متولیان سازمان بیمه سلامت برگزار شده تا بتوانند الزام پوشش بیمه یی برای خدمات توانبخشی را به سرانجام قابل قبولی برسانند. در این جلسات از مسوولان انجمن ها خواسته شد كه خدمات مورد نیاز هرگروه از افراد دچار معلولیت تعریف شده و قیمت این خدمات استحصال شود تا سازمان های بیمه گر با تكلیف مشخصی برای تعیین تعرفه خدمات، الزام به افزایش سهم بیمه گذار یا نیاز به افزایش منابع بودجه یی مواجه باشند.


    اظهارات معینی و بندپی نشان می دهد كه با وجود زمان بر بودن این روند، اما نهاد های متولی آماده پذیرش این الزام بوده اند. ضلع سوم مثلث اما، انجمن های تخصصی ارایه دهنده خدمات توانبخشی پزشكی هستند كه با یك معضل كهنه اما مهم مواجهند كه ظاهرا هیچ یك از دولت های وقت طی سال های گذشته عزمی برای رفع آن نداشته اند. مشخص نبودن آمار معلولیت های مادرزادی و ناشی از حوادث و تصادفات و بلایای طبیعی و بیماری های ناتوان كننده كه یك چالش عمده در مسیر سیاستگذاری های كشور است و همان اول راه، مسیر را به بن بست می رساند زیرا وقتی انجمن تخصصی شنوایی سنجی نمی داند آمار كشوری از نیازمندان این خدمت چه تعدادی است چون مركز آمار ایران و سازمان بهزیستی كشور و وزارت بهداشت نمی توانند آمار دقیقی از این جمعیت هدف به دست دهند، چگونه باید ریز تعرفه و ضرایب مورد نیاز را پیوست كند؟


    حتی نهادهای متولی هم گزارش روشنی از جمعیت هدف متبوع شان ندارند. معینی هم انتقاد می كند كه آخرین سرشماری مركز آمار ایران در سال ٩٠، با اختلاف چشمگیر از آمار پایه، از وجود یك میلیون و ١٠٠ هزار معلول در كشور خبر داده و سازمان بهزیستی كشور با استناد به ضریب تعیین شده از سوی سازمان بهداشت جهانی تا پیش از سال ٢٠١٣، ١٠ درصد جمعیت كشور را در شمار معلولان محسوب می كرد و از آن سال به بعد به تبعیت از این نهاد بین المللی، ضریب ١٥ درصد را در نظر گرفته و تخمین می زند كه بین ٨ الی ١٢ میلیون نفر دارای معلولیت باشند در حالی كه معلوم نیست این افراد به چه نوع و چه میزان از معلولیت دچارند.


او از برآورد افزایش سالانه ٤٠ هزار نفر به جامعه معلولان كشور می گوید اما ضعف مهم در مسیر اجرایی شدن بیمه پایه برای خدمات توانبخشی پزشكی را متوجه نامشخص بودن آمار از جمعیت هدف می داند: «آیا سازمان بیمه گر نباید بداند كه برای چه تعداد افراد برنامه ریزی كند؟ قطعا تامین منابع برای ١٠٠ هزار نیازمند خدمات توانبخشی با ٦٠٠ هزار نیازمند بسیار متفاوت است.»


در حالی كه مجموع مراكز توانبخشی دولتی از ٦٠ هم فراتر نرفته و قطعا ظرفیت این مراكز حتی جوابگوی همان افزایش سالانه معلولان كشور هم نیست، مشخص نبودن آمار و كدر بودن تصویر جمعیت هدف برای بیمه گرانی كه باید هزینه خدمات توانبخشی را تقبل كنند، مانند همیشه فقط و فقط به ضرر یك گروه تمام می شود. بیمارانی كه علاوه بر تحمل درد ناشی از معلولیت و محرومیت از بدیهی ترین حقوق شهروندی، باید به دلیل خالی بودن جیب، از الزامی ترین روش های درمان و ترمیم زخم های روح شان هم چشم پوشی كنند.


معینی فقط اشاره یی دارد به برخی هزینه ها در دایره گسترده خدمات توانبخشی كه قطعا از عهده بسیاری از بیماران نیازمند این خدمات خارج است: «هر ساعت آب درمانی ٨٠ هزار تومان هزینه دارد. وقتی سازمان بهزیستی، با نهایت محافظه كاری حق پرستاری معلول ضایعه نخاعی را ١٢٠ هزار تومان در ماه تعیین می كند، پس ارقام سنگین است. شاید یك معلول ضایعه نخاعی برای حفظ شاخص های اولیه سلامتش باید هر ماه حداقل ٥٠٠ هزار تومان برای خدمات توانبخشی خرج كند اما چون چنین پولی ندارد، مانند بسیاری از بیماران نیازمند، از این خدمات صرف نظر می كند.»
   
   

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha