تنبیه دانش آموزان نسبت به قبل کمتر شده و همچنان وجود دارد اما به خاطر مسائل فرهنگی و مواردی که در جامعه وجود دارد امکان صفر شدن آن وجود ندارد مگر اینکه تمام دستگاههای فرهنگی کمک کنند.

سلامت نیوز: تنبیه دانش آموزان نسبت به قبل کمتر شده و همچنان وجود دارد اما به خاطر مسائل فرهنگی و مواردی که در جامعه وجود دارد امکان صفر شدن آن وجود ندارد مگر اینکه تمام دستگاههای فرهنگی کمک کنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، متولدان دهه ۴۰ تا دهه ۶۰ همگی خشن ترین تنبیه های بدنی در مدارس را به خاطر دارند. حبس در انباری تا فلک و ترکه که این آخری نشانه محبت و از ابزار معلمی و معاونت در مدارس بود. اما کودکان دهه ۷۰ و ۸۰، چنین تنبیه هایی را به خاطر نمی آورند. شاید به همین دلیل است که انتشار خبرهایی درباره تنبیه بدنی دانش آموزان در مدارس، عجیب و غریب می نماید. در چند ماه گذشته، اخبار و تصاویر مختلفی در مورد تنبیه دانش آموزان در مدارس منتشر شده است. از فیلم کتک خوردن دانش آموزان در یک مدرسه تا خبر معلمی که در پاکدشت دانش آموزی را به خاطر نیاوردن کتاب‌هایشان مجبور کرده بود دست درون کاسه توالت کنند و سپس آن را به دهان ببرند...

از سوی دیگر دانش آموزی در یکی از مدارس بروجرد، معلمش را با اسلحه کشت، او گفته است معلمش را به خاطر تحقیرهایش هدف قرار داده، هرچند که قصد کشتن معلم را نداشته. این اتفاقات نشان از شیوع خشونت در مدارس دارد؟ مسئولان آموزش و پرورش معتقدند که اینگونه نیست. حتی تنبیه در مدارس زیاد نشده بلکه «به خاطر وجود تعدد رسانه ها اخبار به سرعت منتشر می شود» و البته «امکان حذف تنبیه بدنی وجود ندارد.»

در همین زمینه میزگردی را با حضور خدایار رفیعی، معاون پاسخگویی به شکایات اداره کل ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش و دکتر رحمت الله نورانی، عضو سازمان نظام پزشکی و مشاور تحصیلی در کافه خبر برگزار کردیم.

مشروح این میزگرد را می خوانید:

چرا باو جودیکه طبق قانون تنبیه در مدارس ممنوع است اما هنوز برخی معلمان از تنبیه به عنوان یک ابزار تربیتی استفاده می کنند و هنوز هم اخبار تنبیه بدنی در مدارس وجود دارد؟

رفیعی: دلایل و علتهای مختلفی برای وجود تنبیه در مدارس می تواند وجود داشته باشد. بسیاری از ناهنجاری های جامعه از گذشته وجود داشته، اما نوع آن متفاوت شده است و اینکه اخیرا به موضوع تنبیه در رسانه ها خیلی پرداخته می شود به معنای این نیست که زیاد شده است. متاسفانه همانطور که اشاره کردید از تنبیه در مدارس به عنوان ابزار بازدارنده و تربیتی استفاده شده و ریشه تاریخی و فرهنگی دارد.  البته من قبول ندارم که این رفتار بازدارنده است، چون خلاف ضوابط و مقررات است. شاید باید به گسست نسلی توجه کنیم؛  گسست نسلی در آینده آسیب جدی به روابط مردم در جامعه وارد می کند و ما نتوانستیم این گسست را بین خانواده و نوجوانان که مشکلات اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی دارد را برداریم. کمتر اولیایی هستند که با گفت و گو مسائل را حل کنند. رابطه استاد و شاگردی هم خیلی تغییر کرده است، یک روزی اگر معلم از کوچه ای رد می شد دانش آموزان به حرمت او کنار دیوار می ایستادند اما الان این رابطه تغییر کرده است که بخشی ناشی از گستره شبکه های اجتماعی و ورود دانش آموزان به مسائل فراملیتی است. بخشی هم ضعف آموزش است که نتوانستیم قوی عمل کنیم. اگر در مسیر تربیت دینی و مسیر علمی درست حرکت کنیم مسائل حل می شود.

نورانی: تنبیه فقط اختصاص به مدارس ندارد و در جامعه و خانواده هم دیده می شود. معنای لغوی تنبیه یعنی هشدار و آگاهی دادن. بعضی وقتها هم به معنای ادب کردن و مجازات کردن است که یک محرک آزار دهنده بعد از یک رفتار و عمل نامطلوب به منظور توقف آن رفتار و اصلاح است. تنبیه انواع مختلف دارد می تواند کلامی باشد مثل تهدید ، تحقیر و مسخره کردن که تنبیه روانی خطرناکتر است و آسیبهای بیشتری می رساند.یک نوع تنبیه اجتماعی است و فرد را موقعیتهای اجتماعی محروم می کنیم مثلا دانش اموزان را از ورزش و برخی فعالیتها محروم می کنند. برخی جنبه های تنبیه هم در مدارس نیست مثل جریمه در محل کار. تنبیه بیگاری هم داریم. به نظر من تنبیه آثار مثبت هم دارد و تنها نباید به جنبه های منفی آن پرداخت. اولین جنبه مثبت ، توقف رفتار ناشایست و نامطلوب است یعنی اصلاح گری و عبرت آموزی برای دیگران.

نورانی: دانش آموزانی که دچار تنبیه بدنی می شوند از دو چیز متنفر می شوند یکی علت تنبیه و دیگری عامل تنبیه است. اگر علت تنبیه مسائل انضباطی و یا درس باشد دانش آموز از درس زده می شود و هیچگاه آن مسائل انضباطی که به خاطر آن تنبیه شده است را رعایت نمی کند ضمن اینکه از معلم که عامل است هم متنفر می شود.

شما اشاره کردید که تنبیه کم شده اما به هرحال اخبار زیادی هر روز منتشر می شود که نشان می دهد به شکلهای مختلف اجرا می شود و تنها نوع آن با گذشته که چوب و فلک بود تغییر کرده است؟

رفیعی: واقعیت است که من در این یک سال گذشته که مسئول پاسخگویی به شکایات در آموزش و پرورش هستم مواردی که از تنبیه گزارش شده در حد و گسترده ای نیست که رسانه ها اعلام می کنند. بخشی از این تنبیه ها توسط ولی قانونی دانش آموز در مراجع قانونی و قضایی رضایت داده شده است.البته در وظایف ما این نیست که از اولیا رضایت بگیریم و هرکز ابز این موضوع دفاع نمی کنیم. اگر معلمی از ابزار تنبیه بدنی به عنوان عامل بازدارنده یا اصلاح رفتار استفاده کند تخلف است و ما برخورد می کنیم.

آقای دکتر، شاید تا کنون کمتر موردی بوده که تنبیه باعث اصلاح رفتار شود چون متاسفانه آثار بدی دارد و می تواند حس انتقام را در دانش آموز تحریک کند ؟

نورانی: تنبیه حتی در خانواه هم وجود دارد پس پدیده جدیدی نیست. کلا تنبیه را متفکران دینی و علمی به عنوان عامل ابزار و وسیله بازدارنده می دانند اما تنبیه بدنی به خصوص برای کودکان که امکان تشخیص ندارند را جایز نمی دانند. تربیت باید براساس صبر، محبت ، گذشت و مدارا باشد ومن هم قبول دارم که تنبیه آثار مخرب فروانی دارد. کودک و نوجوانان نباید تنبیه شوند چون بر روح و روان آنها آثار مخربی دارد و احتمال قوی شدن حس انتقام به خصوص در میان پسرها را زیاد می کند. بنابراین باید با ابزارهای دیگر به آنها هشدار برهیم و تنبیه به عنوان آخرین وسیله باشد. بعد هم اگر تنبیه بدنی را انجام می دهند نباید آثار آن باقی بماند چون دیه باید پدرداخت کنند . به هرحال وران شناسان هم قبول دارند که تبیه اعتماد به نفس را می گیرد و سبب ترس و اضطراب دانش آموز می شود که همین افت تحصیلی و حتی ترک تحصیل را هم به دنبال دارد.

در مشاورهایی که شما داشتید مواردی بوده که دانش آموز به خاطر تنبیه بدنی آسیب دیده روانی باشد؟

نورانی: تنبیه احساس حقارت، روحیه پرخاشگری و زورگویی را در دانش آموز تقویت می کند، گاهی هم دانش آموز از ترس تنبیه دروغ می گوید. دانش آموز ممکن است کینه به دل بگیرد که این خیلی خطرناک است. اینکه من گفتم جنبه اصلاح دارد به معنای این نیست که تنبیه بدنی کار درستی است و طرفدار آن نیستم چون به شدت آسیب زا است.جریمه کردن، نمره کم کردن و محروم شدن می تواند در مدارس استفاده شود که بهتر از تنبیه بدنی است و در اخرین مرحله باید از آن استفاده کرد هرچند که در نهایت روان شناسان تنبیه را عامل بازدارنده خوبی نمی دانند چون آثار آن پایدار نیست و در کوتاه مدت شاید فایده بگذارد. وقتی معلم خشمگین است نباید تنبیه کند و باید بتواند خودش را کنترل کند. تنبیه ایجاد وحشت و ترس از مربی را هم در دانش آموز به وجود می آورد و گاهی بی ارزش شدن جایگاه معلم و مربی را هم به دنبال دارد.

رفیعی: من تفاوت دیدی نسبت به آقای دکتر دارم و این است که تنبیه بدنی را در دو سطح وضع چگونگی تنبیه در مدارس و جهت گیری رفتار معلمان در تنبیه بررسی کنیم. ما اعتقاد داریم تنبیه بدنی نسبت به گذشته به شدت در مدارس کاهش یافته است چون مردم نسبت به گذشته بیشتر به حقوقشان آشنا شدند. شبکه های اطلاع رسانی الان زیاد است وقتی یک حادثه ای در سیستان و بلوچستان یا در منطقه ای اتفاق می افتاد از طریق شبکه های مجازی به سرعت منتشر می شود اما در گذشته این گونه نبود. این یک ارزش است و مردم آشنا هستند و می دانند که تنبیه بدنی خوب نیست. معلمان هم نسبت به گذشته متفاوت شدند بیشتر معلمان ما دوره تعلیم و تربیت و روان شناسی دیدند و با الگوی تربیتی آشنا هستند.

الان آقای دکتر هم فرمودند که تنبیه آخرین حربه است گر چه من تفاوت دیدگاهم با آقای دکتر در همین جاست که اصلا نباید وجود داشته باشد. معلمان ما می دانند که که از این ابزار نمی توانند به عنوان ابزار بازدارنده استفاده کنند. آیین نامه اجرایی مدارس هم صراحتا تنبیه بدنی وحتی جریمه را هم ممنوع کرده است.

رفیعی: موارد تنبیه هیچ‌گاه به صفر نمی رسد. ما در بسیاری از رفتارها و ناهنجاریها نمی توانیم ادعای صفر بودن کنیم. این رابطه کاملا فرهنگی، تربیتی و استاد و شاگردی است که هرقدر معلمان و دانش آموزان را اگاه کنیم و ساختار به سمتی برود که رفتارهای تربیتی بیشتر باشد تنبیه هم کمتر می شود. خانواده ها هم باید ارتباط خوبی با مدرسه داشته باشند

در این آیین نامه آیین نامه انضباطی دانش آموزان در مورد تنبیه در قانون و مقررات چه مواردی آورده شده است؟

رفیعی: قصور و سهل‌انگاری دانش آموزان نسبت به انجام وظایف خود تخلف محسوب می‌شود که باید اولیای مدرسه قبل از تنبیه انگیزه و علت آن را بدانند و درماده 75 هم آمده که تنبیه باید متکی به یافته‌های علمی و استفاده از الگوهای مناسب تغییر رفتار باشد . اما اگر این شیوه پاسخگو نبود باید به تذکر و اخطار شفاهی به طور خصوصی.تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانش آموزان کلاس مربوط. تغییر کلاس، اصلاع به خانواده، اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی خانواده دانش آموز حداکثر برای مدت سه روز و نهایتا انتقال به مدرسه دیگر انجام شود.در ماده 77 هم تاکید شده که اعمال هر گونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی به عنوان تنبیه ممنوع است .

این موارد برای دانش آموز خطاکار است. با معلمی که به این قوانین توجه نمی کند و دانش آموز را تنبیه می کند چگونه برخورد می کنید چون معمولا مدرسه محل تدریس آنها تغییر می کند؟

رفیعی: ضوابط حاکم است و ما با معلم خاطی هم برخورد می کنیم، اما سطح تخلف هم متفاوت است و نباید صفر یا صد دید یعنی با یک تنبیه معلم را اخراج کرد چون سطح تنبیه معلم هم متفاوت است.یکی از شیوه های برخورد با معلم جا به جایی است اما تذکر کتبی تغییر پایه است و حتی تعلیق هم داریم.اما این با هیات های احرایی نیست و به دستگاه تخلفات اداری می رود که برابر قانون با آنها برخورد می شود و حتی اگر والدین هم رضایت دهند این دستگاه می تواند پرونده را به دستگاه قضایی ارجاع دهد چون جرم کیفی است. تمام تلاش وزارت اموزش و پرورش هم این است که اصلاح کند ممکن نیست اگر ما با تنبیه مواجه شویم برخورد اداری نکنیم اما اگر اولیا پی گیر باشند یا منجر به آسیب به دانش آموز شود برخورد جدی تر است.

آقای دکتر تنبیه چقدر می تواند باعث ترک تحصیل دانش آموزان شود با اینکه در آینده او را به سمت آسیبهای اجتماعی ببرد؟

نورانی: من به مواردی در این باره اشاره کردم . به طور کل تنبیه عزت نفس دانش آموزان را می گیرد و امکان تلافی هم وجود دارد که دانش آموز با تمرکز بر این موضوع دیگر درس نمی خواند و امکان ترک تحصیل هم وجود دارد. فردی که تنبیه انجام می دهد باورش این است که فعل فیزیولوژیک انجام می دهد درصورتی که این باور درستی نیست و تنبیه بدنی دارای تاثیرات روانی بسیار است که اثرات آن تا سالها از بین نمی رود. دانش آموزانی که دچار تنبیه بدنی می شوند از دو چیز متنفر می شوند یکی علت تنبیه و دیگری عامل تنبیه است. اگر علت تنبیه مسائل انضباطی و یا درس باشد دانش آموز از درس زده می شود و هیچگاه آن مسائل انضباطی که به خاطر آن تنبیه شده است را رعایت نمی کند ضمن اینکه از معلم که عامل است هم متنفر می شود. من با مریض هایی در مطب برخورد کرده ام که علت بسیاری از مشکلات روحی و روانی که الان دارند در گذشته آنهاست و تعدادی از آنها در مدارس و یا خانواده به دلیل کارهایی که در کودکی انجام داده اند کتک خورده اند.

البته باید توجه داشته باشیم که تاثیر تنبیه بدنی در مدارس به مراتب بیشتر از تنبیهی است که پدران و مادران در مورد فرزندانشان دارند. پرخاشگری یکی از عوارض تنبیه است. در کلاس‌هایی که معلم تنبیه بدنی می‌کند ، پرخاشگری و جنگ و دعوا در میان دانش‌آموزان یک الگوی رفتاری رایج و شایع است. کودک یا نوجوانی که سیلی می‌خورد، به هنگامی که در موضع نفوذ و اعمال قدرت باشد، به دیگران سیلی خواهد زد. گاهی تنبیه سبب تقویت رفتار نامطلوب در دانش‌آموز می‌شود.

نورانی: تنبیه احساس حقارت، روحیه پرخاشگری و زورگویی را در دانش آموز تقویت می کند، گاهی هم دانش آموز از ترس تنبیه دروغ می گوید. دانش آموز ممکن است کینه به دل بگیرد که این خیلی خطرناک است. البته تنبیه ممکن است جنبه اصلاح داشته باشد به معنای این نیست که تنبیه بدنی کار درستی است و طرفدار آن نیستم چون به شدت آسیب زا است.جریمه کردن، نمره کم کردن و محروم شدن می تواند در مدارس استفاده شود که بهتر از تنبیه بدنی است


آقای رفیعی ، در آیین نامه مدارس تنبیه تخلف است و روان شناسان هم به آسیبهایی که تنبیه دارند گوشزد می کنند. اما چرا باز همین موارد کم هم به قول شما وجود دارد؟

رفیعی:برنامه های تلویزیون و شبکه های مختلف خشونت را نهادینه می کنند و آموزش می دهند. بعد هم از صبح تا شب بچه ها در یک خانه آپارتمان کوچک هستند و نیاز به تخلیه انرژی دارند که در حیاط و کلاس مدرسه این فرصت را دارند.الان خشونت در جامعه وجود دارد و به نظرمن باید به این موضوع بسیار توجه شود. من در یک سریال کره ای دیدم که عنوان شد کشور ما دو آیین احترام و سنت دارد و این جزو قوانین است و همه در هر سلسله مراتب جایگاه اجتماعی باید به بزرگتر احترام بگذارند. اما ما در این زمینه کار فرهنگی نکردیم و این تنها وظیفه آموزش و پرورش نیست.

از طرفی یک رابطه سازمانی داریم که معلم برابر مقرارت در شرح وطایف آمده درس بدهد ، تربیت کند و دانش آموز هم وظیفه احترام و درس خواندن دارد.اما وقتی یک دانش آموز یک بی ادبی می کند یا رفتاری می کند که کلاس و عمل معلم را زیر سوال می برد. به هرحال معلم هم یک انسان است خود ما گاهی حتی در برابر فرزند خودمان هم کم می آوریم . به نظرمن رفتارهای خارج از نزاکت دانش اموزان که گاهی ناآگاهانه انجام می شود تنبیه را به وجود می آورد. معلم هم احساس می کند که به او بی احترامی شده و رابطه شخصی می شود و تنبیه شکل می گیرد. یک بخشی هم به خاطر عدم ناآگاهی از مقررات است. هرمقدار از مرکز فاصله می گیریم معلمان کمتر تجریه دارند و به خاطر نیاز آن منطقه بدون نعلیم وارد سیستم آموزش شدند و از شیوه تنبیه استفاده می کنند.

اما بخش بزرگی از این فرهنگ سازی با آموزش و پرورش است که از سنین کودکی بیشترین وقت دانش آموزان در آنجا سپری می شود و بسیاری از خانواده ها هم الان به خاطر اینکه مجبورند کار کنند فرزندشان را کاملا به مدرسه می سپارند و کل تربیت را از آنها می خواهند؟

رفیعی: ما 30 دستگاه فرهنگی داریم و همه دستگاههای تربیتی در فرهنگ سازی و تربیت موظفند.هیچ دستگاهی به تنهایی نمی تواند کار کند. ابتدا خود خانواده خیلی مهم است و ما هر قدر هم کار کنیم پدرو مادر تاثیر خودشان را می گذارند. البته گاهی هم واقعا خانواده ها کاملا همانطور که گفتید فرزندشان را مدرسه می سپارند و از معلم خواستار تنبیه هستند. مثلا وقتی دانش آموز تکلیفش را نمی نویسد خانواده به جای برخورد او را به معلم می سپارد و انتظار تربیت را از او دارند. چون تصور می کنند خانه دوم بیشتر می تواند تربیت کند. همین باعث برخورد معلم و شاگرد می شود. اما در قانون مجازات اسلامی به والدین اجازه تنبیه داده شده است. این ولی می تواند ولی فرهنگی هم باشد.

شما اشاره کردید که تنبیه کم شده اما در برخی از گزارشها مشخص می شود که خانواده و دانش آموز به خاطر ترس موارد تنبیه را اعلام نمی کنند و یا اینکه تنبیه کلامی بوده است؟

رفیعی: در گذشته تنبیه نانوشته و رسمی بود اما امروز اصلا چنین نیست الان فضای رسانه ای اجازه این کار را نمی دهد و تنبیه به عنوان یک رفتار ناشایست و ناهنجار شناخته می شود. تنبیه کلامی هم اگر در جمع باشد امکان اثبات دارد. چون تنبیه و آزار روانی به مراتب بیشتر از جسمی تاثیر می گذارد و بسیاری از درگیریهای بعدی معلم و دانش آموز به خاطر همین توهین های کلامی شکل می گیرد. برای ما فرقی نمی کند و اگر معلم رفتار توهین آمیزی داشته باشد برخورد قانونی می کنیم و امیدوارم این هم کم شود.

نورانی: تربیت کار دشوار و دقیقی است بهتر است که با محبت و مدارا باشد.باید نقاط قوت دانش آموزان را پیدا کنیم و تشویق کنیم چون بیشتر از تنبیه در پرورش دانش آموزان تاثیر دارد.اما در بعضی موارد ناچار به تنبیه بدنی در مدارس می شوند. اما تنبیه باید درجات داشته باشد و از خیلی ضعیف شروع شود و باید برای اصلاح باشد تا اثر سو نگذارد.

شاید اگر مشخص شود که شیوه تنبیه برای رفتارهای دانش آموزان چگونه باشد بهترشود؟

رفیعی: ما اصل قضیه را نمی پذیریم و تنبیه ممنوع است پس نمی توانیم مناسک داشته باشیم تنها محرومیت درسی پذیرفته می شود . در ماجرای بروجرد، دانش آموز در حضور پدر تحقیر شده بود بنابراین باید حساسیتهای پدر و مادر را هم در نظر بگیرند. بهترین الگو این است که اگر دانش اموز با رفتار ناشایست دانش آموز مواجه شد موقتا کلاس را ترک کند یا اینکه مدیر مدرسه را وارد ماجرا کند و خودش به تنهایی در حضور دانش آموزان مسئله را حل نکند.

رفیعی: رابطه استاد و شاگردی هم خیلی تغییر کرده است، یک روزی اگر معلم از کوچه ای رد می شد دانش آموزان به حرمت او کنار دیوار می ایستادند اما الان این رابطه تغییر کرده است که بخشی ناشی از گستره شبکه های اجتماعی و ورود دانش آموزان به مسائل فراملیتی است. بخشی هم ضعف آموزش است که نتوانستیم قوی عمل کنیم. اگر در مسیر تربیت دینی و مسیر علمی درست حرکت کنیم مسائل حل می شود.

در کشورهای توسعه یافته که تنبیه در مدارس وجود ندارد اولیا مدارس با دانش آموزان خاطی چگونه برخورد می کنند و از چه رفتاری به جای تنبیه مدارس استفاده می کنند؟

نورانی: در مدارس آمریکا، تنبیه به صورت بدنی اصلا وجود ندارد. آنها دانش آموزان خطاکار را به انجام کارهای اجتماعی وادار می کنند یا از فعالیت در انجمن های مختلف دانش آموزی که وجود دارد محروم می کنند. معمولا فعالیتهای جایگزین پیدا می کنند و معلم حق ندارد که تنبیه کند . معلم اگر خیلی عصبانی شد باید کلاس را ترک کند و هیچ عملی انجام ندهد تنها دانش آموز را به مدیر معرفی کند. البته معلم ها آموزش کامل دیدند. همچنین روان شناس و مشاوره در مدارس وجود دارند که در تعلیم و تربیت به معلم کمک کنند.

چرا از این شیوه در مدارس استفاده نمی شود؟

رفیعی: اگر تنبیه را به عنوان یک رفتار قانونی و ناهنجاری ببینید قطعا دورنمای بهتری و روشنتری داریم تا این پدیده کاهش پیدا کند اما اگر اینکه به صفر برسد ما در بسیاری از رفتارها و ناهنجاریها نمی توانیم ادعای صفر بودن کنیم. این رابطه کاملا فرهنگی، تربیتی و استاد و شاگردی است که هرقدر معلمان و دانش آموزان را اگاه کنیم و ساختار به سمتی برود که رفتارهای تربیتی بیشتر باشد تنبیه هم کمتر می شود. خانواده ها هم باید ارتباط خوبی با مدرسه داشته باشند وبخشهای فرهنگی جامعه کمک کنند تا همه بارمسئولیت به دوش معلم نباشد. در دو دهده اخیر تنبیه در مدارس روند کاهشی داشته و این روند می تواند ادامه داشته باشد اما به صفر رسیدن مستلزم این است که همه دستگاهها و ارکان مرتبط به دانش آموز و مدرسه کمک کنند. البته ما هم از شیوه های تشویقی در مدارس استفاده می کنیم.

سوال من همین بود که چرا شیوه های تشویقی را جایگزین نمی کنیم؟

رفیعی: تشویق هم داریم که خیلی هم موثر است مثل اردوهای تفریحی ، سفر حج و هدیه مالی. در مناطق برخوردار تشویق مالی زیاد است و خود اولیا هم کمک می کنند. اگر بخواهیم آموزش و پرورش اثر گذار باشد و نقش تربیتی را به خوبی ایفا کند بدون کمک نهادهای مربوط به آموزش و پرورش و تربیتی دیگر امکان پذیر نخواهد بود. خانواده اولین و مهمترین است که باید کمک کند. حضور خانواده تنها برای پول دادن نیست. خانواده برای 8 ساعت فرزندش را در اختیار یک فرد می گذارند که به او اعتماد کرده است. این برای ما ارزشمند است . اما خانواده باید به دانش آموز یاد بدهند که معلم اسوه و ارزشمند است تا او هم احترام بگذارد. اگر می خواهیم به نقطه ایده آل برسیم باید شان و منزلت معلم به عنوان یک الگو و اسوه برای دانش آموز پذیرفته شود چون با الگوی سازمانی نمی توانیم کاری کنیم.

نورانی: در محیط تربیتی باید تشویق داشته باشیم. تحقیقات جدید نشان می دهد که تنبیه و تشویق در تربیت موثر است اما تشویق اثرگذارتر است. تنبیه بدنی الان نسبت به زمانی که ما دانش آموز بودم خیلی کم است هرچند که آن زمان هم ممنوع بود اما تنبیه بدنی اثر مثبت ندارد .البته درتعالیم دینی هم موضوع تنبیه وجود دارد مثلا امام علی فرمودند کسی که خوشرفتاری او را اصلاح نکند کیفر دادن موجب اصلاح او می شود.

بیشتر گزارشهایی که از تنبیه اعلام می شود در مورد تنبیه در مدارس دولتی است و برای همین برخی خانواده ها تصور می کنند اگر در مدارس غیرانتفاعی ثبت نام کنند این موارد کمتر است.

رفیعی: اتفاقا این اشکال است و باید فرهنگ سازی شود. بچه با اهمیت تر از پول است یک سرمایه است، اگر آمار کمتر است به خاطر پول نیست. بلکه چون در مدارس غیر انتفاعی تراکم دانش آموز کمتر است و در انتخاب نیروی انسانی بهتر می توانند عمل کنند شاید کمتر تنبیه بدنی و جود دارد. نباید معلم را یک کالا دید و محاسبات مالی کرد.

نورانی: معلم باید از نظر شخصیتی سالم باشد و سلامت روانی داشته باشد، باید دانش لازم را برای تدریس داشته باشد و نحوه اداره کلاس و تدریس را هم به ویژه در دوران نوجوانی که بیشتر دانش آموز آسیب می بیند بداند. در اینصورت مدرسه غیرانتفاعی و دولتی برای او تفاوتی ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha