سلامت نیوز: شاید شما هم هنگام عبور از خیابان و چهارراهها این كودكان را دیده باشید. كودكانی كه هنوز كودكی نكرده به نوعی بزرگ شدهاند، آنقدر بزرگ كه باید برای معاش خانواده خود كار كنند.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون نوشت: بله درست است كودكان خیابانی و كودكانكار، كودكانی كه به واسطه فقر یا نداشتن شناسنامه محكوم به كار شده و اغلب آنها در خیابانها مشغول تكدیگری یا دستفروشی هستند. شاید از خود پرسیده باشید چرا این كودكان مشغول تحصیل نیستند؟ كودكانی كه باید در این سن وقت و انرژی خود را صرف درس خواندن كنند، در خیابانها دستمالكاغذی، اسكاج و.... میفروشند. هرساله آمار متفاوتی از كودكان باز مانده از تحصیل ارائه میشود كه گاه این آمار خوشایند نیست و گویای این مطلب است كه این كودكان مغفول ماندهاند. شواهد حاكی از آن است كه اغلب كودكان محروم از تحصیل، اتباع غیرمجاز و فاقد شناسنامه هستند و هر روز بر تعداد این كودكان افزوده میشود. حال باید دید قوانین در این زمینه چگونه است؟ آیا راهی برای باسواد شدن این كودكان وجود دارد؟ سیدمجتبیموسوی، قاضی و رئیس شعبه 45 دادگاه عمومی(حقوقی) تهران به سوالات ما پاسخ داد:
قوانین در مورد تحصیل كودكان چگونه است؟
جمهوری اسلامی ایران نگاه ویژهای نسبت به باسواد شدن افراد دارد. اصل 30 قانون اساسی نیز موید این مسئله است،در این اصل آمده است: «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سر حدخودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.» البته منظور، صرفا بحث مادی نیست، بلكه دولت موظف است تمام امكانات كشور را برای باسوادكردن افراد مهیا كند. نهضت سوادآموزی نمونهای از این امكانات است كه برای باسوادكردن بزرگسالان تعریف شد و به نظر بنده این سازمان دستاوردهای خوبی هم داشت. حال این سوال مطرح است وقتی دولت برای افراد بزرگسال بیسواد برنامه دارد مطمئنا برای كودكانی كه مستعد یادگیری هستند نیز برنامههایی دارد.
چرا با وجود این قوانین، باز شاهد آمار بالای كودكان بیسواد هستیم؟
عوامل تاثیرگذار بسیاری در این زمینه وجود دارد. بزرگترین مشكل اجرای درست قوانین است. باید گفت اجرای برخی از قوانین ابزارهای زیادی لازم دارد كه البته تمامی آنها مادی نیست. به نظر بنده مهمترین عواملی كه در این زمینه ضروری بهنظر میرسد، فرهنگسازی و آشنا كردن مردم با قوانین است.
ممانعت والدین از تحصیل كودك، جرم تلقی میشود؟
ذیل ماده 4 قانون حمایت از كودكان به این موضوع اشاره شده است، در این ماده آمده است: «هرگونه آزار و اذیت و شكنجه روحی و جسمی كودكان و نادیده گرفتن عمدی بهداشت و سلامت روانی و جسمی جرم است و ممانعت از تحصیل آنها ممنوع و مرتكب، به سه ماه و یك روز تا 6 ماه حبس و تا 10 میلیون ریال جزای نقدی محكوم میشود.» در ماده مذكور، ممانعت پدرو مادر یا سرپرست از تحصیل كودكان جرم تلقی شده و در ردیف جرمهای دیگر از جمله كودك آزاری قرار گرفته است. پس میتوان گفت قانون شفاف و واضح است ولی باید در این خصوص اطلاع رسانی صورت گیرد. در ماده 5 این قانون نیز آمده است: «كودك آزاری از جرایم عمومی بوده و احتیاج به شكایت شاكی خصوصی ندارد.» برای مثال اگر فردی مشاهده كرد والدین، مانع تحصیل كودك خود شدهاند باید این موضوع را گزارش دهد تا مورد رسیدگی قرار گیرد.
مدارس از ثبتنام كودكان بدون شناسنامه خودداری میكنند. آیا راهكاری قانونی برای تحصیل این كودكان وجود دارد؟
گاهیاوقات كودك به هر دلیلی فاقد شناسنامه است. ولی آنچه مسلم است نداشتن شناسنامه نباید مانع تحصیل كودكان شود. البته اخیرا آموزش و پرورش بخشنامهخوبی دراین زمینه صادر كردهاست. در این بخشنامه، آموزش و پرورش تمامی مدارس را مكلف كرده كودكان فاقد شناسنامه را ثبتنام كنند و مانع تحصیل كودك نشوند تا به تحصیل بپردازد. اما اعطای مدرك تحصیلی منوط به ارائه شناسنامه است. این بخشنامه در راستای حمایت از كودكان بدون شناسنامه تنظیم شده است.
گاهی اوقات كودكان مجبور هستند برای امرار معاش خانواده كار كنند و به دلیل مشكلات مالی خانواده از تحصیل محروم میشوند، قانون در این زمینه چگونه است؟
طبق قانون حمایت از كودكان، قانونكار و قانون مدنی، كار كردن برای كودكان زیر 16 سال ممنوع است و والدین یا سرپرستحق ندارند كودك را به كار بگمارند. البته كار كودكان خردسال در خیابانها بسیار زشت است و نمیتوان این فاجعه را نادیده گرفت، بههمین لحاظ برای حفظ حقوقكودك، در بهزیستی معاونت اجتماعی و اورژانس اجتماعی با شماره (123)تشكیل شد. باید تاكید كرد نفقه و حضانت كودك با پدرو مادر است و اگر پدرومادر صلاحیت حضانت كودك را نداشتهباشند باید سلب حضانت شوند و فردی صلاحیتدار، سرپرستی كودك را بپذیرد.
متولی رسیدگی به تحصیل و كاركودكان چه نهادی است؟
به نظر میرسد اولا بهزیستی امكان دسترسی به این كودكان را دارد ثانیا در هر حوزه قضایی دادستان به عنوان مدعیالعموم قطعا و یقینا (هم با گزارش بهزیستی و هر شكایت و گزارش دیگر) وظیفه دارد اعلام جرم و موضوع را پیگیری كند تا به نتیجه برسد.
بهنظر شما مجازاتهای مقرر در قوانین بازدارنده بوده است؟
در این زمینه آمار دقیقی وجود ندارد. بحث ما فقط محكومكردن افراد نیست بلكه باید ابتدا ریشهیابی كنیم و درصدد رفع مشكلات موجود (فقر فرهنگی و مادی) گام برداریم. نهادهای ذیربط باید به رسالت خود عمل كنند. به اعتقاد بنده اگر به جای اهرم مجازات، بیشتر از اهرم فرهنگسازی(مطبوعات و رسانهها) استفاده كنیم به مراتب بهتر خواهد بود.
درخاتمه اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.
آنچه مهم است قوانین در این زمینه آماده و كامل است ولی باید قوانین به درستی اجرا شود و باید نظارت كافی بر اجرای قوانین وجود داشته باشد. مطبوعات هم باید در این زمینه اطلاعرسانی كنند. بهنظر میرسد با توجه به افزایش كودكان بیسواد دركشور مسئولان بایدگامهای جدی در این زمینه بردارند.
نظر شما