سه‌شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۷

طبق آمارهای موجود هر سال بیش از 20هزار تن در تصادف جاده‌های ما جان خود را از دست می‌دهند و چند صد هزار نفر دیگر نیز دچار صدمات نخاعی، مغزی یا معلولیت می‌شوند.

خودرو یا ارابه خطر؟

سلامت نیوز: طبق آمارهای موجود هر سال بیش از 20هزار تن در تصادف جاده‌های ما جان خود را از دست می‌دهند و چند صد هزار نفر دیگر نیز دچار صدمات نخاعی، مغزی یا معلولیت می‌شوند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران نوشت: تلفن سرویس گزارش زنگ زد. آقایی که پشت خط بود پرسید: «در روزنامه تان نوشته اید ماشینی با 5نفر سرنشین پرت شده ته دره و افسر پلیس هم گفته که علت سقوط ماشین و مرگ راننده و سرنشینانش، عدم توانایی راننده در مهار وسیله نقلیه بوده است. حالا من یک سؤال می‌خواهم بپرسم افسر پلیس عزیزی که اظهار نظر کرده‌اند آیا در صحنه حضور داشتند؟


خواننده روزنامه سپس توضیح داد: «چند روز پیش همراه خانواده‌ام می‌خواستم برای مسافرت از تهران بیرون برویم. ماشین صفرکیلومترم را که چندماهی است خریده‌ام راه انداختم و برای بازدید گارانتی بردم تا با خیال راحت به جاده بروم. وقتی ماشین را از نمایندگی تحویل گرفتم و اسباب و اثاثیه را بار کردم و راه افتادیم، از خانه‌مان واقع در تهرانسر پیچیدم به بزرگراه آزادگان. دویست متر حرکت کردم و هنگامی که می‌خواستم دور برگردان را دور بزنم، ماشین ایستاد اما چرخ هایش از ماشین جدا شد و برای خودش رفت و صد متر جلوتر روی زمین خوابید. شانس آوردیم که اتفاق بدی برای ما نیفتاد. زنگ زدم به نمایندگی و قصد داشتم از آنها شکایت کنم که خسارت را دادند و ادعا کردند تعمیرکارشان فراموش کرده بوده پیچ‌های سیبک را ببندد. حالا اگر من و خانواده‌ام به خاطر این اتفاق می‌مردیم آیا نظر کارشناسی می‌دادند که راننده در مهار وسیله نقلیه ناتوانی داشته است؟»
این خواننده روزنامه افزود: <من35میلیون تومان برای ماشینم پول داده‌ام اما از نخستین لحظه‌ای که سوار آن شدم در معرض خطر بوده‌ام و این به هیچ عنوان توجیه منطقی، عقلی و قانونی ندارد.»


طبق آمارهای موجود هر سال بیش از 20هزار تن در تصادف جاده‌های ما جان خود را از دست می‌دهند و چند صد هزار نفر دیگر نیز دچار صدمات نخاعی، مغزی یا معلولیت می‌شوند.


یکی از اصول اقتصادی پذیرفته شده که در قرن گذشته برای شرکت‌های بزرگ اقتصادی راز و رمز پیشرفت شان محسوب می‌شد، مشتری مداری است. شرکت‌های معتبر تولید خودرو و دیگر کالاها در کشورهای مهم اقتصادی دنیا همواره با استفاده از اصل مشتری مداری تغییرات عمده‌ای در رفتار سازمانی، کیفیت تولیدات و همچنین نحوه برخورد با مصرف‌کنندگان کالاهای خود ایجاد کردند. با فراگیر شدن این تغییرات، رقابت اقتصادی در میان شرکت‌های معتبر جهانی به مرحله تازه‌ای پاگذاشت و باعث شد رقبایی که اصول مهم مشتری مداری را نادیده می‌گیرند، یکی یکی از میدان خارج شوند و جای خود را به مارک‌های جدید بسپارند. به همین دلیل، اکنون از تعدادی از برندهای معتبر و مشهور دهه‌های 60 و 70 قرن پیش نامی برده نمی‌شود و مارک‌های نوینی در محصولات مختلف جای آنها را گرفته‌اند. به گفته کارشناسان، مشتری مداری دارای اصول متعددی است که 60 اصل آن از همه مشهور‌ترند اما در کشور ما تولید‌کنندگان کالاهای مصرفی مردم خصوصاً خودروسازان کمتر به این اصول پایبندی نشان می‌دهند و به همین دلیل همواره از سوی مشتریان مورد انتقاد قرار می‌گیرند.

یکی از شهروندان که مدعی است خودرواش باید تعویض شود می‌گوید: «من وقتی خودروی نو خود را تحویل گرفتم، به محض اینکه از نمایندگی بیرون رفتم بنزین آن تمام شد و در خیابان ماندم سرگردان که چه کنم و چگونه ماشینم را از وسط راه بندان کنار بکشم و به خانه برسانم. بعد که کمی دقت کردم دیدم روی سقف خودروام جای کف کفش است. مثل اینکه تو ماشین من خوابیده باشند و پاها را روی پوشش سقف گذاشته باشند. در هیچ جای دنیا با مشتری چنین رفتاری نمی‌شود. در پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا شرکت‌های اقتصادی و قوی و ثروتمندتر از خودروسازان ما وقتی که خودرو به مردم می‌فروشند مثل خدمتکاری باوفا برای مشتری احترام و ارزش قائل می‌شوند چون می‌خواهند از پول او استفاده کنند و سرمایه او را به شرکت خود بکشانند اما در کشور ما شرکت‌های خودروساز که نه از لحاظ تکنولوژی در جهان رقیب جدی برای شرکت‌های بزرگ خودروسازی به حساب می‌آیند و نه از لحاظ سرمایه با هیچ جای دنیا قابل مقایسه نیستند، توی ماشین نوساز مشتری می‌خوابند و کف کفش را روی سقف می‌گذارند و موتورش را روشن می‌کنند و بخاری را هم روشن می‌کنند تا جایی که بنزین تمام شود.»
یکی دیگر از مشتریان که خودروی خود را برای استفاده از گارانتی به یکی از نمایندگی‌ها برده است درباره کم اهمیتی به منافع مشتری توسط برخی نمایندگی‌ها می‌گوید: «وقتی خودروام را برای صدای ناهنجار چرخ عقبش به آنجا بردم، مکانیک نمایندگی با من سوار ماشین شد تا دوری بزند. کمی که راه رفت از من خواست ماشینم را به او بفروشم و وقتی امتناع کردم، چندین عیب جعلی روی ماشینم گذاشت و دستور داد که ماشینم را در نمایندگی بخوابانند تا تعمیرش کند در صورتی که یک چرخ عقب ماشین کمی صدا می‌داد و نیازی نبود ماشین بخوابد. حداقلش این بود که یک چرخ را باز و عیب‌یابی کنند بعد دستور خواباندن ماشین را بدهند. به‌هر حال من به صداقت او شک کردم و اجازه ندادم ماشینم را نگه دارند و از خیر گارانتی در آن نمایندگی گذشتم. بعد به تعمیرگاه دیگری رفتم که بعد از بازدید مشخص شد تکه‌ای فوم در فضای میان چرخ و اکسل گرفتار شده و باعث تولید صدا ‌شده است.>
سردار اسماعیل احمدی مقدم رئیس پلیس کشور در تشریح فعالیت‌های پلیس در نوروز امسال به پرخطر بودن یکی از خودروهای داخلی که بیشتر در اختیار قشر متوسط رو به پایین است، گفته بود: «آمارهای تصادفات نوروز نشان می‌دهد27 تا 30 درصد سوانح در کشور مربوط به این خودرواست و فکر نمی‌کنم مردم علاقه مفرطی به این خودرو داشته باشند اما نیاز و مشکلات اقتصادی سبب می‌شود آن را بخرند و استفاده کنند. خودروساز باید برای افزایش کیفیت خودرو اقدام کند، مردم نیز باید توجه کنند که برای تأمین ایمنی خود هزینه بیشتری را صرف کنند یا اگر پول ندارند حداقل احتیاط را چاشنی رانندگی خود کنند.»
برعکس، با اینکه هر روز قیمت خودرو بالا می‌رود، کیفیت و ایمنی آن بالا نمی‌رود وگرنه اگر کیفیت و ایمنی این خودروی خاص بالا می‌رفت، سردار اسکندر مؤمنی، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی کشور نمی‌گفت: «پلیس معتقد است ایمنی این نوع خودرو بسیار پایین است و نباید در جاده‌ها تردد کند.»
وقتی خودروی 20میلیونی را که شرکت سازنده‌اش ادعا می‌کند ترمزش ABSاست می‌خرید و روی آسفالتی که با چند قطره باران خیس شده لیز می‌خورید باید به چه چیزی شک کرد؟یا مجهز شدن برخی خودروهای داخلی به کیسه هوا، را وقتی بررسی می‌کنید و می‌بینید به جای کیسه هوا کائوچو داخل محفظه پر کرده‌اند و از کیسه هوا خبری نیست، چگونه می‌توانید بگویید ایمنی و کیفیت این خودروها با افزایش قیمت بالا رفته است؟
در چند نمایندگی مجاز خودروهای وطنی با چند نفری درباره دلیل آمدنشان به نمایندگی گپ زده ایم.
آقایی می‌گوید: «35میلیون تومان داده‌ام اما هنوز دوماه از تحویل آن نگذشته که خودرو‌ام به سر و صدا افتاده. از کیفیت خودرو اصلاً راضی نیستم و اگر با این پول یک ماشین دست دوم خارجی خریده بودم خیلی به نفعم بود. الان هم اگر بخواهم آن را بفروشم خیلی ضرر می‌کنم چون طبق عرف بازار خودروی کار نکرده من دست دوم حساب می‌شود و افت قیمت زیادی دارد. برای من که کارمندی ساده هستم یکی دو میلیون تومان ضرر خیلی زیاد است.» محمد- ص در ادامه می‌گوید: «خیالتان را راحت کنم، برای اصلاح عیوب ماشین نو اگر به نمایندگی هم مراجعه کنید فایده‌ای ندارد چون صبح ماشین را می‌بریم و می‌خوابانیم، عصر که آن را تحویل می‌گیریم انگار نه انگار. هیچ فرقی نکرده و مثل قبل صدا می‌کند. خیلی اشتباه کردم این را خریدم.»
آقای دیگری می‌گوید: «19میلیون و خرده‌ای خودروام را خریده‌ام، اما کاش یکی، دو مدل پایین‌تر از آن را از بازار خریده بودم تا خرج روی دستم نمی‌گذاشت. ماشین صفر را که می‌خری باید ببری تعمیرگاه لاستیک و کمک هایش را عوض کنی بعد سوار شوی، چون آنقدر بی‌کیفیت است که اعصاب برایت نمی‌گذارد.»
فرد دیگری که در تعمیرگاه نمایندگی منتظر است می‌گوید: «با قرض و بدهی پول تهیه کرده‌ام که ماشین بخرم و مسافرکشی کنم تا خرج زن و بچه‌ام را در بیاورم ولی از گلوی آنها باید بزنم و خرج این آهن قراضه کنم.» وی می‌افزاید: «در روزنامه‌ای خواندم که خارجی‌ها با این پول ماشین ژاپنی سوار می‌شوند. اگر درست است پس چرا ما باید همین پول را بدهیم و این ارابه‌های مرگ را سوار شویم؟»
تحقیقات نشان می‌دهد کارخانه‌های خودروسازی کشور از تکنولوژی به روز برخوردارند و مهندسان و نخبگانی نیز درآنجا به کار نتیجه بخش مشغولند ولی مسأله مهم این است که چرا محصول خروجی کارخانه‌های خودروسازی ایران خوب از آب در نمی‌آید و چرا خودروها بی‌کیفیت و ناایمن هستند؟ مردم می‌پرسند چرا شرکت‌های خودروسازی با توجه به افزایش قیمت محصولاتشان به رضایتمندی مشتریان خود توجهی نمی‌کنند و مهمتر اینکه جان مردم با سوار شدن به این اتومبیل‌ها در خطر است. اگر به آمارهای کشته شدگان و وسایل نقلیه‌ای که کشته شدگان تصادفات با آن رانندگی می‌کرده‌اند نگاهی بیندازیم بخوبی می‌توانیم دریابیم که ضعف خودروساز یکی از عوامل مهم تصادفات است به طوری که برخی از مسئولان از جمله رئیس پلیس کشور به آن اشاره کرده‌اند.
در جریان تهیه این گزارش با چند شرکت خودروسازی تماس گرفته شد اما متأسفانه هیچیک پاسخگو نبودند و روابط عمومی این شرکت‌ها که ارائه توضیح به خبرنگاران یکی از وظایف ذاتی آنهاست اظهار بی‌اطلاعی کرده و در یک مورد هم هرگونه توضیحی را منوط به پروسه طولانی نامه‌نگاری با مدیر عامل دانستند. حال فکر کنید موضوع، مثلاً گزارش آتش گرفتن خودرو بود؛ فکر می‌کنید چه اتفاقی می‌افتاد و تا گرفتن پاسخ مدیر عامل چه پروسه‌ای باید طی می‌شد.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha