سلامت نیوز:اگر افراد بخواهند بر اساس استانداردهای سلامت مواد غذایی لازم را به بدنشان برسانند این برای همه مقدور نیست. بدن همه ما روزانه به انواع میوهها ،سبزیجات، خشکبار، کلسیم،پروتئین و...نیازمند است و تامین همه اینها هزینههای زیادی را در برمیگیرد که پرداخت آن برای اکثر افراد در جامعه ما مقدور نیست و ما شاهدیم افراد برای مثال کربوهیدرات و نشاسته را جایگزین همه این موارد می کنند تا از گرسنگی نجات یابند.
به گزارش سلامت نیوز، محمود حریرچی، متخصص سلامت عمومی در روزنامه آرمان نوشت: از امروز (8 بهمن) هفته مقابله با سرطان آغاز میشود. این در حالی است که ابتلا به بیماری سرطان یکی از ترسهای شهروندان ایرانی در سالهای اخیر بوده است. سرطان در زمره بیماریهای غیر واگیرداری است که در قرن اخیر رشد چشمگیری داشته است. این بیماری ویژه کشور ما نیست و همه کشورها با آن شدتی که نام آن را سونامی سرطان گذاشتهاند با این بیماری درگیرند.
کشورهای توسعه یافته آمار دقیقی در مورد تعداد مبتلایان به این بیماری دارند اما، درکشور ما به تازگی این بررسی ها صورت گرفته است. در ابتلا به این بیماری عوامل مختلفی دخالت دارند. بخشی از این عوامل ژنتیکی است که نمی توان منکر آن شد. به همین دلیل وقتی فردی به این بیماری مبتلا میشود و به پزشک مراجعه می کند اولین سوالی که از او پرسیده میشود به ویژه در مورد خانمها در مورد سابقه این بیماری در بین اقوام واعضای خانواده است.
دومین عاملی که بر سرطان تاثیر دارد عاملی به نام سبک زندگی است که اخیرا ثابت شده است تاثیر آن بیش از ژنتیک است. سبک زندگی یعنی ورزش و فعالیت بدنی مداوم، تغذیه مناسب و دوری از استرس و اضطراب. مشکلی که در کشور ما وجود دارد این است که در سبک زندگی که به خود افراد واگذار میشود زمینههای آن ایجاد نشده است. ورزش، تغذیه و دوری از استرس تا حدی جنبه شخصی و فردی دارد و تا حد زیادی اجتماعی و زاییده شرایط و بسترهای مناسب است. به عبارت دیگر باید زمینه را برای اینکه افراد ورزش و فعالیت بدنی مداوم داشته باشند فراهم کنیم و بعد توقع داشته باشیم افراد به این مهم توجه کنند. چطور می توان انتظار داشت در چنین هوای آلودهای افراد ورزشهای هوازی داشته باشند تا سالم بمانند؟ چگونه در حالی که امکانات ورزشی در محلات با قیمتهای مناسب وجود ندارد میتوان انتظار داشت افراد مدام سایز اضافه نکنند؟ این مسئله به ویژه در مورد خانمها نمود بیشتری دارد. در منازل هم با توجه به اینکه اکثر خانهها آپارتمانی است نمیتوان انتظار داشت این اتفاق بیفتد.
یا درمورد تغذیه مناسب، اگر افراد بخواهند بر اساس استانداردهای سلامت مواد غذایی لازم را به بدنشان برسانند این برای همه مقدور نیست. بدن همه ما روزانه به انواع میوهها ،سبزیجات، خشکبار، کلسیم،پروتئین و...نیازمند است و تامین همه اینها هزینههای زیادی را در برمیگیرد که پرداخت آن برای اکثر افراد در جامعه ما مقدور نیست و ما شاهدیم افراد برای مثال کربوهیدرات و نشاسته را جایگزین همه این موارد می کنند تا از گرسنگی نجات یابند. در کنار همه این مسائل بحث استرس از همه مهمتر است. یافتههای جدید حاکی از آن است که استرس باعث ضعیفشدن سیستم دفاعی بدن میشود و زمینه را برای ابتلای فرد به انواع امراض جسمی و روانی فراهم میکند. استرسهای شغلی، تحصیلی، خانوادگی و... در جامعهای که در آن شادی وجود ندارد بیداد میکند و ما نمیتوانیم دائما از افراد بخواهیم سبک زندگی شان را تغییر بدهند زیرا، فقط یک تعداد محدودی به لحاظ اقتصادی امکان این را دارند که از امکانات ورزشی استفاده کنند یا تغذیه مناسب داشته باشند و استرس را تجربه نکنند. اما باید پرسید چند درصد مردم در وضعیت فعلی جامعه ما این امکان را دارند؟
متاسفانه اکثر افراد به دلیل شرایط اقتصادی نامناسب از ورزش و تغذیه مناسب برخوردار نیستند و به دلیل تلاش برای امرار معاش و سخت شدن آن انواع استرسهای روانی و اجتماعی را تجربه میکنند که زمینه ابتلا به این بیماری مهلک را فراهم میکند. تعیینکنندههای عمده سلامت در درجه اول بحث اقتصادی و فرهنگی و ناآگاهی افراد از وضعیت بدن و سلامتیشان است و بعد از آن در کشور ما بحث آلودگی هوا، آلودگیهای صوتی، خشونت، دوری از شادی و... است. درمورد این فاکتورها هنوز حتی اظهار نظر درستی درمورد میزان خطرناک بودن این عوامل و درصد شیوع آن ارائه نمی شود و هر نهادی به نوعی درمورد آن اظهار نظر میکند .تا وقتی این اظهارات جنبه واقعی به خود نگیرد از سویی اعتماد مردم به نهادهای اجرایی کمرنگ میشود و از سوی دیگر مرگ ومیر دراثر این عوامل و ابتلا به انواع امراض جسمانی بیشتر می شود.
نظر شما