سلامت نیوز:وقتی صفت قوی به كسی داده میشود، این صفت به خودی خود نوعی حس برتری، قدرت و اعتماد به نفس برای فردی كه قوی خوانده میشود، همراه میآورد. حالا فكر كنید صفت قوی«ترین» هم داشته باشد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد دیگر كسی كه قویترین خوانده میشود، اینقدر شاد است و خودش را از دیگران بهتر و برتر میداند كه حاضر است هر كاری بكند تا این صفت را حفظ كند یا آن را به دست آورد. بیدلیل نیست بسیارند تعداد آنها كه از انواع قرصهای بدنسازی استفاده میكنند، تا قویترین باشند.
قویترین مرد محله، قویترین مرد باشگاه و اگر بخت یار شد و كمك كرد، قویترین مرد ایران. آنها كه میخواهند به لحاظ فیزیكی قویترین باشند، اغلب هم عجله دارند. صبور نیستند تا زمان زیادی را در باشگاهها بگذرانند و خودشان را بهتر از دیگران بدانند، قویترین بودن به سبك و سیاقی كه چند سال است در ایران رواج پیدا كرده تنها با ورزش، به دست نمیآید؛ پس قرص و گردهای بدنسازی را به هر قیمتی كه شده، میخرند و مثل آب حیات با آن انس گرفته و میخورند.
برای این افراد بیهیچ شوخی، خریدن و خوردن قرصهایی كه میتواند ظاهر قوی برای آنها بسازد از نان شب واجبتر است. اگر فكر میكنید عوارض استفاده بیش از حد این قرصها را نمیدانند و به خوردن آنها تن میدهند هم اشتباه میكنید.
آنها كه سودای قویترینشدن در سر دارند، بهتر از هركسی، عوارض استفاده از داروهای بدنسازی را میدانند اما این قرصها را میخورند. شاید چون این عوارض را جدی نمیگیرند یا شاید... چرا با خودشان صحبت نكنیم تا ببینیم چرا به هر قیمت و هر طور شده قرصهای بدنسازی را میخرند و با دستور و بیدستور مربی میخورند؟ این افراد برای صحبت كردن بیش از آنكه فكر كنید مشتاق هستند.
وقتی خیلی پولدار نیستی كه ماشین آخرین مدل سوار شوی و با بهترین لباسها بگردی، فقط با داشتن هیكل ورزشكاری احترام پیدا میكنی چون هر كس تو را ببیند، تحتتاثیر هیكلت قرار میگیرد. بعضی وقتها حس میكنم احترامی كه حالا دوستها و خانوادهام برای من قایل هستند برای یك استاد دانشگاه هم قایل نیستند
«این حرفها، همیشه هست اما این همه آدم دارند قرصهای بدنسازی مصرف میكنند و هیچ اتفاقی هم برایشان نیفتاده. گیرم كه چند نفر هم این وسط بدبیاری آورده باشند و به خاطر استفاده از قرصهای بدنسازی اتفاقی برایشان افتاده. میشود گفت این اتفاق برای همه میافتد؟ نه. قرصهای بدنسازی هم مثل هر چیز دیگری مزایا و معایب دارند.
جستوجوی احترام به هر قیمت
نگاهش میكنم. جوانی ٢٥ ساله است. خودش میگوید كمتر از یك سال است باشگاه میرود و ابایی از گفتن اینكه قرصهای بدنسازی آن هم به مقدار زیاد مصرف میكند، ندارد.
هر چند مخفیكاریاش فقط میتواند جنبه شوخی و طنز بگیرد. چون تا حدی سینههایش ستبر شده و بازوهایش به قول خودش عضلانی است كه فقط قرصهای بدنسازی میتوانستهاند در این مدت كوتاه، چنین بدن به اصطلاح ورزشكاری را به او هدیه دهند.
جواب سوالهایم را رك میدهد. خودش صادقانه میگوید: «ماهی حول و حوش یك میلیون تومان پول برای خرید قرص و گردهای بدنسازی میدهم. هر كدام از این قرصها برای سفت شدن و عضله آوردن قسمتی از بدن است. نمیشود نصف آنها را خورد و نصف دیگر را نخورد. باید همه قرصها را درست بخورم تا بدنم روی فرم بیاید و بشوم كسی كه همه به او احترام میگذارند.»
میپرسم فقط با خوردن این قرصهاست كه به او احترام خواهند گذاشت؟ صریح میگوید: «واقعا فكر میكنید مردم برای كسی كه هیكلش مثل الان من باشد با كسی كه لاغر یا چاق باشد، فرقی قایل نیستند. نمیدانم باور میكنید یا نه، اما وقتی خیلی پولدار نیستی كه ماشین آخرین مدل سوار شوی و با بهترین لباسها بگردی، فقط با داشتن هیكل ورزشكاری احترام پیدا میكنی چون هر كس تو را ببیند، تحتتاثیر هیكلت قرار میگیرد.
بعضی وقتها حس میكنم احترامی كه حالا دوستها و خانوادهام برای من قایل هستند برای یك استاد دانشگاه هم قایل نیستند. هر كس هر جا كارش گیر كند، اول روی من حساب میكند. همه میدانند من میتوانم حق آنها را بگیرم. این طور مورد قبول دیگران بودن را فقط پول برای آدم میآورد و هیكل ورزشی.»
از لابهلای حرفهایش میفهمم وضع مالی چندان خوبی ندارد و تعجب میكنم كه چه طور هر ماه اینقدر پول برای قرصهای بدنسازی میدهد: «تعجبی ندارد كه چهطور هر ماه اینقدر پول برای قرصهای بدنسازی میدهم. من كار میكنم و قسمت عمده درآمدم را برای باشگاه و قرص خرج میكنم.
هرچه قدر هم كم داشته باشم از خانوادهام كمك میگیرم. من، خرج دیگری كه ندارم. با درآمد كارمندی كه دارم نمیشود زن و زندگی داشت. درآمدم به قدری است كه پول همین قرصها را بدهم. با خانوادهام هم زندگی میكنم و خرج زندگیام با آنهاست. هر ماه هم پولی برای خرج باشگاه میدهم. پولی كه خانوادهام برای باشگاه میدهند، آن قدرها نیست و خودشان هم از تقبل این هزینه راضی هستند، چون پول را برای ورزش و سلامتی من میدهند. مطمئنا هر خانوادهیی خیلی خوشحال میشود اگر بتواند به پسرش كمك كند تا ورزشكار شود، سالم باشد و دوروبرِ مواد مخدر نرود. خود شما ترجیح میدهید پسر ورزشكار داشته باشید یا معتاد؟»
ظاهرا در ذهن این مرد بیستوپنج ساله، همه یا باید قرصهای بدنسازی بخورند تا مورد احترام باشند، یا پولدار شدن است كه به افراد كمك میكند، سری توی سرها درآورند. این مرد كه مرتب به ورزشكار بودنش میبالد، میداند در مورد راه دوم بختی ندارد و راه اول را انتخاب كرده. بدون اینكه عوارض جدی استفاده از قرصهای بدنسازی را جدی بگیرد.
همین چند وقت پیش بود كه پسركی ٢٠ ساله به خاطر استفاده از قرصهای بدنسازی، كلیههایش را از دست داد. این قرصها عوارض جدی روی كبد دارند و هورمونهای جنسی را به هم میریزند و در درازمدت میل جنسی فرد را بهشدت كاهش میدهند. فكر میكنم، مردی كه با او حرف میزنم، این مسائل را نمیداند و تند برایش نمونههای مختلف را تعریف میكنم.
اما پوزخند تحویل میگیرم: «این حرفها، همیشه هست اما این همه آدم دارند قرصهای بدنسازی مصرف میكنند و هیچ اتفاقی هم برایشان نیفتاده. گیرم كه چند نفر هم این وسط بدبیاری آورنده باشند و به خاطر استفاده از قرصهای بدنسازی اتفاقی برایشان افتاده. میشود گفت این اتفاق برای همه میافتد؟ نه. قرصهای بدنسازی هم مثل هر چیز دیگری مزایا و معایب دارند. حتی قرصی كه برای درمان بیماری هم تجویز میشود، عوارض جانبی دارد. همیشه دكترها از این حرفها میزنند كه خوردن فلان چیز، بهمان عوارض را دارد. این حرفها را كه نباید جدی گرفت. من، یك سال است این قرصها را مصرف میكنم و تا وقتی كه جزو قویترین مردهای ایران نشوم هم به خوردنشان ادامه میدهم. نصیحت دكترها تمامی ندارد.»
جایی برای گفتن حرف بیشتری نمیماند. این مرد برایش اهمیتی ندارد كه كسی سه سال بعد از استفاده از قرصهای بدنسازی میل جنسیاش را از دست داده و یكی دیگر كلیههایش را و نمیخواهد این موضوع را جدی بگیرد.
بیدلیل همسرم را میزدم
فكر میكنم همصحبت شدن با مردی سیودو ساله كه شركتی مهندسی دارد، ماشین زیر پایش و نوع لباس پوشیدن مرتب و كتوشلوار گرانش خبر از وضع مالی خوبش میدهد، سختتر از فرد قبلی است. راحت نمیشود فهمید كه این مرد به خاطر كدام سودا، دوسال است قرصهای بدنسازی استفاده میكند. به خصوص كه خودش عوارض استفاده از این قرصها را میداند و این عوارض تا حدی هم گریبانش را گرفته.
اما او ساده از دلیلهایش برای خوردن مدام قرصهای بدنسازی میگوید: «من از نوجوانی چاق و بدهیكل بودم. یعنی لاغر و خوشهیكل بودن همیشه برایم مثل رویا بود. از وقتی یادم میآید، نصف سال رژیم داشتم و نصف دیگر سال دوباره چاق میشدم. هر چقدر هم میخواستم جلوی شكمم را بگیرم فایده نداشت. هنوز هم ندارد. اصولا آدم پرخوری هستم. خانوادهام وضع مالی خوبی دارند و همیشه بهترین خوراكیها توی خانه بود اما من چون خیلی استعداد چاقی دارم، كم میتوانستم از این خوراكیها بخورم. بزرگ هم كه شدم، اوضاع فرقی نكرد.»
میپرسم یعنی ورزش كردن و كالری سوزاندن بیفایده بوده؟ جواب میدهد: «بیفایده كه نبود و نیست اما فكرش را بكنید، من درآمد بسیار بالایی دارم و مدرك مهندسی از دانشگاه معتبر این كشور دارم. همسر خوب و هر چه بخواهم دارم اما هیچوقت هیكل خوبی نداشتم. همیشه حس میكردم، مایه خجالت همسرم هستم.
خودم از خودم بدم میآمد و مگر چقدر میتوانم وقتم را توی باشگاه بگذرانم تا اندازه یك وعده غذا كه خوردم كالری بسوزانم؟ با هیكل چاقی كه همیشه داشتم حس میكردم، مدیران شركتهای دیگر كه طرف قرارداد من هستند هم آن طور كه باید برایم احترام قایل نمیشوند. همه این موضوعات بود تا از چند سال پیش، خوردن قرصهای بدنسازی را شروع كردم. با خوردن این قرصها، سریع روی فرم آمدم و حالا نه تنها چاق نیستم بلكه هیكلم طوری است كه بسیاری به آن حسرت میخورند. البته پولش را میدهم. این قرصها را مجانی به من نمیدهند.
ماهی دو میلیون تومان پول میدهم در عوض، اعتماد به نفسی كه پول و مدرك دانشگاهی و زن و زندگی خوب نتوانست برایم بیاورد را این قرصها در زمانی كوتاه برایم آوردند.»
تا اینجای سرگذشت مرد سی و دو ساله تا حدی جذاب است كه شما هم اگر بقیه آن را ندانید ممكن است از این همه خوشبختیاش به وجد بیایید؛ اما عجله نكنید: «خوردن قرصهای بدنسازی تا همین چند وقت پیش خیلی خوب بود اما حدود یك سال پیش، حس كردم سریع و بیجا مرتب عصبی میشوم. اول فكر كردم به خاطر سنگین بودن كارم است. به دكترهای مختلفی مراجعه كردم و در نهایت فهمیدم خوردن قرصهای بدنسازی در درازمدت خشونت میآورد، چون از مواد خاصی در ساخت آنها استفاده میشود. نمیدانستم چه كار كنم. نه، میتوانستم خوردن قرصها را قطع كنم و دوباره همان هیكل چاقم را تحمل كنم و نه میتوانستم رفتار درستی با اطرافیان، مخصوصا با زنم داشته باشم.
چندین بار خیلی وحشتناك و بیدلیل زنم را مورد ضرب و شتم قرار دادم. چند وقت بعد از استفاده از قرصهای بدنسازی حس كردم نمیتوانم با همسرم رابطه داشته باشم. همین موضوع باعث شد، زنم به من شك كند و البته حق هم داشت. به خاطر شكهای دایم زنم و عصبی بودن من در برخورد با او، اینقدر مشكلمان جدی شد كه زنم درخواست طلاق كرد. برای مشكل رابطه با زنم هم پیش دكتر رفتیم و فهمیدم این موضوع هم به خاطر استفاده از قرصهای بدنسازی است.
چون قرصهای بدنسازی روی هورمونهای جنسی تاثیر میگذارد. حالا، چندوقتی است كه پیش روانپزشك میروم. میدانم دارم با ماهی دومیلیون پول دادن تیشه به ریشه زندگیام میزنم، اما نمیخواهم باز هم كابوس چاق بودن را داشته باشم. فعلا روانشناس سعی دارد كمكم كند و همسرم را راضی كرده كه از من جدا نشود اما من نمیدانم چه كنم. روانشناس به من گفته این قرصها عوارض جدیتری هم دارد. میدانم درست میگوید، اما...»
نگاهش میكنم. به مردی كه خودش میداند دارد زندگیاش را نابود میكند و برای حل مشكلی كه قرصهای بدنسازی برایش آورده، پیش روانپزشك میرود. من چه میتوانم بگویم؟
در جست وجوی احترام و تحسین
زیبایی اندام و بدنسازی به خودی خود ورزش است و قابل تحسین؛ اما حداقل دو موردی كه صحبت با آنها را خواندید و افراد دیگری كه خود شما به احتمال زیاد میشناسید، به خوبی به ما نشان میدهد كه بدنسازی و قوی كردن بدن در ایران تبدیل به نوعی آسیب اجتماعی شده. افراد، با درآمدهای مختلف حاضرند پول كلانی خرج كنند تا از قرصهای بدنسازی استفاده كنند و عوارض آن را هم به جان میخرند. چرا؟
دكتر حامدمحمدی كنگرانی، روانپزشك، عضو كمیته رسانه و كمیته رواندرمانی انجمن روانپزشكان ایران، در این مورد میگوید: «شخصیت هر فرد را مجموع ویژگیهای او تشكیل میدهد. بعضی از این ویژگیها ژنتیك است، بعضی را فرد از جامعه، خانواده و نظام آموزش كسب میكند و بعضی ویژگیهای دیگر افراد به خاطر اتفاقهای منحصر به فردی است كه در زندگی هر شخصی رخ میدهد. همه افراد با تمام ویژگیهایی كه دارند، خصوصیت وابستگی به پاداش دارند. یعنی همه افراد به پاداش و تاییدی كه از محیط میگیرند نیاز دارند. به همین دلیل، همه افراد حركات نمایشی دارند كه میزان حركات نمایشی افراد با توجه به خصوصیات شخصیتی كه دارند، متفاوت میشود. در بعضی افراد، میزان حركات نمایشی بالاست و این حركات برای آنها، بسیار مهم است و برای بعضی دیگر این حركات، اهمیت كمتری دارد. در این میان، یكی از حركات نمایشی كه مردها را به سمت خودش میكشاند، داشتن هیكل بزرگ است. این موضوع در جوامع مختلف وجود دارد و در ایران در چند سال گذشته رواج زیادی پیدا كرده است.»
دكتر محمدی به جنبههای دیگر شخصیت افراد هم اشاره میكند: «یكی دیگر از خصوصیاتی كه در سرشت آدمهاست، خصوصیت فرار از خطر است. بعضی افراد، میزان نیاز فرار از خطر بالایی دارند و محافظهكارند و بعضی افراد دیگر نیاز پایینتری دارند و در اصطلاح آدمهای بیكلهیی هستند. اگر فردی وابستگی به پاداش بالایی داشته باشد و میزان نیاز فرار از خطر پایینی هم داشته باشد، حاضر است هر كاری بكند تا جلبتوجه كند. افرادی كه بیمحابا از قرصهای بدنسازی استفاده میكنند، جزو این دسته از افراد هستند.»
او ادامه میدهد: «زیبایی اندام، یك ورزش است اما به لحاظ علمی عضلات بدن هیچ فردی با ورزش كردن صرف، بیش از حد معینی بزرگ نمیشود. افرادی كه میخواهند جلبتوجه بكنند، به بدنی كه صرفا با ورزش به دست میآید اكتفا نمیكنند، به همین خاطر قرصهای بدنسازی میخورند. این افراد چون قدرت ریسكپذیری بالایی دارند، به عوارض این قرصها توجه نمیكنند. در حالی كه عوارض این قرصها جدی است. من، بیمارهایی داشتهام كه به خاطر استفاده از قرصهای بدنسازی سینههایشان بیش از حد رشد كرده و مثل زنها شدهاند. این افراد دچار افسردگی حاد شدهاند و ماههاست كه به خاطر خجالتی كه میكشند از خانه بیرون نمیآیند یا مریضهایی كه به خاطر استفاده از این قرصها دچار پرخاشگری شدید شدهاند. با این حال، باز هم افراد در جامعه ما به سمت خوردن این قرصها كشیده میشوند.»
این روانپزشك به روی دیگر سكه افرادی كه قرصهای بدنسازی میخورند هم اشاره میكند: «علاوه بر افرادی كه ریسكپذیرند، افرادی كه اعتماد به نفس پایینی هم دارند در جامعه ایران به سمت خوردن داروهای بدنسازی میروند. از نظر روانشناسی، معمولا فردی كه از كاری میترسد، همان كار را انجام میدهد تا اعتمادبهنفس پیدا كند، اما آگاه نیست كه این اعتمادبهنفس كاذب است. در جامعه ایران بسیاری از افراد به دنبال اعتماد به نفس كاذب هستند. چون در جامعه ما، افراد یاد نمیگیرند كه از طریق رعایت هنجارها، پیشرفتهای علمی و رعایت مسائل اخلاقی به جایی كه میخواهند برسند، بنابراین افراد سراغ داروهای بدنسازی میروند تا همانطور كه بسیاری در یك شب با داشتن پارتی، راه صدساله را میروند، آنها هم با استفاده از این قرصها در مدتی كوتاه احترامی را به دست آورند كه برای داشتن آن باید سالها تلاش كنند و اعتماد بهنفسشان را به نوعی كاذب ترمیم میكنند. این افراد معمولا از مكانیزم توجیه هم استفاده میكنند و میگویند انشاءالله اتفاقی برای ما نمیافتد.»
عضو كمیته رواندرمانی انجمن روانپزشكان ایران صحبتهای دیگری هم دارد: «در جامعه ما این فرهنگ جا افتاده كه اگر افراد به لحاظ اندامی، ریزه باشند، به حقوقشان نمیرسند. یعنی در جامعه ما آنچه كه استفاده از داروهای بدنسازی را تبدیل به آسیب كرده به خصوصیات ژنتیك افراد مربوط نمیشود. بهطور مستقیم با فرهنگ افراد در ارتباط است.
ایرانیها از قرصهای بدنسازی استفاده میكنند و چون این قرصها پرخاشگری میآورند، نمیتوانند از هیكل بزرگی كه به دست آوردهاند درست استفاده كنند و به خودی خود تبدیل به آدمهای خشن میشوند و چاقوكشی بین این دسته آدمها زیاد میشود. مسابقات قویترین مردهای ایران دقیقا به خاطر خشونتهای بسیاری كه پشت این مسابقات بود، جمع شد. جالبترین نكته هم این است كه بسیاری از افراد این موضوعات را میدانند و باز هم قرصهای بدنسازی میخورند.
فقط برای اینكه اعتماد به نفس داشته باشند و وقتی فرد به این جا میرسد با یك معتاد، هیچ فرقی ندارد. حاضر میشود از نان شب و بسیاری از نیازهای خانوادهاش بزند اما اعتماد به نفسی كه قرصها برایش میآورند را از دست ندهد. تنها فرق این افراد با معتادان این است كه مواد مخدر اعتماد به نفس را در درازمدت میگیرد و این قرصها به افراد اعتماد به نفس كاذب میدهد.»
نظر شما