سلامت نیوز: چندی پیش بود که خبر پلمب 6 شهربازی در تهران به خاطر رعایت نکردن استانداردهای لازم، این شبهه را به وجود آورد که مگر در تهران چند شهربازی وجود دارد که 6 تای آن به خاطر غیر استاندارد بودن باید تعطیل شود؟ خیلیها در آن زمان از خود پرسیدند که چرا باید اصلاً چنین شهربازیهایی ساخته شود که بعد از آن اداره استاندارد تازه به فکر بیفتد و دستگاههایی که ممکن است جان چند نفر را به خطر بیندازند، پلمب کند؟
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران در ادامه نوشت: این شهربازیها البته خیلی هم راه دوری نبودند و سرتان را که میچرخاندید در همین محلههای دور و برتان از پارک ساعی گرفته تا پونک و افسریه میتوانستید نشانههایشان را ببینید یا شاید هم روزی خودتان و فرزندانتان برای چند ساعت تفریح بیدردسر، دلتان را به دریا سپرده و یکی از این وسایلی که حالا غیر استاندارد بودنشان مشخص شده، سوار شدهاید، اما همه این نگرانیها که روزی از سرتان به خیر گذشته، امروز آنقدر پررنگ شده که به تعطیلی آن شهربازی انجامیده است.
استانداردسازی وسایل بازی در ایران البته سابقه چندانی ندارد؛ سال 80 نخستین جرقههای استانداردهای وسایل بازی در ایران زده شد تا از این پس خانوادههایی که میخواهند اوقات فراغتشان را در شهربازیها سپری کنند، کمتر نگران ایمنی وسایل بازی باشند. در آن زمان وقتی حادثه ناگواری در پارکهای بازی و شهربازی اتفاق میافتاد، هیچ دستگاهی خودش را مقصر نمیدانست. از یک طرف شهرداریها از طرف دیگر سازمان استاندارد را مقصر ماجرا اعلام میکردند و از طرف دیگر سازمان استاندارد تأکید میکرد که وقتی هنوز استاندارد ملی برای وسایل بازی تعریف نشده، چگونه میتوان انتظار رسیدگی و پلمب آنها را داشت. بنابراین تدوین استانداردهای ملی از همان زمان به دغدغه مسئولان تبدیل شد تا 7 سال بعد یعنی در ابتدای سال 87 همه وسایل بازی در پارک ها و شهربازیها مشمول مقررات استانداردسازی شده و کسب گواهینامه استاندارد به یک اجبار تبدیل شد اما اتفاقهای تلخ پس از آن سال، نشان داد فرایند استانداردسازی آنطور که نوشته شده از سوی شهربازی داران جدی گرفته نمیشود و اگر غیر از این است بندهای استانداردسازی به شکلی نوشته نشده که جان انسانها را حفظ کند.
البته تا پیش از شروع فرآیند استانداردسازی، بهرهبردار و تولیدکننده مجوز خود را از سوی شهرداری و استانداری دریافت میکردند اما از این سال به بعد همه مجوزها منوط به تأیید اداره نظارت و تجهیزات تفریحی استاندارد شد. با این حال، به گفته دکتر مریم نیری، رئیس اداره نظارت تجهیزات تفریحی استاندارد، از آنجاکه این فرآیند هزینه داشت، از همان ابتدا با مقاومتهای اجتماعی روبهرو شد و البته نتیجه جالب توجهی پیش رو داشت، آمارها در ابتدای اجرای این طرح نشان میداد که تجهیزات بازی مطلقاً با استانداردها تطابق ندارند و این یعنی ایمنی وسایل بازی در حد صفر بوده است.
اظهارات او همچنین نکته قابل تأملی را گوشزد میکند، نیری به ما میگوید که آمار بازرسیها در سال 87 نزدیک به صفر بوده است و این یعنی در سالی که استانداردسازی اجباری شده، هیچ بهره بردار و شهربازیداری خود را ملزم به رعایت این استانداردها نکرده است. به گفته او، بازرسی وسایل بازی در شرایطی انجام میشود که بهره بردار هزینه آن را پرداخت کند، اما زمانی که تولیدکننده در این زمینه کوتاهی میکند، نمیتوان انتظار بالایی داشت. نیری البته در جواب اینکه شاید هیچ تولیدکنندهای نخواهد هزینه بازرسی را بپردازد، در اینصورت قانون چگونه با متخلفان برخورد میکند؟ اینطور توضیح میدهد: «متأسفانه بهره برداران و تولیدکنندگان وسایل بازی در ابتدا از فرآیند بازرسی استقبال نکردند و ما به همین علت مجبور شدیم از بودجه طرح طاها (طرح اجرای هماهنگ استاندارد) که به نوعی یک طرح دولتی و از پول بیت المال است، برای انجام بازرسیها هزینه کنیم، اما هماکنون با هماهنگی خوبی که بین ما و وزارت کشور و شهرداریها صورت گرفته، اگر بهرهبرداری هزینه بازرسی را پرداخت نکند، نمیتواند مجوز تأسیس آن را دریافت کرده یا وسیلهای را خریداری و در شهربازی نصب کند. چراکه تأسیس هر شهربازی در حال حاضر منوط به گرفتن گواهی ایمنی است و بهرهبردار ناچار میشود که در سیکل بازرسی قرار بگیرد.>
او درباره وسایل بازی که هماکنون در شهربازیها فعال است و احتمال دارد گواهی ایمنی نداشته باشد، هم میگوید: <براساس قانون، قراردادهایی که با بهره برداران در این زمینه بسته میشود یک تا دو ساله است و باید هر سال تمدید شود، بنابراین هیچ بهرهبرداری نمیتواند از این فرآیند فرار کند.>
البته به گفته نیری، بازرسی وسایل سنگین شهربازیها، هزینه زیادی طلب میکند و هر بهرهبردار باید بهطور میانگین برای هر وسیله بازی بین 200 تا 800 هزار تومان بپردازد.
هماکنون 18 هزار وسیله تفریحی در سامانه استانداردسازی مراکز تفریحی کشور ثبت شده که از این تعداد، 70 درصد وسایل بازی مثل زمینهای بازی، سبک محسوب میشوند و 30 درصد سایر تجهیزات در گروه سنگین و نیمه سنگین قرار میگیرند. به گفته نیری، طی بازرسیهایی که در شهریور 92 تا 93 انجام شده، در 8 هزار بازرسی فقط 38 درصد وسایل بازی شهربازیها و نه زمینهای بازی گواهی استاندارد دریافت کردند و البته این نسبتی است که در همه سالها کم و بیش حاکم بوده است. به طوری که در سال 88 از 55 مورد بازرسی وسایل بازی در کشور 48 مورد مردود و فقط 7 مورد تأیید شده است.
نیری البته انتقادی هم دراین زمینه داشته و معتقد است در کشوری که استانداردهای وسایل بازی به یک اجبار تبدیل میشود یعنی هم مردم برای استفاده از کالای استاندارد آگاهی ندارند و هم تولیدکنندگان به این درجه از آگاهی نرسیدهاند که باید کالای استاندارد تولید کنند بنابراین قانون باید وسط بیاید و تولیدکننده را مجبور به استانداردسازی کند.
او با گلایه از اینکه انجام بازرسی در مرحله بهرهبرداری، نوشدارو پس از مرگ سهراب است و با تأکید بر اینکه بازرسی ساخت باید در اولویت باشد، میگوید:<براین اساس استانداردسازی باید در مرحله ساخت انجام شود و برای این کار هم ابتدا باید سازندهها و واردکنندگان شناسایی شوند، البته بازرسی در هنگام ساخت و پس از ساخت هم باید مورد توجه قرار بگیرد و تولیدکننده باید توجیه شده باشد که اگر این کالا گواهی نگیرد، نمیتواند وارد چرخه مصرف شود. براساس بند 9 قانون سازمان استاندارد، هرگاه وسیلهای، مشمول استاندارد اجباری شود، تولید، توزیع، عرضه و فروش آنها بدون پروانه ایمنی غیرقانونی است.>
بیات، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان دستگاههای شهربازی کشور که تاکنون وسایل بازی زیادی به کشورهای عراق، امارات، عربستان و هند صادر کرده، معتقد است که تعداد شرکتهای بازرسی برای انجام بازرسیها بسیار کم است و به همین علت فرآیند بازرسی با تأخیر انجام میشود و همین مسأله دریافت مجوز را مشمول گذر زمان میکند. او از طرفی معتقد است که تأسیس شهربازیها و زمینهای بازی باید به سرمایه گذاران اصلی سپرده شود تا در هر زمین یک شهربازی غیر استاندارد ساخته نشود.
نیری از فعالیت 7 شرکت بازرسی در سراسر کشور یاد کرده و میگوید که وقتی درخواست بازرسی از سوی شرکتی ثبت میشود، این درخواستها به صورت تصادفی بین این شرکتها توزیع میشود تا جلوی فساد و زدو بند هم گرفته شود و براین اساس بهره بردار نمیتواند خود شرکت بازرسی را انتخاب کند. پس از این هزینه بازرسی به بهره بردار اعلام میشود و بعد از واریز هزینه و ثبت درخواست شرکت طی دو هفته به درخواست رسیدگی میکند. بعد از آن شرکت گزارش بازرسی خود را در سامانه آپلود میکند و بهره بردار 2 ماه مهلت دارد تا نبود انطباقها را رفع کند و اگر زمان بگذرد بهره بردار ناچار است همه مراحل را از ابتدا طی کند.
نیری هم با انتقاد از اینکه هر کس 2 وسیله بازی میخرد میخواهد یک شهربازی راه بیندازد میگوید: <ما برای رفع این مشکل اخیراً به همه شهربازیها نامهای زده و تأکید کردهایم که باید هر وسیله بازی یک ناظر فنی و مسئول فنی متخصص داشته باشد که شرایط احراز آنها تأیید شده باشد. ما برای این کار یک مهلت چند ماهه هم دادهایم و بر این اساس از اول تیر ماه 94، اگر شهربازی برای هر وسیله بازی مسئول فنی نداشته باشد گواهینامه ایمنی دریافت نخواهد کرد.>
حسینی، مدیر عامل یک شرکت تفریحی دیگر که نخستین شهربازی سرپوشیده ایران را در سال 81 راهاندازی کرده است با انتقاد از برخی ضوابط سختگیرانه در فرآیند استانداردسازی از رئیس این سازمان میخواهد که قبل از تدوین برخی استانداردها با سرمایهگذاران هم مشورت شود، چراکه برخی ضوابط مثل نصب فوم در دو طرف دستگاه تکاندهنده ممکن است جان کودکان را حفظ کند، اما برای بزرگسالان زحمت ایجاد میکند. نیری اما در پاسخ به او میگوید که حفظ جان کودکان برای ما مهم تراست چراکه وقتی کودکی از این وسیله بازی استفاده میکند امکان سقوط آن وجود دارد و نباید به بهانه تنگ شدن جای بزرگسالان، نگران جان کودکان نبود. این الزام استاندارد است و در شهربازی نباید امکان سقوط وجود داشته باشد.
ضوابط سختگیرانه استاندارد اگرچه بهره برداران را موظف به دریافت گواهی ایمنی میکند، اما مروری بر حوادث ناخوشایند سالهای اخیر که جدیدترینشان در اردیبهشت ماه امسال در پارک ارم تهران 3 مصدوم برجای گذاشت، نشان میدهد استانداردها آنچنان که باید نمیتواند از بروز حوادث جلوگیری کند. البته این در صورتی است که بپذیریم استانداردها بهطور کامل رعایت میشود و گرنه سؤال اینجاست که چرا بعد از تدوین استانداردها یعنی بعد از سال 87 حوادثی مثل سقوط دختر و پسر جوان از میلههای نگه دارنده بوستان شاهد، مرگ دختر جوانی در شهربازی بسیج و سقوط مرگبار دختر نوجوان از ترن هوایی شهربازی ورامین در صدر اخبار این سالهای رسانههای کشور قرار میگیرد.
نظر شما