یکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۸
کد خبر: 137973

کودکان خجالتی معمولا هنگام صحبت با دیگران رویشان را از آنها برمی‌گردانند یا به پایین نگاه می‌کنند، آهسته و بااحتیاط سخن می‌گویند و صدایشان لرزان و مردد است. از جمع دوری می‌کنند و ترجیح می‌دهند به جای بازی کردن با همسالان، تماشاگر آنها باشند. بدترین وضعیت برای کودک خجالتی زمانی است که مرکز توجه قرار گرفته باشد، چنین شرایطی او را بشدت ناراحت و پریشان می‌کند و این احساس اضطراب می‌تواند علائم جسمانی مانند لکنت زبان،‌ بریده‌بریده حرف زدن،‌ سرخ شدن صورت، بالارفتن ضربان قلب و فشار خون را به همراه داشته باشد.

سلامت نیوز:کودکان خجالتی معمولا هنگام صحبت با دیگران رویشان را از آنها برمی‌گردانند یا به پایین نگاه می‌کنند، آهسته و بااحتیاط سخن می‌گویند و صدایشان لرزان و مردد است. از جمع دوری می‌کنند و ترجیح می‌دهند به جای بازی کردن با همسالان، تماشاگر آنها باشند. بدترین وضعیت برای کودک خجالتی زمانی است که مرکز توجه قرار گرفته باشد، چنین شرایطی او را بشدت ناراحت و پریشان می‌کند و این احساس اضطراب می‌تواند علائم جسمانی مانند لکنت زبان،‌ بریده‌بریده حرف زدن،‌ سرخ شدن صورت، بالارفتن ضربان قلب و فشار خون را به همراه داشته باشد.

هنوز از خواب بعدازظهر بیدار نشده بود که یکی از دوستانم به دیدنم آمد. آرام صدایش کردم: «پسرم،‌ پاشو دیگه مهمون داریم،‌ خاله اومده خونمون». تا جلوی در اتاق آمد و دوباره برگشت،. نیم ساعتی گذشت، رفتم ببینم چه می‌کند که دیدم روی تخت نشسته و‌‌‌ آرام گریه می‌کند.

کم‌کم داشتم نگران می‌شدم که تازه فهمیدم تشک تختش خیس شده. این قدر از سلام و احوالپرسی کردن با مهمان غریبه خجالت کشیده بود که حتی برای دستشویی رفتن هم از اتاق بیرون نیامد و در نهایت خودش را خیس کرد.

اینها حرف‌های زهرا حسین‌زاده است که از خجالتی بودن فرزند پنج ساله‌اش شکایت دارد. خودش می‌گوید: اوایل از این‌که در مهمانی‌ها این قدر ساکت و آرام بود خوشحال می‌شدم، دیگران هم فرزندم را به خاطر سکوت و صبوری‌اش تحسین می‌کردند، اما حالا حس می‌کنم باید به دنبال راه چاره باشم، چرا که فرزندم بیش از حد خجالتی است.

کمرویی احساسی است که هنگام در جمع بودن می‌تواند سبب ناراحتی افراد شود. بیشتر کودکان احساس خجالت و کمرویی را در موقعیت‌های مختلف تجربه کرده‌اند، اما این احساس زمانی به شکل یک مشکل حاد خود را نشان می‌دهد که کودکان در تمام اوقات احساس خجالت و شرمساری داشته باشند و در نتیجه در تعاملات اجتماعی جدید احساس ترس و اضطراب شدیدی را تجربه کنند.

کودکان خجالتی معمولا هنگام صحبت با دیگران رویشان را از آنها برمی‌گردانند یا به پایین نگاه می‌کنند، آهسته و بااحتیاط سخن می‌گویند و صدایشان لرزان و مردد است. از جمع دوری می‌کنند و ترجیح می‌دهند به جای بازی کردن با همسالان، تماشاگر آنها باشند. بدترین وضعیت برای کودک خجالتی زمانی است که مرکز توجه قرار گرفته باشد، چنین شرایطی او را بشدت ناراحت و پریشان می‌کند و این احساس اضطراب می‌تواند علائم جسمانی مانند لکنت زبان،‌ بریده‌بریده حرف زدن،‌ سرخ شدن صورت، بالارفتن ضربان قلب و فشار خون را به همراه داشته باشد.

علل کمرویی در کودکان

بسیاری از ویژگی‌های رفتاری کودکان از طریق یادگیری آموخته می‌شود،‌ کمرویی هم یکی از همین ویژگی‌هاست. کودکان از طریق مشاهده رفتار دیگران آنها را الگوی خود قرار می‌دهند،‌ پس این امری طبیعی است که والدین خجالتی فرزندانی خجول بار بیاورند.

از دیگر دلایل خجالتی شدن کودکان، دوری از جمع و فقدان تعاملات اجتماعی است. در واقع کودکان به دلیل این‌که مهارت کافی برای برقراری ارتباط با همسالان خود را ندارند ترجیح می‌دهند‌ ساکت و تنها در کنار والدین خود بمانند ‌یا خود را با دفتر نقاشی یا کارتون‌های تلویزیون سرگرم کنند.

والدینی که تحمل پذیرش اشتباهات کودکان خود را ندارند و در برابر هر اشتباهی، کودکشان را سرزنش و تنبیه می‌کنند ترس از اشتباه کردن و تنبیه شدن را در آنها تقویت می‌کنند و کم‌کم کودکان می‌فهمند که ساکت و منفعل بودن بهتر از انجام کارهایی است که ممکن است آنها را در معرض انتقاد،‌ سرزنش و تمسخر قرار دهد.

معمولا کمرویی در میان فرزندان اول خانواده یا تک‌فرزندها بیشتر مشاهده می‌شود، چرا که توجه بیش از حد والدین، که مرتب درباره کارهای کودک خود صحبت می‌کنند، سبب می‌شود کودک حس کند همیشه زیر ذره‌بین قرار دارد. ترس از ابراز وجود، به دلیل تجزیه و تحلیل شدن یکی دیگر از دلایل سکوت و کمرویی کودکان است.

شیوه‌های مقابله

اگر فرزندتان خجالتی است،‌ به او لقب خجالتی ندهید و اجازه هم ندهید دیگران او را خجالتی صدا کنند. برچسب زدن به کودک مقاومت او را در مقابل تغییر زیادتر می‌کند.

به خاطر داشته باشید در جمع بودن و مرکز توجه قرار گرفتن به خودی خود برای کودک خجالتی اضطراب‌آور است،‌ پس اگر می‌خواهید با او درباره علت خجالت کشیدنش صحبت کنید،‌ این کار را به زمانی موکول کنید که در جمع نیستید، چرا که در جمع، دیگران هم ناخودآگاه خود را وارد بحث می‌کنند و‌ این شرایط، کودک را تحت فشار بیشتری قرار می‌دهد.

بد نیست گاهی با کودک خود همدلی کنید، یعنی برای او از زمان کودکی‌تان بگویید که گاهی تجربه کمرویی و خجالت را داشته‌اید و بعد برایش شرح دهید که چگونه با این احساس مقابله کرده‌اید. علاوه بر این‌که برای بالا بردن اعتماد به نفس کودکتان تلاش می‌کنید،‌ به او آموزش دهید‌ چگونه سرصحبت را باز کرده و سلام کند، سپس او را با گروه‌های کوچک مواجه کنید،‌ مثلا وقتی به پارک می‌روید وسیله‌ بازی دونفره‌ای را همراه ببرید که نیازمند همگروهی باشد و سبب جلب توجه کودک دیگری در پارک شود.

یکی دیگر از راه‌های اجتماعی کردن کودک دعوت کردن دوستان او به خانه و ترتیب دادن مهمانی‌های کوچک است. کودک شما در خانه راحت‌تر می‌تواند بر اضطراب خود غلبه کند، ضمن این‌که وقتی خودش میزبان کودک دیگری است خود به خود احساس مسئولیت بیشتری می‌کند تا دوستش را سرگرم کند. این موقعیت‌های جدید و نه‌چندان سخت سبب می‌شود کودک بتدریج با اجتماعی بزرگ‌تر روبه‌رو شود.

تشویق کردن نیز یکی از بهترین راه‌های تقویت رفتارهای اجتماعی است. هنگامی که کودک تلاش می‌کند با احساس خجلت و شرمساری‌اش مقابله کند او را مورد تشویق و حمایت خود قرار دهید. متاسفانه در بسیاری موارد، کودکان کمرو، به خاطر سکوت و آرامش ظاهری‌ای که از خود نشان می‌دهند، از طرف دیگران مورد تعریف و تمجید قرار می‌گیرند و به همین خاطر آنها کمتر به فکر برقراری ارتباط می‌افتند. تعریف کردن از کودکان ساکت در مهمانی‌ها و‌ نمره 20 انضباط در کارنامه، نمونه‌ای از همین تشویق‌های نابجاست.

زمانی که کودکان به سن مدرسه می‌رسند به خودی خود، تغییری بزرگ را در زندگی احساس می‌کنند. این تغییر برای کودکان خجالتی همراه با فشار و اضطراب بیشتری است،‌ پس کمی قبل از شروع پاییز برای او شرح دهید که در کلاس درس و زنگ‌های تفریح معمولا چه اتفاقاتی می‌افتد، تا او با آمادگی بیشتری به مدرسه برود. حتما معلم را در جریان مشکل خجالتی بودن کودکتان بگذارید و از او بخواهید که طی سال تحصیلی ارتباط نزدیک‌تری با فرزند شما برقرار کند و با کمک یکدیگر برنامه‌ای طراحی کنید که مدرسه رفتن سبب اجتماعی‌تر شدن کودک شود.

توجه داشته باشید خجالتی بودن به معنای ناتوانی نیست، بلکه به معنای ناتوان شمردن خویش است‌،‌ برای تغییر این نوع نگاه کودکتان را تشویق کنید که درباره احساساتش با شما سخن بگوید و‌ با دقت به حرف‌های او گوش دهید،‌ توجه شما به او نشان می‌دهد ‌ چقدر به گفته‌های او علاقه‌مند هستید،‌ گاهی سخنانش را تائید کنید، مثلا بگویید من هم بعضی اوقات این احساس را تجربه کرده‌ام،‌ سپس از موفقیت‌های کوچکی صحبت کنید که احتمال می‌دهید کودکتان توانایی انجام آنها را دارد.

منبع: جام جم آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha