اگر پیش از این دولت گرد و غباری چنین در می گرفت و رسانه هایی به همین سبک و سیاق دلواپسان صفحه آرایی و تحریک می کردند آیا متهم نمی شدند که آب به آسیای دشمنان می ریزند؟

ماهی گیری سیاسی در گرد و غبار!

سلامت نیوز: اگر پیش از این دولت گرد و غباری چنین در می گرفت و رسانه هایی به همین سبک و سیاق دلواپسان صفحه آرایی و تحریک می کردند آیا متهم نمی شدند که آب به آسیای دشمنان می ریزند؟


به گزارش سلامت نیوز به نقل از عصرایران، تصور کنید ماجرای ریزگردها یا گرد و غباری که مردم خوزستان را واقعا به رنج و تعب انداخته است، به جای بهمن 1393 در بهمن 1391 و تنها دو سال قبل اتفاق می افتاد.

در این صورت آیا برخی رسانه های خاص که اکنون این اتفاق را وسیله عقده گشایی علیه معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست کرده اند باز هم این تیترها را می زدند و صفحه اول خود را این گونه می آراستند یا اگر دیگری چنین کاری می کرد و در اعتراضی، اتفاقی می افتاد آنان را مقصر می دانستند؟ یا اگر به جای خانم ابتکار فلان شخص رییس سازمان محیط زیست بود باز هم چنین تحلیل و تفسیر می کردند؟

آیا جای شگفتی ندارد که کسانی که در رسانه های خود هیچ گاه علاقه زیست محیطی نشان نمی دادند و زیان آور بودن پارازیت برای سلامت مردم را به سخره می گرفتند و یک فرآورده پتروشیمی را به اسم بنزین به حلق و ریه مردم فرو می کردند حالا نگران گرد و غبار در خوزستان شده اند؟!

در این که گرد و غبار و ریزگردها سلامت مردم در بخش مهمی از کشور را به مخاطره انداخته و دولت و نهادهای غیر دولتی باید دخالت کنند البته که جای هیچ تردیدی نیست. بحث بر سر این است که اگر دو سال پیش این واقعه رخ می داد واکنش این جماعت چه بود؟ آیا این گونه گریبان می دریدند؟

اگر این اتفاق دو سال قبل رخ می داد و رسانه های مستقل و منتقد پاک ترین دولت تاریخ ایران زبان به انتقاد می گشودند ودر پی آن تجمع اعتراضی ملتهبی صورت می گرفت همین جماعت آیا به آنان اتهام ضد امنیتی وارد نمی کردند؟ یا آسمان و ریسمان را به هم نمی بافتند و چه بسا نمی گفتند بلایی سماوی است که آدمیان روی زمین دخالتی در آن ندارند؟

حالا چه اتفاقی افتاده که این قدر دل سوز محیط زیست و مردم دوست شده اند؟ مگر برخی از اینان همان ها نیستند که با اختصاص بودجه برای احیای تالاب ها هم مخالفت می کردند؟

اگر رییس سازمان حفاظت محیط زیست خانم الف باشد که از اردوگاه آنان نیست و او را به خاطر دغدغه های زیست محیطی در شورای شهر برای انتخابات این شورا در تهران رد صلاحیت کردند دلواپسی ها گل می کند و اگر رییس سازمان محیط زیست آقا یا خانم ب باشد که از طیف خودشان است گرد و غبار شاید پدیده ای می شود طبیعی مثل زلزله یا سیل یا هر بلیه دیگر منتها از نوع مدرن آن.

در سال هایی که دولت مهرورزی پول های کلان را صرف امور خُرد می کرد و به گفته شهردار تهران (در مراسم افتتاح مرکز زباله سوزی) درآمد کشور از 24 میلیارد دلار در سال به 110 میلیارد دلار رسید صدایی از این جماعت برنخاست که این پول ها را صرف پروژه های ملی و کارهایی کنید که از توان بخش خصوصی خارج است نه این که با ریخت و پاش و خرد کردن درآمد بی سابقه ضایع شود.

حالا اما نگران شده اند و امید دارند از این نمد کلاهی برای خود بدوزند. یک روز نگران افزایش قیمت نان می شوند و روز دیگر گرد و غبار. حال آن که خود مدام در حال تولید گرد و غبار در فضای سیاسی کشور هستند و دولتی را که در تکاپوی آزاد سازی پول های بلوکه شده برای سرمایه گذاری در همین گونه پروژه ها ست شماتت می کنند و چوب لای چرخ مذاکرات می گذارند.

ظریف و تیم هسته ای دنبال توافق اند تا کشور از این وضعیت خارج شود و پای سرمایه گذار خارجی و دست دولت باز شود. و گرنه ابتکار و امثال ابتکار با دست خالی و دخالت نهاد های غیر مسوول چه می توانند کرد؟ بخشی از منشا این ریز گردها خارجی است و راه حل آن از دیپلماسی و گفت و گو می آید اما این جماعت با هر ابتکاری مخالف است و نه تنها با خانم ابتکار.

اشتباه نکنید! نفس مان از جای گرم بلند نمی شود تا ندانیم هم وطنان شریف ما دچار مشکل تنفس شده اند. فارغ از شعار و مجامله با آنان هم نَفَس ایم و مگر می توانیم نباشیم؟

خانم ابتکار و همکاران و مدیران محیط زیست نیز از دایره انتقاد ما بیرون نیستند و عملکرد این سازمان در این مورد خاص و در زمینه های دیگر می تواند در گفتار مستقلی نقد شود.

این گفتار اما تنها برای ابراز شگفتی از کسانی است که رفتار دیگران درباره عملکردهای مورد علاقه و حمایت خود را با عینک سیاست قضاوت می کنند و به هر تحرکی که نپسندند انگ «سیاسی» می زنند و این واژه را به مثابه «ناسزا» به کار می برند ولی اصرار دارند باور کنیم این همه دغدغه زیست محیطی که این روزها از آنان فوران می کند هیچ ربطی به سیاست ندارد و بس که دلسوزند و دغدغه مردم و محیط زیست دارند کار و زندگی خود را رها کرده و در پی این پروژه اند.

اگر دغدغه محیط زیست دارید بگذارید انجمن های غیر دولتی با فراغ بال فعالیت کنند. بگذارید کارشناسان و متخصصان در جایگاه خود قرار گیرند. بگذارید یک کارشناس نظر خود را مطرح کند نه این که سخنی از یک کارشناس را اسباب مچ گیری و القای دو گانگی کنید.

مردم نازنین خوزستان گرفتار ریزگرد ها و گرد و غبارند و در عین حال هم آنان و هم دیگرانی که در معرض این گونه خبر پراکنی و تفسیر گویی اند در فضایی از گرد و غبار دروغ تنفس می کنند.

به پرسش صدر این گفتار بازمی گردم. راستی اگر پیش از این دولت گرد و غباری چنین در می گرفت و رسانه هایی به همین سبک و سیاق دلواپسان صفحه آرایی و تحریک می کردند آیا متهم نمی شدند که آب به آسیای دشمنان می ریزند؟ اگر تحریک احساسات مردم به طرح موضوعاتی فراتر از بحث گرد و غبار منجر شود آیا این جماعت حاضرند تبعات اقدام خود را بپذیرند یا برای تضعیف دولت هر اقدامی را مجاز می دانند؟

گرد و غبار در خوزستان به قدر کافی فضای زیست اجتماعی را آلوده کرده است. عده ای اما به خاطر اغراض سیاسی فضای سیاست را هم می آلایند. حال آن که دود و در واقع غبار این یکی هم به چشم همه مردم می رود...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha