سلامت نیوز:سیاسیکردن مسائل زیستمحیطی گاهی به این معناست که با ایجاد حساسیت درباره اهمیت این موضوع در افکار عمومی برای حفظ و حراست از آنها تلاش کنیم و گاهی دستمایه جناحهای مختلف سیاسی برای استفاده حزبی و رسیدن به اهداف سیاسی قرار میگیرد. در این معنا یعنی استفاده حزبی و سیاسی، سیاسیکردن مسائل زیستمحیطی نهتنها باعث حل این مشکلات نمیشود بلکه خلأهای آن را بیشتر میکند.
به گزارش سلامت نیوز، سعید معیدفر جامعهشناس و استاد دانشگاه در روزنامه آرمان نوشت: باید توجه داشت اغلب بحرانهای زیستمحیطی بزرگ مانند آلودگی هوا و بحث ریزگردها به سرعت ایجاد نشده است و مربوط به یکی، دو سال اخیر نیست؛ بالطبع، برطرفکردن آن و بازگرداندن شرایط به شکل اولیه نیز بر این اساس نمیتواند به سرعت عملی شود و زمان لازم دارد. متاسفانه در ماه اخیر بعد از ایجاد آلودگی گسترده در جنوب کشور و درحالی که تعداد زیادی از هموطنان ما در رنج و عذاب با این شرایط سر میکردند برخی جناحها سعی کردند این جریان را پاشنهآشیل سازمان حفاظت محیطزیست کرده وتمام مسئولیت این قضیه را متوجه این سازمان درجهت نیل به اهداف خود کنند. بحث ریزگردها در اثر سوءمدیریت درازمدت است که با بیالتفاتی به اقلیم، حفظ تالابها و مخازن آبی کشور آنها را در معرض خشکسالی قرار دادند.
دهها سال است که ما همه فرصتها را برای حفظ محیط زیست و سرمایههای آیندگان از دست دادیم و نهتنها هیچ تلاشی برای حفظ محیط زیست که زندگی همه ما بدان وابسته است نکردیم بلکه تا جایی که برای منافع اقتصادی ما توجیه داشت آن را نابود کردیم یا با اقدامات بدون برنامهای مانند احداث سد یا بهرهبرداری از چاه نفت تالابها را که شاهرگ اصلی حیات آبی کشور است خشک کردیم حالا وقتی که نتیجه آن بعد از سالها به شکل گردوخاک دائمی به چشم مردم بیدفاع این مناطق میرود به دنبال این هستیم که از آن در جهت اهداف خود و ایجاد محبوبیت یا دفاع از عملکرد حزب یا فرد موردنظرمان یا حتی تبلیغات استفاده کنیم. ما میتوانستیم زمینه روابط متعامل با همسایگانمان را برای حل این مشکل ایجاد کنیم و در سایه نشستها و روابط مشترک که بخشی از آن مربوط به خارج کشور و مرزهای جنوبی است، چارهاندیشی کنیم.
بنابراین مساله ریزگردها مساله امروز نیست وحتی یک یا حتی ده سال اخیر ایجاد نشده است، این روند به شکل مستمر درنتیجه بیتوجهیهای چندین و چندساله به مسائل زیستمحیطی و حفظ زیست بوم شکل گرفته است. در پاسخ افرادی که دنبال مقصر و عامل اصلی ایجاد این فاجعه زیستبومی هستند باید گفت که همه ما مقصریم وهیچکس نمیتواند ادعاکند در دوران فلانفرد یا جناح اقدام مثبت یا مناسبی برای این مشکل اندیشیده شده است زیرا اگر این اتفاق افتاده بود ما باید نتایج آن را تا امروز میدیدیم یا این وضعیت تا این حد بحرانی نمیشد. حتی در بین مردم در کشور ما نیز مسائل زیستمحیطی در اولویت اول نیست و برای اکثر افراد مسائل بعضا سیاسی یا اقتصادی مهمتر است و نمونه آن قطع تعداد زیادی از درختان برای ساختوساز در طی این سالهاست.
بحث ریزگردها، مشکلات آب، خشکسالی تالابها و پایین آمدن سطح حوضچهها مربوط به یک دولت یا دو دولت نیست و اینکه عدهای انتظار داشته باشند با سفر یک مسئول به این استان یا با اختصاص بودجه کلان و طی یک یا دوسال بتوان این مشکل را حل کرد، اشتباه محض و نشاندهنده این است که ما مساله را خوب نشناختهایم. از افرادی که با متهمکردن سازمان حفاظت محیط زیست میخواهند دعوای سیاسی درست کنند باید پرسید مناقشات میان ایران و کشورهای منطقه از چه زمانی ایجاد شد؟
بهطور قطع این مناسبات اگر از بین نمیرفت و تبدیل به مناقشه نمیشد تا حد زیادی میشد با کمک کشورهایی که نهتنها تجربه و امکانات بعضا مناسبتری از ما برای مقابله با این بحران دارند بلکه خودشان نیز به نوعی با آن درگیرند و در ایجاد و انتقال این آلودگی به کشور ما نقش دارند، استفاده کرد. همکاری منطقهای با دولتهای همسایه نقش اساسی در حل بحرانهای مشترک کشورها دارد و ما بهویژه طی ده سال اخیر با ایجاد درگیری و مناقشات سیاسی با این کشورها زمینه این امر را از بین بردیم. بنابراین حتی اگر قرار است مسائل زیستمحیطی سیاسی شود از منظر روابط بینالملل و ارتباط با کشورهای دیگر است اما اینکه افراد و جریانهایی بخواهند بیآنکه در حیطه وظایف و مسئولیتهایشان است به اظهارنظر درمورد این قضیه یا محکوم کردن دیگران بپردازند، اشتباه است و کمکی به حل مساله اصلی نمیکند.
نظر شما