سلامت نیوز:اگر این نوع ازدواج رواج پیدا کند و کسی هم جلوی آن را نگیرد باید یکسری مقررات برایش در نظر گرفته شود اما چون چندان شایع نیست به نظر می‌رسد خیلی موانع سر راهش وجود دارد. اما باوجود همه اینها یکسری افراد چنین زندگی‌ای دارند.

دکتر سعید معیدفر در روزنامه قانون نوشت: ازدواج سفید برای اولین بار در غرب مطرح و بعد از مدتی به یک شیوه رایج تبدیل شد. در کشورهای توسعه‌یافته افراد به کلیسا نمی‌روند و مراسم رسمی ازدواج که همه به صورت سنتی و عرفی آن را انجام می‌دهند، اجرا نمی‌کنند و در نهایت با یک توافق لسانی بین طرفین، به یک نوع هم‌زیستی مسالمت‌آمیز می‌رسند. در این کشورها این توافق حتی به تولد فرزند هم منجر می‌شود و حتی بعد از تولد فرزند هم سال‌ها با هم زندگی می‌کنند. این پدیده در آن کشورها به رسمیت شناخته شده و حقوق و تکالیفی نیز مثل ازدواج برایش در نظر گرفته می‌شود. یعنی در این نوع زندگی وقتی زوجین از هم جدا می‌شوند تمام حقوقی که در ازدواج برایشان وجود داشته برای آنها هم اجرا می‌شود. اما در کشور ما این پدیده با اما و اگرهای زیادی به لحاظ قانونی، عرفی و شرعی روبه‌رواست.

در این نوع ازدواج فقط یک توافق طرفینی وجود دارد. در بحث ازدواج دختر و پسر شارع قیود دیگری مثل توافق پدر به‌عنوان سرپرست دختر را لازم می‌داند. اما در بعضی موارد حتی پدر هم از رابطه دخترش مطلع است ولی مخالفتی با آن ندارد. اگر این نوع ازدواج رواج پیدا کند و کسی هم جلوی آن را نگیرد باید یکسری مقررات برایش در نظر گرفته شود اما چون چندان شایع نیست به نظر می‌رسد خیلی موانع سر راهش وجود دارد. اما باوجود همه اینها یکسری افراد چنین زندگی‌ای دارند.

با این‌حال هنوز آماری در این زمینه وجود ندارد. ما درباره خیلی چیزها آمار و ارقام نداریم مخصوصا چیزی که قانون و شرع با آن مشکل اساسی دارد. نگرانی‌ای که برای مسئولان ایجاد کرده و اظهارنظرهایی که می‌خوانم و از دیگر جامعه‌شناسان می‌شنوم مشخص می‌کند که این پدیده در حال زیاد شدن است. شاید نتوانیم به صورت کمی، رقمی برای آن بگوییم. با این اظهارنظرها به نظر می‌رسد بخواهند این مشکل را از سرچشمه‌اش بخشکانند و جلویش را به‌طور کامل بگیرند ولی ما نمی‌توانیم با این اظهارنظر و کارها پدیده‌ای را که در میان جوانان به‌عنوان راه‌حلی جایگزین انتخاب شده، بگیریم. در نسل جدید هنجارهای جدیدی در حال شکل‌گیری است که جایگزین هنجارهای قبل می‌شود و در سبک زندگی، آرا، عقاید، رفتارهای اجتماعی و فرهنگی تاثیر می‌گذارد.

شاید بسیاری از مردم این هنجارها را قبول نکرده باشند اما بسیاری از این هنجارها در حال رایج شدن هستند. شاید این پدیده آنقدر رواج پیدا کند که بعدا دیگر مخالفتی با آن نباشد. مثل خیلی چیزهای دیگر که اوایل به وجود آمدنش مورد قبول نبود اما بعدها با استقبال عمومی، موردتوجه و مقبولیت قرار گرفت. زمانی زنان حق تحصیل و رای دادن نداشتند، رادیو و تلویزوین ممنوع بود و حتی کسی نمی‌توانست از بلندگو استفاده کند چون استفاده از آن حرام بود. اما همان چیزها الان مورد استفاده قرار می‌گیرد. در واقع شاید نسل بعدی هنجارها را طوری تغییر دهد که حتی ازدواج سفید هم به‌عنوان یک عرف شناخته شود. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که نوآورانی می‌آیند و هنجارهایی را به‌وجود می‌آورند و رواج می‌دهند که قبلا رایج نبوده. اصلا زندگی اجتماعی همین است وگرنه ما هم مثل مورچگان که در تمام طول عمرشان به یک صورت زندگی می‌کنند، نباید پیشرفت می‌کردیم.

ما مشکلات زیادی در کشورمان داریم، سنت‌های دست‌وپاگیری که سد راه ازدواج شده‌اند و آنقدر دسترسی به ازدواج را دور از انتظار کرده‌اند که جوانان به فکر راه‌های جایگزین هستند. در جامعه ما اگر خانمی بخواهد تحصیل کند و رشد داشته باشد نمی‌تواند آن را با زندگی خانوادگی تطبیق دهد. یک آقا هم نمی‌تواند به راحتی تلاش کند و به مدارج بالا برسد چون در ازدواج آنقدر انتظارات بالاست که خیلی‌ها عطا را به لقایش می‌بخشند. همین سنت‌ها بود که باعث شد در غرب زیربار سنت‌ها نروند و این نوع زندگی به وجود بیاید. در جامعه‌ای که خانم‌ها بخشی از اموال آقایان به‌شمار می‌روند و به محض تملیک، جزو اموال آن فرد قرار می‌گیرند و اگر جدایی پیش آید دیگر نمی‌توانند جزو اموال دیگری قرار گیرند! در چنین جامعه‌ای در صورت قطع‌شدن رابطه قطعا زنان زیان می‌بینند آن‌هم به خاطر نوع تلقی جامعه نسبت به زن. باید چاره‌ای اندیشیده شود. مسئولان کشور ما اجازه می‌دهند هر مشکلی وقتی به منتهاالیهش رسید، دست به کار می‌شوند. این مشکل باید مورد بحث قرار گیرد، چه از زوایای دینی و شرعی و چه از زوایای حقوقی.