دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۹
کد خبر: 139513

زنان چگونه با سرطان برخورد کنند؟

سلامت نیوز:نوشتن برای سرطان بهانه نمی‌خواهد. اگر چند ماه گذشته را در همین شهر ببینیم کم نبوده‌اند آدم‌هایی که سرطان زندگی‌شان را تمام کرده و تازه این‌ها چهره بودند؛ خواننده، بازیگر، ورزشکار، نویسنده و... آخرین هم صادق طباطبایی، راوی خوش سیمای انقلاب که برادر همسر مرحوم سید احمد خمینی بود. پس با یک آمار سرانگشتی و با کمی دقیق شدن در صحبت‌های اطرافیان و حتی مردم کوچه و بازار می‌توان فهمید سرطان به یکی از مهمترین عوامل مرگ و میر لااقل مردم شهرمان تبدیل شده و در رقابت با سکته‌های قلبی و مغزی و تصادفات جاده‌ای مدام بالا و پایین می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه مردم سالاری،بحث در مورد انواع سرطان در مردان و زنان و این‌که شیوع کدام بیشتر است و کدام کشنده‌تر بسیار است. تحقیقات در مورد برخی از انواع خاص سرطان که در حال رشد چشمگیر هستند نشان می‌دهد زنان قربانیان این انواع خاص از سرطان هستند اما آن‌چه از اهمیت بالاتری برخوردار است شناخت زنان و مردان از سرطان است؛ بسیاری از سرطان‌ها را می‌شود مانع شد اگر کمی اطلاع افرادی را که روزمرگی زندگی آن‌ها را از جسمشان غافل کرده، بالا برد. نگارنده نه به عنوان فردی که در حوزه پزشکی اطلاعات تخصصی داشته باشد بلکه به عنوان خبرنگاری که با پزشکان و جراحان متفاوت در این باره صحبت کرده و از نزدیک با بیماران سرطانی بسیاری مواجه شده و درد را در وجودشان حس کرده در این گزارش تلاش کرده به بررسی برخی از رایج ترین انواع سرطان در زنان بپردازد؛ در گفت و گو با دکتر محمدحسن فانی سالک، جراح و متخصص زنان و زایمان و دکتر محمد شیرخدا جراح سرطان راجع به کیست‌هایی که بی‌توجهی به آن‌ها باعث سرطان می‌شود، توده‌های سرطانی کوچکی که در پستان نادیده گرفته می‌شوند و گاه تا حدی رشد می‌کنند که شاید دیگر نتوان کاری برای بهبود کرد و زگیل‌های دستگاه تناسلی که کم کم می‌روند جایگاهی برابر با ایدز برای خود بسازند، بحث‌هایی مطرح می‌شود؛...

این‌ها صحبت‌هایی هستند که همواره می‌توان به بحث گذاشت چه روز جهانی سرطان باشد چه یک روز معمولی؛ روزهای معمولی پی در پی که می‌روند تا هر روز را به روز سرطان تبدیل کنند.

بخش اول- ویروس پاپیلومای انسانی

و سرطان دهانه رحم

بی‌دقتی در روابط جنسی و انتقال پاپیلوما

اسمش آدم را یاد HIV می‌اندازد. ایدز نیست اما کمتر از ایدز نمی‌تواند خطرناک باشد؛ پاپیلوما یا همانHPV ویروسی جدید محصول رفتارهای جنسی نوین است. راجع به آن خیلی کم صحبت شده و خیلی نادر هستند افرادی که در ایران، این ویروس را بشناسند. حتی برخی پزشک‌ها و افراد متخصص هم اطلاعات زیادی راجع به آن ندارند. ویروسی که هر روز نه تنها منتقل که منتشر می‌شود، از خود سرطان‌هایی در جاهایی از بدن مثل واژن، مقعد و ناحیه اوروفارنکس (قاعده زبان، پشت حلق، لوزه‌ها) به جای می‌گذارد.

گفته می‌شود در هر دو دقیقه هزار زن در جهان به دلیل سرطان دهانه رحم می‌میرد و 75 درصد عامل ابتلا به این سرطان ویروس پاپیلوماست؛ زگیل دستگاه تناسلی. اگر تعداد پارتنرهای فرد زیاد باشد احتمال این که این ویروس را جذب و آن را منتقل کند خیلی بیشترمی‌شود. حتی اگر کسی ازدواج کرده یا فقط با یک نفر ارتباط جنسی دارد ولی همسرش شرکای جنسی متعدد داشته باشد، احتمال این که همسرش این ویروس را از پارتنرهایش بگیرد و به او منتقل کند وجود دارد.

یک جراح سرطان از hpv می‌گوید

سیر رو به رشد این ویروس چند سوال را در ذهن ما مطرح کرده است؛ آیا امکانات پزشکی جامعه ما توان مقابله با این ویروس را ندارد؟ قیمت بالای واکسن‌ها در پیگیری افراد برای واکسینه شدن چه قدر موثر است؟ تغییرات رفتارهای اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی به ویژه در سال‌های اخیر تا چه حد در رشد این ویروس موثر بوده؟ این رفتارها به چه صورتی بوده‌اند که باید ویروسی در جامعه ما رشد کند که محصول تعدد روابط جنسی یک فرد باشد؟ در ایجاد روابط سالم جنسی، به لحاظ پزشکی و اجتماعی، جامعه و محدودیت‌هایش موثر است یا فرد؟ فقر اقتصادی تا چه حد افراد- به ویژه خانم‌ها- را به سمت این روابط برای کسب درآمد می‌کشاند؟ دکتر محمد شیرخدا جراح سرطان می‌گوید hpv گروهی از ویروس‌ها است که پوست و مخاط مرطوب مثل مقعد، دهانه رحم، دهان و گلو را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به گفته او حدود 100 نوع hpv وجود دارد که حدود 40 نوع آن می‌تواند ناحیه تناسلی را درگیر کند: ویروس hpv قدرت سرایت بالایی دارد و عفونت ناحیه تناسلی با انواع خاص مانند نوع 16 و 18 آن می‌تواند باعث سرطان سرویکس یا زگیل تناسلی شود. این فلوشیپ تخصصی انکولوژی، استفاده از کاندوم در تماس جنسی را سبب کاهش انتقال hpv می‌داند اما معتقد است که اثر پیشگیری کننده کامل ندارد زیرا hpv در تمام مناطق اطراف ناحیه تناسلی و مقعد وجود دارد و کاندوم تمام این نواحی را پوشش نمی‌دهد. در بسیاری از کشورهای غربی، واکسیناسیون علیه hpv از سال 2008 آغاز شده است.

به گفته دکتر شیرخدا این واکسن در سنین 12- 11 سالگی تجویز می‌شود و بسیار مهم است که بدانیم استفاده از واکسن هرگز جایگزین انجام تست پاپ اسمیر سالیانه(غربالگری) جهت تشخیص زودرس سرطان گردن رحم، نمی‌شود. او با بیان این مطلب که جهت تشخیص HPV تست خونی وجود ندارد، می‌گوید حدود 40 درصد مرگ‌هایی که بر اثر سرطان دهانه رحم ایجاد می‌شود با انجام واکسیناسیون قابل پیشگیری است ضمن این که واکسیناسیون علیه HPV تا بیست سال در فرد سبب پیشگیری است. اما دکتر محمدحسن فانی سالک به طور قطع نمی‌تواند بگوید که این ویروس از چه زمانی به ایران آمده است. این متخصص و جراح زنان و زایمان می‌گوید: باید به این توجه کرد که این ویروس در حال حاضر به صورت خیلی زیادی در جامعه دیده می‌شود و در افرادی هم که هنوز ازدواج نکرده‌اند وجود دارد. او از بیمارانی یاد می‌کند که همسرشان زن صیغه‌ای داشته و این ویروس را از آن فرد به همسر خود منتقل کرده‌اند و معتقد است که این ویروس همینطور در حال پخش شدن است. دکتر فانی سالک با بیان این که ویروس پاپیلوما(hpv) که در حال حاضر شایع ترین عامل سرطان دهانه رحم است، تیپ‌های مختلفی دارد، می‌گوید: ما چهار نوع اصلی آن را می‌شناسیم؛ 6، 11، 16 و 18 اما معتقد است چون بررسی خاصی در ایران پیرامون این موضوع وجود ندارد دقیقا نمی‌دانیم چه تیپ‌هایی از این ویروس در ایران وجود دارد و بیشتر بر روی تحقیقاتی که غربی‌ها انجام داده‌اند تکیه می‌کنیم. او به ویروس‌های تیپ 6 و 11 اشاره می‌کند که سبب ایجاد زگیل دستگاه تناسلی می‌شوند و بدخیم نیستند و می‌گوید: زگیل‌هایی که روی سرویکس (دهانه رحم) قرار می‌گیرد و از نوع بدخیم هستند. دکتر فانی سالک می‌گوید به این دلیل که این ویروس از راه مقاربت انتقال پیدا می‌کند در حال حاضر در ایران سرطان مقعد در سنین خیلی پایین شایع است و یکی از علل آن هم ویروس hPV است ضمن این که شایع ترین عامل سرطان گلو و حنجره هم شناخته شده است.

انتقال از راه تماس پوستی

به گفته این متخصص و جراح زنان و زایمان، در ایران اینطور جا افتاده که این ویروس از طریق تماس پوستی هم منتقل می‌شود اما با این که کتاب می‌گوید که این ویروس می‌تواند از طریق پوست منتقل شود، به نظر می‌رسد که شرایط خاصی باید مهیا شود تا این ویروس از طریق پوست منتقل شود؛ در محیط واژن به این دلیل که مخاط است ویروس خیلی راحت می‌تواند وارد پوست شود در حالی که یک زگیل پوستی باید خراشیده شود و اگر صدمه ندیده باشد به راحتی نمی‌تواند از طریق پوست وارد بدن شود. دکتر فانی سالک با اشاره به زگیل‌های پوستی که می‌توانند همه جای بدن باشند، همه این زگیل‌ها را از نوع پاپیلوما می‌داند که یک فامیل ویروس هستند که در این میان، زگیل دستگاه تناسلی و تیپ‌های آن خاص هستند. او می‌گوید: برای آقایان این زگیل می‌تواند روی آلت باشد اما محل اصلی آن در پروستات است و مرد می‌تواند هیچ علامت ظاهری نداشته باشد اما حامل این ویروس باشد و هر موقع که نزدیکی داشته باشد بتواند این ویروس را یه پارتنرش منتقل کند. ضمن این که همین زگیلی که در قسمت‌های تناسلی است اگر به پوست غیر محافظ برخورد کند می‌تواند در جاهای دیگر بدن مثل ران یا کشاله ران، بالای ناف و... گسترده شود. مواردی که دکتر فانی سالک در ایران بیشتر دیده است، زگیل‌های بسیار کوچکی در قسمت واژن و ناحیه بیرونی دستگاه تناسلی است. او می‌گوید: در آمریکا و انگلیسی ویروس‌های گل کلمی بسیار شایع هستند که درمانشان هم خیلی سخت است. بیمارهای او که hpv تیپ‌های ریسکشان مثبت است تیپ 53 هستند و او هنوز تیپ 16 و 8 در ایران ندیده است اما به گفته او تحقیقات خاصی در این زمینه وجود ندارد که بگوییم ما هم تیپ‌های سایر کشورها را داریم یا خیر. دکتر فانی سالک بهترین راه حل را تزریق واکسن این ویروس می‌داند. او می‌گوید: آمار پنج ساله کمپانی تولیدکننده نشان می‌دهد این واکسن صد در صد به خانم‌ها ایمنی داده است. این واکسن را از نه سالگی می‌شود تزریق کرد و کسانی که نزدیکی نداشته‌اند تا سی سالگی می‌توانند از آن استفاده کند. او با بیان این مطلب که در حال حاضر این واکسن برای آقایان هم توصیه می‌شود تا دیگر عامل انتقال نباشند، معتقد است کسانی که این ویروس را دارند باز هم واکسن زدن به آنها کمک می‌کند به این دلیل که هم تیپ‌های دیگر این ویروس را نمی‌گیرند و هم واکسن کمک می‌کند تیپ‌های دیگر ویروس که در بدنشان موجود است تا حدودی کاور شود. از نظر او، هنوز تحقیقی وجود ندارد که اگر شما یک تیپ ویروس را دارید و بالای سی سال هستید - بالای سی سال، واکسن آن ایمنی را که باید به شما نمی‌دهد- و نزدیکی داشته‌اید و این ویروس را گرفته‌اید، نباید این واکسن را تزریق کنید؛ یک نفر ممکن است نزدیکی داشته باشد و هنوز این ویروس را نگرفته باشد.

اگر دوباره نگیرید ممکن است آن را دفع کنید

اما این که این ویروس ممکن است دفع شود تا حدودی درست است. دکتر فانی سالک می‌گوید: در مطالعاتی که امریکن کالج انجام داد، ده هزار خانم مورد بررسی قرار گرفتند؛ در خانم‌هایی که زیر سی سال بودند اگر ظرف دو سال دوباره این ویروس را از فرد دیگری نگرفته بودند، تا 90 درصد این افراد، توانسته بودند ویروس را بدون هیچ واکسنی دفع کنند و افرادی که دفع نکرده بودند به این علت بود که یک پارتنر دیگر داشتند. باتوجه به آن چه دکتر فانی سالک می‌گوید، حدود دو تا سه سال است که واکسن این ویروس در ایران بیشتر شده؛ 850 هزار تومان؛ هر سه واکسن. او می‌گوید مردم ایران، بسیار کم در جریان این ویروس هستند و حتی همکارهای خود من اطلاعات کاملی در این زمینه ندارند تا به بیمارانشان در این موارد مشاوره بدهند.

او معتقد است اگر خانم‌ها با یک نفر هستند و مطمئن اند که هر دو hpv ندارند باید هر سه سال یک بار تست پاپ اسمیر(غربالگری دهانه رحم) بدهند اما اگر کسی پارتنرش را عوض می‌کند یا یک ضایعه جدید می‌بیند باید بلافاصله برای بررسی وضعیتش یا مداوا اقدام کند.

این متخصص زنان و زایمان با بیان این مطلب که ضایعه قابل مشاهده است، می‌گوید: در کشورهای توسعه یافته واکسن این ویروس اجباری شده و آگاهی در کتاب‌های درسی و مدارس آنها وجود دارد اما متاسفانه در ایران چنین آگاهی ای وجود ندارد.

در سنین پایین بیشتر مشاهده می‌شود

دکتر فانی سالک معتقد است برای کنترل این ویروس که خود را تغییر می‌دهد، شخص باید از پارتنرهایی که دارد آگاه باشد و این آگاهی باید بیشتر در جوان‌ها باشد. به این دلیل که تعداد پارتنرها در سنین پایین بیشتر دیده می‌شود، این ویروس هم در سنین پایین بیشتر مشاهده می‌شود. او با بیان این مطلب که مشکل مرگ براساس ابتلا به سرطان دهانه رحم به دلیل ویروس نیست تاکید می‌کند که اشخاص پیگیر نیستند و برای درمان اقدام نمی‌کنند؛ درمان سرطان حنجره، گلو و مقعد بسیار سخت تر از دهانه رحم است؛ اگر سرطان دهانه رحم زود تشخیص داده شود قابل درمان است؛ در حال حاضر به نظر می‌رسد تنها راه جلوگیری از انتقال آن استفاده از کاندوم است؛ متاسفانه استفاده از کاندوم در کشور ما هنوز جا نیفتاده؛ کاندوم نه تنها از HPV که می‌تواند تا حدی از همه بیماری‌های مقاربتی هم جلوگیری می‌کند.

انتقال از شریک جنسی بیمار

یا موقع زایمان طبیعی

اما وقتی راجع به عوامل دیگر ایجادکننده سرطان دهانه رحم و سن ابتلا از دکتر فانی می‌پرسیم او 25 درصد سرطان‌های دهانه رحم را محصول عوامل دیگری مثل رادیو تراپی، انتقال سرطان از جاهای دیگر نظیر رحم می‌داند ضمن این که سن ابتلا را به زمان ارتباط جنسی ربط می‌دهد بنابراین بعد از اولین تماس جنسی باید تا سه سال بعد افراد تست بدهند تا از عدم وجود این ویروس مطمئن شوند. دکتر فانی سالک همچنین می‌گوید این ویروس از مادر به نوزاد هم می‌تواند منتقل بشود: کسی که این ویروس را دارد نباید زایمان طبیعی که باید سزارین کند چرا که نوزاد هنگام زایمان ترشحات واژن را می‌بلعد و این ویروس از راه دهان وارد بدن او می‌شود. بنابراین ویروس hpv یا از شریک جنسی و یا موقع زایمان از مادر به نوزاد منتقل می‌شود. به گفته دکتر فانی سالک، آمار جهانی می‌گوید که چهل درصد مردم این ویروس را دارند. ویروسی در ایران به خصوص در خانم‌های جوان و حتی با یک بار نزدیکی هم می‌تواند منتقل شود. او می‌گوید اگر hpv در فردی مثبت باشد، باید تبخال تناسلی، هپاتیت، ایدز و... را نیز برای او تست کرد به این دلیل که این ویروس‌ها معمولا به صورت گروهی منتقل می‌شوند.ویروسی که حتی با یک بار رابطه جنسی هم می‌تواند منتقل شود، روز به روز دارد بیشتر می‌شود. دختر 16 ساله‌ای را می‌شناسم که مبتلا شده. دختر جوان و زیبایی را هم که با یک بار رابطه جنسی از فردی که قرار بود با او ازدواج کند این ویروس را گرفت. حالا می‌گوید دیگر هیچ چیز برایش مهم نیست؛ با آدم‌های زیادی ارتباط دارد و پاپیلوما به رازی تبدیل شده پنهان در وجودش. رازی که هیچ کس نباید از وجودش باخبر شود.

بخش دوم- فیبرم‌های رحمی

و کیست‌های سرطانی

بیست درصد خانم‌ها می‌توانند فیبرم رحمی داشته باشند یعنی تقریبا از هر پنج زن، یک نفر. اندازه‌ آن از خیلی کوچک شروع می‌شود و به خیلی بزرگ می‌رسد و در مراحل ابتدایی بیشتر خانم‌ها متوجه این فیبرم نمی‌شوند. در این بخش ضمن صحبت با دکتر محمدحسن فانی سالک به شرح حال یکی از بیماران او پرداخته‌ایم؛ زن سی ساله‌ای که در اثر وجود کیست آندومتریوز، رحم و تخمدان‌های خود را از دست می‌دهد. شاید خواندن این شرح حال بتواند تلنگری باشد به زنانی که با دادن آزمایش‌های به موقع مانع سرطانی شدن کیست‌های خود شوند.

فیبرم رحمی، کیست سرطانی و نازایی

دکتر محمد حسن فانی سالک، جراح زنان و زایمان با بیان این‌که فیبرم رحمی و کیست‌ها معمولا توده خوش خیمی هستند که از بافت عضلات رحم تشکیل شده‌اند به ذکر دلایلی می‌پردازد که یک فرد متوجه فیبرم خود می‌شود. یکی از مهم‌ترین این دلایل وجود درد در بیمار است. این جراح و فوق تخصص زنان و زایمان می‌گوید: زمانی که فیبرم بزرگ باشد در پریودها درد شدید ایجاد می‌کند. خونریزی هم دلیل دیگری برای مراجعه افراد به پزشک است؛ افراد دوره‌های پریود طولانی‌تری دارند و دچار کم‌خونی‌های مزمن می‌شوند ضمن این‌که فیبرمی که در درون حفره رحمی باشد می‌تواند باعث نازایی شود. دکتر فانی سالک به موارد نادر فیبرم رحمی اشاره می‌کند که می‌تواند از رحم آویزان باشد. این نوع فیبرم درد شدید و حادی را ایجاد می‌کند؛ در برخی موارد که فیبرم خیلی بزرگ است به مثانه فشار آورده و باعث تکرر ادرار می‌شود. پیرامون این‌که چه افرادی بیشتر مستعد فیبرم رحمی هستند دکتر فانی سالک می‌گوید: برخی نژادها مثل نژاد سیاه ضمن وجود سابقه ‌فامیلی برای این بیماری مستعدتر هستند و به جز جنبه‌ ارثی بیماری، دلیل خاص دیگری برای فیبرم رحمی وجود ندارد.

از هر پنج زن در دنیا یک نفر فیبرم رحمی دارد

جراح زنان و زایمان معتقد است که از هر پنج زن در دنیا یک نفر فیبرم رحمی دارد اما گاهی آن‌قدر فیبرم کوچک است که در دوران زندگی فرد برای او مشکلی ایجاد نمی‌کند و تنها راهی که فرد می‌تواند متوجه وجود آن شود در سونوگرافی است که به صورت مرتب انجام داده است؛ تنها زمانی وجود فیبرم ایجاد مشکل می‌کند که یا بزرگ باشد و یا در جای نامناسبی قرار گرفته باشد. دکتر فانی با اشاره به این نکته که فیبرم رحمی می‌تواند در سه جای متفاوت اعم از زیر آندومتر، داخل عضله یا در جداری که رحم را احاطه کرده قرار بگیرد، می‌گوید: فیبرم اگر بیرون باشد معمولا خونریزی و درد ندارد، اگر داخل عضله باشد درد و خونریزی زیاد دارد و اگر زیر آندومتر باشد به این دلیل که حفره‌ رحمی را به هم می‌زند می‌تواند باعث نازایی شود. دکتر فانی سالک با اشاره به راه‌های جراحی فیبرم رحمی از دو راه جراحی باز و لاپاراسکوپی (جراحی درون بین) نام می‌برد: اگر شخصی بخواهد بچه‌دار شود باید فیبرم را که باعث ایجاد ناباروری در او شده خارج کرد اما اگر شخص نخواهد بارور شود می‌توان رحم او را استخراج و مشکل او را حل کرد؛ در حال حاضر رادیولوژیست‌ها از طریق ترومبوز شریان‌های رحمی، خونرسانی به فیبرم را کم و در نهایت آن را کوچک کرده یا از بین می‌برند و این روشی است که تا حدود 40 درصد جواب می‌دهد.

بهترین راه تشخیص، شرح حال بیمار است

اما به اعتقاد این جراح زنان و زایمان، بهترین راه تشخیص فیبرم رحمی شرح حالی است که بیمار ارائه می‌دهد. ضمن این‌که در معاینه‌ بیمار حجم رحم از هشت تا ده سانتی متر طبیعی خیلی بزرگ‌تر شده است. همچنین راه‌هایی که ازطریق آن می‌توان به وجود فیبرم پی برد سونوگرافی، سی تی اسکن یا ام آر آی هستند.

شرح حال یک بیمار

بیرون آوردن کیست‌های آندومتریوز زمانی که بزرگ شده باشد بسیار دشوار است به این دلیل که همه‌ احشاء به هم چسبیده‌اند. دکتر محمدحسن فانی سالک یک بیمار اورژانسی داشته با یک کیست یازده سانتی متری به او مراجعه کرده. بیمارش از حدود یک سال پیش می‌دانسته که این کیست را دارد اما به دلیل مشغله‌های کاری و خانوادگی و اینکه به دلیل عدم اعتماد به همسرش، هنوز قصد بچه‌دار شدن نداشته درمان خود را به تعویق انداخته که متاسفانه کیست او به سرطان تبدیل می‌شود. او به این علت رحم و تخمدان‌ها را از دست می‌دهد.

بخش سوم- سرطان پستان

سرطانی در کمین دختران جوان

می‌گویند سرطان پستان زیاد شده. از هر هشت زن یکی ممکن است بگیرد. دردها و دردسرهای سرطان همه یک سو اینکه به قول خود زن‌ها بخواهند سینه‌هایشان را قطع کنند یک سو. زنی که سینه‌اش برداشته می‌شود خجالت می‌کشد، اعتماد به نفسش پایین می‌آید و به لحاظ روانی آسیب‌های زیادی می‌بیند. او در تصور از بدن خود دچار نوعی اختلال می‌شود و نوعی تغییر احساس زنانگی در او به وجود خواهد آمد؛ او زنی است که پستان ندارد.

عوامل اصلی ابتلا به سرطان پستان

سن ابتلا به سرطان پستان در ایران کاهش یافته و این تنها زنان نیستند که به این سرطان مبتلا می‌شوند؛ سرطان پستان در کمین دختران هم هست. اما عامل یا عوامل ابتلا به سرطان پستان چیست؟ دکتر محمد شیرخدا می‌گوید: سرطان به طور کلی یک بیماری مولتی فاکتوریال است؛ ترکیبی از عوامل ژنتیک و محیط. دو خواهر دوقلوی همسان با ژنتیک کاملا یکسان، اگر در دو محیط متفاوت زندگی کنند یکی ممکن است سرطان سینه بگیرد و دیگری نه و در عین حال دو خانمی که به لحاظ ژنتیک کاملا با هم متفاوت هستند اگر در محیطی یکسان که مستعد کننده‌ سرطان باشد زندگی کنند ممکن است هر دو سرطان سینه بگیرند. اما به طور کلی در سرطان پستان عوامل ژنتیک بسیار قوی است یعنی فردی که خانواده‌ اولش سرطان پستان داشته باشد احتمال این‌که او هم سرطان پستان بگیرد خیلی بالا است. در واقع این‌ها بیماری‌های ژنتیکی هستند که فرد را مستعد به سرطان پستان می‌کنند.

به اعتقاد این جراح سرطان فردی که در جمعیت عادی زندگی می‌کند و ریسک فامیلی ندارد اگر به سرطان سینه مبتلا شود بقیه بافت سینه او نسبت به افراد دیگر مستعدتر هست اما به قدری نیست که لازم باشد همه بافت سینه‌ او حذف شود. می‌توان با مراقبت و پیگیری در پنج سال پس از عمل باقی‌مانده سینه‌ فرد را کنترل کرد. اماسوای ژنتیک و محیط آیا عوامل دیگری هم در ابتلا به سرطان سینه نقش دارند؟

سایر ریزفاکتورها و عوامل محیطی

اما ریزفاکتورهای دیگری هم در ابتلا به سرطان پستان موثر هستند؛ دکتر شیرخدا می‌گوید: در ابتلا به سرطان سینه هر چه فردی دیرتر پریود(قاعده) شود بهتر است. هر چه خانمی زودتر یائسه شود باز برای نگرفتن سرطان پستان بهتر است. هر چه خانمی زودتر زایمان کند و شیردهی داشته باشد بهتر و هر چه دیرتر زایمان کند بدتر است. مصرف کردن قرص‌های ضد بارداری ریسک سرطان پستان را بالا می‌برد. این در حالی است که در جامعه‌ ما سن ازدواج در حال بالا رفتن است. سن ازدواج که بالا می‌رود زایمان و شیردهی هم دیرتر و کمتر صورت می‌گیرد ضمن این‌که بلوغ زودرس بیشتر شده است. عوامل محیطی نامشخصی هم وجود دارد مثل غذاهایی که ما استفاده می‌کنیم و نگه‌دارنده‌هایی که این غذاها دارند، عطرها و ادکلن‌هایی که استفاده می‌کنیم، آلودگی‌های محیطی و... که همه اثری ثابت نشده دارند اما بالقاعده بی‌تاثیر نخواهند بود. همه‌ این عوامل سبب شده‌اند که سن سرطان پستان پایین بیاید و نمود عینی آن را در کشور خود مشاهده می‌کنیم.

از هر هشت زن انتظار می‌رود

یکی سرطان پستان داشته باشد

برای تشخیص زودرس و راه‌های مقابله با سرطان سینه باید چه کاری انجام داد؟ دکتر شیرخدا می‌گوید در ایران و در دنیا واقعیتی وجود دارد که ریسک سرطان پستان به حدی است که شما از هر هشت یا نه زن انتظار داری که یک نفر به سرطان پستان مبتلا شود. این واقعیتی است که نمی‌توان از آن فرار کرد اما برای این‌که زودتر به تشخیص برسیم روشی به نام غربالگری تعریف شده است. غربالگری به این معناست که بدن یک فرد سالم را بگردی تا ببینی آیا چیز مخفی‌ای وجود دارد یا خیر؟ استاندارد این غربالگری این است که هر خانم 25 ساله‌ به بالا، یک الی سه سال یک بار به جراح سرطان پستان مراجعه کند و معاینه شود. خانم‌های بالای 40 سال هم باید هر یک سال یک بار برای معاینه و ماموگرافی مراجعه کنند. برخی منابع هم می‌گویند که دو سال یک بار ماموگرافی برای این افراد کافی است.

این آزمایش‌ها باعث می‌شود که سرطان پستان در مراحل اولیه تشخیص داده شود. جراح سرطان می‌گوید: اگر این واقعیت را بپذیریم که قرار است از هر هشت تا نه زن یک نفر سرطان پستان داشته باشد و سرطان پستان زمانی که بیمار در مراحل اولیه مراجعه می‌کند کاملا قابل درمان است و بعد از درمان بیمار ظاهر و کارکردی طبیعی خواهد داشت هیچ دلیلی برای ترس و عدم مراجعه وجود ندارد. زمانی که این ترس از بین برود بیمار خودش با رغبت مراجعه می‌کند. اگر خانمی در سینه‌اش توده‌ای را احساس کرد این‌که بترسد و مراجعه نکند هر روزی که می‌گذرد کار را بر او سخت‌تر می‌کند. سرطان نمی‌ایستد و مرحله به مرحله رشد می‌کند. هر روزی که بیمار زودتر مراجعه کند یک قدم جلوتر است و طول عمر بدون سرطان او بیشتر می‌شود.

سیر درمان سرطان پستان

باتوجه به متون طبی، از شناخت و تشخیص سرطان پستان، بالغ بر چند قرن می‌گذرد. با ورود درمان‌های جراحی به سیر درمانی این بیماری، بافت سرطانی توسط عمل جراحی حذف می‌شود. اولین درمان‌هایی که در مورد سرطان پستان انجام می‌شد، جراحی‌های بسیار وسیعی بودند که طی آن کل بافت پستان، عضله‌ زیر آن، عضله جدار قفسه‌ سینه و غدد لنفاوی زیر بغل برداشته می‌شد. به این دلیل که سلول‌های سرطانی زمانی که در پستان شروع به فعالیت می‌کنند، در مسیر لنفاوی هم گسترش می‌یابند. مسیر لنفاوی مسیری است که بدن با آن در مقابل سلول‌های سرطانی دفاع می‌کند. دکتر محمد شیرخدا می‌گوید:حتی با برداشتن کل بافت پستان و عضلات اطراف آن و نیز غدد لنفاوی تعدادی از بیماران درمان نمی‌شدند و عوارض بسیاری برای بیمار به جا می‌ماند. برداشتن عضله‌ قفسه‌ سینه، باعث تغییر شکل قفسه‌ سینه و ایجاد ناتوانایی‌هایی در آن ناحیه می‌شود. از سویی برداشتن کامل پستان نقص عضو به حساب می‌آید و درست مثل این است که بخواهی یکی از اندام‌های بدن بیمار را قطع کنی. با برداشتن غدد لنفاوی زیر بغل، تخلیه‌ لنف دست از بین رفته و دست به شدت متورم می‌شد و به نوعی کارکرد خود را از دست داده و مستعد عفونت می‌شد و به طور کلی عارضه‌ای برای دست پیش می‌آمد که در اصطلاح به آن لنف اِدِم گفته می‌شود.

به طور کلی غدد لنفاوی تخلیه کننده‌ پستان هستند. زمانی که پستان تومورال می‌شود غدد لنفاوی زیر بغل درگیر می‌شوند. برخی مواقع که سینه‌ بیمار بزرگ است یا این‌که کانون سرطان کوچک است، بافت اصلی سرطان پیش از این‌که بزرگ شود خود را به غدد لنفاوی رسانده و در واقع بیمار با غدد متورم مراجعه می‌کند که منشاء آن پستان است. که به آن سرطان پستان مخفی گفته می‌شود.

این جراح سرطان معتقد است با گذشت زمان و پیشرفت طب، علاوه بر درمان‌های جراحی، درمان‌هایی نظیر رادیوتراپی که در محاوره به آن «برق دادن» گفته می‌شود و همچنین شیمی‌درمانی به درمان سرطان اضافه شد که به آن‌ها درمان‌های کمکی گفته می‌شود. این درمان‌های کمکی در درمان پستان هم وارد شد و این سبب شد که درمان‌های جراحی پستان محدودتر شود تا عوارض پس از عمل هم کمتر شود. در این سیر، درمان سرطان پستان از حالتی که که کل پستان، عضلات اطراف آن و سایر نقاط مرتبط با آن را بردارند، به برداشتن تنها خود پستان محدود شد. به جای این‌که سه سطح غدد لنفاوی را بردارند به برداشتن دو سطح بسنده کردند و همه‌ این کارها را به اضافه‌ درمان‌های کمکی انجام دادند و پی بردند که نتایج حاصله شبیه همان نتایجی است که یک جراحی وسیع به دنبال دارد با این تفاوت که درمان‌های گذشته ناتوانایی‌های وسیعی برای بیمار به جای می‌گذاشت.

عوارض برداشتن سینه

همانطور که گفته شد برداشتن پستان بیمار برای او به منزله‌ ایجاد نقص عضو در بدنش است و خود بیمار از اصطلاح قطع عضو برای این عمل استفاده می‌کند. این نقص عضو عواقب جبران ناپذیر بسیاری برای بیمار داشت؛ دکتر شیرخدا به عوارض این نقص عضو اشاره می‌کند و می‌گوید: بیمار افسرده می‌شد، اضطراب پیدا می‌کرد، گوشه‌گیر می‌شد و احساس می‌کرد نسبت به بقیه زن‌ها چیزی کمتر دارد. او در تصور از بدن خود دچار نوعی اختلال می‌شد و نوعی تغییر احساس زنانگی در او به وجود می‌آمد. آمارها نشان می‌دهند که خانم‌هایی که طی عمل جراحی، پستان خود را برمی‌دارند روابط زناشویی‌شان و عاطفی‌شان صددرصد تحت تاثیر قرار می‌گیرد و در روابط اجتماعی خود با مشکلات بیشماری مواجه می‌شوند به این دلیل که بیمار به لحاظ روحی دچار مشکل است. با تغییر بادی ایمیجینگ و تصور زن از بدنش به صورت ناخودآگاه سایر کارکردهای او هم کم می‌شود و این امری بسیار قابل توجه است؛ دکتر شیرخدا اهمیت این موضوع را با توجه به کاهش سن ابتلا به سرطان پستان گوشزد کرده و می‌گوید: سن سرطان پستان به ویژه در کشور ما رو به کاهش است و متوسط آن به 45 سال می‌رسد. بسیاری از افرادی را که ما عمل می‌کنیم مجردند و هنوز ازدواج هم نکرده‌اند. برای یک خانم مجرد خیلی سخت است که به او بگوییم باید سینه‌اش را بردارد! ضربه‌ روحی وارده به حدی شدید است که حتی گاهی اوقات او حاضر می‌شود که از بیماری بمیرد اما سینه‌اش را برندارد. در برخی مواقع زمانی که به فرد گفته می‌شود که باید سینه خود را بردارد او درمان خود را آن‌قدر به تاخیر می‌اندازد که بیماری او را مجبور می‌کند که برگردد و به آن چیزی که نمی‌خواست تن دهد. بیماری داشته‌ایم که از ترس برداشتن سینه‌اش زمانی به ما مراجعه کرد که در سینه‌اش زخم و عفونت شدیدی ایجاد شده بود، سینه بو گرفته بود و در واقع او دیگر هیچ چاره‌ای جز مراجعه نداشت!

چگونه می‌توان سینه‌ سرطانی را حفظ کرد؟

اما یکی از راه حل‌های حفظ روحیه زنان بیمار این است که پستان زنی که دچار سرطان سینه شده، حفظ شود. به این معنا که سینه‌ او به طور کامل برداشته نشود و یا این‌که اگر لازم است که کامل برداشته شود، بازسازی شود. به طور کلی سرطان پستان چهار مرحله دارد. دکتر شیرخدا می‌گوید: اگر بیمار در مراحل یک و دو مراجعه کند می‌شود در همان مراحل می‌توان سینه را با باقی مانده از بافت خودش بازسازی کرد. به این صورت که بافت سرطانی حذف می‌شود سپس با استفاده از تکنیک‌های جراحی باقی‌مانده‌ سینه به یک سینه‌ کامل تبدیل می‌شود؛ پستانی که حتی شکل ظاهری آن از پستان قبلی هم زیباتر است. به طوری که سینه‌ یک خانم چهل و چند ساله تبدیل می‌شود به یک سینه‌ بیست و چند ساله. حتی در بسیاری از مواقع بیمار پس از درمان مراجعه می‌کند و می‌خواهد که سینه سالمش هم به شکل سینه‌ بازسازی شده دربیاید!

این جراح سرطان به این نکته اشاره می‌کند که گاهی مواقع علاوه بر سرطان سینه بیمارانی برای کوچک کردن یا بزرگ کردن سینه مراجعه می‌کنند و علت اصلی آن این است که بازسازی پستان کار فلوشیپ‌های جراحی سرطان است. جراح پلاستیک کاری با بازسازی پستان بعد از سرطان ندارد. چرا که فرد بعد از بازسازی یک سری پیگیری‌هایی را باید انجام دهد وقتی فردی که سرطان بیمار را عمل کرده بازسازی او را هم انجام دهد می‌داند که این عمل بازسازی در چه زمانی باید انجام بگیرد و چه توصیه‌هایی به بیمار شود. اما به هر حال برای بیماری که پس از درمان بخواهد بچه‌دار شود، روی سینه‌ای که کار اونکوپلاستی انجام گرفته برای عمل شیردهی خیلی نمی‌تواند حساب کند. دکتر شیرخدا می‌گوید: کارکرد این سینه اصلا مثل سینه‌ طبیعی نیست اما اصل قضیه این است که بیمار پستانش را از دست نمی‌دهد. در واقع این فرد را باید با کسی مقایسه کرد که یک پستان ندارد. یک خانم بیست و چند ساله که یک سینه ندارد به لحاظ روحی کاملا به هم ریخته است. در صورتی که اگر سینه اش را از دست نمی‌داد نوع، کارکرد و مسیر زندگی‌اش عوض می‌شد.

چه زمانی باید مراجعه کرد؟

اما آیا بیمار هر زمانی که مراجعه کند می‌توان سینه او را حفظ و بازسازی کرد؟ در غیر این صورت چه کارهایی می‌توان برای او انجام داد؟ دکتر شیرخدا می‌گوید: اگر خانم‌ها در مراحلی مراجعه کنند که توده‌ سرطانی کمتر از پنج سانتی‌متر باشد و غدد لنفاوی زیر بغل یا درگیر نشده‌اند و اگر هم درگیر شده‌اند، به هم نچسبیده‌اند و غدد لنفاوی معدودی درگیر شده‌اند، در این صورت هشتاد درصد بیماران قابل بازسازی هستند. گاهی اوقات هم فردی در مراحل اولیه مراجعه می‌کند که سینه‌ کوچکی دارد و با برداشتن تومور و حاشیه‌ سالم اطراف آن سینه‌ کمی برای بازسازی باقی می‌ماند. در این موارد از قسمت‌های دیگر بدن فرد کمک گرفته می‌شود مثل عضله‌ پشت بیمار.

وقتی برای همه چیز دیر می‌شود

اما با همه‌ این تفاسیر در بسیاری از موارد امکان حفظ سینه وجود ندارد. برای نمونه زمانی که سرطان در کل سینه منتشر است و نقاط متعددی از سینه سرطانی است. یا زمانی که بیمار پیش از آن به علت دیگری قفسه‌ سینه‌اش را رادیوتراپی کرده باشد پس نمی‌توان سینه‌ او را حفظ کرد و دوباره رادیوتراپی انجام داد. در نهایت بیمار ناچار می‌شود که سینه‌اش را حذف کند اما دکتر شیرخدا معتقد است حتی در این وضعیت هم بازسازی پستان توسط وسیله‌ای انجام می‌شود که زیر عضله‌ قفسه‌ سینه قرار می‌گیرد. بیمار که در حال انجام شیمی درمانی است، در این وسیله مایع تزریق می‌شود که برجسته شده و پوست گشاد شود. زمانی که شیمی درمانی تمام شد و موقع رادیوتراپی رسید، سرم نمکی را که تزریق شده بود توسط پزشک خالی می‌شود. پس از رادیوتراپی با تزریق دوباره، سینه‌ بیمار باز برجسته می‌شود. پس از یکی دو هفته این وسیله بیرون آورده شده و به جای آن پروتز قرار داده می‌شود. به این صورت برای بیمار سینه‌ا‌ی با پروتز ساخته می‌شود. بنابراین افرادی که حذف سینه می‌شوند به نداشتن سینه محکوم نیستند. اما در بازسازی پستان پس از حذف سینه علاوه بر پروتز روش دیگری هم وجود دارد که همان طور که گفته شد استفاده از بافت بدن شخص بیمار است و روش دیگر ترکیب دو روش مذکور است.

سخن آخر؛

سرطان در کمین است؛به ویژه برای خانم‌ها؛ این حرفی دلهره‌آور نیست؛ باید دانست، باید مطالعه کرد و باید سالم زندگی کرد تا مبتلا نشد و اگر هم شد آن‌قدر دانست که راه‌های کنترل و درمان را با اطمینان به اینکه من بهبود پیدا می‌کنم چون زود اقدام کرده‌ام در پیش گرفت. به نظر می‌رسد در شرایط کنونی اطلاع‌رسانی وظیفه‌ای خطیر است بر دوش رسانه‌ها. حال این وظیفه را یک خبرنگار سرویس اجتماعی انجام دهد یا یک خبرنگار آزاد که همین چند روز پیش خودش مشکوک به سرطان بود..    

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha