سلامت نیوز:از علل تنبلی میتوان به ترس از شکست اشاره کرد. مشکل افراد تنبل این است که موفقیت را بیش از حد مهم میدانند و در نتیجه بهجای آنکه به استقبال خطر بروند، از آن میگریزند. اشخاصی که از شکست میترسند اغلب عزت نفس خود را با موفقیت میسنجند و وقتی در کاری موفق نمیشوند خود را شکست خورده و ناکام میپندارند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ،تنبلی کردن حالتی است که برای بسیاری از اشخاص آزاردهنده است و خیلیها نمیدانند چگونه با آن برخورد کنند. این افراد در اکثر اوقات به اهداف و برنامههای خود نمیرسند و در نتیجه در زندگی، خود را شکست خورده میبینند. البته باید گفت بسیاری از اشخاص در شرایط افسردگی و نگرانی تنبل میشوند و قدرت حرکت خود را از دست میدهند. در این مقاله ابتدا درباره علل تنبلی گفتوگو میکنیم و سپس راهکارهایی را جهت دوری از تنبلی ارائه خواهیم داد. درباره علل تنبلی میتوان گفت در واقع خیلیها فکر میکنند برای انجام هر کاری ابتدا باید انگیزه لازم را داشت اما باید گفت این موضوع صحیح نیست. تنبلها در توجیه کار خود میگویند که حال و حوصله ندارم. صبر میکنم تا حال و حوصله پیدا کنم. اما این حال و حوصله بیشتر، ممکن است هرگز از راه نرسد. اشخاص موفق خوب میدانند که کار مقدم بر انگیزه است. مهم نیست که دوست دارید یا ندارید، دست به کار شوید، وقتی شروع کردید؛ برداشتن قدمهای بعدی سادهتر میشود. علت بعدی که سبب تنبلی میشود این است که تنبلها، اغلب از رفتار اشخاص کارآمد برداشت غیرواقع بینانهای دارند. ممکن است گمان کنند که اشخاص موفق همیشه احساس اطمینان و اعتماد به نفس دارند و براحتی به هدف خود میرسند که این مسأله تصور کاملاً غیرواقعبینانهای است.
رسیدن به هدفهای شخصی اغلب با فشار روانی همراه است. اغلب اوقات به ناچار با موانع مختلفی روبهرو میشوید. اگر به راحت بودن زندگی معتقد باشید و اگر خیال کنید دیگران تلاش نمیکنند، به این نتیجه میرسید که مشکلی در کار شما وجود دارد و در نتیجه در برخورد به هر مشکل از آن صرفنظر میکنید. میزان تحملتان کم میشود و آنگونه که جزئیترین دلسردیها و ناکامیها برای شما غیر قابل تحمل میشود. همچنین از علل تنبلی میتوان به ترس از شکست اشاره کرد. مشکل افراد تنبل این است که موفقیت را بیش از حد مهم میدانند و در نتیجه بهجای آنکه به استقبال خطر بروند، از آن میگریزند. اشخاصی که از شکست میترسند اغلب عزت نفس خود را با موفقیت میسنجند و وقتی در کاری موفق نمیشوند خود را شکست خورده و ناکام میپندارند. کمالگرایی از علل دیگر تنبلی است. بسیاری از افراد با این باور بزرگ شدهاند که باید همیشه کارهایشان را عالی و بدون کم و کاست انجام دهند. در نتیجه ممکن است این افراد بیش از حد تلاش کنند و به قدری تحت فشار روانی قرار گیرند که گرفتار تنبلی شوند.
از علل بعدی تنبلی میتوان به پاداش نگرفتن اشاره کرد. بزرگترین نیروی انگیزه بخش در جهان احساس شور و هیجان و رضایت از کاری است که انجام میدهید. اگر احساس کنید که پاداش تلاش خود را میگیرید، انگیزهای برای کار بیشتر به دست میآورید.
یکی دیگر از عوامل تنبلی به به کار بردن عبارتهای «باید» دار است. افراد تنبل اغلب برای انجام کارهای خود عبارتهای بایددار به کار میبرند. دلیل دیگر تنبلی را میتوان فقدان قاطعیت دانست. بسیاری از افراد بهخاطر نداشتن قاطعیت و موافقت کردن با انجام کارهایی که علاقهای به انجام آن ندارند تنبلی میکنند. ممکن است به صرف اینکه خیال میکنید باید آدم خوبی باشید تسلیم خواستههای غیرمنطقی دیگران شوید.
مورد بعدی ریشه تنبلی را میتوان احساس جبر دانست. ممکن است چون فکر میکنید که دیگران با سلطهجویی از شما توقعات بیجا دارند تن به مسامحه و تنبلی بدهید. دلیل دیگر تنبلی، بیمیلی است. در واقع هنگامی که از انجام کاری طفره میروید دلیلش این است که به انجام آن بیعلاقه هستید. اغلب تنبلها متوجه این مطلب نیستند. تنها این را میدانند که کاری هست که باید انجام دهند اما وقتی که نوبت انجام آن میرسد، علاقهای به این کار ندارند.
اینک برای دوری از تنبلی راههای زیر را پیشنهاد میکنیم.
1- برنامهریزی: هنگامی که متعهد میشوید کاری را در زمان مشخص شروع کنید، احتمال موفقیت افزایش مییابد. درباره شروع انجام کار در امروز تصمیم بگیرید و موارد احتمالاً اختلال برانگیز را پیشبینی کنید و برنامهای برای برخورد با این عوامل اختلال برانگیز طراحی کنید.
2- تحلیل کردن: کاری را که از انجامش طفره رفته اید مشخص سازید و به تحلیل سود و زیان آن بپردازید. با این اقدام از تصمیم خود به شروع کار مطلع میشوید. بسیاری از افراد بیآنکه بواقع متعهد به انجام کار باشند به خود میگویند «باید این کار را بکنم». ممکن است به این نتیجه برسید که تنبلی شما عادت بدی نیست بلکه خیلی ساده، روشی است که به کمک آن به خود و به دیگران اطلاع میدهید که این فعالیت مناسب شما نیست. ممکن است بهتر باشد که بهجای احساس گناه، اولویتهای خود را مشخص سازید.
3- مثبت اندیشی: هنگامی که به کاری که از انجامش طفره رفته اید فکر میکنید، احتمالاً ناراحت میشوید و ترجیح میدهید که کار دیگری بکنید. علتش این است که به خود پیامهای منفی میدهید و در اثر آن خود را گناهکار و شکست خورده میبینید. در واقع علت طفره روی شما از کار این است که درباره آن به طرزی غیر واقع بینانه فکر میکنید. وقتی از کاری اجتناب میکنید همیشه درباره چیزی خود را فریب میدهید.
4- کار را ساده کنید: کسانی که از انجام کارها طفره میروند و تنبلی میکنند اگر به جای هدفهای بسیار بزرگ و کامل گرایانه، هدفهای واقعی و به نسبت ساده را انتخاب کنند، کار دشوار ساده میشود. توقعات کامل گرایانه شما را بشدت تحت فشار میگذارد و ممکن است که به انجام ندادن کار منجر شود. همچنین باید گفت به دو شکل میتوانید کار بزرگ را به اجزای کوچکتری تقسیم کنید. راه اول ساده کردن کار، انجام قدم به قدم کار است. راه دوم ساده کردن کار، تقسیم بندی زمانی است.
5- خود را تشویق کنید: وقتی کاری را که از انجامش طفره رفته اید شروع میکنید بهتر است به جای بیارزش جلوه دادن کار، از خود بهخاطر کاری که کرده اید تشکر کنید. بهجای بیبها شمردن کارهایی که انجام داده اید در مقام تشویق خود برآیید و از کار خود تعریف کنید. اگر هم به خواسته خود نرسیدید میتوانید از تجربهای که کرده اید درس بگیرید.
نظر شما