اینکه درختان ولیعصر توسط افراد دچار آسیب شوند، برای خودش نکته‌ای است؛ چنارهای خیابان ولیعصر، شناسنامه دارند و نمی‌توان براحتی و بی‌سر و ‌صدا آنها را قطع کرد و از بین برد. اما قطع کردن، تنها آسیبی نیست که چنارها را در این سال‌ها به نابودی کشانده است. بسیاری از درختان خشک شده‌اند. کافی است یک بار دیگر از این خیابان بگذرید و با دقت نگاه کنید. این مسأله خصوصاً در بعضی نقاط خیابان براحتی قابل مشاهده است.

سلامت نیوز:اینکه درختان ولیعصر توسط افراد دچار آسیب شوند، برای خودش نکته‌ای است؛ چنارهای خیابان ولیعصر، شناسنامه دارند و نمی‌توان براحتی و بی‌سر و ‌صدا آنها را قطع کرد و از بین برد. اما قطع کردن، تنها آسیبی نیست که چنارها را در این سال‌ها به نابودی کشانده است. بسیاری از درختان خشک شده‌اند. کافی است یک بار دیگر از این خیابان بگذرید و با دقت نگاه کنید. این مسأله خصوصاً در بعضی نقاط خیابان براحتی قابل مشاهده است.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران نوشت: شب‌های زمستانی تهران، همان وقتی که گذر آدم به خیابان ولیعصر می‌افتد، مثلاً طرف‌های پارک وی، رنگ‌ها و نورها از لابه لای شاخه‌ها جور غریبی است. آدم دوست دارد سرش را بالا بگیرد و خیال ببافد. قرمز، درخت‌ها را وهم آلود می‌کند. یاد فیلم‌های سوررئال می‌اندازد. سبز، یک جور سرخوشی معنوی می‌دهد به شاخه ها. آبی سردش می‌کند. آدم یک لحظه خیال می‌کند که برف روی شاخه را پوشانده. آخ برف! چه حسرتی به دل تهران گذاشتی امسال. بگذریم. بنفش‌اش هم جور خاصی است و زرد، فضا را گرم می‌کند. آنقدر محو رنگ‌ها می‌شوم در شب زمستانی تهران که یادم می‌رود چنارها چه روزگاری است که در این خیابان بلند تهران سرپا ایستاده‌اند. دقیقش را بخواهید 90 سال. نزدیک یک قرن! 90 سال پیش کجا و حالا کجا؟! چنارها چه‌ها که ندیده‌اند در این سال‌ها. روزی حالشان خوب بود و روزی بد. زمانی قامتشان خم می‌شد و وقتی دیگر تنشان خشک. اصلاً آن وقت‌ها اینقدر ماشین توی خیابان نبود. ولیعصر اینقدرها شلوغ نبود و چنارها هم راحت‌تر نفس می‌کشیدند و نفس می‌دادند
به شهر.  کمتر از یک ماه پیش بود که محمد باقر قالیباف، شهردار تهران با اشاره به کاشت 2 هزار اصله درخت 15 ساله در خیابان ولیعصر عنوان کرد که این کار ویژه در خیابان ولیعصر انجام شده چرا که بخشی از درختان این خیابان خشک شده و بخشی به خاطر کهولت سن دچار آسیب دیدگی
شده‌اند.

قالیباف همچنین گفت: «تجربه نشان داده که نیاز است درخت‌هایی با سن بالاتر را در این خیابان بکاریم تا بتوانیم بخوبی از آنها نگهداری کنیم چرا که بعضی درختان کاشته شده به دلایل مختلف توسط افراد دچار آسیب می‌شوند.»
اینکه درختان ولیعصر توسط افراد دچار آسیب شوند، برای خودش نکته‌ای است؛ چنارهای خیابان ولیعصر، شناسنامه دارند و نمی‌توان براحتی و بی‌سر و ‌صدا آنها را قطع کرد و از بین برد. اما قطع کردن، تنها آسیبی نیست که چنارها را در این سال‌ها به نابودی کشانده است. بسیاری از درختان خشک شده‌اند. کافی است یک بار دیگر از این خیابان بگذرید و با دقت نگاه کنید. این مسأله خصوصاً در بعضی نقاط خیابان براحتی قابل مشاهده است.
 محسن محمدی کارشناس فضای سبز  در این باره می‌گوید: < بلندمرتبه‌سازی در محدوده خیابان ولیعصر، یکی از عوامل خشکیدن درختان این خیابان است. در واقع ساختمان‌های بلند فضای حیاتی درختان را می‌گیرند. همچنین فعالیت‌های عمرانی و ساخت و سازها نیز می‌تواند عامل مؤثر دیگری در خشک شدن درختان باشد. ساخت خطوط مختلف آب، گاز، برق و تلفن بدون هماهنگی‌های لازم با سازمان پارک‌ها و فضای سبز، نیز می‌تواند به این مسأله دامن بزند. در این میان نقش آفت‌ها را هم نباید در نابودی چنارهای ولیعصر نادیده گرفت که البته با نظارت مستمر و دقیق قابل پیشگیری است. به علاوه گرمای تابستان هم باعث خشک شدن درختان می‌شود چرا که چنار اصولاً با آب و هوای معتدل سازگاری دارد و در دمای بالای هوا بخصوص بالای 40 درجه دچار آسیب می‌شود.»
یاد تابستان امسال تهران می‌افتم. چله زمستان است اما ناگهان گرمم می‌شود. چه روزها که دماسنج دمای بالای 40 درجه را نشان داد؛ هرم گرما. چه صبورانه ایستادند این چنارها. دلم برایشان می‌سوزد.


چنارهای ولیعصر پیر شده‌اند
پیری روندی اجتناب ناپذیر است. چه بخواهیم و چه نخواهیم فرا می‌رسد. مرگ هم همین‌طور. بحث را زیاد تلخ نکنیم. حرف از آدم‌ها نیست. بحث، بحث چنارهاست. اما چه فرقی می‌کند. مگر درخت موجود زنده نیست؟!
چنارهای ولیعصر حالا 90 ساله‌اند. خیلی هایشان دیگر وجود ندارند. خشک شده‌اند، قطع شده‌اند و خلاصه از بین رفته‌اند. خاطره شان را در عکس‌های روزگاران گذشته می‌شود زنده کرد؛ درست مثل آدم‌هایی که یک روز بوده‌اند و حالا نیستند و خاطره شان در آلبوم‌های قدیمی زنده می‌شود. قرار بود بحث، دلگیر نشود. بگذریم...
دکتر اسماعیل کهرم، بوم شناس، فعال محیط زیست و مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با ذکر خاطره‌ای، وضعیت چنارهای ولیعصر را  این‌گونه تشریح می‌کند: «چندی پیش به باغ فین کاشان رفته بودم. آنجا مردی بود که به گفته خودش، 80، 90 یا 100 سالش بود! خودش درست نمی‌دانست. او به من گفت، این درخت‌ها چرا این‌جوری شده‌اند؟ نگاهی به درختان کردم. واقعاً مریض بودند. پیر شده بودند و هیچ درخت جوانی هم کنارشان دیده نمی‌شد. گفتم، درخت‌ها پیر شده اند! درخت‌ها هم مثل آدم‌ها هستند. آدم‌ها هم اگر پیر شوند و جوان‌ها جایشان را نگیرند که دیگر نسل انسان منقرض می‌شود.»
دکتر کهرم ادامه می‌دهد: «چنارهای ولیعصر بیش از هشتاد سال قبل کاشته شدند. آن زمان کنار درخت‌ها بوته گل رز کاشتند. بروید عکس‌اش را ببینید که چقدر قشنگ است. آن روزها چنارهای ولیعصر جوان بودند. خبری از درخت‌های پیر نبود. حالا اما درخت‌ها پیر شده‌اند و این درخت‌های فعلی حداکثر تا 15 سال دیگر می‌توانند سرپا بمانند. شاید همین هشدارها هم هست که شهرداری را به فکر انداخت تا درخت‌های جوان را در خیابان ولیعصر بکارد که البته اقدام خوبی است و قطعاً مؤثر است. حالا حدود 11 هزار اصله درخت در خیابان ولیعصر باقی مانده که می‌گویند هر هفته یکی شان از بین می‌رود. به هرحال درخت‌ها کهنسال شده‌اند. قبلاً درخت جوان در ولیعصر نمی‌دیدیم اما حالا درخت‌های چند ساله در این خیابان کاشته شده‌اند که خودش نقطه امیدواری است.»
پیری البته تنها بلایی نیست که به جان درخت‌ها افتاده است. دکتر کهرم معتقد است که در سال‌های گذشته، چنارهای ولیعصر در معرض انواع آسیب‌ها بوده‌اند.
او در این باره می‌گوید: «کف جوی‌های خیابان ولیعصر را سنگفرش کرده‌اند. همین کار باعث می‌شود که ریشه درخت‌ها خفه شود. معلوم نیست چرا سازمان پارک‌ها و فضای سبز اجازه چنین کاری را داده است؟! درخت‌ها در این وضعیت نمی‌توانند نفس بکشند. شنیده‌ام که مترو دارد از زیر خیابان رد می‌شود و ریشه درخت‌ها آویزان است و به آب زیر زمینی متصل نیست. از طرف دیگر ساختمان‌های اطراف، درختان را در سایه قرار داده‌اند.»
دکتر کهرم مثال زیبایی می‌زند و می‌گوید: «در ذهنتان چنار را مثل یک آدم بزرگ تصور کنید. آدم بزرگی که دست بچه‌اش را می‌گیرد و بچه در سایه‌اش رشد می‌کند. درخت هم همین‌طور است. در کنار چنار بزرگ و تناور، باید یک نهال باشد که در کنار آن رشد کند و بزرگ شود و بتواند جای درخت کهنسال را بگیرد. حالا که خون جدید در رگ خیابان ولیعصر تزریق شده، به طور قطع آینده درخت‌های این خیابان را تضمین می‌کند و همان‌طور که نسل ما را فرزندانمان ادامه می‌دهند، درختان جوان هم جای درختان پیر را می‌گیرند.»
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه می‌دهد: «به هر حال باید این نظارت‌ها روی درختان صورت گیرد و در کنار حفاظت از درختان قدیمی، درختان چند ساله هم کنار آنها کاشته شوند. در این رابطه البته سازمان حفاظت محیط زیست مسئول حفظ و نگهداری درختان شهری نیست و شهرداری، سازمان پارک‌ها و فضای سبز باید به این نوع مسائل رسیدگی کنند. در واقع سازمان حفاظت محیط‌زیست ناظر طبیعت است یعنی پوشش گیاهی در طبیعت را نظارت می‌کند و سعی می‌کند آن را حفظ کند ما به حوزه مسائل شهری وارد نمی‌شویم تا تداخلی با وظایف شهرداری ایجاد نشود.»


قدم به قدم در ولیعصر
قدم زدن در خیابان ولیعصر، تجربه‌ای است که به بارها تکرار کردنش می‌ارزد. آدم دوست دارد از همان ابتدای خیابان راهش را بگیرد و سرازیر شود به سمت پایین. از تجریش و چهارراه پارک وی بگذرد و برسد به میدان ونک. ونک را گز کند به سمت میدان ولیعصر که گرچه میدانی میانش دیده نمی‌شود ولی باز هم برای خودش از آن خاطره انگیز‌هاست. چهارراه ولیعصر را هم که دیگر نگو! چه بساطی است تلفیق هنردوستان و پایه‌های ثابت تئاتر شهر و دستفروش‌ها و اغذیه فروشی‌های چهارراه که در بساطشان از پیراشکی و سمبوسه گرفته تا شیر کاکائو و نسکافه داغ پیدا می‌شود. بگذریم...  احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران تعریف زیبایی از این موضوع دارد. او می‌گوید: «هر بار قدم زدن در خیابان ولیعصر، مانند «کشف هند» است. به عقیده او، همان‌طور که در هر بار رفتن به این کشور، به کشف تازه‌ای از آن می‌توان رسید، با هر بار قدم زدن در خیابان ولیعصر هم اکتشاف‌های جدیدی از این خیابان به دست می‌آید و به نکات تازهای از آن می‌توان رسید.
به عقیده او، خشک شدن چنارهای خیابان ولیعصر، از جمله نقاط ضعف این خیابان است و در کنار وجه‌های مختلفی که این خیابان طولانی دارد، خشک شدن چنارها که در دوره‌ای نام شهر را حتی به «چنارستان» تبدیل کرده بود، ضعفی است که باید مدیریت شهری و میراث فرهنگی به آن توجه کنند.
این شب‌های زمستانی تهران که برف ندارد، عبور از حوالی ولیعصر و قدم زدن کنار قامت کهنسال درختان قدیمی، چقدر می‌تواند حال آدم را خوب کند. نورهای مصنوعی گرچه نمای درختان را گاه وهم آلود و گاه جادویی می‌کند و گاه آدم را بیشتر دلتنگ جای خالی برف روی شاخه‌ها، اما شاید یادمان بیاورد که چنارها سال هاست که ایستاده اند؛ آنقدر که به بودنشان عادت کرده ایم. مثل عزیزی که همیشه بوده؛ گاه تب دار و گاه بیمار، اما بوده. وقتی می‌رود، ولی ناگهان جای خالی‌اش آنقدر بزرگ می‌شود که تمام خاطر آدم را پر می‌کند. تصور ولیعصر بی‌چنار،سخت است...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha