سلامت نیوز:در میان بحرانهای محیط زیستی از نابودی ذخیرهگاه زیستکره میانکاله و آشوراده و از خشک شدن دریاچه ارومیه و توفانهای سرطانزای ناشی از آن، تا نابودی دریاچه بختگان و دریاچههای چهارگانه سیستان و غارت حیات وحش روبه انقراض ایران توسط شیوخ عرب خلیج فارس تا کشتار وسیع حیات وحش رو به انقراض ایران توسط جانگیرها(شکارچیان) و... پرسش بی پاسخ در میان متخصصان و آحاد جامعه این است که در حالی که سدسازی در دنیا منسوخ شده، به چه دلیل در ایران با این شتاب روز افزون انجام میگیرد و برای آن تبلیغ هم میشود؟
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون ،آیا به این اندیشیده شده که سدها با بازه عمر کوتاه مدت حداکثر چند ده ساله، نمیتوانند جایگزین مدیریت پایدار چندهزار ساله منابع آب ایران شوند؟
معایب سد سازی
از دیدگاه تخصصی، سدها از معایب خسارتبار و ضد محیط زیستی به مراتب بیشتری نسبت به فواید اندک آن برخوردار هستند.
در نواحی خشك و نیمه خشك، آب به آسانی از مخازن و كانالهایی كه آب را جابه جا میكنند تبخیر میشود. این امر سبب از دست رفتن آب و افزایش غلظت نمكهای موجود درآب میشود. آب موجود در مخازن در تمام اقلیمها به دلیل نفوذپذیری سنگ بستر و تراوش از طریق خندقهای آبیاری كاهش مییابد. رودخانهها، رسوب را در مخازن تهنشین کرده و با گذشت زمان باعث پرشدن دریاچه میشوند.
از دیگر ویژگیهای منفی سدها که پیامدهای بیشماری را هم به همراه خود دارد، این است که سدها، جریان آب، درجه حرارت و شفافیت یك رود را تغییر میدهند و آب را نیز از حالت جاری به راكد تبدیل میكنند.
یك رود طبیعی دما را نسبتاً همگن نگه میدارد. به هرحال آب داخل یك مخزن، در لایه بالایی گرمتر و در كف سردتر است. به دلیل اینکه آب معمولاً از كف یك سد خارج میشود لذا رودخانهای كه از زیر سد جریان مییابد سردتر از رودخانه طبیعی است.
تغییرات درجه حرارت ممکن است بر روی موجودات زنده رودخانه اثر بگذارد. زیرا چرخه زندگی بسیاری از بیمهرگان وابسته به درجه حرارت است.
سدها مانع مهاجرت ماهیان بالغ به بالا دست رودخانه وحرکت نوزادان به پایین دست میشوند. این مسئله مانع تولیدمثل شده، و سرانجام ماهیان رودخانه از بین میروند. سالانه 10 میلیارد مترمکعب از آب شیرین محدود کشور در مخزن سدها تبخیر میشوند. سدسازان مسئول مستقیم نابودی میلیونها هکتار از جنگلهای زاگرس به شمار میروند.
افزون بر این سدها حقابه میلیونها کشاورز و باغدار و حقوق عشایر بر مراتع موروثی و نیز مسیر کوچشان را ضایع کردهاند. سدها حق سکونت و کشاورزی را از صدها هزار کشاورز کشور با راندن اجباری آنها از موطنشان در دریاچه سد سلب کردهاند.
اصولا در قاموس بساز و بفروشان سدساز، عوارض طبیعی باید از میان بروند تا پروژههای نان و آب دار آنان سر برآورد، حال این عوارض میتوانند یادگارهای غیر قابل جایگزین هویت ملی پاسارگاد و تنگ بولاغی در جوار سد سیوند باشند یا میراث بسیار با ارزش هخامنشی و اشکانی و شیرهای سنگی هزاران ساله و چندین هزار اصله درخت بلوط جنگلهای همجوار سد گتوند خوزستان.جالب این که بساز و بفروشان ضدمیراث طبیعی و تاریخی سد ساز، تپه باستانی 5000 ساله ملایر را با احداث سد کلان نابود کردهاند، بدون این که زحمت هیچ جابه جایی برای این تپه به خود بدهند. تاسفبارتر این که در احداث سد کلان ملایر، قبر مردگان روستا را پیش از عملیات آببرداری با تزریق سیمان از جای در آورده و جابه جا کردهاند ولی دریغ از یک همت ملی و محلی برای جابه جایی این تپه کوچک و در عین حال بسیار گرانقدر باستانی. این در حالی بوده که در نمونه سد آسوان مصر تندیسهای عظیم صخرهای فرعونهای مصرباستان، بعد از قطعه قطعه و جداسازی به جای دیگر منتقل و باز نصب شده که ثمره آن میلیاردها دلار عواید توریستی پایدار برای مردم و دولت مصر بوده است.
فرجام سخن
زندگی مردم بومی و روستاییان، محیطزیست وجنگلها، مراتع و آثار تاریخی و فرهنگی همه و همه قربانیان بیزبان و بیدفاع بساز و بفروشان سدساز هستند.
نابودی میراث فرهنگی منطقه آبگیری و مناطق همجوار، احتمال وقوع حوادث ناشی از شکسته شدن سدها و بروز خسارتهای غیر قابل جبران در روستاها و مناطق پایین دست، هزینههای سدسازی نیز که نسبت به سایر روشهای تولید برق نظیر هستهای و حرارتی معمولا بسیار بیشتر است، ایجاد اختلال محیط زیستی برای آبزیان، نابودی طبیعت بکر و منابع دست نخورده طبیعی واقع در مخازن سدها و محدوده ساخت سدها از مهم ترین پیامدهای سدسازی در ایران است که متاسفانه به هیچ روی توسط وزارت نیرو جدی گرفته نمی شود و دست اندرکاران و پیمانکاران آشکار و نهان، با توجه به منافع هنگفت هزاران میلیاردی اقتصادی سدسازی جلوی هر سخن مخالفی را سد میکنند.
جلوههایی از بحران آب که نتیجه سوء مدیریت منابع آب کشور و منطقه است مارا به یک انتخاب از دو گزینه وا میدارد:
1-ادامه سودجویی شخصی و کوتاهمدت از سدسازی و تحمل همه پیامدهای منفی و نابود کننده آن.
2-بازگشت به کاربرد تغذیه سفرههای آب زیر زمینی، آبخوانداری و احیای قناتها و سایر روشهای مدیریت پایدار منابع آب.
کمی به آیندگان بیندیشیم.
نظر شما