چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۷

وقتی می‌شنویم كه فلان آقای سیاستمدار دزدی كرده یا فلان شخص مال مردم را خورده و در نهایت فقط 150 هزار تومان جریمه می‌شود خشونت مردم زیاد می‌شود.

فسادها مردم را عصبانی كرده است

سلامت نیوز:وقتی می‌شنویم كه فلان آقای سیاستمدار دزدی كرده یا فلان شخص مال مردم را خورده و در نهایت فقط 150 هزار تومان جریمه می‌شود خشونت مردم زیاد می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون نوشت: دكتر امان‌ا... قرایی‌مقدم جامعه‌شناس و استاد دانشگاه است. كسی است كه به خوبی می‌تواند درباره نزاع و عوامل آن اظهارنظر كند و حرف‌هایش سندی باشد برای ما تا بتوانیم خودمان را اصلاح كنیم. به گفته قرایی‌مقدم همه اتفاقات موجود در این چند سال اخیر مربوط به اتفاقات سیاسی كشور می‌شود.

 وقتی آمار نزاع های خیابانی را در رسانه‌ها می‌خوانیم خیلی تكان‌دهنده است. اینكه مثلا سالانه 600 هزار مورد درگیری در خیابان رخ می‌دهد رقم بسیار بالایی است.

چرا ما داریم به این سمت می‌رویم؟
به‌نظر من عوامل متعددی در این زمینه وجود دارد؛ جامعه دچار یك نوع بیماری فرهنگی و ناهنجاری است كه در واقع هیچ گذشتی، هیچ مصالحه‌ای بین مردم صورت نمی‌گیرد. مردم نسبت به هم گذشت ندارند. این خصایص خوب اخلاقی در جامعه ما وجود ندارد. چون این معنویات در جامعه كمرنگ شده، خشونت آمده و مرتبا این نابه‌هنجاری نه تنها از جانب مردم كه از جانب سازمان‌ها، ارگان‌ها و نهادهای دولتی هم به مردم سرایت می‌شود. مسئولان در مراجعه ارباب‌رجوع رفتار مناسبی ندارند، راننده تاكسی و اتوبوس با مسافران مشكل دارند، رئیس با مرئوس نمی‌سازد، تنگناهای اقتصادی، تورم، گرانی، بیكاری و نابسامانی اقتصادی خانواده‌ها همه اینها دست به دست هم می‌دهند تا پرخاشگری و خشونت در جامعه زیاد شود. این اتفاق در چهار سال اخیر زیاد شده.


  چرا در این سال‌های اخیر زیاد شده؟ تا آنجایی كه ما خبر داریم بسیاری از اختلاس‌ها این سال‌ها عریان شده. یعنی این خشونت‌ها به آن اختلاس‌ها و تخلفات دولتمردان مرتبط است؟
بله، دقیقا همین‌طور است. وقتی می‌شنویم كه فلان آقای سیاستمدار دزدی كرده یا فلان شخص مال مردم را خورده و در نهایت فقط 150 هزار تومان جریمه می‌شود خشونت مردم زیاد می‌شود. هم مشكلات خانوادگی در میان مردم وجود دارد و هم مشكلات اجتماعی. درون خانواده از لحاظ مسائل اقتصادی، مشكلات مالی، مشكلات خانواده مثل طلاق و ازدواج، همه اینها باعث ناراحت و عصبانی شدن فرد می‌شود. حتی شنیدن اینها هم تاثیرگذار است. وقتی در جامعه می‌گویند به ازای هر 4 ازدواج یك طلاق داریم، این باعث ناراحتی همه مردم جامعه می‌شود. شما وقتی ببینید در جامعه غم، فقر، طلاق و ناراحتی وجود دارد حتما ناراحت و خشن می‌شوید. انسان‌ها احساس دارند و فكر می‌كنند، این احساسات منتقل می‌شود و در جامعه خشونت‌گرایی شیوع پیدا می‌كند. به این رویه در جامعه شناسی، تئوری چرخش در خشونت گفته می‌شود. یعنی از خشونت، خشونت زاده می‌شود.


  می‌شود گفت به محیطی كه فرد در آن بزرگ شده است، هم مربوط است؟
بله، برخی روانشناسان اجتماعی می‌گویند خشونت از ابتدای كودكی به دلیل محیطی كه فرد در رحم مادر گذرانده به وجود می‌آید. این روانشناسان معتقدند مادری كه در دوران بارداری با خشونت روبه‌رو بوده، فقیر بوده، زندگی‌اش را با ناراحتی گذرانده، همه مشكلاتش به جنین هم منتقل می‌شود. جامعه‌شناسان می‌گویند بچه‌هایی كه لب‌شكری هستند و سقف دهانشان شكاف دارد كسانی هستند كه با استرس مادر در دوران بارداری مواجه شده‌اند. من سال‌ها پیش مقاله‌ای نوشتم و در آن گفتم حتی نحوه شیر دادن و قنداق كردن كودك هم در خشن شدن و پرخاشگری او موثر است. یعنی اینكه اگر مادر با نوازش و مهربانی به كودكش شیر دهد یا با عصبانیت، خیلی در ساختن ذهن او موثر است.


  یعنی قنداق كردن هم تاثیر دارد؟!
بله. خیلی‌ها این را نمی‌دانند ولی قنداق كردن، بچه را خشن بار می‌آورد. اینها همان‌هایی هستند كه قوی‌نمای ضعیف‌كش خواهند شد. یعنی در مقابل بزرگان چاپلوس هستند و در مقابل زیردست زورگو. این گونه در جامعه ما بسیار زیاد وجود دارد. بسیاری در مقابل رئیس‌شان بله قربان‌گو هستند اما پشت سرش می‌گویند مرتیكه بی‌شعور هیچی نمی‌فهمد!


  فرهنگی كه افراد در آن بزرگ شده‌اند چقدر در رفتارشان موثر است؟
زیاد! برخی فرهنگ‌ها خشن هستند، مثل فرهنگ ما كه خیلی خشن است. مثلا بعضی سرخپوستان آمریكا و گینه نو در اقیانوسیه بسیار جنگجو هستند. صحبت این افراد جنگ و نزاع است در حالی‌كه قبیله دیگری آرامش‌طلب و مهربان هستند. پس این یعنی فرهنگ، پرخاشگری می‌آورد. علاوه بر اینها در سال‌های اخیر سریال‌هایی كه از تلویزیون پخش می‌شود نوعی خشونت را ترویج می‌كنند، موسیقی‌ای كه گوش می‌دهند شادی و نشاط نمی‌آورد. خشونت حتی از لباس پوشیدن فرد شروع می‌شود، رنگ‌های سیاه و خاكستری سرد است كه باعث می‌شود افراد غمناك شوند و غم، خشونت می‌آورد. در نتیجه این نزاع‌ها از خانواده شروع می‌شود؛ از فقر، ازدواج نكردن دختر و پسر، بیكاری، گرانی و تورم، جوانان هم عادت كرده‌اند خودشان را باجوان‌ها خارج از كشور مقایسه كنند، نبود شادی و نشاط جامعه، غم‌پراكنی و درگیری بین مسئولان و همین‌طور دزدی‌هایی كه در جامعه صورت می‌گیرد، همه باعث ناراحتی می‌شود. دزدی‌هایی كه آقای رحیمی و امثالهم انجام داده‌اند  یا نمایندگانی كه متهم به دریافت پول‌های مشكوك هستند برای مردم غیرقابل تحمل است.


  یعنی اینها اینقدر مهم هستند؟
بله. بیشتر از آنچه كه فكرش را بكنید. دانشجوهایم سر كلاس از من می‌پرسند این چه نماینده‌ای است كه رشوه گرفته، وقتی نماینده ما این‌جور رشوه بگیر است دیگر وای به حال باقی مردم، اینها خشونت می‌آورد. وقتی جوان می‌بیند نماینده مردم به رئیس‌جمهور حمله می‌كند، گرانی و تورم مردم را اذیت می‌كند، وقتی می‌بیند دزدی كلانی توسط معاون رئیس‌جمهوری صورت می‌گیرد و تنها به پنج سال زندان محكوم می‌شود برایش سخت است. یا مثلا وقتی می‌شنوند كه 20 هزار میلیارد گم شده باعث عصبانیت می‌شود. علاوه بر آن وقتی جرم‌های كلان را می‌بیند كه با محكومیت‌های كم مواجه می‌شوند بسیار عصبانی می‌شوند. مسئولان اگر تمهیداتی نكنند این نزاع‌ها رو به افزایش خواهد رفت. جرم شناس بزرگ ایتالیا سزار بكاریا معتقد است وقتی مكافات معادل جرم نباشد، خشونت به بار می‌آورد.


   در شهر و روستا میزان خشونت با هم فرق می‌كند؟
بله. اصولا صنعتی شدن خشونت بیشتری دارد چون معنویات كمتر است، چون انسان‌ها تنها و بی‌كس شده‌اند و مردم از این تنهایی می‌ترسند. در حالی‌كه در جامعه كوچكتری چون روستان ترس وجود ندارد، اما در شهرها این‌طور نیست. در تهران همه از هم بیگانه هستند. صنعتی شدن شهرها، مردم را از خود بیگانه كرده و به صورت روبات درآورده. در خیابان‌های شهرهای بزرگ وقتی راه می‌روید انگار همدیگر را نمی‌بینید ولی در روستاها وقتی راه بروید همه با هم سلام علیك دارند و حسابی از هم خبر می‌گیرند.


   ولی در تهران هم خانواده‌ها و دوستان باهم برای گردش می‌روند و به هم توجه می‌كنند. اینها تاثیری ندارد؟
موثر هستند ولی تعداد كمی از افراد به این صورت زندگی می‌كنند. در تهران حدود 14 میلیون آدم زندگی می‌كند. به قول شهردار روزانه 3 میلیون آدم وارد تهران می‌شوند و از آن خارج می‌شوند. این افراد كجا زندگی می‌كنند؟ اینها كجای تهران ساكنند؟ همه این افراد در شهرهای اطراف تهران زندگی می‌كنند. همه اینها باعث می‌شود مردم تهران از خود بیگانه شوند، كم‌احساس شوند، هركسی الان در تهران وسیله‌ای شده برای اینكه دیگری به هدفش برسد. همه اینها انسان‌ها را از هم دور می‌كند. شهرهای بزرگ این ویژگی‌ها را دارد؛ مردم به هم بی‌تفاوت هستند. واقعه میدان كاج و پل مدیریت یعنی چه؟ اگر در تهران اتفاقی برای كسی بیفتد، هیچ كس جلو نمی‌آید تا كمكی برساند.
  خب كسی كه در حال درگیری است معمولا سلاح سرد دارد و مردم از این بابت می‌ترسند.
درست است، اما همیشه كه اینطور نیست. پل مدیریت كه كسی حمله‌ای نكرد. ولی اگر مثلا اتفاق پل مدیریت در شهر كوچك یا روستایی رخ داده بود، دمار از روزگار ضارب در آورده بودند. ولی در شهر تهران مردم می‌گویند «به من چه مربوط است.» در واقع همه مردم در استرس به سر می‌برند. بیشتر مردم از خودشان می‌پرسند اگر برای من اتفاقی افتاد چه كسی كمكم می‌كند؟ اگر من محتاج شدم چه كسی به كمكم خواهد آمد؟ در این جامعه‌ای كه شتاب و سرعت زیاد است ما چه می‌توانیم انجام دهیم؟ همه اینها باعث می‌شود خشن شویم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha