چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۹

گرچه نبود تناسب بین کار و دستمزد یکی از مشکلاتی است که بیشتر حقوق بگیران با آن روبرو هستند اما در این میان مشکلات معیشتی معلمان به دلیل اهمیت جایگاهشان بویژه در تربیت نسل های آینده، بیش از پیش نیازمند توجه است.

سلامت نیوز: گرچه نبود تناسب بین کار و دستمزد یکی از مشکلاتی است که بیشتر حقوق بگیران با آن روبرو هستند اما در این میان مشکلات معیشتی معلمان به دلیل اهمیت جایگاهشان بویژه در تربیت نسل های آینده، بیش از پیش نیازمند توجه است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا طی روزهای اخیر معلمان کشور تلاش کردند تا صدای اعتراض خود در زمینه ی دستمزدهای ناچیزشان را به گوش مسوولان برسانند. این نخستین بار نیست که معلمان در واکنش به آنچه تضییع حقوق خود می دانند اقدام به برپایی تجمع می کنند. نکته ی قابل تامل در خصوص تجمع های اخیر این است که در سکوت و با آرامش کامل برگزار شد.

درباره ی این موضوع بیان چند نکته ضروری است:

1- «ما از فرق می نالیم نه از فقر!» این شعار روی بسیاری از پلاکاردهایی که معلمان در جریان تجمع های اعتراضی به دست داشتند به چشم می خورد؛ شعاری که نشان از گلایه ی عمیق آن ها از تبعیض میان کارکنان بخش های مختلف دولت دارد. معلمی همواره یکی از شریف ترین، مهم ترین و اثرگذارترین حرفه ها قلمداد شده است ولی به باور معلمان این تعریف های زیبا و دهان پرکن تنها در محدوده ی شعار باقی مانده و تداوم اعتراض های این قشر به پابرجایی وضعیت نابسامان معیشتی نمودی از بی توجهی مسوولان به دغدغه های معلمان کشور بوده است. به باور بیشتر معلمان به عنوان کارگزاران گسترش آموزش و فرهنگ سازی جامعه – که به همین دلیل فرهنگی خطاب می شوند- آنان با دیدگانی متفاوت با دیگر کارمندان بخش های دولتی نگریسته می شوند، نه به واسطه ی قدرشناسی و اهمیت قایل شدن مسوولان بلکه از نظر وضعیت دستمزد و مزایای شغلی که سبب ساز تنگناهای معیشتی شده است. 

مساله ی جالب توجه اینکه به گفته ی برخی معلمان تبعیض های آزاردهنده نه فقط بین فرهنگیان و دیگر دولتی ها بلکه میان حقوق بگیران وزارت آموزش و پرورش آشکارا قابل دیدن است. گفته می شود کارمندان وزارتی آموزش و پرورش به نسبت معلمان و دست اندرکاران آموزش از حقوق و مزایای بیشتری برخوردارند. از این رو اگر وزارت آموزش و پرورش با کسری بودجه و مشکلات مالی رو به رو است فقر موجود باید به صورت یکسان تقسیم شود.

2- آموزش و پرورش در زمان حاضر گرفتار کسری بودجه ی پنج هزار میلیارد تومانی است. نتیجه ی این وضعیت طرح این پرسش از سوی معلمان است که چرا با وجود آشکارایی وضعیت نامطلوب معیشتی و دستمزدهای اندک آنان بودجه ی وزارت مربوطه افزایش نیافته است. به گفته ی مسوولان آموزش و پرورش بخش عمده ی بودجه ی این وزارت (نزدیک به کل بودجه) صرف پرداخت حقوق کارکنان می شود با این حال هنوز شمار قابل توجهی از معلمان از دستمزد کافی و حق مسکن، ایاب و ذهاب، هزینه ی غذا و ... محروم هستند و به زبان ساده دخلشان به هیچ وجه با خرجشان نمی خواند. به گفته ی شماری از معلمان، غیرممکن است در حال حاضر معلمی را پیدا کنید که 2 نوبت کار نکند و پس از آن به سراغ شغل سومی نرود. معلمان در شرایطی روزگار می گذرانند که پرداخت معوقاتشان روی زمین می مانده و حتی ماه ها رنگ حقوق را نمی بینند. 

3- در سال های گذشته متاسفانه نگاه نهادهای حاکمیتی در ایران به تجمع های اعتراضی-حتی به صورت مسالمت آمیز- چندان مثبت نبوده است. یکی از دلیل های این مساله، جا نیافتادن فرهنگ تجمع های مدنی در اعتراض یا بیان درخواست های صنفی است. یکی از موضوع های مطرح شده طی روزهای اخیر بویژه در شبکه های اجتماعی کم توجهی یا بی توجهی رسانه ها به تجمع اعتراضی اما آرام معلمان بود. در این پیوند، این پرسش مطرح شد که چرا رسانه ی ملی که همواره در پوشش تجمع های اعتراضی صنف های مختلف در سراسر جهان پیشقدم بوده، نباید با حضور در تجمع هایی از این دست و تهیه ی گزارش، به وظیفه های اصلی خود یعنی خبررسانی، آگاهی بخشی و بیان نظرها و دغدغه های شهروندان عمل کند. به باور ناظران، رسانه ها در چنین موقعیت هایی وظیفه دارند صدای مطالبه های شهروندی و صنفی را به گوش مسوولان برسانند.

4- آنچه مشخص است اینکه معلمان تنها صنفی نیستند که با در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی موجود، از آینده ی خود نگرانند. به عبارتی در تنگناهای اقتصادی سال های اخیر، کمتر قشر و صنفی در ایران از وضعیت خود رضایت داشته است. با این حال معلمان از جمله کسانی بوده اند که به نسبت دیگر صنف ها، خود را زیر فشار بیشتری می بینند. کاهش چشمگیر توان خرید در کنار سابقه ی بد دولت ها در عمل به وعده به فرهنگیان باعث شده آنان بیش از هر زمان دیگری نسبت به آینده بیمناک باشند. آن ها هنوز خاطره ی تلخ اعطای کارت های اعتباری و در واقع بدهی ساز «صدرا» و اشتباه آموزش و پرورش در امور بانکی و سهل انگاری دردسرساز در پرداخت حق بیمه ی تامین اجتماعی بسیاری از کارکنان این وزارت را یاد نبرده اند؛ رخدادهایی که آموزش و پرورش تا حد امکان از پذیرش مسوولیت آن شانه خالی کرد و تاوان آن بر دوش فرهنگیان قرار گرفت. 

5- اگر قرار باشد با این فرض که متصدیان پست های مهم و حیاتی نظیر نمایندگان پارلمان، قاضیان و ... باید از حقوق بالاتری نسبت به دیگران برخوردار باشند، معلمی را نیز باید یکی از پردرآمدترین شغل ها دانست. این در حالی است که فرهنگیان به عنوان آموزگاران و تربیت کنندگان نسل آینده ی ایران در زمره ی محروم ترین صنف ها قرار داشته و دارند. چگونه از قاضی یی که دچار مشکل اقتصادی است نمی توان انتظار قضاوت عادلانه داشت ولی توقع داشت معلمان غرق در مشکلات گوناگون با جان و دل برای آموزش و پرورش فرزندان کشور تلاش کنند. نکته ی دیگر اینکه ناامنی حرفه یی معلمان محدود به مسایل معیشتی نیست و ماجراهای دلخراشی نظیر کشته شده معلمی با چاقو به دست دانش آموزش حاکی از آسیب های عمیقی است که امنیت روانی و حتی گاه وجودی آنان را می خراشد.

6-در جمع بندی مسایل یاد شده باید گفت به رغم برخی نابسامانی های درون ساختاری، بخش مهمی از مشکلات پیش روی معلمان ناشی از وضعیت نامطلوب ساختار آموزشی کشور و نگاه کلان به مساله ی آموزش در کشور است. در حالی که در بسیاری از کشورها بودجه ی آموزش از مهمترین بخش های بودجه ی عمومی است و حتی در شرایط بحرانی اقتصادی نیز دست نخورده باقی می ماند، در کشور ما بودجه ی وزارت آموزش و پرورش تنها کفاف پرداخت حقوق کارکنان را می دهد و دیگر امکان و مجالی برای توسعه ی زیرساخت ها و افزایش کیفیت آموزش باقی نمی ماند. در این شرایط آسیب هایی نظیر افت شدید کیفیت آموزش به واسطه گسترش مدارس غیردولتی ناکارآمد، ضعف امکانات آموزشی با پیامدهایی چون آتش سوزی فاجعه بار در مناطق محروم و مشکلات شدید معیشتی معلمان رخ می نماید و کارگزاران آموزش کشور را به سکوتی فراتر از فریاد وامی دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha