ما برای برطرف كردن كدام آسیب اقدام كرده‌ایم؟ اگر بدانیم آرامش‌مان به مخاطره می‌افتد حاضریم برای برطرف كردن دغدغه یك كودك خیابانی، كاری كنیم؟

سلامت نیوز:ما برای برطرف كردن كدام آسیب اقدام كرده‌ایم؟ اگر بدانیم آرامش‌مان به مخاطره می‌افتد حاضریم برای برطرف كردن دغدغه یك كودك خیابانی، كاری كنیم؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند ،«در بسیاری از جوامع سنتی و مرد سالار معمولا پدرها با نام پسرانشان شناخته می‌شوند. در جامعه‌ای كه وقتی یك دختر متولد می‌شود كسی تولدش را جشن نمی‌گیرد و منتظر ورودش نیست؛ من جزو معدود پدرانی هستم كه با نام دخترم شناخته می‌شوم ...» اینها بخشی از صحبت‌های ضیاءالدین یوسف‌زی، ‌پدر ملاله یوسف‌زی است. دختری كه در ١٧ سالگی جایزه صلح نوبل را برای تلاشی كه در رابطه با ضرورت آموزش دختران داشته است، دریافت می‌كند. این‌بار می‌خواهیم نگاهی داشته باشیم به خودمان، به تلاشی كه برای بهتر زندگی كردن انجام می‌دهیم. ملاله در شرایطی برای حق آموزش دختران در پاكستان تلاش كرد كه حتی در این راه مورد حمله نیروهای طالبان قرار گرفت اما ننشست و برای هدفی كه داشت، ‌جنگید.


كم‌كم دارد عادتمان می‌شود كه نرسیدن به آرزوها و اهدافمان را بنویسیم به پای كم‌كاری‌های دولت و فشارهای اقتصادی و سیاست‌گذاری‌های نامنسجم. نمی‌خواهیم نقش این عوامل را نادیده بگیریم. نمی‌خواهیم بگوییم اگر كودكی معتاد است خودش باید فكری به حال خودش بكند، ‌نمی‌خواهیم بگوییم بهزیستی و وزارت بهداشت بی‌خیال كودكان مبتلا به ایدز نشده‌اند، ‌یا دختری كه به اجبار از منزل فرار می‌كند، می‌تواند بدون هیچ آسیبی زندگی دیگری را شروع كند، اما روی صحبتمان این‌بار خودمان باشیم نه زنان بی‌سرپرست و نه كودكان آسیب دیده و نه جوانان درگیر اعتیاد. گاهی‌اوقات خودمان را باید بگذاریم روی میز تشریح و به‌عنوان یك مسأله نگاه كنیم. ما برای كدام راه جنگیده‌ایم؟ ‌ما برای برطرف كردن كدام آسیب اقدام كرده‌ایم؟ اگر بدانیم آرامش‌مان به مخاطره می‌افتد حاضریم برای برطرف كردن دغدغه یك كودك خیابانی، كاری كنیم؟


اخیرا ٥٦ تن از مدیران ارشد بخش خصوصی کشور، اقتصاددانان، حقوقدانان، استادان دانشکده حقوق و دانشکده‌های علوم انسانی به همراه محققان، هنرمندان، نویسندگان و شاعران کشور و همچنین پژوهشگران حقوق کودک و فعالان اجتماعی در حوزه کودکان و مدیران و مسئولان جراید کشور طی نامه‌ای به رئیس‌جمهوری خواهان اعطای تابعیت به کودکانی که حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی هستند، شدند. در بخشی از این نامه آمده است: مستحضر هستید که قانون مدنی کشور، اطفالی را که از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی زاده می‌شوند تا ۱۸سالگی تبعه کشور به شمار نمی‌آورد و در نتیجه این کودکان و نوجوانان که اکثر قریب به اتفاقشان در ایران زندگی می‌کنند از بسیاری حقوق شهروندی محروم هستند. ما امضا‌کنندگان این نامه از جنابعالی تقاضا داریم به هر طریقی که خود صلاح می‌دانید دستورات لازم را برای رفع ایرادات شورای محترم نگهبان در این زمینه بدهید تا به لطف حمایت قانون، این کودکان و نوجوانان بتوانند از کرامت انسانی و آینده‌ای بهتر برخوردار شوند و همچون شهروندانی مسئول در ایفای نقش خود در جامعه کوشا باشند.


این نامه و امضای آن توسط افراد شاخص در زمینه‌های مذكور، ‌نشان از دغدغه اجتماعی افرادی می‌دهد كه خود را مسئول آنچه كه در جامعه رخ داده است می‌دانند و برای رفع آن تلاش می‌كنند. حالا بخشی از جامعه‌شناسان، ‌حقوقدانان، اقتصاددانان، ‌هنرمندان و اساتید كشور از پشت میز‌هایشان خارج شده‌اند و با صدای بلند اعلام می‌كنند كه كودكان بدون تابعیت در كشور نیازمند حمایت‌های اجتماعی هستند و این اتفاق خوشایند هرچند مانند سایر اخبار منتشر شده، بازتاب چندانی در رسانه‌ها نداشته است اما قابل تقدیر است. اما ما برای بهتر شدن دنیای اطرافمان چه كاری می‌توانیم انجام دهیم؟ ما چگونه می‌توانیم نشان دهیم كه مسئولیت اجتماعی و مشاركت اجتماعی برایمان دارای اهمیت است؟ ‌امری كه براساس تحقیقات صورت گرفته رابطه‌ای قوی با میزان توسعه‌یافتگی جوامع دارد. زمانی‌كه از ضیاء‌الدین یوسف‌زی، پدر ملاله در رابطه با دخترش و جسارتی كه به خرج داده است و برای تحصیل همه دختران پاكستانی جانش را به مخاطره انداخته سوال می‌پرسند كه چرا ملاله تا این حد قوی است؟ ‌پاسخ می‌دهد زیرا من بال‌های او را نبسته‌ام ...


شاید وقتش رسیده است كه ما نیز بال‌های بسته خود را باز كنیم و برای بهبود كیفیت یكدیگر تلاش كنیم حتی اگر در این بین با مخاطراتی روبه‌رو شویم. دیدن رنج كودكانی كه تا ١٨ سالگی هیچ گونه هویتی ندارند و مورد پذیرش جامعه نیستند باید دغدغه ای همگانی شود،‌مانند سایر آسیب‌هایی كه می بینیم و تنها به زدن برچسب بر افراد درگیر آن آسیب اكتفا می  كنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha