سلامت نیوز:هنوز تعریف شفافی برای اورژانسی بودن بیمار، برای عموم مردم روشن نشده است و واضح است كه اكثر بیماران با آستانه تحمل پایین، یك سرماخوردگی را نیز اورژانسی تلقی میكنند و ما شاهد هستیم به خصوص در ساعات شلوغی درمانگاه، با ادعای اورژانسی بودن حال خود، تقاضای ویزیت خارج از نوبت را دارند و برخوردی پرخاشگرایانه با پرسنل پذیرش و پرستار دارند.
به گزارش سلامت نیوز، دكتر خسرو خطیبی در روزنامه سپید نوشت: اینجانب ، پزشك عمومی با 15 سال سابقه كار در بخش دولتی و خصوصی، به صورت اختصار ایرادهایی كه در اجرای طرح پزشك خانواده، مشهود است و كمتر در جراید و رسانهها به آن توجه شده است، ذكر میكنم. امیدوارم با انعكاس این مطالب، مخالفت پزشكان عمومی را با اجرای نسنجیده طرح به گوش مسئولان وزارت بهداشت برسانید.
1) تا موقعی كه بیماران به راحتی و مستقیما میتوانند به داروخانهها مراجعه كنند و OTC درخواست آنتیبیوتیك از ضعیف تا قوی چه تزریقی و چه خوراكی كنند و با مبلغی ناچیز، حداكثر 10 هزار تومان داروهای مرسوم سرماخوردگی باكتریال یا گاسترو آنتریت و غیره را خریداری كنند، بسیاری از آنها از مراجعه به پزشك خانواده امتناع میكنند. به خصوص اگر پزشك خانواده ایشان صلاح نداند، داروهای فرمایشی بیمار را نسخه كند یا بیمار با ازدحام مراجعه به پزشك خانواده مواجه باشد، بیمار به راحتی با پرداخت مبلغی نه چندان زیاد مستقیما به داروخانه مراجعه میكند و زحمت مراجعه به پزشك خانواده را به خود نمیدهد. لذا اول باید یارانه دارو حذف شود و تحویل آنتیبیوتیك به بیمار به وسیله داروخانه، به شكل OTC در كل ممنوع شود و نظارت بر داروخانه برای عدم تحویل داروهای OTC به بیمار، شدیدتر و جدیتر باشد، ولی عملیتر از نظارتها، بالا بردن قیمت داروهای عرضه شده خارج از كانال طرح پزشك خانواده است، به گونهای كه برای بیمار صرفه اقتصادی نداشته باشد كه بدون مراجعه به پزشك خانواده، مستقیما (یا با ویزیت پزشك دیگر) به داروخانه مراجعه كند.
2) همین موضوع، در مورد مراجعه بیمار به پزشك متخصص نیز صدق میكند. وقتی بیمار با حداكثر 20 هزار تومان میتواند مستقیما به متخصص مراجعه كند، ترجیح میدهد این كار را كند. همانگونه كه تاكنون با ازدحام مراجعه به مطب متخصصین مواجه بودیم. كمتر كسی است كه مشكل پرداخت ویزیت حدود 20 هزار تومان را داشته باشد. (به خصوص اگر بیمار احساس كند، پزشك خانواده، بیماری ایشان را قابل ارجاع به متخصص تلقی نكند) لذا باید متخصصین، خارج از كانال ارجاع، ویزیت انجام ندهند كه هیچ تضمینی برای رعایت این موضوع وجود ندارد، ثانیاً ویزیت ایشان خارج از كانال ارجاع باید 6-5 برابر مبلغ فوق باشد تا برای بیمار، صرفه اقتصادی نداشته باشد که، مستقیما به متخصص مراجعه كند و هم پزشكان متخصص ترغیب به شركت در طرح شوند.
3) اكنون در یكی از شهرهای زیر 20 هزار نفر جمعیت اطراف اصفهان كه این طرح در حال اجراست، مبلغ ویزیت پزشك خانواده در ساعات كاری وی، 2 هزار تومان و مبلغ ویزیت پزشكان غیرخانواده در ساعات دیگر، 7 هزار تومان (با دفترچه بیمه) است كه این رقم نیز تفاوت چندانی ندارد و بسیاری از بیماران كه از تجویز پزشك خانواده خود راضی نیستند، به راحتی بعد از ساعت كاری طرح، به پزشك شیفت مراجعه میكنند و با اینكه بیماری آنها اورژانسی نیست، توسط پزشك شیفت ویزیت میشوند و لذا نادیده گرفته میشوند و گاهی این كار عادت میشود.
در ضمن یكی از اهداف طرح پزشك خانواده، ثبت بیماری در پرونده پزشك خانواده و جلوگیری از مراجعات غیرضروری است. حال اگر بیمار غیراورژانس در ساعات خارج از ساعت كاری طرح پزشك خانواده مراجعه كند و ادعا كند از صبح تاكنون فرصت مراجعه به پزشك پیدا نكرده است، آیا باید ویزیت شود یا خیر؟ اگر ویزیت نشود و راهنمایی شود تا به پزشك خانواده خودش در ساعات اداری مراجعه كند، باعث بحث و جدل و اعتراض و برخورد بین پزشك و بیمار خواهد شد. اگر ویزیت شود، هدف طرح پزشك خانواده، محقق نشده و بیمار غیراورژانسی بدون اطلاع پزشك خانواده و بدون ثبت در پروندهاش، با پرداخت مبلغی اندكی بیشتر، ویزیت شده و این میتواند تبدیل به یك عادت شود.
4) بسیاری از همكاران، به صورت شیفت صبح یا عصر یا شب هماكنون در درمانگاههای خصوصی مشغول به كار هستند. با اجرای طرح، با مستقر كردن چند پزشك صبح در درمانگاه وتشكیل پرونده برای مراجعین در ساعات كاری طرح، پزشكان شیفت عصر یا شب متضرر خواهند شد، چون 99 درصد مراجعان كه سرپایی و غیراورژانسی هستند، در ساعات كاری پزشك خانواده مراجعه میكنند و پزشكان شیفت عصر یا شب كه اكثرا هم به صورت Per Case كار میكنند، بدون بیمار خواهند شد و تاكنون نیز درآمد اصلی ایشان از همین درمانگاهها بوده است و گاهی مانند خودم استخدام هیچ اداره و سازمانی نیستند.
5) برای پزشكانی كه در سطح شهر مطب شخصی دارند و گاهی مطب آنها در فاصله نه چندان زیادی با بیمارستانها و درمانگاهها است، جذب بیمار و تشكیل پرونده غیرممكن خواهد بود، چون اكثر مردم با توجه به اعتبار بیشتر درمانگاه و بیمارستان، برای تشكیل پرونده به آنجا مراجعه میكنند و مطب این پزشكان كه در روز، حدود 10 نفر بیمار عبوری و گذری دارد، مورد غفلت قرار خواهد گرفت و همان 10 بیمار هم دیگر به وی مراجعه نخواهند كرد و طبق دستورالعمل، خودبهخود پزشكی كه نتواند تعداد پرونده لازم كه حدود 2 هزار بیمار است، جذب كند، توسط بیمهها فسخ قرارداد خواهد شد و به خاك سیاه خواهد نشست، در حالی كه پزشك در این بین، سستی و قصوری انجام نداده است.
6) برای انجام طرح، نیاز به مطبی است كه غیر از سالن انتظار، حداقل 2 اتاق دیگر داشته باشد، یكی برای كارهای اداری مانند تشكیل پرونده یا ویزیت معمولی و دیگری برای ویزیت زنان و مامایی یا احیانا تزریق ( انجام امور مامایی یا پرستاری) برای فراهم كردن چنین مكانی جابهجا كردن محل مطب برای خیلی از پزشكانی كه فقط یك اتاق دارند، ضروری است و بار مالی و روانی سنگینی را تحمیل میكند.
7) استخدام ماما یا پرستار بر عهده پزشك گذاشته شده و باید این پرسنل بیمه شوند. انتخاب این افراد برای پزشك كه كسی یا جایی را برای انتخاب ایشان نمیشناسد، چگونه مقدر است؟
8) پزشك در این طرح، ملزم به بیمه كردن پرسنل است و هزینه بیمه ایشان را شخصا باید پرداخت كند. در عین حال هزینه كرایه مطب با خصوصیاتی كه در بند 8 ذكر شد، خرید سیستم نرمافزاری و سختافزاری، اینترنت، مالیات، هزینه حمل و دفن پسماند پزشكی به شهرداری، هزینه آب، برق، گاز، تلفن، بیمه، استهلاك مطب، وسایل مصرفی و غیره، آیا محاسبه شده است؟ چرا هیچ كمكی از طرف دولت به پزشك نمیشود؟ دولت كه در واقع تنها راه استمرار حیات پزشك را به شركت در طرح پزشك خانواده منتهی كرده است و در غیر این صورت با فسخ قرارداد بیمهها مواجه میشود و هم با كاهش مراجعات، چرا حداقل بیمه كردن خود پزشك را تقبل نمیكند. چرا در تهیه ملزومات فوق، كمكی نمیكند؟ وام بلاعوض نمیدهد؟ وام قرضالحسنه نمیدهد؟ دغدغه همیشگی پزشكان در خصوص بازنشستگی، از كارافتادگی و مستمری كجا لحاظ شده است؟
9) استفاده از پزشكان استخدامی دولت برای اجرای طرح، موجب كاهش نیاز به همه پزشكان جویای كار خواهد شد. اگر هم از همه پزشكان استفاده شود، در نهایت موجب كاهش سهمیه پروندههای تحت تكفل مابقی پزشكان خواهد شد. در حالی كه پزشكان استخدامی، از نظر حقوق ثابت و بازنشستگی دغدغهای ندارند.
چه فكری برای مراجعات غیرضروری و بیمورد مراجعان به پزشكان خانواده شده است؟ همانگونه كه در بیمارستانها و درمانگاههای ارگانهایی مانند، تامین اجتماعی یا شركت نفت كه به پرسنل خود، رایگان خدمات ارائه میكنند، اكنون با ازدحام شدید كه گاهی بیمورد هستند، مواجه هستیم و موجب معطلی زیاد بیماران و خستگی پزشكان و كاهش زمان موثر ویزیت و افت كیفیت شده است.
10) هنوز تعریف شفافی برای اورژانسی بودن بیمار، برای عموم مردم روشن نشده است و واضح است كه اكثر بیماران با آستانه تحمل پایین، یك سرماخوردگی را نیز اورژانسی تلقی میكنند و ما شاهد هستیم به خصوص در ساعات شلوغی درمانگاه، با ادعای اورژانسی بودن حال خود، تقاضای ویزیت خارج از نوبت را دارند و برخوردی پرخاشگرایانه با پرسنل پذیرش و پرستار دارند.
11) با توجه به لزوم مشاركت سازمانهای بیمهگر در تداوم اجرای طرح و تامین اعتبار، چگونه با توجه به سابقه بیمهها در پرداخت دیرهنگام سهم پزشكان، میتوان به آنها اعتماد كرد؟
12) محدودیت پزشكان عمومی در تجویز بعضی اقلام دارویی یا تصویربرداری یا آزمایش، با محوریت پزشك خانواده و اولین خط درمانی، بودن ایشان منافات دارد.
13) چه تمهیداتی اندیشه شده است تا از تقابل و مجادله بین بیمار و پزشك در خصوص لزوم یا عدم لزوم ارجاع به متخصص یا نوشتن داروهای تزریقی یا فرمایشی، پیشگیری به عمل آید؟ (اكنون در روستاها و شهرهای زیر 20 هزار نفر شاهد این بحث و جدلها هستیم).
14) با توجه به تاكید مقام معظم رهبری در اجرای اصل 44، بیشتر امور در حال واگذاری به بخش خصوصی هستند، ولی اجرای طرح پزشك خانواده برعكس است!
15) آیا مواردی كه منجر به نارضایتی روستاییان گرامی از طرح بیمه روستایی بوده، مرتفع شده است؟
16) با توجه به اینكه اجرای طرح، فقط هزینه دارد، چه تضمینی برای تامین بودجه طرح و تامین حقوق پزشكان و در نتیجه استمرار اشتغال پرسنل ایشان، وجود خواهد داشت؟ (با توجه به وضعیت اقتصادی كشور)
17) سازمانهایی مانند شركت نفت و مشابه آن كه درمانگاه و بیمارستان و پزشك معتمد خود را دارند، در این طرح چگونه مشاركت میكنند؟ این سازمانها، برای پرسنل، دفترچه بیمه مخصوص خود را صادر و پرسنل خود را موظف به مراجعه به پزشكان خود كردهاند و در صورت مراجعه به غیر از پزشكان خود، هزینههای آنها را پرداخت نمیكنند، لذا تكلیف این بیماران چه خواهد شد؟ اطلاعات و پروندههای پرسنل آنها فقط در اختیار ارگان مربوطه است.
18) پرسنل بانكها و سازمانهای آب، برق، فولاد مباركه و غیره باید چه كار كنند؟ ارگان مربوط آنها با پزشكان خاصی قرارداد دارد و اگر به طرح پزشك خانواده ملحق شوند، سازمانهای مربوط باید با همه پزشكان خانواده قرارداد ببندند. آیا این كار را خواهد كرد؟
19) انتخاب پزشك خانواده نزدیك محل سكونت یا كار بیمار، آیا به قوت خود باقی است؟ اگر بیمار، بخواهد پزشكی را انتخاب كند كه از اقوام یا آشنایان میباشد، ولی مطب نامبرده در نقطه دیگری از شهر است، باید چه كار كند؟ مجبور كردن بیمار با اصل آزادی حق شهروندی منافات دارد (همانگونه كه با مجبور كردن تلویحی پزشك برای شركت در پزشك خانواده منافات دارد).
20) در دستورالعمل ذكر شده پزشك متخصص در صورت ارجاع بیمار به فوقتخصص باید پزشك عمومی را در جریان بگذارد و نیز از درمان و نتیجه ارجاع، وی را مطلع كند. آیا انصافا این كار شدنی است؟
21) موضوع بسیار مهم بهداشت روان و بهداشت دهان و دندان در طرح پزشك خانواده، گویا، دیده نشده است. جایگاه دندانپزشكان محترم و نیز داروسازان به عنوان اقشار جامعه پزشكی در این طرح، چگونه لحاظ شده است؟ معاینات پایهای دهان و دندان و روان چگونه و كجا انجام خواهد گرفت؟
22) مشكلاتی كه ذكر شد، مشكلاتی است كه قبل از اجرای طرح پزشك خانواده، به راحتی قابل پیشبینی است و مسلما مواردی در حین اجرای طرح، به مرور مشخص خواهد شد كه شاید اكنون قابل پیشبینی نیست. لذا اجرای طرح بدون رفع مشكلات قابل پیشبینی به امید اینكه در آینده موقع اجرای آن، رفع خواهیم كرد، كاری بسیار غیرعاقلانه و غیرمنطقی است. به خصوص در رابطه با مواردی كه به ارتزاق پزشك، درآمد، هزینه نامبرده و مهمتر از آن استمرار این درآمد، مربوط میشود، باید سنجیده عمل كرد، چون بسیاری از پزشكان برای شركت در طرح پزشك خانواده، مجبور هستند شرایط كاری فعلی خود را تغییر دهند و اگر از نظر درآمد یا ادامه آن، با مشكل مواجه شوند، دیگر نه امكان بازگشت به شرایط قبلی خود را دارند و نه راه دیگری برای امرار معاش بلد هستند. ما پزشكان عمومی خواستار اجرای صحیح و سنجیده طرح پزشك خانواده با فراهم كردن زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی، نرمافزاری، سختافزاری و رفع ایرادات قابل پیشبینی قبل از اجرای سراسری آن هستیم.
نظر شما