یک پرستار با ارسال یادداشتی به سلامت نیوز در خصوص استانداردهای خدمات پرستاری با بیان اینکه در حوزه پرستاری استانداردهای به حداقلها اشاره دارد خاطر نشان کرد :طبق کتاب مرجع استانداردهای خدمات پرستاری وضعیت مطلوب در بخشهای عمومی یک پرستار به چهار بیمار است و افزایش تعداد بیماران به شش 14% و افزایش به هشت نفر 31% مرگ و میر بیماران را افزایش می دهد.

نیروی پرستاری یک پنجمِ پایین ترین حد استاندارد است

سلامت نیوز:یک پرستار با ارسال یادداشتی به سلامت نیوز در خصوص استانداردهای خدمات پرستاری با بیان اینکه در حوزه پرستاری استانداردهای به حداقلها اشاره دارد خاطر نشان کرد :طبق کتاب مرجع استانداردهای خدمات پرستاری وضعیت مطلوب در بخشهای عمومی یک پرستار به چهار بیمار است و افزایش تعداد بیماران به شش 14% و افزایش به هشت نفر 31% مرگ و میر بیماران را افزایش می دهد.

به گزارش سلامت نیوز متن کامل یادداشت محمود عمیدی در زیر می آید :

امروزه در دنیا در تمام زمینه ها استاندارد معیار کیفیت کالاها و خدمات مختلف است و حتی ارزش پولی یک کالا را استانداردها تعیین می کنند.

در حوزه ی خدمات پرستاری نیز چنین استانداردهایی وجود دارد و این استاندارها اغلب به حداقل ها اشاره دارد و شرایط بهتر از آن را ایده آل می داند.طبق کتاب مرجع استانداردهای خدمات پرستاری وضعیت مطلوب در بخشهای عمومی یک پرستار به چهار بیمار است و افزایش تعداد بیماران به شش 14% و افزایش به هشت نفر 31% مرگ و میر بیماران را افزایش می دهد.

البته این ارقام در صورتی است که پرستاران با یک شیفت کاری  خدمت کنند و در یک بیمارستان، حالا کاملا قابل حس است که دادن بیش از ده بیمار به یک پرستار بسیار خسته چقدر مرگ و میر را افزایش می دهد.

البته این فقط درباره ی مرگ و میر بوده و افزایش تعداد پرستار به بیمار یا همان تعداد تخت باعث کاهش عفونتهای بیمارستانی مانند عفونتهای تنفسی و ادراری و حتی شوک می شود.

همچنین تعدا کم پرستاران به بیماران باعث کاهش امنیت خود پرستاران شده و ایشان را نه تنها در معرض عوارض روحی روانی بیشتری قرار داده،بلکه از نظر بروز عوارض جسمی نیز در شرایط بسیار بدتری قرار می دهد و ریسک آسیب های بیمارستانی مانند آسیب با سرسوزن را افزایش می دهد.

آمار ارایه شده در کتاب مرجع خدمات پرستاری مربوط به حدود هشت سال پیش و سال 85 است که قطعا سطح مراقبتها نسبت به آن سالها بسیار بیشتر شده و بیماریهای نوظهور فراوانی همه گیری داشته است.

اما برای روشنتر شدن وضعیت وخیم پرستاری در ایران به استانداردهای ذکر شده در این کتاب اشاره ای می کنم که در صفحات هشتادو دو تا هشتاد و هشت ذکر شده است:

جدول استاندارد در سال 2001 در استرالیا:

      بخش                        رده ی بیمارستان            شیفت صبح                              شیفت عصر و شب

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بخش داخلی - جراحی            درجه ی  1             1 به 4 +مسئول شیفت                   1 به 4 +مسئول شیفت

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بخش داخلی و جراحی           درجه ی 3               1به 5 +مسئول شیفت                    1 به 6 +مسئول شیفت

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

در کالیفرنیا در سال 2004 این نسبتها اعلام شده است:

        بخش                                  نسبت پرستار به بیمار

      سی سی یو                                   1 به 2

      آی سی یو                                      1 به 2

      سوختگی                                        1 به 2

      داخلی و جراحی                                1 به 6

     انکو لوژی                                          1 به 5

البته در این آمار مسئولین واحدها و مسئولین شیفتها  محاسبه نشده و به افراد بالا باید اضافه شوند و این در بدترین شرایط تعریف شده است. یعنی این آمار فقط به پرستاران بالین تعلق دارد و کسانی که مستقیم به بیماران خدمات می دهند و پرسنل ستاد مانند مسئول بخش یا شیفت ، سوپروایزر و ... محاسبه نمی شود.

موضوع مهمی که درباره ی آمارهای اعلام شده در ایران حایز اهمیت است این است که در آمار مراکز ما تعداد پرسنل پرستاری اتاق عمل، دفتر پرستاری مسئولان شیفتها، مسئولان بخشها، پرستاران کنترل عفونت و پرستارانی که در واحدهای غیر بالین مانند کنترل عفونت و اعتبار بخشی و  آموزش و... مشغول به کارندجزو آمار پرستاران می آید در حالیکه این افراد باید از تعداد کل پرستاران یک بیمارستان کسر گردند، چرا که مستقیما خدماتی به بیماران نمی دهند.

جالب است که در سال هشتاد و پنج آمار کلی هشت بیمارستان توسط نظام پرستاری جمع آوری شده است که در کتاب موجود است، اما کل تعداد تخت این هشت بیمارستان 2183 تخت فعال و کل تعداد پرستاران  و بهیاران این مراکز 1051 نفر سر شماری شده است.

با تقسیم 1051 پرستار بر 2183 تخت  به عدد 48/ (چهل و هشت صدم)پرستار برای هر تخت می رسیم و این در حالی است که کل پرستاران بیمارستان ها در این آمار لحاظ شده است. و حتی ممکن است در زمانهای مختلف از این تعداد پرستار چند نفری در مرخصی زایمان یا استعلاجی و  مرخصی ... باشند.

به این اوضاع همانطور که واضح بود و هست باید شرایط کاری پرستاران را نیز اضافه کنیم. یعنی پرستاری با خستگی کار و فرسودگی زیاد پا به بخش می گذارد. از بیمارستانی دیگر کوله بار خستگی اش را می آورد و پهن می کند.

ضمن اینکه در ایران شرح وظایف پرستاران هم متفاوت است و کارهای اضافی بسیاری باید انجام دهند یعنی با این حساب می توان گفت که اثر بخشی پرستاران در بخشها نصف می ضود و قطعا ریسک قرار گرفتن بیماران در خطر مرگ و ..... چند صد درصد افزایش می یابد.

پرستاران فرصت نمی کنند تا مطالعه کنند و برای بیمارانشان فرآیند بنویسند تا بعد از ترخیص از بیمارستانها مورد بررسی و رسیدگی باشند.

البته نکته ی مهمتر از تمام اینها نحوه ی محاسبه ی استانداردها و دادن رتبه یا درجه به بیمارستانهاست یعنی بیمارستانی در جه ی یک است که کل استانداردها در آنها رعایت شده باشد اما متاسفانه اساسی ترین اصل در تعریف درجه ی بیمارستانها نیروی انسانی و ماندگاری پزشکان در مراکز است که هیچ کدام ازاینها در عالم واقعی در پایین ترین حدود استانداردها هم نیست و خود پرستاران که بیشترین ساعات را با بیماران می گذرانند در حد چند برابر استاندارد (حداقل دوبرابر ) کار می کنند و تعدادشان بسیار کمتر از استاندارد است.

طبق محاسبات اعلام شده ی در متن بالا مشاهده می شود که نیروی پرستاری در حد یک پنجم پایینترین حد استاندارد است و متاسفانه پولی که از مردم دریافت می شود در حد بیمارستانهای درجه ی یک است و اگر به گواهی های داده شده به بیمارستانها رجوع کنیم می بینیم که در ایران بیمارستان درجه ی دو و سه کمتر داریم و اغلب درجه ی  یک اعلام می شوند ، حتی معروفترین و بهترین بیمارستانهای خصوصی هم از این استانداردها رو سفید بیرون نمی آیند، مراکز دولتی و دانشگاهی که جای خود دارد.

حرف بسیار است اما در خانه اگر کس است یک حرف بس است....

خانه از پای بست ویران است             خواجه در بند نقش ایوان است.....




برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • الف ۱۴:۱۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
    11 0
    من در بخش آی سی یو دولتی و درجه یک کار میکنم و اغلب به جای اینکه طبق استانداردی که وزارت بهداشت برای بخش ما منتشر کرده یک بیمار داشته باشم مجبورم 4 تا 5 بیمار بدحال را پرستاری کنم. متاسفانه آمار عفونت بیمارستانی در چنین بخش حساسی بسیار بالاست.
  • پرستار ۱۸:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
    2 0
    متاسفانه این خانه از پای بست ویران است با این مشکلات اگه بخواهید حقوق پرستارهای ایران را با دیگر کشورها مقایسه کنید دیگه حرفی برای گفتن میمونه یه موقعه هست این چیزها را میشه تحمل کرد و گذاشت رو وضیعت اقتصادی کشور ولی زمانی که میبینی گروه کمی در گروه وزارت بهداشت دارن سود کلانی از سکوتت میبرن دیگه نمیتونی تحمل کنی متاسفانه ولی کو گوش شنوا
  • امیرحسین ۲۳:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
    3 0
    باعث تاسفه که دیگه انصاف وجود نداره، بعضی ازین مسئولین بی وجدان نه تنها به سختی کار پرسنل درمان خصوصا پرستارا اهمیت نمیدن دیگه الان جون مردم هم واسشون بازیچه ای بیش نیست، چون خدمات غیر استاندارد نیروی انسانی کم موجب ضعف مراقبت و افزایش مرگ ومیر خواهد شد. کجاس وزیر محترم لا اقل اگه بودجه و نیرو ندارین حقایق رو وارونه جلوه ندید. متاسفم برای خودم که عضو کوچکی ازین سیستم بهداشت و درمان معیوب هستم