سلامت نیوز: انجمن جامعهشناسی ایران روز یکشنبه ١٧اسفندماه، نخستین میزگرد تخصصی جامعهشناسی را با موضوع ریزگرد برگزار کرد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق ،در ابتدای این نشست محمدامین قانعیراد (جامعهشناس، رییس انجمن جامعهشناسی ایران و عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)، رشته «جامعهشناسی محیطزیست» را براساس اهمیت ورود مطالعات اجتماعی در موضوعات زیستمحیطی تاسیسشده دانست و گفت: «مسایل فرهنگی، اجتماعی و بخشهایی از برنامهریزی شهری، ازجمله موضوعاتی است که ضرورت ورود رویکرد جامعهشناسانه به بحثهای محیطزیست را نشان میدهند. اطلاعرسانی و نیز تغییر در نگرشها و رفتارها که به مساله تغییرات اجتماعی مربوط میشود و ازجمله دغدغهها و ضرورتهای انطباق با مساله تغییر اقلیم و پیامدهای ناشی از آن است، اهمیت ورود جامعهشناسی، انسانشناسی و مطالعاتفرهنگی و دیگر زیرشاخههای علوم اجتماعی را نشان میدهد.»قانعیراد ضمن اینکه محیطزیست را موضوعی بینرشتهای برشمرد، معتقد بود ابعاد گوناگون آن در حوزههای مختلف علمی در چهارمفهوم خاستگاه، پیامدها، راهکارهای مهار و انطباق، که موضوع اصلی میزگرد است، قابلبررسی است. او معتقد بود جامعهشناسی محیطزیست بهمعنای خاص و جامعهشناسی و انسانشناسی به مفهوم عام میتوانند و باید ورود پیدا کنند. علاوهبراین، این رشته و این همپیوندی در ایران کمتر موردتوجه قرار گرفته است. امیدواریم با برگزاری این سلسلهنشستها، بتوانیم این پیوند بینرشتهای را در حوزه محیطزیست تقویت کنیم. سپس بهروز دهزاد (اکولوژیست و استاد بازنشسته دانشگاه شهیدبهشتی) بخش بزرگی از مطالعات و کارهای مربوطبه محیطزیست را وابستهبه مسایل جامعهشناختی دانست و ریشه بزرگترین تحولات اجتماعیای که در سطح کرهزمین اتفاق افتاده را در مسایل محیطزیستی دانست. دهزاد معتقد بود: «شیوه تفکر اکولوژیسم ما را با معیارهایی که در محیطزیست وجود دارد، آشنا میکند و ما باید آنها را بهخوبی بشناسیم و به آن پایبند باشیم. چون در محیطزیست همهچیز بههم وابسته است. طبق اصلی که در اکولوژی داریم و اصل بزرگنمایی است، وقتی ما به بخشی از محیطزیست تلنگر میزنیم، این تلنگر در جای دیگری خودش را نشان میدهد. پدیده ریزگردها نیز بههمینشکل است، از آنجایی که اثراتش بسیار مخرب شده است، توجه ما را به خود جلبکرده است. سالها پیش هم خوزستان شاهد این ریزگردها بوده است، ولی چه شده است که همان پدیده درحالحاضر اثرات مخربتری را بهدنبال دارد؟ درواقع در ماهیت پدیده هیچ تغییری ایجاد نشده، اتفاقی که افتاده روی زمین و در محیطزیست بهوقوع پیوسته است؛ تغییراتی که در محیطزیست رخ داده موجب شده است که اثرات ریزگردها مخرب باشد.»پس از صحبتهای بهروز دهزاد، محمد درویش (مدیرکل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان محیطزیست کشور) ادامه داد: «فکر میکنم یکی از لکنتهای جدیای که ما داریم، این است که تفکر غالب در دانشگاههای ما، تفکر فنی بوده است.
ما الان در یک شرایط بسیار بحرانی در تاریخ حیات طبیعی کشورمان بهسر میبریم؛ شرایطی که قابلمقایسه با هیچیک از دورانهای خشکسالی عجیبوغریبی که در تاریخ ثبت شده است، نیست. بهخاطر اینکه اصولا ما در چیدمان توسعه، ملاحظات زیستمحیطی را ندیدیم و محلی از اعراب نداشته است.» واقعیت این است، چیزی که میتواند توان اکولوژیکی را برگرداند، سرمایه اجتماعی است. اگر مردم ندانند و متوجه نشوند که بخشی از سرمایه خودشان را برای حفظ اکولوژیک این سرزمین صرف میکنند، حاکمیت با همه قدرتش هرگز نمیتواند این رویه را اصلاح کند. اتفاقی که الان در خوزستان افتاده، از سال٨٠ تمام المانهای آن مشخص بوده است. این اتفاق نمیتواند ناشی از یک پدیده صرفا طبیعی باشد زیرا بیش از ٩٥درصد دلایل تخریب سرزمین، ریشه در عوامل انسانی دارد. اما بیش از ٩٩درصد کسانی که میخواهند این مشکل را حل کنند، فقط متخصصهای صرف در علوم مختلف هستند و کاملا ردپای روانشناسان، جامعهشناسان و متخصصان علوم اجتماعی خالی است تا برای مردم شرح دهیم که به چهعلت به چنین دردی دچار شدهایم و چگونه باید این مشکل را برطرف کنیم.
گیتی خزاعی (دانشجوی دکترای تغییرات اجتماعی) نیز تصریح کرد: «اگر بحث جامعهشناسی را بخواهیم در مورد پدیدهای مانند ریزگردها مورد بررسی قرار دهیم، جامعهشناسی در سه حوزه میتواند نقشآفرینی کند. یکی بحث تبیین رابطههایی است که بین حوزه علوم اجتماعی و مفاهیم اقلیمی فراهم میشود. دیگری همگانیسازی مفاهیمی است که در این حوزه تولید میشود و سوم که قسمت مهم ماجراست، تمرکز بر جوامع محلی است.» خزاعی به خاستگاه ریزگردها اشاره کرد و گفت: «اگر بخواهیم خاستگاه ریزگردها را مورد بررسی قرار دهیم، نقشی که جامعهشناسی در این حوزه دارد، خشکی تالابها، خشکی زمین و نابودی آبهای زیرزمینی و... است که نشاندهنده توسعه ناپایدار است و بیتوجهی به مدیریت صحیح سرزمین همچنین شرایطی را برای ما ایجاد کرده این مبحث ما را به اخلاق محیطزیستی رجوع میدهد که نقش حوزه علوماجتماعی و جامعهشناسی را به ما نشان میدهد. جامعهشناسی باید بتواند بین توسعه ناپایدار و نابودی سرزمین رابطهای را به وجود بیاورد و آن را حل کند.»
مبحث بعدی که خزاعی به آن اشاره کرده، در مورد پیامدهاست. از آنجایی که مهاجرت یکی از پیامدهای این اتفاق است ولی نمیتوان گفت خوزستان بهخاطر شرایط بدی که دارد و قابلسکونت نیست، ساکنان باید مهاجرت کنند. درواقع آدمها مجبورند در این شهر بمانند که نوعی تبعید اجباری است و پیامدهای این موضوع است که باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی نمیتوانیم از مهاجرت بهعنوان یکی از پیامدهای این پدیده نام ببریم. از طرفی ماندن در محل نیز بحث نارضایتی مدنی را بهدنبال خواهد داشت و موجب افزایش اختلافات قومی خواهد شد. وجود چنین شرایطی ما را مجبور به انطباق میکند و باید یاد بگیریم در شرایطی که برای ما اتفاق میفتد، چهکار کنیم.
نظر شما