سلامت نیوز:هنوز هم خیلی از ما قانع نمیشویم، زیربار نمیرویم، مگر ممکن است کودک دیگری را پدری یا مادری کنیم، اصلا لذت مادر شدن به طی دوران بارداری است، زیبایی پدر بودن به این است که مطمئن باشی این کودک از خون توست.
به گزارش سلامت نیوز،روزنامه شهروند نوشت: میگویند: «عذاب وجدان دارد اگر روزی از سر بیحوصلگی نهیبی به فرزند خواندهمان بزنیم. همه مدعی میشوند كه یتیمآزاری كردهایم.»
میگویند: «اگر بعد از چند سال که موهایمان را سپید کرده و دلهایمان را وابسته، گذاشت و رفت چه؟»، یا «اگر قوم و خویشاش سر رسیدند و هواییاش کردند چه؟» یا «همهچیز بهکنار؛ اگر کسی پیدا شد و از دهانش در رفت و گفت من پدر یا مادر واقعیاش نیستم چه؟» و...
دغدغه پدرخوانده و مادرخوانده بودن کم نیست، همانطور که کودکی را به فرزندی قبول کردن کار سادهای نیست.
بنابر تعریف، فرزندخواندگی عبارت است از اعطای سرپرستی کودکان بدون سرپرست شناختهشده تحتسرپرستی سازمانبهزیستی به خانوادههای متقاضی که واجد شرایط قانونجاری حمایت از کودکان بیسرپرست باشند.
کودکانی به فرزندی سپرده خواهند شد که والدین یا جد پدری آنها شناختهشده نباشند. از طرف دیگر، این کودکان باید تحتسرپرستی سازمان بهزیستی بوده، بهعبارتی قبل از سپردن کودکان به فرزندی، این کودکان باید از طریق مراجع قضایی دراختیار سازمان بهزیستی قرار گیرند و مهمتر اینکه باید بهخانوادههایی سپرده شوند که قانون تعیین کرده است.
از سویی دیگر و براساس آمار انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری حدود ۱۲ تا ۱۵درصد زوجهای ایرانی نابارور هستند. ٨درصد از این زوجها بهدلایلی که برای خود و خانوادهشان حایزاهمیت است، تقاضای فرزندخواندگی از مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست میکنند. اما سوال این است که از این تعداد چقدر تحمل راه دشوار دریافت مجوز قبول حضانت فرزندخوانده را دارند و از میانهراه پشیمان نمیشوند؟ بسیاری با طیکردن مراحل قانونی و اداری این کودکان را به سرپرستی میگیرند. اما در شرایطی كه خانوادههای بدون فرزندی هستند كه متقاضی فرزندخواندگی میشوند؛ قانون تا كجا پشتیبان آنها خواهد بود؟
تیرماه امسال مدیرکل دفتر کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی اعلام کرده بود، در ازای هر یککودک بیسرپرست، ٧ خانواده متقاضی وجود دارند و این سخن سوالی را بهذهن متبادر میکرد که چگونه است هیچکدام از این خانوادهها نمیتوانند یکی از این کودکان را به فرزندخواندگی قبول کنند.
در قانون فرزندخواندگی موجود، بر پذیرش کودکان بیسرپرست تأکید شده، حال آنکه بنابر آمار موجود، بیش از ٢٣هزار کودک بیسرپرست و بدسرپرست تحتپوشش حمایتهای سازمان بهزیستی هستند كه از میان بیشترین سهم به كودكان بدسرپرست تعلق میگیرد كه براساس قانون، خانوادهای نمیتواند آنها را به فرزندی قبول كند. طبق قانون، هرگاه کودکی مورد آزار قرار گرفت، بنا به تشخیص دادگاه، به بهزیستی سپرده میشود تا از لطمات بیشتر به روح و روان او، جلوگیری شود. قانون درباره واگذاری سرپرستی این کودکان که دارای ولیقانونی، هستند، صراحتا نهی کرده و اجازه نمیدهد به جز ولیقهری، شخص دیگری از کودک، سرپرستی کند. همین عامل باعث شده تا بسیاری از کودکان دارای پدر و مادر، ولو بدسرپرست از یافتن خانواده مطمئن دیگری، محروم شوند. این درحالی است كه کودکآزاری ظرف ۱۰سال گذشته افزایش پیدا کرده و خانوادهها بهدلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی، بیکاری و اخراج از کار و بیپولی حالت تعادل روحی و روانی خود را از دست داده و دست به کودکآزاری میزنند. بنابراین نگهداری از اطفال بدسرپرست مورد بیتوجهی قانون فعلی قرار گرفته است.
اما اخیرا منتظر شبّر، مدیرکل دفتر مراکز شبهخانواده بهزیستی در همین رابطه اظهار داشته است كه فرزندخواندگی پس از تصویب قانون جدید تسهیل شد اما به چند دلیل تحقق آن به تعویق افتاد. یکی از دلایل این است که ٨٠درصد فرزندان شیرخوارگاه دارای والد بدسرپرست هستند و براساس حکم دادگاه بهصورت موقتی در بهزیستی نگهداری میشوند. لذا بعد از احراز شرایط والدین دوباره به خانواده خود بازمیگردند و شاید به همین دلیل است كه درحالحاضر در تهران به ازای هر فرزند شیرخوارگاه ٧ خانواده متقاضی فرزند خواندگی هستند و واگذاری این كودكان با شتاب لازم صورت نمیگیرد.
مدیرکل دفتر مراکز شبهخانواده بهزیستی افزود: در این حالت دو مشکل داریم؛ یکی اینکه خانوادههای متقاضی خود تمایل به فرزندخواندگی چنین کودکانی ندارند و از سوی دیگر، دادگاه مجوز فرزندخواندگی برای این کودکان را نمیدهد چراکه بهطور مثال، کودکی که والدینش در زندان بهسر میبرند، بعد از آزادی والدین دوباره به خانواده بازمیگردد ضمن آنكه بیشتر متقاضیان فرزندخواندگی بهدنبال کودکان شیرخوار هستند و همین موضوع باعث شده سن کودکان ما در شیرخوارگاه بالا برود و آنها در شیرخوارگاه رسوب کنند. لذا از خانوادهها میخواهیم که برای کودکان ٢ تا ٣سال به بالا تقاضا داشته باشند چراکه با برقراری یکسری شرایط این کودکان نیز آمادگی پذیرش شرایط جدید را پیدا میکنند.
اما تکلیف کودکان بیسرپرست و بدسرپرستی که شرایط فرزندخواندگی ندارند چه میشود؟ کودکان بیسرپرست و بدسرپرست که واجد شرایط فرزندخواندگی نیستند برای نگهداری به بستگان نزدیک و افراد متقاضی واجد شرایط واگذار میشوند.
كودكانی كه به علل مختلف بیسرپرستبودن یا طلاق، زندانیبودن والدین، اعتیاد، فوت و... از سوی مراجع قضایی برای نگهداری به بهزیستی ارجاع میشوند یا بهصورت فرزند خوانده به خانوادههای متقاضی واگذار شده یا به بستگان درجهیك و افراد متقاضی واجد شرایط تحویل میشوند. همچنین كودكانی که بهبستگان درجهیك واگذار میشوند از طریق بهزیستی و امداد ماهیانه مبلغ یك میلیون و ٧٥٠هزار ریال دریافت میكنند.
نگرانشدن مسئولان نسبت به آمار بالای ٢٣هزار كودك بیسرپرست و بدسرپرست كه تحتحمایت سازمان بهزیستی قرار دارند، لازم و ضروری است. ٢٣هزار كودكی كه میتوانند به زندگی عادی در جامعه و تحتحمایت یك خانواده واقعی برگردند یا در انزوا و پشت دیوارهای شیرخوارگاه بمانند و درنهایت طرد اجتماعی و بهتبع آن انواع آسیبهای اجتماعی را متحمل شوند. توجه به كودكان بیسرپرستی كه در سنین شیرخوارگی قرار ندارند از سوی خانوادههای متقاضی، تسهیل فرآیند فرزندخواندگی و لزوم قانونگذاری صحیح در رابطه با كودكان بدسرپرستی كه در بلاتكلیفی بهسر میبرند، ازجمله مواردی است كه در رابطه با این كودكان باید مورد توجه قرار بگیرد.
نظر شما