این روزها تکاپو و جنب و جوش مردم برای خریدهای شب عید فراوان است هرچند که برخی از خانواده ها قبل از اسفند ماه البسه فرزندان خود را کم کم تهیه کرده اند تا از فشارهای مخارج سنگین شب عید کمی در امان بمانند.

سلامت نیوز:این روزها تکاپو و جنب و جوش مردم برای خریدهای شب عید فراوان است هرچند که برخی از خانواده ها قبل از اسفند ماه البسه فرزندان خود را کم کم تهیه کرده اند تا از فشارهای مخارج سنگین شب عید کمی در امان بمانند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از قدس آنلاین،بساط دستفروشها  طرفداران خود را دارد به نحوی که در سراسر خیابانهای اصلی به خصوص مراکز خرید جایی برای راه رفتن وجود ندارد از لگن های بزرگ ماهی های قرمز و سیاه تا لاک پشت های کوچک و بزرگ که معلوم نیست چه ارتباطی با سفره هفت سین و نوروز ایرانی دارند نظر هر رهگذری را به خود جلب می کند .شغل های آخر سالی معمولا کوتاه مدت است اما در وانفسای بیکاری که هزاران دکتر تحصیل کرده گوشه خانه منتظر کار و کسب درآمد هستند به نظر می رسد دستفروشی شب عید هم درآمد دارد هم مشتری های خاص خود را.

  دستفروشهایی که خانوادگی کار می کنند

برخی دستفروشها در کنار اعضای خانواده اشان کار می کنند چند بساط مختلف به فرا خور نیازهای مختلف مردم کنار هم گذاشته اند (م ه)  در میدان ولی عصر تهران در کنار همسرش از ساعت پنج تا یازده شب دست فروشی می کند. همسرش لباس راحتی مردانه می فروشد و خودش شال و روسری زنانه .دور بساط این زن و شوهر همیشه شلوغ است این زن جوان از گرانی البسه می گوید و سود کمی که به جیب دستفروشها می رود یکی از مشتریان این دستفروش می گوید:به چند بوتیک برای خرید شال و روسری مراجعه کردم روسری های با طرح طلا کوب از 60هزار تومان به بالا به فروش می رسد و شالهایی که می گویند ترک است و برای آن که مشتری را وسوسه کنند جنس ترک می خرد  ژورنال به او  ارائه می دهند قیمتی از40 تومان ه بالاست! مگر با ششصد هزار تومان عیدی شب عید آیا می توان خریدهای اینچنینی کرد؟علامت سئوال بزرگی در ذهن این مشتری و مشتری های دیگری که سعی می کنند جایی برای خود در کنار دیگر مشتریان باز کنند و لحظه ای روی زانوهایشان بنشینند تا بتوانند جنس البسه دست فروش را دستی بزنند و در تاریکی شب با نور کمی که بر روی بساط افتاده رنگ ها و مدل ها را وارسی کنند ذهن مرا هم به خود درگیر می کند که واقعا با تورم ودرآمدهایی که بعضا زیر خط فقر است چگونه می توان شرمنده خانواده و فرندان نشد!!

مغازه دارها ذی حقند یا مردم و دست فروشان؟

از آن سوی میدان هفت تیر صدای بلندی شبیه نعره و عربده شنیده می شود مردم گویی منتظر شنیدن چنین صحنه ای هستند در کمتر از چند ثانیه نگاه اکثر رهگذران به کمی جلوتر منعطف می شود ؛دست فروش و مغازه داری یقه به یقه شده اند .آقای جوانی رخت آویز فلزی بزرگی در کنار دارد که انواع مانتوهای رنگی و خنک تابستانی را برروی آن به فروش می رساند صاحب مغازه فریاد می کشد که بساطت را از اینجا جمع کن پس این شهرداری کجاست؟ دست فروشها هم اعتنایی به او نمی کنند و مردم در جواب صاحب بوتیک می گویند شب عیدی بروند دزدی کنند؟!!!

از آن سو مغازه دار می گوید ما هم به دولت مالیات می دهیم پول آب،برق،حقوق و عید ی فروشندگان را!! برخی از مردم پچ پچ کنان و برخی هم واضح تر حرفهای او را تایید می کنند خانم میانسالی که دختر یازده دوازده ساله خود را کنار خیابان نگاه داشته و روی مانتوی تنش !!مانتوی دیگری را به او می پوشاند و در خیابان در حال پرو است می گوید:شما داخل مغازه ها بروید و قیمت مانتوهار ا ببینید برق از سرتان می پرد مانتوها هم ترک شده اند دست به هر مانتویی می زنی از 250 هزار تومان به بالا قیمت می دهند با سنگ دوزی روی مانتوها قیمت آنها را چند برابر شهریور ماه کرده اند با داشتن سه تا دختر آیا اگر از دستفروش خرید نکنم می توانم دل بچه هایم را شاد کنم؟باز هم علامت سئوالی دیگر در ذهنم نقش می بندد از آن سو برخی در بوتیک های بسیار شیک در حال خرید هستند انگار مبالغ گفته شده برایشان پول خرد است و با خریدهای متعدد از پاساژها و بوتیک های گران قیمتی که هر مشتری نمی تواند یعنی به خود اجازه نمی دهد وارد آنجا شود بیرون می آیند....

 ماهی های فقط بچه ها را شاد می کنند

ماهی های قرمز و سیاه با  دمهایی در مدلهای مختلف قیمت های متفاوتی دارند این روزها قیمت ماهی و تنگ آن گران تر از روزهای پایانی سال است هر چه به روز و ساعات سال تحویل نزدیک تر می شویم قیمت این آبزیان کوچک شکسته و کمتر می شود.رهگذرانی که بی تفاوت از کنار هم عبور می کنند اگر همراهشان کودکی  باشد لحظه ای در کنار لگن های بزرگ پر از ماهی می ایستند و به شادی کودکانشان نگاه می کنند .

ماهی قرمز این روزها چالش جدیدی در سفره هفت سین ایرانی شده است حامیان محیط زیست و حمایت از حیوانات معتقدند نباید ماهی قرمز خرید و این موجودات بی گناه را اسیر تنگ های کوچک کرد زیرا در کمتر از چند روزی می میرند لیلا رجبی حامی حیوانات و محیط زیست می گوید: در فرهنگ سفره هفت سین ایرانی جایی برای ماهی وجود ندارد زیرا نیاکان ما هرگز ماهی قرمز بر بساط هفت سین اشان نمی گذاشتند زیرا ماهی قرمز فرهنگی وارداتی از چین است که سالهاست بر سر سفره هفت سین ایرانی جا خشک کرده در حالی که در فرهنگ چینی بعد از سال نو ماهی ها به دست رودخانه و به محیط اصلی زندگی اشان برگردانده می شوند اما در فرهنگ ایرانی چند ماهی کوچک و بزرگ  مجبورند منتظر لحظه مرگ خود در تنگ کوچکی باشند.

  سبزه هم سبزه های قدیم .سبزه ها هم حاضری شده اند!!

مادرها آن روزها آداب خاصی برای سبزه انداختن داشتند از بیستم اسفند ماه مشت هایشان پر از گندم بود به بهانه برکت سال نو گندم را خیس می کردند که زندگی اشان پر از جوانه برکت شود همانند مادری که فرزندش را نگاهداری می کند هر روز مراقب بودند که  سبزه اشان سبز شود و سبز بروید .سبزه در فرهنگ ایرانی آنقدر قداست داشت که مادران این مرز و بوم آن را صبحگاهان از دید چشمها و نگاه های ناپاک دور نگه می داشتند با دستان وضو گرفته به آن آب می دادند.

این روزها کمتر خانه ای و کمتر زنی آداب سبزه انداختن و حرمت آن را بلد است سبزه ها هم حاضری شده اند روی کوزه ها و سبزه هایی در ظرفهای پلاستیکی یک بار مصرفی که ضد طبیعت است و در چرخ طبیعت چند قرن باقی می ماند تا به محیط زسیت آسیب می رساند سبز می شوند!!.سبزه ها بسته به نوع و مدلشان از سبزه گندم تا عدس قیمت های مختلفی دارند از 2000 تا 5000 حتی 10000 تومان هم به فروش می رسند .

فاطمه صبوری که در میدان صادقیه در حال خریدن سبزه است به خبرنگار قدس آنلاین می گوید:زنهای قدیم سحر خیز بودند و خانه دار.زنان امروزی تا غروب سر کار هستند و مجبورند تا اواخر شب به امور منزل و فرزندان رسیدگی کنند بنابراین وقتی برای سبزه انداختن و نگاهداری آن را ندارند سبزه های حاضری در مدلها و اشکال مختلف در بساط دستفروشها وجود دارد تا زنان کارمند و جوانی که فوت و فن سبزه انداختن را بلد نیستند آن را خریداری نمایند.از آن سو خانم سالمندی که در کنار ما ایستاده گفت:سبزه برکت دست و زندگی خانه و کاشانه است نباید سبزه را به صورت حاضری خرید بلکه  سبزه شب عید باید با دستان زن خانه انداخته شود سبزه یعنی قد کشیدن برکت و سبزی و خرمی که ریشه و جوانه آن باید  در کاشانه هر خانواده ای زده شود.

  هفت سین های پلاستیکی آیا هفت سین هستند؟!!

این روزها گویا برخی حال چندانی برای پهن کردن سفره هفت سین ندارند سفره های ترمه کار دست ایرانی جای خود را به سفره های پلاستیکی داده است و هفت سین های پلاستیکی کوچکی که سیب و سنجد و سماق و ...در نمونه های کوچک و تقریبا بزرگ در آنها جاسازی شده است به فروش می رسند آیینه و قرآن کوچکی در کنار این وسایل گذاشته می شود تا بشود سفره هفت سین ایرانی!!

لیلا رجبی حامی محیط زیست برای سفره هفت سین ایرانی ویژگی هایی را بیان می کند که اگر بدانها توجه نشود آن سفره نه اسمش هفت سین است ، نه رسمش و برکت هفت سین آیین ایرانی را به دنبال ندارد وی معتقد است:هفت سین ایرانی باید قابل خوردن باشد و از زمین روییده باشد همچنین محصولی تکی باشد یعنی ترکیبی مثل سیر ترشی نباشد و اسم آن هم حتما ایرانی باشد و از دیگر فرهنگ ها و زبان ها هم اتخاذ نشده باشد، هفت سین ایرانی به قول این کارشناس محیط زیست عبارت است از (سیر،سنجد،سمنو،سماق،سرکه،سیب و سبزه).وی می افزاید:برخی از ساعت ،سکه و سنبل در سفره هفت سین استفاده می کنند با اینکه سنبل از زمین روییده شده چون غیر قابل خوردن است در سفره هفت سین قابل استفاده نیست .به نظر می رسد بساط فروشنده های هفت سین های فانتزی هم داغ است و برخی به جای چیدن سفره هفت سین و اعمال سلیقه ایرانی در آن فقط برای رفع حاجت سفره ای می اندازند تا از قافله سال تحویل عقب نمانند!!!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha