سلامت نیوز: حدود 11 ماه از زمان اجرایی شدن طرح تحول نظام سلامت میگذرد و این طرح در این مدت فراز و فرودهای زیادی را پشتسر گذاشته است. كارشناسان زیادی در نقد و تكریم آن قلم زده و روزنامهها و نشریات مختلف از مشكلات و موانع آن سخنها گفتهاند.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه سپید نوشت: علی نوبختحقیقی، دبیر مجمع انجمنهای علمی گروههای پزشكی، استاد نفرولوژی دانشگاه است. سالها تجربه اداره معاونت درمان وزارت بهداشت و هیات عالی انتظامی سازمان نظام پزشكی و دبیری فرهنگستان علوم پزشكی را در كارنامه دارد. از معدود كسانی است كه این توان را داشته تا رؤسای هیاتمدیره انجمنهای علوم پزشكی و پزشكان طراز اول كشور را در تصمیمگیریهای كلان در كنار هم نگه دارد.
وقتی در آستانه سال نو با او تماس گرفتیم، فكر نمیكردیم، بتواند مصاحبه را در برنامه كاری فشردهاش قرار دهد اما او با روی گشاده قرار مصاحبه را پذیرفت. مصاحبهای كه حدود 2 ساعت طول كشید. صحبتهایش صمیمی و صریح بود و مسائل را به گونهای دستهبندی شده و شفاف میكاوید. از دستاوردهای منطقی طرح تحول سلامت حمایت میكرد، اما انتقاداتی را هم به آن وارد میدانست. قصدش این بود كه نقدی منصفانه و مشفقانه از عملكردها در حوزه سلامت داشته باشد. هرچند مصاحبه با او قدری طولانی شد اما از همه خوانندگان عزیز دعوت میكنم این گفتوگوی 2 ساعته را تا پایان دنبال كنند.
استاد نوبخت، بهعنوان كارشناسی كه هم در نظام سلامت دارای پشتوانه تئوریك و عملی و هم در جامعه پزشكی از مقبولیت عمومی برخوردار هستید، ارزیابی كلی شما از آنچه در 11 ماه گذشته تحت عنوان كلی طرح تحول نظام سلامت انجام شد، چیست؟
قبل از ورود به بحث از مسئولان روزنامه وزین سپید سپاسگزاری میكنم و موفقیتهای این روزنامه را در عرصه فرهنگی پزشكی ارج میگذارم و ضمن قدردانی از زحمات شما اعلام میكنم، جزو علاقهمندان جدی این روزنامه هستم.
رسیدگی به سلامت آحاد ملت جزو وظایف دولتهاست و هر كس اگر خدا را ناظر بر اعمال بداند، حتی اگر به دنبال امور ظاهری و سیاسی و اجتماعی نیز باشد، باید به این نكته اساسی و دارای اهمیت برای مردم برسد. دولت تدبیر و امید نیز به این مسئله توجه ویژهای كرد. جناب آقای دكتر روحانی چند ماه قبل از ورود به عرصه انتخابات، جلسهای با دكتر فاضل و بنده برگزار كردند و ما نیز ضمن بیان دیدگاههای خود در عرصه سلامت، توجه ایشان را به این نكته جلب كردیم كه متاسفانه انقلاب اسلامی در موضوع تامین سلامت آحاد ملت، از اهداف خود دور شده و طی سالهای اخیر، كارهای نامناسبی در حق ملت انجام میشود و این كارها تا جایی پیش رفت كه برای نمونه، جسد متوفی در بیمارستانهای دولتی بهعنوان گروگان نگه داشته میشود. هر ماه و سال میلیاردها دلار به خزانه واریز میشد و میباید ملت لااقل از بعد سلامت تامین باشند، اما تامین نبودند و در بیمارستانی كه با پول خودشان بنا شده بود، بستری كردن عزیزشان را مشروط به پرداخت هزینه میكردند.
این مسائل باعث شده بود كه بنده از تمام سمتهای خود استعفا دهم.
كدام سمتها؟
از استادی دانشگاه علوم پزشكی شهیدبهشتی و دبیری و عضویت مادامالعمر فرهنگستان علومپزشكی. چراكه باعث ننگ من بود كه اسمم دكتر باشد و این فضاحت بر مردم ایران برود. برای اینكه در این گناه سهیم نباشم، از تمام سمتهای خود كناره گرفتم. ما در همین مملكت با نفت بشكهای 10 دلار توانستیم درمان را به صورت رایگان به مردم ارائه دهیم و هیچ بیمارستان دولتی حق اخذ وجهی از احدی از ملت را نداشت. بعد دیدیم كه قطار از ریل خارج و به مسیر پولسالاری منحرف شده و در نتیجه روابط انسانی بین پزشك و بیمار در این مملكت مخدوش شده است. بهعنوان یك معترض به كسانی كه مدام از من علت عدم مراجعه به دانشگاه یا فرهنگستان را میپرسیدند، نامهای نوشتم و ضمن شرح ماوقع گفتم كه نمیخواهم در این گناهان شریك شوم. نوشتم كه شما قسم خوردید كه حافظ منافع و سلامت ملت ایران باشید، اما اكنون این مهم به خطر افتاده و شما كاری نمیكنید. به جناب روحانی گفتم، ما در این زمینه دیدگاه و كار عملی داریم و به شما كمك میكنیم. بنده خاك پای ملت ایران و جامعه پزشكی هستم، اما به هر حال دبیر مجمع انجمنهای علمی گروههای پزشكی ایران هستم.
سازوكار این مجمع دقیقا چیست؟
تمام پزشكان هر رشته، گروهی را به نام هیئتمدیره انتخاب میكنند. هیئتمدیره یك نفر را بهعنوان رئیس و یك نفر را بهعنوان دبیر انتخاب میكند. روسا و دبیران این انجمنها كه هزاران پزشك و عضو جامعه پزشکی را نمایندگی میكنند، از 10 سال پیش جمع شده و یك گروه 17 نفره را به نام هیئتمدیره مجمع انجمنهای علمی گروه پزشكی ایران تعیین كردند. آن 17 نفر بین خود دكتر فاضل را بهعنوان رئیس و بنده را بهعنوان دبیر انتخاب كردند.
جایگاهی كه به من سپرده شده، این حق و اجازه را میدهد كه وارد برخی مباحث شوم. در گذشته هم هر جا كه دیدم اصول انسانی مخدوش شده، سكوت نكردم. در اردیبهشت سال 1392و یك ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، بهعنوان نماینده ستاد دكتر روحانی در رادیو سلامت به ملت ایران گفتم كه ما وضع موجود را تحمل نمیكنیم. اگر دكتر روحانی تشریف بیاورند، تیم بهداشتی او سلامت شما را تضمین خواهد كرد و بیمارستانها به مكان آزاردهنده شما تبدیل نخواهند شد و شما و عزیزانتان به راحتی میتوانید درمان شوید. اینها حداقل وظیفه یك دولت است. قبل از اینكه آن مصاحبه را انجام دهم، با تیم محترم اقتصادی دكتر روحانی اتمام حجت كردم، مبنی بر اینكه من آبرو دارم و این آبرو را به پای این كار میریزم، به شرطی كه ما به ازای واقعی وجود داشته باشد، یعنی قولی كه من میدهم، نباید روی هوا باشد. دیدگاه من این است كه این مقدار پولی كه از درآمد ناخالص داخلی صرف بخش بهداشت و درمان میشود، بسیار كم و به هیچ وجه پاسخگوی نیازها نیست. همچنین بیمارستانها فرسوده، دستمزدها پایین و وضعیت داروها نابسامان است و از مردم به بهانه نبود اعتبار، پول زیادی گرفته میشود. من معتقد بودم، اگر ما میخواهیم بخش بهداشت و درمان را مدیریت كنیم، حداقل باید 10 درصد درآمد ناخالص داخلی به بخش بهداشت و درمان تعلق گیرد.
این رقم در آن زمان چقدر بود؟
آن موقع 6/5 درصد بود و خیلی تلاش میكردند آن را به 8/5 برسانند. دیدگاه من این بود كه كف مقدار پولی كه بخش سلامت احتیاج دارد، 10 درصد درآمد داخلی است. سقف آن این است كه تا زمانی كه یك ریال در خزانه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، اگر سلامت مردم ایران نیازمند آن مقدار است، باید صرف بهداشت و درمان شود. اگر چیزی از آن باقی ماند، به امنیت، آموزش و پژوهش كه جزو وظایف دولتهاست، اختصاص یابد. یعنی هر حكومت مقتدری كه ملت را دوست دارد، باید به امنیت، سلامت و آموزش اولویت دهد، اما اینكه در میان صدها خرج مختلف، تنها یك گوشه متعلق به نظام سلامت باشد، مناسب نیست. آنها نیز اعلام موافقت كردند. الان نیز یك كار عظیم، تاریخی و ماندگار در این دولت انجام گرفته كه موجب سربلندی آن در جهان و ایران شده است.
پس ارزیابی شما از روند حركت طرح تحول نظام سلامت مثبت است؟
بله كاملاً، اما متاسفانه بعضی ندانمكاریها و دخالتها در این میان وجود دارد كه قصد دارم یك واژه جدید در مورد آنها به كار ببرم. این دلواپسان بیگانه، تفكرات را نسبت به مسائل پزشكی مخدوش كردهاند. لكههای ننگی بر دامن این طرح بزرگ و ملی چسباندند، كه متاسفانه آن شیرین كامی اولیه را از بین برد. اگرچه در كل، كاری بسیار مهم، انقلابی، عظیم و ملی صورت گرفته و تا به حال نیز به شكل مناسب جلو رفته است، اما به بهانههای واهی در حال آلوده شدن است. در صورتی كه اصلا نیازی به این اندازه شلوغ كاری نیست. سالهاست كه در این مملكت طب، پزشك و بیمار وجود داشته است و مراودات مناسبی میان آنها برقرار بوده است.
اشاره كردید كه طرح تحول روند خوبی داشت، اما در حال آلوده شدن است. این آلوده شدن دقیقا از كجا شروع شد؟
قضیه كمی تاریخی است. اجازه دهید كمی به عقب برگردم و چند مسئله را مطرح كنم. بیمارستانهای دولتی پروژه اخذ پول از مردم را شروع كردند و این جرأت را ایجاد كردند كه بعضی از اطباء بیرون از بیمارستان از مردم پول بگیرند. شكایتهایی شد، مبنی بر اینكه این اجحاف نسبت به بیمار است. اما چرا اینگونه عمل شد؟ اگر یك روحانینما كار اشتباهی كرد به كل جامعه روحانیت چه ارتباطی دارد؟ به همین ترتیب اگر چند پزشك یا بهتر بگوییم پزشکنمایك مشكل دارند به كل جامعه پزشكی چه ارتباطی دارد؟
وقتی مردم تا این اندازه به جراحی بینی بها میدهند، آن پزشك هر رقمی كه بخواهد بهعنوان هزینه دریافت میكند. به ویزیت پزشكان اگر دقت كنید، متوجه میشوید نرخ ویزیت یك صدم مبلغی است كه خرج جراحی بینی و سزارین میشود. از اینجا كار به هم ریخت. به دكتر بخش دولتی در بیمارستانها گفتند، شما از مردم پول بگیرید و جراحی خود را در بخش دولتی انجام دهید، برای اینكه تخت ما خالی نباشد. هر پولی كه گرفتید، اشكالی ندارد. خود آنها این بدآموزیها را ایجاد كردند. از این بدآموزی فرصتطلبان حرفه سوءاستفاده كرده و كار را به آنجا كشاندند كه دلسوزان پزشكی كشور استخوان در گلو و خار در چشم هم میبایست جلوی این مشكل را بگیرند و هم از اهانت به كل جامعه پزشكی جلوگیری نمایند.
این معضلات مربوط به دوره جدید و بعد از طرح تحول است؟
از قبل وجود داشته، اما الان مشكلات خود را نشان میدهد. من میخواهم شفافسازی كنم. ما سر سوزنی با جریانات باطل سازش نداریم. اگر طبیب كار خطا كند و در یك محكمه گفته شود كه آن كار خطاست، با او برخورد میكنیم. نه اینكه فلان كارشناس بگوید، یك نفر به من زنگ زده مبنی بر اینكه این كار خطاست. این حرف كاملا بیاساس است. اگر ثابت شود یك پزشك از حدودی كه برای او ترسیم شده، پا فراتر گذاشته است، ما اهل برخورد هستیم و او را از جامعه پزشكی طرد خواهیم كرد، اما من میخواهم شرایط را ترسیم كنم، مبنی بر اینكه چه اتفاقی افتاد كه سامانه 1690 اجرایی شد و شكایت از اطبا راه افتاد و كارشناسان به خود اجازه دادند به بیمارستانها بیایند و در لابیها بنشینند و هر كس آمد، از او بپرسند آیا شما از پزشك اینجا راضی هستید؟ قسمت زیادی از جریان پول گرفتن از مردم توسط دولتمردان در بیمارستانهای دولتی بود كه باعث شد قبحها از بین برود و پزشكان یاد بگیرند كه این پولها را باید گرفت و به پزشكانشان هم گفتند بیماران را از بیرون بیاورید و در اینجا بخوابانید. طبق نص صریح قانون باید تعرفهها واقعی میشد، اما به یكباره تحت پوشش این طرح و در حالی كه هنوز ویزیتهای سرپایی ابلاغ نشده و عادلانه آن تعریف نشده، برخی تعرفهها را در قسمت پروسیجر و امور بیمارستانی تحت پوشش آن كتاب اصلاح كردند. ضمن اینكه آن كتاب هم دستكاری شده و تمام نسبتهای آن به هم خورده و مثلا تعرفه یك رشته خیلی زیاد شده و تعرفه یك رشته كم شده بود.
در نهایت بحث ویزیت چه می شود؟
باید بپذیریم پولهایی كه بخش خصوصی، دولتی یا اطبا در مطبها از مردم میگیرند، شامل دو بخش است؛ یكی فقط مربوط به ویزیت است، یكی مربوط به كارهای تشخیصی و درمانی كه انجام میدهند. بعضی نرخهای مربوط به كارهای اضافی بیان شده و برخی مشخص نشده است، برخی هم هتلینگ بیمارستان است. ما معتقدیم كه بهترین كار این است كه درون بیمارستان نرخ را اعلام كنند، سپس با اطبا و بخش خصوصی كه سندیكا هم دارند، تفاهم كنند و همقسم شوند كه هر كس پا را فراتر گذاشت، طبق ضوابط با او برخورد شود. اما در وضعیت فعلی به مردم گفته شده، هیچ پولی جای دیگر گرفته نشود و فقط توسط حسابداریها اخذ شود. اما موضوع این است كه در همان جا كه این تعرفهها ابلاغ شد، نقایصی وجود دارد كه باید رفع شود. چیزی كه مغشوش است و باعث شده هم اینك هر كس به خود اجازه دهد كه به حریم جامعه پزشكی و توهین كند، جریان ویزیتهای سرپایی است. نرخ ویزیت سرپایی از سالها پیش كمتر از آن حدی نگه داشته شده كه تورم تمام شاخصهای اقتصادی ممكلت را در نوردید. در ویزیت سرپایی كشورهای همجوار ما مثل پاكستان، عربستان، دبی، تركیه و... را با كشور ما مقایسه كنید. تفاوت زیادی را خواهید دید. از طرفی قانون بیمه همگانی خدمات درمانی را 20 سال پیش تصویب كردیم تا تعرفهها واقعی شود، چون فقط به دنبال رعایت عدالت بودیم، چه برای پزشكان و چه بیمار. قرار شد این نرخ اصلاح شود تا اینكه به طرح تحول نظام سلامت برخورد كردیم. در طرح تحول نقطه ضعف ما این است كه تعرفههای سرپایی اصلاح نشده است، چون هزاران بار مراجعه وجود دارد كه تعداد كمی از آن به بیمارستانها كشیده میشود. در واقع بیمهها اكراه دارند كه در این بخش همكاری كنند و هزاران بار مراجعه بیمار به پزشكان محترم عمومی و داخلی در همین قسمت است كه نادیده گرفته شده است.
موضوع این است كه از آنجا كه در بخش سرپایی صرف نداشت، تعرفه را اعلام نكردند. این همان برنامهای است كه از سالها قبل، شورای عالی بیمه یا نظام پزشكی مواردی را در خصوص آن ذكر میكردند و حرفه آن را قبول نداشت و میدید كه اساسا این با آن نمیخواند. مثال واضح آن این بود كه از جایی كه این كتاب آمده و همه میگوییم خوب است، این كتاب این را نشان داده كه نسبت درست درآمد یك طبیب و موارد دیگری كه هزینه میكند، برقرار است. اگر بخواهیم عدالت در سلامت باشد، باید ملت مصون باشند و وقتی به بیمارستان مراجعه میكنند، كسی از آنها پول نخواهد و اگر میخواهند در جای دیگری مالیات بگیرند و صرف بخش بهداشت و درمان كنند.
حالا این عدالت برای بیمار رعایت شده، اما طبیب چه؟ او هم یك انسان است و باید شرافتمندانه امرار معاش كند. تورم جامعه را در نظر بگیرید، ما به پزشك میگوییم شما كه میخواهید دریافت كنید، باید یك بیستم آنچه میگوییم دریافت كنی تا امروز این پزشكان روی شرافت خود یا گذشت و ایثار یا به اشكال دیگر این مسئله را تحمل میكردند و این قول داده شده بود كه در طرح تحول تعرفهها واقعی شود، اما تعرفه ویزیت سرپایی كه مهمترین لحظه برخورد پزشك با بیمار است و هزاران مورد در روز اتفاق میافتد، اصلاح نشد. این اصلاح نشده و از طرفی به مردم میگویند، اگر از شما پول زیاد گرفتند، شكایت كنید؛ این هم شماره تلفن. در اینجا خلط مبحث، صورت گرفت. این چه ربطی دارد به موردی كه هنوز تعرفه را واقعی نكرده به یكباره به مردم بگوییم. شكایت كنید، مردم چه چیزی را میتوانند احراز كنند؟ آنها فقط ویزیت را میبینند.
سه نقطه قوت نظام سلامت از ابتدای دولت آقای روحانی تا الان از نظر شما چه هستند؟
اول اعتقاد شخص رئیسجمهور و دولت و وزیر محترم بهداشت به سلامت بهعنوان یك تكلیف الهی انسانی و ملی و دوم اجرای بخشی از مواد قانون اساسی كه مدتها فراموش شده بود و سوم تخصیص و افزایش سهم درمان از درآمد ناخالص داخلی كه مهمترین آن اختصاص درصد مناسبی از بودجه به امر سلامت مردم است.
در این خصوص چه كسی بیشتر از همه موثر بود؟ رئیسجمهور یا وزرا؟
همه با هم. علاوه بر دولت بخشی از كارهای كارشناسی و اطلاعاتی نیز خارج از بدنه دولت انجام شد. 2 ماه قبل از تشكیل دولت از بنده خواسته شد، كارگروه بخش بهداشت و درمان دولت دكتر روحانی را اداره كنم. در آنجا نیز بنده از آنجایی كه اسیر هیچگونه خط و خطوط سیاسی در پزشكی نبودهام، یك گروه بزرگ از جناحهای مختلف و از میان كسانی كه دستاندركار هستند را دعوت نمودم و در محضر دكتر فاضل، دكتر ملكزاده و دكتر ظفرقندی، دكتر حریرچی، دكتر نوربخش، دكتر محسنیبندپی، دكتر نمكی و خانم دكتر وحید دستجردی و تعداد دیگری از بزرگان حرفه، جلسات متعددی تشكیل و مسایل مهم بهداشتی، درمانی، دارویی، آموزشی و پژوهشی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مصوبههای لازم را تقدیم ریاست معظم جمهوری مینمودیم.
گفته میشود یكی از دلایل افزایش سهم بهداشت و درمان و نظام سلامت از درآمد ناخالص ملی، دیدگاههای مترقی شخص رئیسجمهور است. چقدر شما با این قضیه موافق هستید؟
صددرصد؛ چه به لحاظ این موضوع و چه به لحاظ افرادی كه انتخاب كردهاند كه با مساعدت و تدبیر آنان این مهم به وقوع پیوست.
اگر بخواهید 3 نقطه ضعف طرح را نام ببرید، به چه مواردی اشاره میكنید؟
عدم اولویتبندی مناسب در هزینه كرد با توجه به منابع محدود. اولین نقطه ضعف ما این بود كه با وجود منابع محدود، به یكباره به همه مردم گفتیم هر كاری كه دلتان میخواهد در بیمارستانهای دولتی انجام دهید. كمااینكه دولتهای بزرگ هم نتوانستند این كار را انجام دهند.
دوم اختصاص بیش از حد منابع برای مسائل دارویی و وسایل مصرفی پزشكی، كه این اشاعه امر واردات و اقدامات ضد تولید است. در واقع ترویج مصرفگرایی و عدم حمایت كامل از تولید داخل در برابر واردات لوازم مصرفی پزشكی و دارویی.
در جلسهای كه با وزیر محترم بهداشت داشتیم، یكی از ارتوپدهای محترم گفت، دیگر پروتزی در شهر باقی نمانده است. یعنی هزاران انسان پیر داریم كه در ممالك بسیار پیشرفته هم زانوی آنها را عوض نمیكنند. اما ما در ایران آنها را جراحی كردهایم كه موازین علمی و آموزشی و پژوهشی در اینگونه اعمال نادیده گرفته میشوند.
سومین ایراد كجسلیقگیهایی است كه در بعد نظارتی صورت گرفته و دلواپسانی پیدا شدهاند كه نسبت به امر بهداشت و درمان بیگانه هستند. در واقع عدم رعایت جایگاه و شأن مناسب جامعه پزشكی، مخدوش شدن روابط پزشك و بیمار كه پیش از این روابط روحانی و عاطفی بوده الان یك بخش آن مخدوش شده است. سالها یك رابطه درست بین پزشك و بیمار وجود داشته، اما الان به بهانه اجرای طرح تحول، از پیش میگوییم فلان دكتر قابلاعتماد نیست، پس شكایت كنید.
البته الان گرایش جهانی به این سمت است كه مسائل حقوقی در روابط سنتی پزشك و بیمار وارد میشود و این مربوط به ایران هم نیست.
بله. ما باید در جهت نظارت بر جامعه پزشكی و قرار دادن چتر حمایتی روی بیمار حركت كنیم.
یعنی باید جامعه پزشكی را نظارت كنیم؟
در واقع باید نظارت كنیم. من با اصل نظارت مخالف نیستم، بلكه معتقدم، شیوه آن مخدوش شده است. همه چیز نیازمند نظارت است. چون متاسفانه به دلیل عدم اعلام تعرفههای واقعی و در نتیجه عدم توان نظارت در گذشته هرج و مرج در دریافت پول از بیمار ایجاد شده بود.
اگر انتقادات شما را به 3 حوزه برنامهریزی، اجرا و نظارت تقسیم كنیم، در بحث برنامهریزی چه باید میشد كه نشد و چه باید نمیشد كه شد؟
حداقل مشورتهای لازم با دستاندركاران حرفه انجام نشده است. خود من شاید در10 موقعیت مختلف مورد مشورت قرار گرفته باشم، اما این ملاك نیست. باید با انجمنهای علمی و صنفی كه خود میخواهند این كارها را انجام دهند و یك طرف قضیه هستند، مشورت میشد. البته با بعضی افراد مشورت شده است. این طرح را باید به صورت پایلوت در یك استان اجرا میكردیم كه نكردیم. ما یك سفره محدود داریم و به همه مردم گفتیم كه بفرمایید. این جواب نمیدهد. مسئله مهمتر اینكه همزمان با این طرح باید گایدلاینها تعریف و ابلاغ میشد. وقتی میخواهیم بگوییم برای گذاشتن استنت باید این مقدار پول بگیری، باید بگوییم كه اساسا با منابع محدود عمومی برای چه كسی باید استنت گذاشت؟ كه این گفته نشد. در واقع بدون اینكه راهنمای درمانی ابلاغ شود، به مردم گفتند به بیمارستانها بروید. به پزشكان هم گفتند، هر مقدار جنس بخواهید تامین میكنیم كه خیلی از آنها جزو واردات بوده است. در اینجا مقدار زیادی از منابع ملی مصرف بهینه نشده است.
بعضی پزشكان میگویند، اگر منابع نظام سلامت اقتضا كند، یك جوان 28 ساله كه 2 بچه هم دارد و مثلا در ICU است را به زندگی برگردانیم بهتر است یا همین هزینه را صرف عمل جراحی یك پیرزن 90 ساله كنیم. نظر شما چیست؟
این یك بحث عمیق حقوقی و اخلاقی است.
درست است كه گفته شده فعلا اجازه دهید مردم یك مقدار مزه شیرین آن را بچشند، اما خود اطبا هم رسالت دارند. شاید مسئولان به صراحت نگفتهاند و اصل را گذاشتهاند بر پایه اینكه طبیب میخواهد عدالت و اخلاق را رعایت كند. درست است كه در فلان بیمارستان میشود لنز گذاشت و پول آن را نیز دولت میدهد، اما مردم و اطبا باید رعایت كنند. اگر مردم بخواهند مراجعه كنند، با مكانیسمهای مهاری میتوان آنها را آرام كرد. دكترها هم در این كار نقش دارند. اینكه میگوییم انجمنها و كمیته حرفهای و اخلاقی آنها حمایت كنند، به خاطر همین است. آنها باید گایدلاین بنویسند و نظارت كنند بر اینكه كه همكاران آنها در این بیمارستانها چه میكنند؟ خود اعضای حرفه بهتر از همه همدیگر را میشناسند و در كنترل حرفه میتوانند سهم بسزایی داشته باشند.
یعنی منظور شما این است كه نهادهای جامعه مدنی كه در قالب انجنهای علمی در جامعه پزشكی تعریف شده، باید كار را انجام دهند؟
بله. البته به شرطی كه از آنها استفاده شود. باید منت انجمن را هم كشید تا كمك كنند، اما این كار در بعضی موارد نشده است. من به این كار به شدت معترض هستم و قطعا میدانم كه شخص وزیر محترم از این عدم اقبال ردههای بعدی وزارت بهداشت به حرفه اطلاع وافی ندارند.
در بخش برنامهریزی 2 بحث مطرح است؛ اول اینكه كتاب تعرفهگذاری كه ابلاغ شد، برخی گفتند كاش قبل از اینكه بخواهد به صورت گسترده در كشور اجرا شود، در چند بیمارستان پایلوت میشد؟
بله، صددرصد.
برخی هم میگویند كه اشتباهات كتاب چه در بخش نرمافزاری و چه اصل كتاب در مجموع حدود 30 درصد است. بعضی تعرفهها هم اصلا دیده نشده. نظر شما چیست؟
بله. در كل مخدوش است. الان در این كتاب در برخی رشتهها به قدری پول زیاد شده كه خجالت میكشند، پول بگیرند و بین خود توافق كردهاند كه از فلان مقدار بیشتر نگیرید. از طرفی تعدادی از رشتهها اصلا دیده نشدهاند. نقص اصلی این است كه الان پروسیجرگرایی شده، یعنی جامعه تشویق میشود كه كارهای تشخیصی و درمانی زیادی انجام دهد. ما با این كار داریم تكنسین پروری میكنیم و بعضا طبیب اصلا مریض را نمیبیند. در واقع ما معاینه و کلینیک را رها كردهایم.
میگویند، كتاب دوم در شورایعالی بیمه تصویب شده و منتظریم در هیئت دولت هم تصویب شود. آیا از نواقصی كه در كتاب مرتفع شده است، مطلع هستید؟
طبق نظریه ریاست كل محترم سازمان نظام پزشكی به طور نسبی اصلاح شده ولی تا آنجا كه من میدانم هنوز تعرفه ویزیت سرپایی اصلاح اساسی نشده و مشكل همچنان باقی است.
ما معتقدیم، همین كتاب 2014 باید اعمال شود، البته بعد از ایرانیزه شدن. زیبایی كتاب تعرفه به نسبتهاست. ما فقط باید آن را با اقتصاد خود تطبیق دهیم، نه اینكه نسبتها را به هم بریزیم.
میگویند، در كتاب دوم ایرادها رفع شده است. نظر شما این است كه كتاب دوم بر مبنای 2014 باشد یا تغییر كند؟
نسبتها باید براساس كتاب 2014 باشد.
نظر به اینكه ما مشكلات و محدودیت منابع و مسایل بیمهها را درك میكنیم، انجمنهای حرفهای آماده برای همكاری هستند.
اخیرا بحثی مطرح شده كه قصد بر این است كه 4800 تا 5600 كلینیك تخصصی در كشور دایر كنند. بسیاری از همكاران میگویند كه این یعنی تیر خلاص به بخش خصوصی در كشور. نظر شما راجع به این قضیه چیست؟ آیا برای مثال ما 4800 متخصص داخلی كه بخواهد در این كلینیك ما فعالیت كنند در كشور داریم؟
این صحبت را شنیدم. حتی گفتند، در كرج آگهی زدند مبنی بر اینكه در فلان كلینیك فلان پزشك بخش خصوصی یا استاد متخصص 3 هزار تومان پول ویزیت میگیرد. با انجام این طرح همه میگویند، اگر كسی 30 هزار تومان ویزیت میگیرد یا در حال احجاف است یا اصلا چرا به آنجا مراجعه كنم؟ این طرح باید با احتیاط انجام شود. باز هم معتقد هستم، از آنجا كه بدون مشورت با اهالی حرفه این كار را انجام میدهند، این طرح زمین میخورد.
نظر شخصی شما درباره این كلینیكها چیست؟
زاید است و ضرورتی ندارد. دولت نباید تا این اندازه خود را درگیر كند. اصلا عملی نیست. با این طرح دولت را درگیر مواردی میكنیم كه پردردسر است. جدای این بحث، هفته پیش به یكباره به ما خبر دادند كه هر چه بخش دیالیز در ایران است باید به بخش خصوصی واگذار شود. ایران را به 5 منطقه تقسیم كردند تا بخشهای دیالیز را به مزایده بگذارند. انجمن نفرولوژی ایران اصلا از این كار خبر نداشته است. در انجمن نفرولوژی جلسه گذاشتیم و آییننامه را خواندیم، به این نتیجه رسیدیم كه بسیار ایراد دارد و كار خطرناكی است.
این طرح یعنی فروش بخشهای دیالیز به افراد حقیقی و حقوقی؟
بله، دقیقا و با طرح تشكیل هزاران كلینیك ویژه همخوانی ندارد. همین كار كه اساسی است و به جان هزاران نفر بستگی دارد (دیالیز) را به بخش خصوصی واگذاریم و كلینیكهای سرپایی را دولتی كنیم.
یعنی یك كاسب بازار هم میتواند بخش دیالیز بخرد؟
بله. همینطور است. ما فعلا این طرح را رد كردیم. چون مسایل دیالیز بسیار حساس است و واگذاری این امر خطیر به واحدهای غیرمسئول عاقبت خوبی ندارد.
یعنی ممكن است فردا بگویند، كه میخواهیم بخشهای ایسییو و سیسییو را هم بفروشیم؟
ممكن است.
یعنی سرانجام از نظر شما در نگاه كلان قرار است، بخش خصوصی تقویت شود یا تضعیف؟
به ظاهر قرار است بخش خصوصی تقویت شود.
در بحث اجرای طرح تحول نظام سلامت برخی بیمارستانهای كوچك خصوصی بهخصوص در شهرستانهای كوچك میگویند، بیمارگیری ما به شدت كم شده و از این ناحیه آسیب دیدهایم. به نظر شما بخش خصوصی پزشكی از طرح تحول سلامت بهرهمند شد یا آسیب دید؟
لااقل یك مقدار در روند كنونی آنها اغتشاش ایجاد شد، اما چون یك سندیكای بیمارستانهای خصوصی است كه جناب وزیر یك نماینده به نام آقای دكتر سیدمحمود طباطبایی در آن دارند، خواهش میكنم كه این سؤال را ایشان پاسخ دهند، كه ارتباط موضوعی مستقیم با این بحث دارند، اما چون خودم در بخش خصوصی هستم، از كل جریان بیاطلاع نیستم و میدانم كه درآمدها كمتر شده است.
آقای وزیر میگوید، من به دنبال احداث بیمارستانهای 800 یا هزار تختی هستم، نظر شما چیست؟
موافق نیستم.
بعضی جاها میگویند، كلنگ آن را هم زدهاند.
خودشان میدانند.
وزیر بهداشت اصرار میكند به حضور بخشهای خیریه یا نهادهایی مثل بنیاد مستضعفان یا ستاد اجرایی فرمان امام(ره) برای سرمایهگذاری. نظر شما چیست؟
پول آوردن در این بخش ضرر ندارد.
اما وزیر به صراحت میگوید، هر كس مشاركت كند، سود 25 درصدی را برای او تضمین میكنیم.
اینجا یك نكته وجود دارد. اگر افراد بخواهند بیایند به این امید كه به آنها وامهای خوب اعطا شود یا درآمد كلان، باید با احتیاط رفتار كنند. برای واحدها از آنجا كه پول را از كیسه خلیفه میبخشند، مهم نیست. افراد هم اگر قصد سرمایهگذاری دارند، باید فكر روز مبادا را بكنند. الان ممكن است برخی با رانت جلو بیایند و پس فردا تصمیمات خطرناكی گرفته شود، مبنی بر اینكه قصد تاسیس 5 هزار كلینیك داریم و... اگر كسی این موارد را میبیند و میخواهد به جلو بیاید، به خود او مربوط است.
یك چالش خیلی جدی كه الان وجود دارد، مشخص نشدن تكلیف ویزیت سرپایی است. انتقاداتی بسیار جدی در این زمینه وجود دارد. پیشنهاد شما چیست؟
بنده هم معتقدم هستم كه در طرح تحول نظام سلامت، این قضیه آگاهانه مغفول مانده است، چون بار مالی عظیمی به دنبال دارد. از طرفی بیشترین رابطه پزشك و بیمار در این قسمت است كه از آن رد شدهایم. سامانه 1690 هم كه معرفی كردیم، در این قسمت است. ما انتظار داریم كه نه به نفع پزشكان، بلكه به نفع كشور، انسانیت، جامعه پزشكی و به نفع بیمار، این قضیه مغفول مانده روشن شود. باید با توجه به منابع مردم و مملكت مشخص كنیم كه عدالت چیست؟ به اصطلاح نمیتوانیم دوغ و دوشاب را یكسان ببینیم و یك عدد را به تمام دكترها اختصاص دهیم. برای استاد و شاگردش كه در شهرستان مشغول به كار است، یك عدد در نظر گرفته شده است كه این با عدالت منطبق نیست و از طرف دیگر شاهد احجاف در امر وصول مالیات هستیم كه به دلیل اهمیت موضوع جداگانه میبایست بررسی شود.
در بخش اجرا 2 سوال دیگر باقی است. الان صحبت بر سر این است كه چندین هزار میلیارد تومان پول در نظام سلامت هزینه شده است. به هر حال شركتهایی در حوزه دارو، ملزومات و حتی تجهیزات پزشكی از آن منتفع شدهاند. چه اشكالی دارد كه وزارت بهداشت به هر بیمارستان بگوید، لیست شركتهایی كه منتفع شدهاند، به ریز در سایت خود بگذارد. بد نیست كه معلوم شود، این پول كجا رفته است، چون برخی از اعضای هیئتعلمی میگویند، ما هنوز از اجرای طرح تحول دریافتی?مان تغییر جدی نکرده است و دریافتیهایی كه تاكنون داشتهایم نیز علیالحساب است. شیوه جدید پرداخت نیز به شكلی است كه پرداختیها به صورت پلكانی كم میشود. نظر شما چیست؟
این قابل بررسی است. من در نامه رسمی كه به رئیس صدا و سیما نوشتم چند سوال مطرح كردم. یك مطالعه دو ماهه نشان داد كه 85 درصد این پول صرف وسایل مصرفی و دارویی شده است. من اعلام كردم كه این رسانه ملی است و امام(ره) هم فرمودهاند كه دانشگاه است، اما شما در برنامهتان دروغ گفتید و فرافكنی كردید، در حالی كه تعداد زیادی از دوستان ما فقط 900 هزار تومان در ماه حقوق میگیرند. اینكه میگویند، پزشكان پول زیاد میگیرند، یك جریان دیگر است. در حالی كه به مطبها هیچ پولی نیامده است. خودرو را به پزشك به اندازه 3 برابر قیمت بینالمللی فروختهاند و ویزیت را به او میگویند، یكدهم قیمت بینالمللی بگیر. بعد به مردم میگویند، اگر این پزشك پول زیادی گرفت، با او برخورد میكنیم. اینجا بر سر ویزیت دعوا راه انداختهاند، در حالی كه مشكل در جای دیگر است.
خیلی از پزشكان با توجه به بخشنامه جدید در خصوص وضعیت پرداخت به صورت عملكردی و كارانهها و پلكانی شدن نظام پرداختها، ادعا میكنند كارانههای ما به صورت پلكانی كسر میشود و در واقع وزارت بهداشت خود را در جایگاه سازمان مالیاتی هم قرار داده است. شما صلاح میدانید كه وزارت بهداشت وارد این بحثها شود؟
در طرح تحول درآمد برخی اطبا بسیار زیاد شد. من موافق این نیستم كه یك استاد پزشكی آنقدر پول بگیرد، در حالی كه برخی پزشكان اصلا درآمدی ندارند. اوضاع به هم ریخته است. پرستار و خدمه این را نگاه میكنند و اعتراض میكنند. استاد علوم پایه آن دانشكده نیز این را نگاه میكند، به استاد آناتومی كه این پزشك را پرورانده ظلم میشود. عدالتی وجود ندارد و من با كل این پرداختها مخالف هستم، چون بسیار نسنجیده عمل میشود. چرا باید به یكباره در بخش دولتی این اندازه پول پرداخت شود؟ این پول، پول معلمان این مملكت نیز میباشد. مردم اینها را حساب میكنند و بعد به خود اجازه میدهند كل جامعه پزشكی را زیر سؤال ببرند. من معتقد هستم كه اولا درآمد پزشك هر چه بیشتر شود، باید مالیات بیشتر پرداخت كند. در كشوری كه كتاب تعرفه از آنجا آمده به صورت تصاعدی تا 70 درصد پول پزشك را مالیات برمیدارند و این مكانیزم درستی است. در نتیجه خیلیها مالیات را درست پرداخت نمیكنند. ما در بعد نظارتی كه انجمنها را دخالت دادیم، گفتیم آنها باید در تعرفهنویسی دخالت كنند و مالیات پزشك كه روشن شد، در اخذ مالیات و دادن اطلاعات مالیاتی به نظام پزشكی و وزارت بهداشت، كمك كنند. ولی من با درآمدهای نجومی اطبا در بخش دولتی موافق نیستم. این مسئله با بخش خصوصیسازی مغایرت دارد. فردی آمده و میلیونها تومان پول خود را به بخش خصوصی داده است كه سهم بخرد و كمی كار كند. فردی اصلا پول نداده و رفته در بیمارستان دولتی و یك پول هنگفت را میگیرد، در حالی كه آن شخص كه به بخش خصوصی آمده و اینقدر پول داده، اصلا درآمد ندارد. این نقض غرض است و عدالت نیست. پس ندانسته آسیب زیادی به بخش خصوصی میزنیم.
نكته دیگر انتقاداتی است كه به انجام عملها و اقدامات تشخیصی بیمورد درمانی میشود. با توجه به محدودیت منابعی كه با آن مواجه هستیم، نظر شما در این خصوص چیست؟
متاسفانه این طرح این موضوع را تشویق میكند. میگوید، تو این كار را انجام بده، من به تو این پول را میدهم. این طرح مصرف و كار زیادی انجام دادن را تشویق میكند و این از نقاط ضعف بزرگ طرح است. این طرح اگر به معاینات و مشاورهها بهای بیشتری دهد، بهتر است.
به بحث نظارت برویم. لطفا قبل از هر چیز موردی را كه در هفته پیش اتفاق افتاده است، تشریح كنید.
بعد نظارت یك وظیفه حاكمیتی است. اگرچه همیشه از رها بودن قضایا ناراحت هستیم، اما آش نظارت شور شده است. آنجایی كه باید در نظارت از نظام پزشكی و انجمنها كمك گرفته شود و آنها دخالت داده شوند، به یكباره كار به تشخیص چند كارشناس در حوزههای درمان وزارتخانه و دانشگاهها محول شده است. نتیجه این میشود كه خبردار شدیم، تعرفه سرپایی و ویزیتی كه هنوز تعدیل نشده، ملاك عمل قرار گرفته است. 2 هفته پیش یك دكتر عالیرتبه به من مراجعه كرد و گفت، من این همه توجه به كلینیك و معاینه دارم و همه كارم از این طریق میگذرد. آیا این سزاوار است، چند كارشناس من را به جایی احضار كنند كه هیچ مقام مسئولی نیست و آنها هم هر چه بخواهند به من بگویند. با شناختی كه از من دارید، آیا حاصل تدبیری كه میگفتید، این است؟ عرق شرم بر صورت من نشست. این را به نحو مقتضی پیگیری نمودم و به مقامات محترم عرض كردم، زشتی این قضیه درست مانند این است كه تعزیرات قم یك مرجع تقلید را احضار كند. آیا حوزه علمیه آن را تحمل میكند؟ این بلا به سر ما آمده است. برخی كارشناسان بدسلیقه و بیاطلاع شما بیاحترامی كردند نسبت به كسی كه در علم، تعهد و تدین او بحثی نداریم. آن هم سر موردی یعنی ویزیت سرپایی كه در نظام طرح تحول، اصلاح نشده است. در مهرماه 93 خود ما داوطلب شدیم، آقای وزیر محترم بهداشت و رئیس محترم نظام پزشكی را دعوت كردیم و گفتیم ما در خدمت هستیم. ما از امروز در هر انجمنی كمیته حقوق و اخلاق پزشكی درست میكنیم و افراد خطاكار حرفه را صدا میزنیم و تذكر میدهیم، اگر اصلاح نشدند به نظام پزشكی میفرستیم. ما بهتر میدانیم در حرفه چه خبر است، نه كسی كه اطلاعی از حرفه ندارد و ندانسته یك نفر را احضار میكند.
واكنش آنها چه بود؟
دكترهاشمی نیز بزرگواری كردند، شخصا با آن دكتر تماس گرفتند و 2 روز پیش نیز من از وزیر محترم بهداشت تشكر كردم و گفتم شما بزرگواری فرمودید و این نشان میدهد كه شما این كار نادرست را نمیپذیرید. وقتی خود ما میگوییم كه حاضر هستیم به دولت كمك كنیم و اگر نابابی در این حرفه است با او برخورد میكنیم، از وزیر محترم بهداشت خواستم، شما اجازه دهید انجمنها این كار را انجام دهند، اگر نشد به نظام پزشكی ارجاع میدهند. اگر هم كارشناسان شما به این نتیجه رسیدند كه باید برخورد شود، موضوع را به نظام پزشكی بفرستند. در جلسه هفته گذشته نظام پزشكی تصمیم گرفتیم كه اجازه دهند كمیتههای اخلاق در انجمن و بیمارستانها شكل صحیح بگیرد. سازمان نظام پزشكی میداند كه این انجمنها به كارشناسان آنها تبدیل و مقداری از حجم كاری آنها را كم میكنند. اتفاقا در رشته نورولوژی از 5 پزشك كه آن ماه احضار كرده بودند، 3 نفر اشتباه خود را پذیرفتند، 2 نفر نیز به نظام پزشكی فرستاده شدند.
ما میگوییم درست است ماموران دانشگاهها ضابطان دولت و ناظران بر موارد خلاف هستند، اما خود آنها نمیتوانند محاكمه كنند. قانون تعیین كرده كه خلاف پزشكی باید به نظام پزشكی ارجاع شود. نظام پزشكی با كمك انجمنها شروع به پالایش میكند. متاسفانه در بعضی شهرها کارهای ناشایستی كردند كه متاسفانه به نام دولت تدبیر و امید انجام شد. من معتقدم كه وزیر بهداشت هنوز از برخی از این كارها مطلع نیست. از این عمل او كه با پزشك اهانت شده تماس گرفت مشخص است كه جا دارد به وزیر كمك كنیم. این وزیر هنوز دلسوز است و حركت زشت چند نفر را هنوز به حساب كلان نمیگذاریم و هنوز ناامید نشدهایم. فقط دخالت میكنیم كه مبادا این قطار واژگون شود و این كار شیرینی كه رئیسجمهور و دولت تدبیر و امید در این مملكت انجام داده، تلخ شود.
من نگران این هستم شیرینی كار عظیمی كه رئیسجمهور و هیئتمحترم دولت در نظام سلامت انجام داده، به وسیله یكسری ناآگاه یا آگاه و مغرض كه نام آنها را دلواپسان میگذارم، تلخ شود. من احساس میكنم، این رفتارها بیحساب و كتاب نیست و ممكن است تحمیل این تلخكامی حساب شده باشد. طرح تحول سلامت نباید مثل هدفمندی یارانه، دولت را گرفتار كند به شكلی كه نتوان آن را مدیریت كرد.
بهعنوان حرف آخر...
بعضا افرادی كه در این حرفه هستند، كاری میكنند كه باعث شرمندگی میشود. این حرفه شریف است و باید احترام آن حفظ شود. حریم این حرم را باید متولیان آن حفظ كنند با وجود بخشنامه صریح ریاست قوه قضائیه مبنی بر عدم صدور حكم حبس برای پزشكان، اما بعضی قضات برای برخی تخلفات صنفی كملطفی میكنند و حكم حبس صادر میكنند. كمااینكه در یكی از شهرها چند وقت پیش چنین حكمی برای 3 پزشك صادر شد. مقامات عالی قضایی با درایت كامل میگویند، حكم حبس را ندهید. ما نمیگوییم اگر یك دكتر هر كاری كرد، هیچكس به او كار نداشته باشد. دست قاضی باز است كه از روشهای دیگر غیر از حبس استفاده كند. ما میگوییم به نفع جامعه نیست كه پزشك به خاطر مسایل پزشكی حبس شود، همانگونه كه به نفع جامعه نیست و خلاف است كه اگر دكترها بگویند ما دیگر خانواده آن قاضی را ویزیت نمیكنیم.
از سوی دیگر از صدا و سیما برنامههایی پخش میشود كه درست نیست. صدا و سیما از برخی پزشكان پول میگیرد و آنها را به تصویر میكشد كه ما این كار را محكوم میكنیم. پزشك داریم كه انجمنی او را محكوم كرده، اما تصویر و مصاحبه با آن پزشك دو شب از تلویزیون پخش میشود. این نقض غرض است. صدا و سیما كاری نكند كه جامعه پزشكی تصمیم بگیرد با او همكاری نكند.
و توصیه آخر اینكه مقامات محترم امنیتی مملكت بررسی نمایند كه چه كسانی جامعه پزشكی را تحریك و تحقیر میكنند. ممكن است این كارها به نفع امنیت مملكت نباشد. احساس میكنم جریاناتی این مشکلات را برای جامعه پزشكی ایجاد میکند تا از تبعات آنها برای خود سوءاستفاده كنند.
در پایان، حلول سال 1394 را به جامعه مقدس پزشكی، پیراپزشكی، پرستاری و ملت بزرگوار ایران تبریك میگویم.
خلاصه گفتگو
در اردیبهشت سال 92 و یك ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، بهعنوان نماینده ستاد دكتر روحانی در رادیو سلامت به ملت ایران گفتم كه ما وضع موجود را تحمل نمیكنیم. اگر دكتر روحانی تشریف بیاورند، تیم بهداشتی او سلامت شما را تضمین خواهد كرد و بیمارستانها به مكان آزاردهنده شما تبدیل نخواهند شد. با تیم محترم اقتصادی دكتر روحانی اتمام حجت كردم، مبنی بر اینكه من آبرو دارم و این آبرو را به پای این كار میریزم، به شرطی كه ما به ازای واقعی وجود داشته باشد، یعنی قولی كه من میدهم، نباید روی هوا باشد.
تا زمانی كه یك ریال در خزانه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، اگر سلامت مردم ایران نیازمند آن مقدار است، باید صرف بهداشت و درمان شود
نقص اصلی این است كه الان پروسیجرگرایی شده، یعنی جامعه تشویق میشود كه كارهای تشخیصی و درمانی زیادی انجام دهد. ما با این كار داریم تكنسین پروری میكنیم و بعضا طبیب اصلا مریض را نمیبیند. در واقع ما معاینه را رها كردهایم
من با درآمدهای نجومی اطبا در بخش دولتی موافق نیستم. این مسئله با خصوصیسازی مغایرت دارد.
2 هفته پیش یك دكتر عالیرتبه به من مراجعه كرد و گفت، من این همه توجه به كلینیك و معاینه دارم و همه كارم از این طریق میگذرد. آیا این سزاوار است، چند كارشناس من را به جایی احضار كنند كه هیچ مقام مسئولی نیست و آنها هم هر چه بخواهند به من بگویند.
متاسفانه در بعضی شهرها کارهای ناشایستی كردند كه متاسفانه به نام دولت تدبیر و امید انجام شد. من معتقدم كه وزیر بهداشت هنوز از برخی از این كارها مطلع نیست.
من نگران این هستم شیرینی كار عظیمی كه رئیسجمهور و دولت در نظام سلامت انجام داده، به وسیله یكسری ناآگاه یا آگاه و مغرض كه نام آنها را دلواپسان میگذارم، تلخ شود.
از صدا و سیما برنامههایی پخش میشود كه درست نیست. صدا و سیما از برخی پزشكان پول میگیرد و آنها را به تصویر میكشد كه ما این كار را محكوم میكنیم. پزشك داریم كه انجمنی او را محكوم كرده، اما تصویر و مصاحبه با آن پزشك دو شب از تلویزیون پخش میشود. این نقض غرض است. صدا و سیما كاری نكند كه جامعه پزشكی تصمیم بگیرد با او همكاری نكند.
حدود 11 ماه از زمان اجرایی شدن طرح تحول نظام سلامت میگذرد و این طرح در این مدت فراز و فرودهای زیادی را پشتسر گذاشته است. كارشناسان زیادی در نقد و تكریم آن قلم زده و روزنامهها و نشریات مختلف از مشكلات و موانع آن سخنها گفتهاند.
نظر شما