سلامت نیوز: «مسائل محیط زیست «مرز» نمیشناسد». دكتر «احمدعلی كیخا» معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت از محیطزیست در آستانه سفر رییسجمهور افغانستان به تهران با تاكید بر این جمله میگوید: «اگر بخواهیم مشكلات محیط زیست را در كشور خودمان و در كشورهای همسایه و همین طور در دنیا حل كنیم ضرورتا، هم دولتها و هم ملتها در برخوردشان با محیط زیست رفتار خود را باید اصلاح كنند و همه برای حفظ محیط زیست دست به دست هم دهند.»
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، كیخا، تحصیلكرده اقتصاد آب از دانشگاه نیوانگلند استرالیا است و از مدتی قبل تلاش برای احیای تالابهای كشور را در دستور كار معاونت محیط طبیعی سازمان محیط زیست قرار داده است. او ۱۳ بهمنماه سال قبل برای نجات تالابهای بینالمللی هامون همایش روز جهانی تالابها را در زابل و در حاشیه این تالاب با حضور سفرای آلمان و افغانستان و همینطور نماینده سازمان ملل در ایران برگزار كرد تا اهمیت توجه به این تالاب را دو چندان كند. حال در آستانه سفر آقای اشرف غنی به ایران میگوید: در مورد افغانستان و مولفههای موثر بر تالابهای هامون درهم آمیختگی كه وجود دارد ضرورت همكاریهای مشترك را بیشتر میكند. دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی همانطور كه این روزها شما دیدهاید دنبال تعامل با همكاری با دنیاست؛ یك فضای برد – برد كه همه منتفع بشوند و این فضا را برای همكاری و تعامل با كشورهای همسایه تقویت كرده است.
این مدیر ۴۷ ساله كشورمان كه در كارنامه خود نایبرییسی كمیسیون آب، كشاورزی و منابع طبیعی مجلس هشتم را هم داشته در گفتوگوی پیش رو به اهمیت دیدار دو رییسجمهور ایران و افغانستان در راستای احیای محیط زیست به ویژه تالابهای بینالمللی هامون پرداخته است كه میخوانید.
ما به عنوان سازمان حفاظت محیط زیست دو اصل را دنبال میكنیم، میگوییم مسائل محیط زیست مرز نمیشناسد، در نتیجه در همسایگی با افغانستان محیط زیست ما در آنجا تابع مرز نیست. چه در جنوب در هامون و هیرمند و چه در شمال در حوضه «هریررود». ما معتقدیم كه این زیستگاهها متعلق به مردم ایران نیستند و متعلق به جهان است و مردم جهان باید در كنار مردم ایران و افغانستان بایستند و برای بهبود شرایط این زیستگاهها همكاری با نهادهایی چون UNDP و GEF را در دستور كار قرار داده و پیگیر عملی شدن برنامهها هستیم.
نكته دیگر اینكه ما خواستار بهبود زندگی مردم ساكن حاشیه این تالابها در دو سوی مرز هستیم نه در یك طرف مرز. معتقدیم زمانی میشود این زیستگاهها را حفظ كنیم كه مردم هم در داخل خاك افغانستان و هم در داخل خاك كشورمان در حاشیه تالابهای هامون مثل گذشته مراوده داشته باشند و كار مشترك با هم و همكاری اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشند. فكر میكنم دو رییسجمهور محترم با هم بنشینند و توافق كنند كه برای مردم دو طرف مرز ایران و افغانستان و سكونتگاههای دو سوی مرز در حوزه هامون یك برنامه مشترك توسعه تدوین كنند. در این برنامه مشترك قطعا باید توسعه پایدار محیط زیست و اكوسیستمهای آبی دیده شود.
ما به طور كلی به عنوان سازمان حفاظت محیط زیست معتقدیم كه یكی از متغیرهای اصلی تصمیمگیری در تنظیم رابطه مان با افغانستان حفاظت از تالابهای بینالمللی هامون است. مولفه اصلی در این خصوص در حقیقت بحث هامونهاست و انتظار داریم به صورت ویژه در دستور كار روسای محترم جمهوری دو كشور محترم قرار بگیرد
[quote-left]
در آستانه سفر رییسجمهور افغانستان به ایران هستیم. فكر میكنید دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما چطور میتواند از این موقعیت به نفع بهبود شرایط محیطزیست به ویژه اكوسیستمهایی كه با افغانستان به صورت مشترك داریم وارد عمل شود؟ این پرسش وقتی جدیتر میشود كه عملكرد گذشته دستگاه دیپلماسی در قبال تعهدات افغانستان به ایران در مورد حقابه تالاب هامون مثبت نبوده است. [/quote-left]
در آستانه سفر رییسجمهور افغانستان به ایران هستیم. فكر میكنید دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما چطور میتواند از این موقعیت به نفع بهبود شرایط محیطزیست به ویژه اكوسیستمهایی كه با افغانستان به صورت مشترك داریم وارد عمل شود؟ این پرسش وقتی جدیتر میشود كه عملكرد گذشته دستگاه دیپلماسی در قبال تعهدات افغانستان به ایران در مورد حقابه تالاب هامون مثبت نبوده است.
به نظر من اگر بخواهیم روند گذشته را بررسی كنیم به طور كلی در گذشته خیلی از ظرفیت برای حفاظت از محیط زیست و پیشبرد اهداف زیست محیطی، مخصوصا در مورد اكوسیستمهای آبی مشترك با سایر كشورها استفاده نكردیم. اینكه آیا دیپلماسی میتواند در خدمت محیط زیست باشد یا اصلا ضرورت دارد، پرسشی است كه باید به آن جواب درستی داد. ماهیت مسائل محیط زیستی به گونهای است كه مختص یك كشور خاصی نیست. مسائل محیط زیست، چالشها، خشكسالیها، تغییرات آب و هوا و آلودگیها همهچیزهایی است كه زندگی همه ابنای بشر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار میدهد.
در حال حاضر ارتباط تنگاتنگی بین زندگی مردم و محیط زیست وجود دارد كه نمیشود آنها را از هم جدا كرد. بنابراین مسائل محیط زیست «مرز» نمیشناسد.
اگر بخواهیم مشكلات محیط زیست را در كشور خودمان و در كشورهای همسایه وهمین طور در دنیا حل كنیم ضرورتا، هم دولتها و هم ملتها در برخوردشان با محیط زیست رفتار خود را باید اصلاح كنند و هم برای حفظ محیط زیست دست به دست هم دهند.
اگر این ضرورت را بپذیریم، هر چه دولتها همكاریهای بیشتری در زمینه محیط زیست داشته باشند یا فضا را برای تعامل و همكاری بیشتر فراهم كنند توفیق آنها در احیای محیط زیست یا حفظ آن، بیشتر میشود. شما میدانید در چند سال گذشته به دلیل تنشهای ایجاد شده در روابط سیاسی ما با كشورهای دنیا بیشترین جایی كه آسیب دید محیط زیست بود. وقتی به دلیل تحریمها منابع درآمدی كشور كاهش پیدا كرد. شاید بیشترین جایی كه اعتبارات تقلیل پیدا كرد بودجه اختصاص داده شده به محیط زیست بود. به خاطر دارم اواخر سال ٩١ و ابتدای سال ١٣٩٢ كه من به سازمان حفاظت محیط زیست آمدم، اعتبارات معاونت محیط زیست طبیعی در سال ٩١ تقریبا صفر بود. فقط یكی از ردیفهای معاونت درحد ۵ درصد تخصیص داشت. حالا در این یكی، دو ساله مورد توجه بیشتری قرار گرفته و درصد قابل توجهی از آنچه مصوب شده تخصیص پیدا كرد. بنابراین میرسیم به این نكته كه وقتی فضا، فضای همدلی در عرصه بینالمللی شود وقتی كشورها قرار است با هم كار بكنند نتیجه مثبت آن در محیط زیست هم هست.
به طور اختصاصی در اكوسیستمهای آبی هم مثل تالابهای بینالمللی هامون، تالاب هورالعظیم، مناطق جنگلی مشترك كه از آن به عنوان پاركهای صلح و دوستی یاد میكنیم فضا، فضای همكاری میشود، میپذیریم برای مردم دو طرف مرزها، عمدتا با توجه به ریشههای مشترك قومی و فرهنگی شرایط خوب رقم بزنیم فارغ از اینكه در كشور ما هستند یا در آن سوی مرزها. من معتقدم مثلا در سیستان و بلوچستان برنامه توسعه این استان بدون آنكه شرایط مردم آن سوی مرز را در نظر بگیرید پیش نمیرود. در آنجا اگر مردم پاكستان و افغانستان توسعه یافته باشند و شرایط خوب داشته باشد قطعا ما هم منتفع میشویم و بالعكس. لذا وقتی فضا، فضای همكاری میشود، آن وقت میتوانیم با هم بنشینیم گفتوگو كنیم كه چه كارهایی برای بهبود شرایط مردم دو طرف مرز انجام دهیم. در دل این برنامهها قطعا مسائل محیط زیست و پایداری طبیعت برای حیات بهتر بشر مورد بحث قرار میگیرد و میتواند قابل همكاری باشد.
در میان اكوسیستمهای آبی هیچ كدام به اندازه تالابهای بینالمللی هامون مناقشه نداشته است. حوضه آبریز هامون كاملا وابسته به ورودی آب از رودخانههای افغانستان است و این رودخانهها مدتهاست كه با احداث سدها از جمله سد كجكی مهار شده است. بنابراین این اكوسیستم به فعالیتهای دیپلماسی نیاز دارد.
خود من در دو مقطع درگیر این موضوع بودم. یكی وقتی نماینده مجلس بودم و دیگری در حال حاضر كه به عنوان معاون محیططبیعی سازمان حفاظت محیط زیست مسوولیت حفاظت از تالابهای كشور را عهدهدارم. یادم هست در زمان نمایندگی مجلس از آقای «منوچهر متكی» وزیر امور خارجه وقت سوالی داشتم و ایشان آمدند برای پاسخگویی. وقتی آقای «منوچهر متكی» در كمیسیون امنیت ملی حاضر شدند، كه در آن مقطع زمانی، دستگاه دیپلماسی اصلا باوری به انجام این كارها نداشت. از ایشان سوال كردم كه استراتژی شما در برخورد با مساله آب هیرمند و افغانستان چه هست؟ ایشان پاسخ داد كه این مساله اصلا مربوط به ما نمیشود. من به ایشان گفتم شما به عنوان مسوول دستگاه دیپلماسی ما، وظیفه دفاع از منافع ملی در عرصههای بینالمللی را برعهده دارید. چگونه میگویید كه این مربوط به ما نمیشود؟
الان اما این رویكرد تفاوت پیدا كرده است. خوشبختانه با تدابیری كه هم ریاست سازمان حفاظت محیط زیست دارد و هم دستگاه دیپلماسی ما، شرایط خیلی فرق كرده است.
اول اینكه الان در سازمان حفاظت محیط زیست این تز حاكم است، «محیط زیست مرز نمیشناسد». اكوسیستمهای آبی منحصر به فردی مثل تالابهای بینالمللی هامون صرفا متعلق به مردم محل نیستند و متعلق به جامعه بینالمللی است و باید حفظ شوند. شما آنجا زیستگاه پرندگان نادری دارید كه نمیتوانید در قبال آن چشم خود را چه در خاك ایران باشد چه در خاك افغانستان ببندید. به همین دلیل هم بود كه ما در سازمان محیط زیست سطح همكاری خود را با نهادهای بینالمللی نظیر UNDP و GEF (تشكل جهانی محیطزیست) و كنوانسیون رامسر بسط دادیم، صرفا با این نظر كه ما در محیط زیست مرز قایل نیستیم ما معتقدیم كه اكوسیستمهای آبی و منحصر به فردی مثل هامون متعلق به جامعه بشری هستند نه فقط متعلق به مردم آنجا و همچنین ما معتقدیم زندگی مردم دو طرف مرز با حیات هامون عجین شده هر كسی میخواهد برنامهای بریزد همه اینها را با هم ببیند ما دنبال این هستیم كه دولتهای ایران و افغانستان در زیر چتر همكاریهای بینالمللی و فعالیت سازمانهای بینالمللی و بهرهگیری از كارشناسان بینالمللی بیایند و یكسری برنامهریزی مشترك توسعه برای حفظ و بهرهبرداری از تالابهای بینالمللی هامون و با درگیر كردن خود مردم آنجا تدوین كنند. شرایط رابرای بهبود وضعیت هامون و مردم ساكن در حاشیه آن فراهم كنند. این نگاه ماست در سازمان محیط زیست. در دولت، در دستگاه دیپلماسی و در شورای همكاریهای بینالمللی كه نماینده وزارتخانهها نیز شركت میكنند، جلسات متعددی را داشتهایم، در دستگاه دیپلماسی دیدگاه دولت هم به دیدگاه ما نزدیك است اما در حوزه خودش، در دیدگاه كلان دستگاه دیپلماسی، به دنبال بهبود شرایط است هم با همسایگان هم با سایر كشورهای دنیا. نگاه دولت این است كه یك ایران سرافراز یك ایران آباد میتواند صرفا در شرایطی شكل بگیرد كه شرایط همسایگان هم بهبود یافته باشد و همكاری متقابل شكل گیرد. شرایطی كه در كشور همسایه وجود دارد میتواند بر شرایط كشور ما تاثیر بگذارد. در مورد افغانستان و مولفههای موثر بر تالابهای هامون درهم آمیختگی كه وجود دارد ضرورت همكاریهای مشترك را بیشتر میكند. دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی همانطور كه این روزها شما
دیدهاید دنبال تعامل با دنیاست و دنبال همكاری با دنیاست. در یك فضای برد – برد كه همه منتفع بشوند و این فضا را برای همكاری و تعامل با كشورهای همسایه تقویت كرده است. خود سازمانهای مردم نهاد در حوزه محیط زیست خیلی ورود پیدا كردهاند، مردم در اقصی نقاط كشور خود را حافظ محیط زیست میدانند و دنبال مطالبات محیط زیستی هستند.
اینك مردم همجوار با تالابهای بینالمللی هامون، سازمانهای مردم نهادی را شكل دادهاند، همچنین NGOهای بینالمللی در تلاش هستند تا مردم دو سوی مرز ایران و افغانستان مثل گذشتههای دور با هم در ارتباط موثر باشند و برای خودشان و رفع مسائل خودشان با هم اندیشه كنند و برنامه بریزند و در صورت نیاز از دولتهای
دو طرف كمك بگیرند.
الان كه آقای اشرف غنی قرار است به تهران بیاید سازمان حفاظت محیط زیست یا خانم ابتكار برنامهای برای دیدار با رییسجمهور افغانستان و مذاكره با او درباره تالابهای هامون دارید؟
ما به طور كلی به عنوان سازمان حفاظت محیط زیست معتقدیم كه یكی از متغیرهای اصلی تصمیمگیری در تنظیم رابطه مان با افغانستان حفاظت از تالابهای بینالمللی هامون است. مولفه اصلی در این خصوص در حقیقت بحث هامونهاست و انتظار داریم به صورت ویژه در دستور كار روسای محترم جمهوری دو كشور محترم قرار بگیرد. و امیدواریم این مسائل مورد بحث و گفتوگو باشد و البته عرض كردم در همان فضای همكاری برای بهبود شرایط زندگی مردم دو سوی مرز اندیشیده میشود. اما تنظیم برنامههای دیدار رییسجمهور افغانستان با ما نیست با وزارت امور خارجه است. قطعا ما، هم دنبال میكنیم و هم استقبال میكنیم از چنین اتفاقی.
تقاضایی از وزارت امور خارجه قرار نیست مطرح شود تا رییس سازمان حفاظت محیط زیست و رییسجمهور افغانستان بتوانند دیداری داشته باشند و موضوع همكاریهای زیستمحیطی را بررسی و درباره آن تبادل نظر كنند؟
تا جایی كه من اطلاع دارم این كار انجام شده است.
خود شما همانطور كه در سال ۱۳۹۲ «سپ بلاتر» به ایران آمد و پیشنهاد دادید و خانم ابتكار توانست رایزنی كند و سپ بلاتر برای بازدید موزه تنوع زیستی به سازمان حفاظت محیط زیست آمد. پیشنهادی به خانم ابتكار میدهید كه این دیدار انجام بگیرد و ملاقات با رییسجمهور افغانستان برای پیگیری وضعیت تالابهای هامون و همكاریهای زیستمحیطی بین دو كشور محقق شود؟
بنده به عنوان مسوول حفاظت از تالابهای ایران معتقدم كه ما باید از هر اقدامی كه به حفاظت تالابهای كشور كمك میكند فروگذار نكنیم و این كار را پیگیری میكنیم تا این اتفاق بیفتد. تالابهای بینالمللی هامون بنا به دلایل متعدد زیستمحیطی و فرهنگی بخشی از تاریخ بشریت و ایران و منطقه در حاشیه این تالابها شكل گرفته است. این تالابها در آیینهای مختلف و ادیان الهی نظیر زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام دارای تقدس است. در دین زرتشت هامون چنین جایگاه خاصی دارد و آیینهای خاص هم متناسب با تالاب هامون وجود دارد. بنابراین برای حفظ و احیای تالابهای بینالمللی هامون باید از هر فرصتی استفاده بكنیم و از این دیدارها دریغ نخواهیم كرد. البته تاكید میكنم ما در مورد همه تالابهای كشور و نه فقط تالاب هامون از همه ظرفیتها و تواناییهای موجود استفاده خواهیم كرد كه كمك میكند به حفاظت آنها.
[quote-right]یك مسالهای كه هست ما در دو سه دهه گذشته كلا دیپلماسی قابل قبولی در مورد افغانستان نداشتهایم. پیش از تسلط طالبان بر افغانستان، در زمان جنگ طالبان و بعد از روی كار آمدن آقای كرزای و حالا آقای اشرف غنی. الان هم متاسفانه شاهدیم كه آقای اشرف غنی رییسجمهور جدید افغانستان در همین مدت اندك شروع به كار خود سه بار به كشور عربستان سفر كرده است اما تازه قرار است برای نخستین بار به ایران بیاید. این برخلاف ریشههای فرهنگی و زبان فارسی كه زبان مشترك دو كشور است بوده. چه باید كرد كه رابطه با افغانستان و تعامل با این كشور با توجه به تاثیری كه میتواند در حوزه محیط زیست بر ایران بگذارد بهبود یابد؟ [/quote-right]
یك مسالهای كه هست ما در دو سه دهه گذشته كلا دیپلماسی قابل قبولی در مورد افغانستان نداشتهایم. پیش از تسلط طالبان بر افغانستان، در زمان جنگ طالبان و بعد از روی كار آمدن آقای كرزای و حالا آقای اشرف غنی. الان هم متاسفانه شاهدیم كه آقای اشرف غنی رییسجمهور جدید افغانستان در همین مدت اندك شروع به كار خود سه بار به كشور عربستان سفر كرده است اما تازه قرار است برای نخستین بار به ایران بیاید. این برخلاف ریشههای فرهنگی و زبان فارسی كه زبان مشترك دو كشور است بوده. چه باید كرد كه رابطه با افغانستان و تعامل با این كشور با توجه به تاثیری كه میتواند در حوزه محیط زیست بر ایران بگذارد بهبود یابد؟
احتمالا آقای اشرفغنی ایران را خودی فرض كرده و اول بنا را براین گذاشته به آنهایی كه كمی دورتر هستند سر بزنند و بعداً به خانه خودشان بیایند.
الان به نظر من اوضاع فرق كرده است. الان خود دولت و دستگاه دیپلماسی در برنامههایش و در استراتژیهایش تنظیم رابطه درست با كشورهای دنیا را قرار داده است. بخشی از منافع ما در تعامل با كشورهای دنیا نهفته است. ما نمیتوانیم از این غافل شویم. به این مساله وقتی نگاه كنیم میبینیم در بین كشورهای دنیا كشورهای همسایه از یك اولویت ویژهای برخوردار هستند. عرض كردم ما از شرایط افغانستان متاثر هستیم و تحت تاثیر قرار میگیریم و نمیتوانیم برنامههای توسعه كشور را بدون توجه به مسائل كشورهای همسایه پیش ببریم.
به نظر من در سالهای گذشته در ذیل سایه نگاههای سیاسی و درگیریهای بیمورد رابطه تاریخی، فرهنگی و قومی مردم دو كشور پنهان شده و به خوبی دیده نشده است. بسیاری از مردمان دو سوی مرزهای ایران و افغانستان ریشههای قومی دارند، در فیلمها دیده شده است كه مردم دو سوی مرز برای جستوجوی اقوام و بستگان خود به كشور همسایه سفر كردهاند. الان زمان آن رسیده است كه به این مشتركات توجه شود. به نظر من در ارتباط با كشورهای همسایه به ویژه نواحی مرزی باید چشمها را شست و طور دیگری نگاه كرد. باید اجازه داد مردم مثل گذشته ارتباطات خود را حفظ و پیوندهای قومی و اجتماعی خویش را تقویت كنند.
آنچه در تنظیم روابط كشور از نگاه بنده به عنوان یك مسوول در سازمان حفاظت محیط زیست مهم است این است كه ما باید دنبال همكاری باشیم تا نزاع و تفرق. با نگاه همكاری پیش برویم و نیازهای مشتركمان را مشخص كرده و كمك كنیم به همدیگر در رفع این نیازها. با این رویكرد به نظر میرسد بیشتر و بهتر جواب میگیریم.
جز این هم چارهای نداریم، یعنی هم ما و هم افغانستان باید بتوانیم آینده دو كشور و مردم مان را در سایه همكاری حل كنیم نه خدای ناكرده در دامن زدن به اختلافات و نزاع و خصومت و مسائلی از این قبیل.
با افغانستان هم ریشههای قومی داریم و هم ریشههای تاریخی – فرهنگی و هم سابقه بسیار زیادی در همكاری با هم داشتهایم. برای نمونه اگر شاهنامه را هم بررسی كنید میبینید كه تا چه اندازه این همكاری و همراهی وجود داشته است. لذا فكر میكنم در چارچوب منطق دو كشور باید با هم گفتوگو كنیم. هم ایران به افغانستان نیاز دارد و هم افغانستان به ایران. همه را با هم باید دید. همه مسائل و مشتركات و همه را با هم مورد ارزیابی قرار داد. همه واقعیتهای موجود باید مدنظر قرار بگیرد.
آیا محیط زیست میتواند نقطه تعامل و شروع یك تنظیم رابطه مطلوب با افغانستان باشد.
صددرصد. عرض كردم ما به عنوان سازمان حفاظت محیط زیست دو اصل را دنبال میكنیم، میگوییم مسائل محیط زیست مرز نمیشناسد، در نتیجه در همسایگی با افغانستان محیط زیست ما در آنجا تابع مرز نیست. چه در جنوب در هامون و هیرمند و چه در شمال در حوضه «هریررود». ما معتقدیم كه این زیستگاهها متعلق به مردم ایران نیستند و متعلق به جهان است و مردم جهان باید در كنار مردم ایران و افغانستان بایستند و برای بهبود شرایط این زیستگاهها همكاری با نهادهایی چون UNDP و GEF را در دستور كار قرار داده و پیگیر عملی شدن برنامهها هستیم.
نكته دیگر اینكه ما خواستار بهبود زندگی مردم ساكن حاشیه این تالابها در دو سوی مرز هستیم نه در یك طرف مرز. معتقدیم زمانی میشود این زیستگاهها را حفظ كنیم كه مردم هم در داخل خاك افغانستان و هم در داخل خاك كشورمان در حاشیه تالابهای هامون مثل گذشته مراوده داشته باشند و كار مشترك با هم و همكاری اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشند. فكر میكنم دو رییسجمهور محترم با هم بنشینند و توافق كنند كه برای مردم دو طرف مرز ایران و افغانستان و سكونتگاههای دو سوی مرز در حوضه هامون یك برنامه مشترك توسعه تدوین كنند. در این برنامه مشترك قطعا باید توسعه پایدار محیط زیست و اكوسیستمهای آبی دیده شود.
[quote-left] ورود افاغنه و اقامت آنها در سیستان و بلوچستان ممنوع است. اگر افغانستان بگوید ما كمك میكنیم به آباد شدن سیستان و احیای تالاب هامون و ایران هم به كمك مردم ما آمده و ضمن محترم شمردن تردد اتباع ما تسهیل تجارت و تعامل اتباع افغان را خواستار باشد ایران چه باید بكند؟
[/quote-left]
ورود افاغنه و اقامت آنها در سیستان و بلوچستان ممنوع است. اگر افغانستان بگوید ما كمك میكنیم به آباد شدن سیستان و احیای تالاب هامون و ایران هم به كمك مردم ما آمده و ضمن محترم شمردن تردد اتباع ما تسهیل تجارت و تعامل اتباع افغان را خواستار باشد ایران چه باید بكند؟
به نظر من هیچ اشكالی ندارد. وقتی ما از یك توسعه مشترك حرف میزنیم یعنی امكاناتی كه در این طرف مرز داریم در خدمت مردم آن سوی مرز باشد. این سوی مرز در ایران زیرساختهای پزشكی - درمانی كه داریم قویتر است یا شاید در آن سوی مرز اصلا وجود نداشته باشد یا در زمینه آموزش عالی، زیرساختهای خوبی ما داریم كه آنها ندارند. یا ظرفیتها كه برای سرمایهگذاری وجود دارد. الان در سیستان و بلوچستان «بندر چابهار» تنها راه دسترسی سریع و آسان و مطمئن افغانستان به آبهای آزاد است. الان هم از مرز میلك ماشینهای برادران افغانی در حال تردد هستند.
به نظر من همه اینها باید دیده شود. وقتی شما میخواهید بهبود زندگی مردم را رقم بزنید باید در همه حوزهها به صورت مشترك برنامهریزی كنید. الان كه هامون دچار تخریب شده با مشاهده عكسهای هوایی شاهد هستیم كه ریزگردها، افغانستان و پاكستان و حتی كشورهای دیگر را هم تحت تاثیر قرار میدهد. یعنی مساله هامون و تخریب آن را از این زاویه هم ببینید. وقتی رویكرد به سمت تخریب زیستگاهها میرود زندگی برای مردم دو سوی مرز به یك جهنم تبدیل میشود. در حالی كه میتوان با تكیه بر تعامل و روابط بینالملل زندگی بهتری برای مردم دو سوی مرز در محدوده تالابهای هامون ایجاد كرد. در بخش میراث فرهنگی و گردشگری هم ظرفیتهای فوقالعادهای در دو سوی مرز وجود دارد. تالابهای بینالمللی هامون و آیینهای مرتبط با آن ظرفیت گردشگری آنجاست برای هر دو كشور كه میتواند برای بهبود زندگی مردم استفاده شود.
نظر شما