سلامت نیوز:تلاشهای دادستانی کرمان آخرین روزنه امیدی بود که باعث شد پس از 5 سال لبخند بر لبان دو کودک خردسال که هر روز با بیم و امید در انتظار بازگشت دوباره پدر به خانه بودند بنشیند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران،برگهای تقویم بسرعت ورق میخوردند و مرد زندانی به آخرین روزهای زندگیاش نزدیک میشد. آذرماه سال 89 تلخترین روز زندگیاش بود. روزی که به دلیل عصبانیت نتوانست خشم خود را کنترل کند و دستانش به خون جوان 24 سالهای آلوده شد. وقتی وارد زندان شد دخترش سه ساله بود. وقتی شنید دخترش برای نجات جان او از چوبه دار از عموهای فیتیلهای کمک گرفته است با همه وجود از خدا خواست تا فرصت دوبارهای به او بدهد.
ماهها و سالها بسرعت سپری شدند اما همه تلاشها به بنبست منتهی میشد. اولیای دم که هنوز داغ مرگ فرزندشان برای آنها تازه بود تنها راه آرام گرفتن دل شکستهشان را قصاص قاتل میدانستند و به هیچ عنوان به چیزی جز دیدن قاتل بالای طناب دار فکر نمیکردند. با تأیید حکم قصاص همه چیز برای اجرای آن آماده شد اما یک روزنه امید باقی مانده بود. با پایان تعطیلات نوروز پدر و مادر هادی که غم مرگ پسرشان در چهره آنها نمایان بود برای گرفتن صورتجلسه قصاص وارد دادستانی شدند. آنها تصمیم نهایی را گرفته بودند و برای اینکه با خانواده قاتل پسرشان یا بستگان آنها روبهرو نشوند زادگاهشان بم را ترک کرده و در گرگان زندگی میکردند.
سه روز از حضور آنها در دادستانی سپری شد و مذاکرات و تلاشهای معاون دادستانی برای رضایت گرفتن از اولیای دم نتیجه داد. مادر هادی درحالی که اشک میریخت گفت برای رضای خدا و در آستانه میلاد بانوی دو عالم فاطمه زهرا(س) از خون پسرم گذشت کردم. خبر بسرعت در همه شهر پخش شد و صدای شادی همراه با اشک دو فرزند خردسال متهم به قتل زیباترین تصویری بود که در بین اهالی شهر به یادگار ماند.
تلاش دادستانی برای اخذ رضایت
علی سیدی معاون دادستان عمومی و انقلاب کرمان سه شبانه روز تلاش برای اخذ رضایت در پرونده قتل جوان 24 ساله بمی را تشریح کرد.
وی با بیان اینکه خانواده مقتول با این بخشش اجازه دادند سایه پدر همچنان بر سر 2 دختربچه بماند گفت: آذر ماه سال 89 در نتیجه یک تصادف در یکی از خیابانهای شهر بم مقتول برای میانجیگری وارد شده بود در نتیجه آن قاتل با چاقو ضربهای به هادی وارد کرد. قاتل در این درگیری بدون نیت قبلی و به طور ناخواسته هنگام خشم و عصبانیت مرتکب قتل شد اما بلافاصله بعد از این حادثه مقتول را با خودروی خود به بیمارستان منتقل کرد اما آن جوان در بین راه جان خود را از دست میدهد. علی رغم اینکه چند نفر به او پیشنهاد فرار دادند اما او فرار نکرده و خودش را تسلیم قانون کرد.
وی ادامه داد: پس از برگزاری جلسه محاکمه و اعتراف متهم با حکم دادگاه وی به قصاص محکوم شد. پس از صدور حکم در این 5 سال خانواده قاتل و مسئولان تلاش زیادی برای اخذ رضایت از خانواده مقتول انجام دادند، اما به نتیجهای نرسیدند.
معاون دادستان کرمان با بیان اینکه قاتل دو فرزند دختر دارد گفت: یکی از دختران او که در زمان وقوع قتل فقط سه سال داشت، سال گذشته نامهای را به برنامه «فیتیله، جمعه تعطیله» ارسال کرد و از عموهای فیتیلهای درخواست کرد تا برای اخذ رضایت از شاکیان این پرونده گام بردارند و پدرش را به زندگی برگردانند. وقتی این نامه به دست فیتیلهایها رسید با دستور رئیس سازمان صدا و سیما آنها برای صحبت با خانواده مقتول و تلاش برای گرفتن رضایت به گرگان رفتند و همراه با اعضای شورای شهر گرگان و چند نفر از روحانیون با خانواده مقتول دیدار و طی سه روز تلاش کردند تا آنها را از قصاص قاتل پسرشان منصرف کنند و او را به خاطر دو دختر خردسالش ببخشند اما تلاش آنها بینتیجه ماند.
[quote-right]در این درگیری نیت و عمدی در کار نبود زیرا اگر جز این بود و قتل این جوان عمدی صورت میگرفت عموهای فیتیلهای به هیچ عنوان ورود نمیکردند تا رضایت خانواده مقتول را جلب کنند.[/quote-right]
سیدی ادامه داد: پس از گذشت 5 سال حکم قصاص قاتل تأیید شد و پس از استیذان ریاست قوه قضائیه برای اجرای حکم به دادستانی کرمان ارسال شد. آخرین روزهای زندگی قاتلی که هنگام خشم و عصبانیت مرتکب این قتل شده بود فرارسیده بود و این حکم باید اواخر فروردین ماه اجرا میشد. وی افزود: با توجه به این که پیش از این در چند پرونده قتل موفق به گرفتن رضایت شده بودم دادستان کرمان دستور داد تا در این پرونده نیز وارد شوم و برای اخذ رضایت تلاش کنم. بلافاصله از اولیای دم دعوت کردم تا به دادستانی بیایند. میدانستم که اخذ رضایت از خانواده مقتول کار آسانی نیست و افرادی که برای جلب رضایت آنها آستین بالا میزنند، خیلی چیزها از جمله بیاحترامی، توهین و افترا و حتی کتک را به جان میخرند تا شاید جان انسانی نجات یابد. سه روز از ساعت 8 صبح تا 5 عصر با اولیای دم صحبت کردم و با بیان احادیث مختلف و همچنین آیههای قرآن در زمینه عفو و گذشت از آنها خواستم تا در بهار فاطمی از قصاص قاتل پسرشان گذشت کنند. به آنها یادآوری کردم این قتل با تصمیم و برنامهریزی قبلی نبوده و فقط بر اثر مشاجره و عصبانیت روی داده و حتی قاتل برای نجات جان مقتول تلاش کرده و حاضر به فرار نشده است. به آنها اطمینان دادم اگر تشخیص دهیم یک قاتل فرد خطرناکی است به هیچ وجه برای صلح و سازش تلاش نمیکنیم، اما قتلهای تصادفی جای تلاش برای اخذ رضایت دارد.
در این سه روز از دو نفر از اولیای دم پروندههایی که از قصاص قاتل گذشت کرده بودند دعوت کردم تا با خانواده هادی صحبت کنند. آنها نیز از شیرینی گذشت از خون قاتل و همچنین آسودگی وجدان پس از اعلام رضایت گفتند و از آنها خواستند تا اجازه ندهند دو دختر خردسال یتیم شوند.
معاون دادستان کرمان با بیان اینکه تلاشها در روز هفدهم فروردین ماه به بار نشست ادامه داد: پس از سه روز صحبت با خانواده هادی در نهایت موفق به اخذ رضایت از این خانواده شدیم و آنها در 17 فروردینماه رضایت خود را برای رضایت خدا اعلام کردند. وقتی خبر رضایت اولیای دم را تلفنی به خانواده قاتل گفتم صدای گریه همراه با شادی آنها خستگی را از تنم بیرون کرد.
گذشت برای رضای خدا
داوود باهوش پدر هادی که با گذشت از قصاص قاتل پسرش زندگی دوبارهای به او داد با بیان اینکه برای این تصمیم بزرگ از خدا کمک گرفت گفت: 4 فرزند دارم و هادی فرزند دومم بود. او بسیار باهوش بود و با موفقیت تحصیلات را به پایان رساند و مهندس برق شد. آرزوهای زیادی برای او داشتیم. هادی نماینده یک شرکت در بم بود و در نصب دوربین فعالیت میکرد. روز حادثه وقتی متوجه نزاع بین دو راننده شده بود برای پایان دادن به این دعوا وارد ماجرا شد اما قاتل با چاقو ضربهای به شاهرگ پسرم زد و باعث مرگ او شد. مرگ پسرم داغ بزرگی برای من و همسرم بود و وقتی فهمیدیم که او به خاطر پایان دادن به یک دعوا قربانی شده است فقط به قصاص قاتل فکر میکردیم. در این مدت افراد زیادی برای راضی کردن ما به گذشت از خون پسرمان آمدند، اما هیچکدام از آنها حال من و همسرم را درک نمیکردند.
وی ادامه داد:پس از تأیید حکم قصاص وقتی معاون دادستان کرمان از ما خواست تا قاتل پسرمان را به خدا واگذار کنیم و اجازه ندهیم دو دختر خردسال یتیم شوند احساس کردیم باید برای رضای خدا از قصاص قاتل گذشت کنیم.
وقتی معاون دادستان آیاتی از سوره قیامت را برای ما تلاوت کرد همسرم منقلب شد و بشدت گریه کرد. او از من خواست تا برای شادی روح پسرمان از خونخواهی او گذشت کنیم. وقتی از ساختمان دادستانی بیرون آمدیم احساس سبکی میکردم و از همه میخواهم در لحظه عصبانیت تصمیم عجولانهای نگیرند تا خانوادهای داغدار شوند.
تلاش سه روزه فیتیلهایها برای بخشش
« ماجرا به حدود 5 سال قبل بازمیگردد، آن زمان که به دلیل وقـــوع حادثه رانندگی در شهر بم نزاعی در میگیرد و در این بین هادی 24 ساله با ضربه چاقو از سوی مرد 31 ساله به قتل میرسد.»
علی فروتن با بیان این جملات گفت: مطلع شدیم در این درگیری نیت و عمدی در کار نبود زیرا اگر جز این بود و قتل این جوان عمدی صورت میگرفت عموهای فیتیلهای به هیچ عنوان ورود نمیکردند تا رضایت خانواده مقتول را جلب کنند.
وی افزود: مدتی بعد یکی از بستگان خانواده قاتل از طریق برنامه «فیتیله محبت» عموهای فیتیلهای را در جریان این اتفاق غیرعمد و بیتابی دو فرزند خردسال قاتل قرار داد. آرامش کودکان مهمترین دغدغه ما عموها است و از آنجا که نمیخواستیم این دو کودک بیش از این دلتنگ پدرشان باشند، نیمه دوم سال گذشته تصمیم گرفتیم برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول که به هیچ عنوان حاضر به رضایت نبودند و به همین دلیل از محل سکونت خود یعنی شهرستان بم نقل مکان کرده و در استان گلستان ساکن شده بودند، در منزل آنها حضور پیدا کنیم. قاتل مدت حبس تعیین شدهاش را میگذراند و این فرصت مناسبی بود تا تلاش کنیم از خانواده مقتول رضایت بگیریم.
[quote-left]من، حمید گلی و محمد مسلمی میخواهیم به گونهای برای کودکان کار کنیم که مهربانی و محبت را یاد بگیرند و بدانند هیچگاه مهربانی از حضرت حق پوشیده نیست، همانطور که ظلم و ستم پنهان نخواهد ماند. [/quote-left]
دوازدهم اسفند ماه سال گذشته به منزل این خانواده که حتی روانشناسان زندان و مسئولان شهر را نمیپذیرفتند، وارد شدیم. پای حرف خود ایستاده بودند و نمیخواستند از جان قاتل فرزند خود بگذرند، اما آرامش دو کودک خردسال قاتل ما را موظف میکرد برای جلب رضایت آن خانواده تلاش کنیم. به آنها گفتیم همه جا دشمنی وجود دارد، از شما خواهش میکنیم بذر محبت بکارید و در این دنیا ببخشید تا در آن دنیا بخششی بیحد و حصر نصیبتان شود.
علی فروتن در ادامه اشاره کرد: حرف مشترک هر سه ما این بود که قصاص حق شما است و شاید این کار کمی از هیاهوی درونتان را آرام سازد و التیامی باشد بر داغی که دیدهاید، اما به این فکر کنید که با این انتقام، بذر کینه کاشته و دو کودک آسیب دیده وارد اجتماع میشوند که ممکن است در آینده در صدد انتقام برآیند.
تمام حرفهایی که لازم بود میان ما و خانواده مقتول رد و بدل شد و در زمان بازگشت و هنگام خداحافظی، رفتار و گفتار آنها خبر از بارقه امید میداد. آنها لحظه آخر در پاسخ به اصرارهای ما گفتند به حرفهای شما فکر میکنیم و تیم روانشناسی که با ما همراه بودند با شنیدن این جملات امیدوار بودند که به فضای رضایت نزدیک خواهیم شد.
علی فروتن از اتفاق غیرمنتظره و خوشحالکنندهای که خبر آن را به تازگی شنیدهاند چنین گفت: هفته گذشته بود که مطلع شدیم خانواده مقتول بعد از نیمه فروردین ماه رضایت دادند و پیش از آنکه قاتل پای چوبه دار حاضر شود رضایت خود را اعلام کردند.
وی به احساس مسئولیت خود و دو همکار دیگرش نسبت به کودکان این سرزمین اشاره کرد و افزود: این احساس مسئولیت مانند کوله باری است که هر سه ما در طول این سالها به دوش کشیدهایم و در روزهای نخست به اندازه امروز سنگینی آن را احساس نمیکردیم، اما هر چه به شهرها و روستاهای مختلف کشور سفر کردیم و کودکان را در فضاها و شرایط خوب و بد زندگی دیدیم، فهمیدیم وظیفه سنگینتری در قبال این کودکان داریم. پای کلاسهای درس که مینشستیم یقین پیدا کردیم آینده این مرز و بوم به دست کودکان ساخته میشود؛ همان کودکانی که همتها، کاظمیها و سربازانی شدند که 8 سال تمام با جان و دل از سرزمین شان دفاع کردند. این اتفاق بار دیگر در آینده اتفاق میافتد. به یقین کودکان گذشته ایران، رد پاهای عمیقی بر جای گذاشتند که امروز هر یک از ما فرصت انجام کاری هرچند کوچک را داریم.
علی فروتن در پایان وظیفه همه مسئولان سپس خانوادهها را در قبال کودکان، فراهم کردن زمینه آرامش قطعی برای آنها دانست و گفت: در سایه آرامش است که کودکان سرزمینی صلح طلب، عاری از ستیز، جنگ روانی و پرخاشگری خواهند ساخت.
من، حمید گلی و محمد مسلمی میخواهیم به گونهای برای کودکان کار کنیم که مهربانی و محبت را یاد بگیرند و بدانند هیچگاه مهربانی از حضرت حق پوشیده نیست، همانطور که ظلم و ستم پنهان نخواهد ماند. به دنبال رویش هستیم و درست است مشکلات زیادی در مسیر حرفهای مان وجود داشته و کارشکنیهای غیر عمد گاهی اوقات حرکت ما را کند کرده است، اما همواره سعی کرده ایم، کودکان را از راه ساده و با روان شاد به مقصد برسانیم زیرا در جامعه شاد و فضاهای پر از خنده، آمار جرم و جنایت کاهش پیدا میکند. به همین دلیل بدون شک گرفتن رضایت از خانواده مقتول اتفاقات ناخوشایند را کمرنگ میسازد و ما را به هدفمان که همان آموزش صلح و دوستی به کودکان شاد این سرزمین است نزدیک خواهد کرد و امیدواریم خداوند آنهایی را که در رسیدن به این هدف یاریمان میکنند، سعادتمند سازد و هر کسی را که مانع از این اتفاق سبز میشود، به مسیر درست هدایت کند.
نظر شما