«سمیه» زن اسید سوخته‌ای که همراه دختر بچه‌اش، قربانی کینه شوهر افیونی خود شده و از سال 90 بارها زیر تیغ جراحی رفته بود، سرانجام به خاطر سرماخوردگی و از کار افتادن کلیه‌هایش جان سپرد

سلامت نیوز:پ«سمیه» زن اسید سوخته‌ای که همراه دختر بچه‌اش، قربانی کینه شوهر افیونی خود شده و از سال 90 بارها زیر تیغ جراحی رفته بود، سرانجام به خاطر سرماخوردگی و از کار افتادن کلیه‌هایش جان سپرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، «سمیه» زن اسید سوخته‌ای که همراه دختر بچه‌اش در کینه شوهر افیونی قرار گرفته بود تسلیم مرگ شد.این زن و دخترش از سال 90 بارها زیر تیغ جراحی رفتند و هر لحظه برای زندگی بهتر امیدوار شدند تا اینکه سمیه به خاطر سرماخوردگی و از کار افتادن کلیه‌هایش جان سپرد.
سمیه اردیبهشت‌ماه سال 90 از سوی همسرش هدف اسیدپاشی قرار گرفت. در روز حادثه مردم روستای «برات‌آباد» شهرستان بم، فریادهای «کمک کمک سوختم»، سمیه 24 ساله را شنیدند اما نمی‌دانستند که او و دختر کوچولویش به نام رعنا 5/2 ساله نیز قربانی اسیدپاشی مرد افیونی شده‌اند.


 اهالی روستا بعد از دیدن این زن، ابتدا تصور کردند او دچار برق‌گرفتگی شده است. سمیه درباره سرنوشت تلخ خود گفته بود: «من 6 سال پیش ازدواج کردم و دو دختر 5/2 و چهارساله به نام‌‌های «رعنا» و «نازنین» دارم و شوهرم به شیشه و کراک معتاد است. مدتی بود که دیگر نمی‌توانستم در کنار او زندگی کنم و حتی دو روز پیش از حادثه برای طلاق توافقی به دادگاه رفتم که همسرم در حیاط دادگاه منصرف شد.


روز حادثه من بشدت دلتنگ خانواده‌ام بودم و همسرم به من پیشنهاد کرد به خانه مادرم بروم. این حرف او شک مرا برانگیخت چون از زمان ‌رفتن ما به خانه جدید، او اجازه دیدار با خانواده‌ام را نمی‌داد. همسرم همیشه مرا تهدید می‌کرد که اگر در مورد مسائل و مشکلاتم به خانواده‌‌ام چیزی بگویم یا از او طلاق بگیرم، بلایی سر خانواده‌ام می‌آورد. حتی یک‌بار که با هم دعوا کردیم به قصد آتش‌زدن خانه برادرم، به خانه او رفت. همسایه‌ها او را در حال بالا رفتن از دیوار خانه برادرم دیدند و سرانجام فرار کرد. سمیه درخصوص شب حادثه این گونه توضیح داده بود: «آن شب رعنا در حال شیرخوردن کنارم خوابیده بود، ساعت 12 نیمه‌شب بود، که متوجه سوزش شدید در چشم و صورت خود شدم، از شدت سوزش از خواب پریدم و خود را به حوض حیاط رساندم و صورتم را شستم که متوجه شدم موهایم کنده شده‌ و در دستانم است. در حالی که از دیدن مو و پوست سرم در کف حیاط شوکه شده بودم صدای گریه‌های رعنا را می‌شنیدم اما فکر می‌کردم به خاطر فریادهای من ترسیده و از خواب پریده است و اصلاً حدس نمی‌زدم پدرش روی او هم اسید پاشیده باشد.


پدر سمیه نیز درباره این حادثه گفت: شب حادثه یکی از همسایه‌ها به خانه ما آمد و با این ادعا که سمیه دچار برق‌گرفتگی شده است مرا به خانه دخترم برد، سمیه را در حالی که در کنار حوض خانه مشغول شست‌وشوی صورتش بود مشاهده کردم. یک لحظه تعجب کردم چون چهره سمیه کاملاً سیاه و پوست صورت و موهای او در حال کنده شدن بود.
این مادر و دختر اسید سوخته هشت ماه به دلیل نداشتن پول تحت درمان قرار نگرفته بودند. سمیه در همه این سال‌ها بیش از خودش نگران رعنا کوچولو بود و اینکه او در مدرسه نزد همکلاسی‌هایش اذیت نشود. رعنا هم به همراه مادر بارها تحت ترمیم پوست قرار گرفت و پزشکان همه تلاش‌شان را کردند تا رعنا برای رفتن به مدرسه آماده شود و اعلام کردند پروتز چشم این دختربچه در 16 سالگی وقتی رشدش کامل شد، باید انجام شود.
سمیه بارها درباره درخواستش از محاکم قضایی برای محاکمه همسر و برادر شوهرش که وی را هدف اسیدپاشی قرار دادند، گفته بود: درخواست قصاص متهمان را دارم. رعنا نیز خواستار قصاص است و می‌گوید «اگه بابایی روی ما اسید ریخت ما هم باید بریزیم که اون هم مثل ما بسوزه.» و غمگنانه اینکه نازنین خواهر بزرگ‌تر رعنا که در زمان اسیدپاشی در کنار آنها شاهد این جنایت بوده از اسم و خانواده پدرش وحشت دارد و از آنها می‌ترسد. 
سمیه همزمان با درمان‌هایش با کمک خیران در مناطق جنوبی تهران خانه‌ای اجاره کرده بود.
بنابر این گزارش، سمیه با توجه به ضعف بدنی‌اش وقتی سرما خورد کلیه‌هایش عفونت کرد و با وجود اقدامات درمانی از پای درآمد.

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha