شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۴
کد خبر: 145540

اواخر فصل بهار و شروع فصل تابستان، زمانی است برای حضور بیشتر ریزگردها در ایران. اما با حضور گرد‌وغباری كه این روزها در تهران وجود دارد، انگار زمین و هوا زودتر كارشان را شروع كرده‌اند.

كهرم: تا 10 سال دیگر هم خاك می‌خوریم

سلامت نیوز: اواخر فصل بهار و شروع فصل تابستان، زمانی است برای حضور بیشتر ریزگردها در ایران. اما با حضور گرد‌وغباری كه این روزها در تهران وجود دارد، انگار زمین و هوا زودتر كارشان را شروع كرده‌اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون، بهمن ماه سال گذشته، ماه بسیار سختی برای ایرانی‌ها بود. آن‌قدر خاك از همه جا به ایران آمده بود كه زندگی مردم غرب‌نشین با خاك عجین شده بود. آن‌قدر گرد وغبار مخصوصا در استان خوزستان ماند تا همه چیز؛ از زندگی مردم گرفته تا ریه‌های‌شان را مملو از ریزگردها كرد. همان زمان‌ها ریزگردها در تهران و چند استان دیگر مثل سمنان هم بیداد می‌كرد. انگار این‌همه خاك به ایران آمده بودند تا زندگی مردم را به تاراج ببرند.

تعداد مراجعه‌كنندگان به بیمارستان‌ها در این استان به طرز سرسام‌آوری زیاد شد. به مقدار زیادی ماسك در میان مردم توزیع می‌شد و حتی در بعضی مناطق خطرناك‌تر، شیر هم به مردم داده می‌شد. مدارس تعطیل شد و مردم از كار و زندگی افتاده بودند. اما تا مدت‌ها رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست یعنی «معصومه ابتكار» آب در دلش تكان نخورد. بالاترین مقامی كه باید در این زمان به تكاپوی بیشتری بیفتد، به نظر خونسرد می‌رسید، به راحتی روی صندلی‌اش در سازمان متبوعش تكیه زده بود و فقط شده بود سیبلی برای تیرهای انتقاد از بدی آب و هوا! تا اینكه وزیر بهداشت به جای ابتكار، دست به كار شد و یك روز قبل از 22 بهمن به استان خوزستان سفر كرد تا ببیند وضعیت سلامت مردم به خوزستان رفت.

چند روز بعد از آن هم البته ابتكار این شهر چگونه است اما نزول اجلالش در این استان همزمان شده بود با بهتر شدن وضعیت ریزگردها. اواخر بهمن ماه، خبری منتشر شد با این مضمون: «تفاهمنامه همکاری برای مبارزه با ریزگردها بین دو کشور ایران و عراق و با حضور معاون اول رئیس جمهور و نخست‌وزیر عراق امضا شد.» در این نشست دو طرف بر مبارزه با ریزگردها تاکید و تفاهمنامه همکاری در این زمینه امضا کردند. اما بعد از اینكه گردو غبار، بار و بنه‌اش را بست و از خوزستان و تهران و دیگر شهرها رفت، همه چیز هم به دست فراموشی سپرده شد. دیگر كسی حرفی از ریزگرد نزد و حتی خبری درباره اینكه كاری در حال انجام است، منتشر نشد. در صورتی كه داستان باید تازه شروع می‌شد. اواخر فصل بهار و شروع فصل تابستان، زمانی است برای حضور بیشتر ریزگردها در ایران. اما با حضور گرد‌وغباری كه این روزها در تهران وجود دارد، انگار زمین و هوا زودتر كارشان را شروع كرده‌اند. با این اتفاق سراغ اسماعیل كهرم، بوم‌شناس، فعال محیط‌زیست و مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست در امور محیط طبیعی رفته و با او صحبت كردیم تا بدانیم تا الان چه اقداماتی صورت گرفته كه در دام مرحله برای مبارزه با بحران گرد و غبار هستیم. اما بعد از این گفت‌وگو، متوجه شدیم كه این بحران تا حداقل 10 سال دیگر هم قابل حل شدن نیست!


  گرد و غباری كه الان در تهران می‌بینیم از كجا می آیند؟ آیا كاری شده برای اینكه این مشكل كمتر شود؟
حقیقتش من نمی‌دانم اینها از كجا آمده. ولی ما با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای، می‌بینیم كه 46-47 منطقه بحرانی وجود دارد كه همه ریزگردهای تولید شده، از این مناطق به ایران وارد می‌شوند.


  كدام مناطق؟
یكی از این مناطق، كشور سوریه است. این كشور مناطق بحرانی‌ای دارد كه آن‌قدر با نیروهای مختلف و داعش درگیر است كه ریزگرد اصلا به چشم دولتش نمی‌آید. دومین كشور، عربستان سعودی است. این كشور هم دارای ریگ‌زارها و مناطق وسیعی است كه باد وقتی به آنجا می‌رود همه را برمی‌دارد و به ایران می‌آورد. سومین كشور، تركیه است. جالب اینكه ایرانی‌ها زیاد به این كشور سفر می‌كنند و هرچه پول دارند در این كشور خرج می‌كنند. از طرفی عراق را هم داریم. به خاطر اینكه روی رودهای دجله و فرات 10 سد بسته شده، در پایین دست رودها بستر رودخانه از آب خالی می‌شود و آن ذرات آلی و معدنی با باد به ایران آورده می‌شوند. مشكل اینجاست كه در عراق صدام هورالعظیم را خشك كرده و مقدار ریزگردهایی كه به كشور وارد می‌شود بیشتر شده. ضمن اینكه خودمان هم ریزگرد تولید می‌كنیم، همین دریاچه ارومیه، گاوخونی و هامون كه خشك شده‌اند، تولید ریزگرد می‌كنند. از اینها كه بگذریم، من نمی‌دانم از كجا بادی حركت كرده و روی این كانون‌های بحران رفته و آنها را بلند كرده و به اینجا آورده. باد اگر با سرعت یك یا دومتر در ثانیه هم باشد این ذرات را بلند می‌كند، بستگی به اینكه جهت باد در جه سمتی باشد و قدرت باد چقدر شود، شاید اصلا گرد و غبار تا سیستان و بلوچستان هم می‌رود. این ذرات با باد به بالا می‌روند و در كریدورهای هوایی قرار می‌گیرند و به راحتی به سیستان‌و‌بلوچستان و حتی پاكستان برده می‌شوند. بنابراین وقتی این كانون‌ها وجود دارد و تا زمانی كه ما كاری برایش نكنیم تا زمانی كه باد بیاید و قدرتش زیاد باشد، همه خاك‌ها به سمت ایران می‌آیند.


  بحث خوزستان كه قبل از سال جدید به وجود آمد باعث شد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به تكاپو بیفتد و در انظار كارهایی انجام دهد. مثلا به خوزستان رفت، تفاهمنامه‌هایی امضا كرد، حرف‌هایی زد و وعده‌هایی داد. اما باز می‌بینیم كه این اتفاق افتاده و باز گرد و غبار شدیدا به تهران برگشته.

این اتفاقات را واقعا باید باور كنیم؟
موش و گربه عبید زاكانی را خوانده‌اید؟ موش‌ها جمع می‌شوند و برای مقابله با گربه تصمیم می‌گیرند یك زنگوله به گردنش بیندازند. همه خوشحال می‌شوند از این تصمیم و جشن می‌گیرند. اما هنوز منتظرند كه یك نفر پیدا شود تا این زنگوله را بیندزاد.


  یعنی داستان این تفاهمنامه، حرف‌ها، آمد و شدها همین است؟! همه‌اش شوی تبلیغاتی است؟
بله. رفتند سیاحت و زیارت و به به و چهچه ولی در نهایت وقتی تصویب می شود كه پنج میلیارد دلار باید هزینه شود، كسی نیست كه این پول را بدهد. باور كنید كه نه عراق می‌تواند بدهد و نه ایران. عربستان دارد ولی نمی‌دهد، سوریه هم كه كلا مفلس است و تركیه هم برنامه‌های عمرانی دارد.


  همین چند وقت پیش بود كه اردوغان به ایران آمد تا به اصطلاح روابط دو طرف را محكم تر كند. این شاید بهانه‌ای باشد برای اینكه درباره ریزگردها هم طرح موضوع شود. چرا این اتفاق نمی افتد؟
ما با ترك‌ها روابط چندان خوبی نداریم. روابط ما خیلی ظاهری و سیاسی است. یعنی یك كلمه هم درباره ریزگردها صحبت نشده. ضمن اینكه تا زمانی كه بحث روابط خارجی و مسئله سوریه و یمن مطرح است، ریزگرد در مقابل آن چیزی نیست!


  پس تفاهمنامه‌ای كه با عراق امضا شد چه؟
داستان همان چیزی است كه گفتم. رفتند آنجا، نشستند و گفتند و برخاستند و در نهایت به این نتیجه رسیدند كه باید همكاری كرد. می‌خواستند هورالعظیم را مالچ‌پاشی كنند كه ذرات ریزگرد از جایش بلند نشود اما پولش را باید ایران می‌داد. ضمن اینكه باید پنج سال بعد هم تكرار می‌شد.
  پس یعنی تا به حال هیچ اتفاقی نیفتاده و باید تا زمانی كه زنده هستیم این خاك‌ها را بخوریم!
بله یا اینكه تالاب‌ها را حفظ كنیم، سد اضافه نسازیم و جنگل كاری كنیم تا 10 سال دیگر این ماجرا تمام شود.


  این 10 سال، رقم خوشبینانه است یا واقعی؟
واقعی است. خیلی سال‌های پیش باید شروع می‌شد اما آن‌قدر اشكالات فنی، مالی و روابط خارجی داریم كه نمی‌شود كاری از پیش برد. كسی كمك‌مان نمی‌كند.
  این پنج میلیارد باید از كجا تامین شود؟
هركسی كه بخواهد ریزگرد را نخورد! یعنی ما باید این بودجه را اختصاص دهیم. كشور عراق كه نمی‌تواند بودجه‌ای در نظر بگیرد. آن‌قدر وضعیتش خراب است كه نمی‌تواند دیگر به ریزگرد فكر كند. خانه از پای‌بست ویران است!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha