سلامت نیوز: مردان یا زنانی که با چهرههای درهم و پریشان به دوربین زل میزنند و برای اینکه به هم یا حتی خودشان آسیب نرسانند با زنجیر آنها را میبندند؛ اتاقهای سیاه و وسایل ترسناک پزشکی که معلوم نیست برای چه مقاصدی به کار گرفته میشوند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان،بعد از انتشار عکسهای تعدادی از آسایشگاههای روانی و انواع روشهای درمانی که بیشتر خود این روشها دیوانهکننده و جنونآور بود، این مکانها بهعنوان مکانهایی پر از کابوس و درمانهای غیرعقلانی معرفی شدند. در ایران با اینکه سابقه تاسیس این آسایشگاهها به کمتر از صد سال میرسد اما، باید دید در درجه اول افراد به چه دلایلی درگیر این پروسه درمانی میشوند و بعد از آن انواع روشهایی که برای درمان این افراد به کار بسته میشود شامل چه روشهایی است؟
با نگاهی از بیرون به ساختمان بخش روانپزشکی بیمارستان امام حسین(ع) متوجه میشوی به یک مکان عادی وارد نشده ای. درها و دیوارها با ورقههای مشبک فلزی پوشانده شده و هیچ راه نفوذی نه از داخل به بیرون و نه از بیرون به داخل وجود ندارد. جلوی در نگهبان خوش اخلاقی نشسته که مسئول کنترل ورود و خروجهاست و هر کدام از بستگان بیماران که بخواهند وارد این بخش شوند باید با تائید او باشد. در دو طبقه بیماران بستری هستند و یک بخش مخصوص مردان و بخش دیگر اختصاص به زنان دارد. وقتی به بخش اعصاب و روان مردان میروی متوجه میشوی همه چیز اینجا شبیه یک درمانگاه معمولی است و اگر به شما نگویند بیماران روانی اینجا بستری هستند شما تصور میکنید وارد بخش قلب یا کلیه شدهاید. تختهای کنار هم در اتاقهای معمولی با نور کافی با بیمارانی که از من سالمتر بودند.
اختلال روانی؛ از بیپولی تا اعتیاد
پیرمرد که از چهرهاش پیداست، انسانی زحمتکش و شریف است پشت هم سیگار میکشد؛ جالب است که اینجا حتی اتاق سیگار هم دارد؛ او از تجربه 40 سال کار روی ماشین سنگین میگوید و اینکه حالا بعد از رسیدن به سن بازنشستگی چون بیمهای نداشته و حقوق ثابتی نبوده که در دوران پیری دستش را بگیرد و او هم از جوانی هرچه داشته خرج کرده دیگر یارای کشیدن بار مالی خانوادهاش را ندارد و به اینجا پناه آورده است.
آقا بهرام آنقدر مودب و سربه زیر است که نمیتوانم تصور کنم به چه دلیل اینجا بستری شده است. او رک به من میگوید: پیش یک روانپزشک رفتم و مشکلات خانوادگیام را برایش گفتم و توضیح دادم اگر این فشارها به من ادامه پیدا کند، ممکن است واکنشهای دیگری از من سر بزند و او هم پیشنهاد داد دو ماه اینجا باشم تا هم فکرم استراحتی بکند و هم هزینههایی که میپرداختم را دیگر ندهم تا خانواده فکری برای خود بکنند. حالا در جمع بیماران مرد آسایشگاه هستم، همه با هم دوست هستند و مشخص است رابطه خوبی با هم دارند.
رسول پسری جوان با یکی از مردان مسن درحال شوخیکردن است. او تیک عصبی دارد و هرچند وقت یکبار پشتسر هم سوال میپرسد و شنونده باید حتما جواب او را بدهد در غیر اینصورت او عصبانی میشود و کار به جاهای باریک کشیده میشود. آقابهرام توضیح میدهد: همه بیمارانی که اینجا میبینی فقط به دو دلیل اینجا هستند، یکی فقر مالی، پیری، کنار گذاشته شدن از سوی خانواده، تنهایی و دیگری اعتیاد، مصرف زیاد مواد و پریشانی روانی.
شوک الکتریکی برای بیماران بدحال!
در بخش زنان فقط با یک مورد بیمار بدحال روانی که شاید میشد عنوان بیمار روانی را به او اطلاق کرد، مواجه شدم. دختر جوانی که به شدت پرخاشگری میکند، فریاد میکشد و هر روز انواع آرامبخشها را با دوز بالا به او تزریق میکنند تا بخوابد یا به او شوک الکتریکی میدهند. یکی از پرستاران بخش زنان درمورد روشهای درمانی برای انواع بیماران این آسایشگاه میگوید: برای بیماران معمولی که موقتی اینجا هستند و قرار است بعد از اینجا مرخص شوند فقط از دارو و تزریق آرامبخش در دوز کنترل شده استفاده میشود اما، بعضی بیماران بدحال هم هستند که بعد از اینجا قرار است به آسایشگاههای روانی برای مدت طولانیتری منتقل شوند و برای آنها از روشهای دیگر درمانی مانند انواع شوک مغزی استفاده میشود.
شوک مغزی روشی منسوخ در علم پزشکی
بعد از اینکه علم پزشکی پیشرفتهای عدیدهای را در زمینه روشها و ابزارها در قرن جدید تجربه کرد، تمام زیرشاخههای این رشته مانند روانپزشکی هم به نتایجی در درمان بیماریها دست یافتند که تا پیش از این
به کار گرفته نمیشد و یا کماهمیت تلقی میشد. از سوی دیگر، بعضی از روشهایی که تا قبل از این یعنی تا قرن گذشته رایج بود نیز منسوخ شد. برای مثال در قرن بیستم در درمان بیماریهای مغزی از رادیوم استفاده میشد که بهجای بهبود بیمار، آسیبها را دوچندان میکرد یا استفاده از دستگاه برق که بعدها ثابت شد که نهتنها آثار پیشبینینشده زیادی روی مغز و اعصاب دارد بلکه برای بیماران مضر است. در سالهای ۱۸۰۰ میلادی پزشکان بهدلایل ناواضحی تمایل زیادی به نگهداری قسمتی از مغز بیماران در موم داشتند و تصاویری وجود دارد از پزشکانی که بعد از انجام عمل جراحی قسمتی از مغز بیماران را به دلایل نامعلومی در یک موم نگهداری میکردند. این روشها در زمانهایی نهچندان دور و کمتر از دویست سال قبل در سراسر دنیا به کار بسته میشد و هنوز هم دور از انتظار نیست که در برخی درمانها و در نقاطی از دنیا از این روشها استفاده شود ولی آنچه محرز است اینکه این روشها در علم پزشکی رد شده است.
اذهان شکننده؛ یک بیمارستان روانی در ایران
سال گذشته انتشار تصاویری تلخ از بیمارستان روانی در تهران در نشریه تایم، ذهن جهانیان را نسبت به روشهای نگهداری بیماران روانی در ایران مشوش ساخت. تیتر «اذهان شکننده؛ یک بیمارستان روانی در ایران» برای آن برگزیده شده بود. عکاس که یک هنرمند ایرانی است در این گزارش از وضعیت بد نگهداری بیماران اسکیزوفرنی در این آسایشگاه میگوید و اینکه دیگر هرگز حاضر نیست به آنجا برگردد.
یک روانپزشک و روان درمانگر در اینباره میگوید: ما در نوع نحوه برخورد با بیماران روانی اطلاعات کافی در دست نداریم. اگر به بیمار بگوییم بیماری تو با یک فرد دیابتیک هیچ تفاوتی نمی کند نمی دانیم چه پیامدی را در پی خواهد داشت. در این هنگام است که جای خالی پژوهش و تحقیقات کافی حس میشود. سامان توکلی تصریح میکند: درحال حاضر افزایش تخت بیمارستانهای روانی حسن نیست چراکه سازمان جهانی بهداشت نیز بر درمان بیماران در محیط نزدیک به خانه یا حتی در خانه بیمار تاکید دارد و به سمت پذیرش بیماران روانی در بیمارستانهای عمومی پیش میرود چراکه، درمان بیماران روانی به صورت نگهداری آنها در آسایشگاههای مخصوص، روشی منسوخ شده است. درمان واقعی بیماران باید در بسترهای اجتماعی و خانوادگی اعمال شود و همزمان با درمان، مورد حمایتهای اجتماعی واقع شود نه اینکه از جامعه رانده شود.
نظر شما