«در 77 نقطه کشور 850 سکونتگاه غیر رسمی شناسایی شده‌است.» این خبر را چندی پیش سازمان بهزیستی اعلام کرد. شهروندان این سکونتگاه‌های غیر رسمی یا غیر مجاز حتی از اندک خدماتی که به حاشیه نشینان تعلق می‌گیرد نیز محروم هستند. حاشیه‌ای در حاشیه. قدیم‌ها می‌گفتند حلبی‌آباد بعد عده‌ای در دل باغ‌های تهران پیدا شدند که برای پنهان ماندن زمین را سوراخ می‌کردند و سقفی از نایلون روی آن می‌کشیدند و انواع خانه و کاشانه‌ای می ساختند که می‌شود گفت خانه‌ای بود روی آب یا از جنس شن‌های روان بیابان که با نسیمی از هم می‌پاشد.

خانه هایی که یک شبه ساخته میشوند

سلامت نیوز:«در 77 نقطه کشور 850 سکونتگاه غیر رسمی شناسایی شده‌است.» این خبر را چندی پیش سازمان بهزیستی اعلام کرد. شهروندان این سکونتگاه‌های غیر رسمی یا غیر مجاز حتی از اندک خدماتی که به حاشیه نشینان تعلق می‌گیرد نیز محروم هستند. حاشیه‌ای در حاشیه. قدیم‌ها می‌گفتند حلبی‌آباد بعد عده‌ای در دل باغ‌های تهران پیدا شدند که برای پنهان ماندن زمین را سوراخ می‌کردند و سقفی از نایلون روی آن می‌کشیدند و انواع خانه و کاشانه‌ای می ساختند که می‌شود گفت خانه‌ای بود روی آب یا از جنس شن‌های روان بیابان که با نسیمی از هم می‌پاشد.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران،سکونتگاه‌های غیر رسمی همان طور که از نامش پیداست خانه‌هایی هستند که به خاطر نداشتن سند به رسمیت شناخته نمی‌شود و در نتیجه این خانه‌ها از خدمات شهری محروم می‌مانند.

خانه‌هایی که یک شبه در حاشیه شهر و گاه در محدوده‌های شهری ساخته می‌شود. البته بدون هیچ امکاناتی. فقط یک سقف بالای سر آدم هست و دیگر هیچ. هر چند کارشناسان می‌گویند این موضوع  خاص کشور ما نیست به نحوی که در حال حاضر 42درصد جمعیت کشورهای جهان سوم یا در حال توسعه در همین سکونتگاه‌ها زندگی می‌کنند.

براساس گزارش سازمان ملل سکونتگاه‌های غیر رسمی چالش اصلی هزاره سوم خواهد بود. به طور کلی  در دنیا  از هر 6 نفر یک نفر در سکونتگاه‌های غیررسمی زندگی می‌کند و در صورتی که این روند ادامه پیدا کند و دولت‌ها برنامه‌ای برای این موضوع نداشته باشند تا سال 2030، حدود 2میلیارد نفر از جمعیت شهرنشین دنیا در این‌گونه سکونتگاه‌ها زندگی خواهند کرد؛ زندگی خارج از محدوده.


در ادبیات عامه به اسکان غیر رسمی، حاشیه نشینی هم می‌گویند. در صورتی‌که تعریف این دو کاملاً از همدیگر متمایزاست. اگر بخواهیم به بحث حاشیه‌نشینی بپردازیم بسیار مفصل است اما همینقدر کفایت می‌کند که بگوییم منظور از حاشیه ‌نشینی لااقل با تعریف جغرافیایی آن زندگی در حاشیه شهر است اما خانه‌های خارج از حاشیه شهر سند دارند و از اندک خدماتی برخوردار هستند اگرچه مردمان این محله‌ها در کل فقیرند و برخورداری شهری اندکی دارند. شکل دیگری از حاشیه‌نشینی به زندگی در درون محدوده شهری گفته می‌شود با این تفاوت که فرد از چرخه نظام اقتصادی کنار گذاشته شده و عملاً حاشیه نشین محسوب می‌شود.

[quote-left] به طور کلی  در دنیا  از هر 6 نفر یک نفر در سکونتگاه‌های غیررسمی زندگی می‌کند و در صورتی که این روند ادامه پیدا کند و دولت‌ها برنامه‌ای برای این موضوع نداشته باشند تا سال 2030، حدود 2میلیارد نفر از جمعیت شهرنشین دنیا در این‌گونه سکونتگاه‌ها زندگی خواهند کرد؛ زندگی خارج از محدوده.[/quote-left]


 سکونتگاه‌های غیر مجاز در حاشیه خبرها
خبرهای رسمی حاکی از وجود 11میلیون حاشیه نشین در ایران است اما گزارش‌های غیر رسمی این آمار را تا 15 میلیون نفر نیز برآورد می‌کنند. معضلی که اکثر کلانشهر‌ها از جمله تهران، مشهد، اهواز و ... و حتی شهرهایی مثل سنندج با آن درگیر هستند. البته کم و بیش خبرهایی هم می‌شنویم از سیاست‌های وزارتخانه‌های مختلف برای ساماندهی و بهبود وضعیت حاشیه‌نشینان؛ مثلاً رسیدگی به وضعیت سلامت 10 میلیون حاشیه‌نشین که چندی پیش وزیر بهداشت و درمان قولش را داد یا ساماندهی وضعیت معیشت این شهروندان که جزو سیاست‌های وزارت کار است. 

با این همه مشکل حاشیه‌نشینان را حل نکرده باید آرام آرام آماده رو به رو شدن با معضلات شهروندان ساکن در سکونتگاه‌های غیر مجاز باشیم.


مهندس منصور استادی معاون دفتر ستاد ملی بازآفرینی شهری پایدار شرکت عمران و بهسازی شهری درباره  این موضوع  می‌گوید: «خوشبختانه موضوع اسکان غیررسمی در کشور ما نسبت به سایر کشورهای جهان و کشورهای مشابه در شرایط بهتری قرار دارد بخصوص از نظر سطح زیربنای مسکن یا برخورداری از خدمات آب و برق.

مسأله اصلی در این رابطه این است که جمعیت شهری ما با یک الگوی نامتوازن توسعه شهری همراه بوده و محدودیت منابع و ظرفیت های دستگاه مدیریت شهری برای خدمات‌رسانی باعث شده  بخش عمده‌ای از اقشار کم درآمد و فقیرنشین کشور از این خدمات برخوردار نشوند و به عبارتی کنار گذاشته شوند.»


 ریشه اسکان خود انگیخته از نظر بهزیستی
از سوی دیگر تشدید این مسأله با قوانین و مقررات محدود کننده دسترسی اقشار  کم درآمد به خدمات شهری در واقع منجر به اسکان خودانگیخته بخشی از جمعیت شهرنشین در مناطق غیر رسمی شده که در نهایت منجر به ناپایداری شهری شده است. اما بستر ایجاد سکونتگاه‌ها چگونه در شهرهای بزرگ فراهم می‌شود؟
دکتر حبیب الله مسعودی فرید معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در پاسخ به این پرسش  می‌گوید: «در محله‌هایی که خرید و فروش مواد مخدر بسیار است یا جرم در آنجا ببیشتر اتفاق می‌افتد بستر و زمینه ایجاد سکونتگاه‌های غیر رسمی فراهم می‌شود یا در مناطقی از شهر تهران که جاذبه‌های بسیار دارد باز  هم زمینه به وجود آمدن آن بسیار است کما اینکه این سکونتگاه‌ها در مناطق خوب تهران هم دیده می‌شود. وقتی این افراد می‌توانند روزی 50 تا 70 هزار تومان درآمدزایی ‌کنند و مردم هم به خاطر حس ترحم امکان درآمدزایی به آنها می‌دهند بنابر این در مناطق خوب تهران هم این سکونتگاه‌ها دیده می‌شود.»


چندی پیش سازمان بهزیستی اعلام کرد این سازمان در بحث سکونتگاه‌های غیر رسمی، حاشیه نشینی، فقرزدایی و مداخلات اجتماعی یک شبکه منسجم ایجاد کرده که محصول 30 سال تلاش گذشتگان است و در حال حاضر 28هزار پایگاه فیلد خدمتی ایجاد شده که جمعیت سنین پایین تا سالمندی را تحت پوشش قرار می‌دهد. مسعودی فرید در این باره می‌گوید: «سازمان بهزیستی با ایجاد پایگاه‌های اجتماعی در محلات شهرهای کل کشور  به این ماجرا به شکلی جدی ورود پیدا کرده.

[quote-right] جمعیت شهری ما با یک الگوی نامتوازن توسعه شهری همراه بوده و محدودیت منابع و ظرفیت های دستگاه مدیریت شهری برای خدمات‌رسانی باعث شده  بخش عمده‌ای از اقشار کم درآمد و فقیرنشین کشور از این خدمات برخوردار نشوند و به عبارتی کنار گذاشته شوند.
[/quote-right]

در این پایگاه‌ها یک مددکار اجتماعی و روانشناس وجود دارد که تحلیل وضعیتی از محله انجام می‌دهد و آسیب‌های اجتماعی را شناسایی می‌کند. اخیراً به مناطق حاشیه‌نشین و این سکونتگاه‌ها بیشتر توجه می‌شود.  اکنون نزدیک به چند ماهی است که جلسات بسیاری در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور برگزار می‌شود و موضوع سکونتگاه‌های غیر رسمی در این جلسات به طور مداوم در حال بررسی است. حتی سال گذشته اولین همایش تخصصی بازآفرینی پایدار در شهر سبزوار با همکاری شهرداری، بهزیستی و شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران با همین مضمون برگزار شد تا این مشکل رفع شود.»


شهرداری نمی‌تواند سقف خانه را پایین بیاورد
در بسیاری از روستاها یا مناطق محروم کشور که مردم با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند و درآمدزایی چندانی ندارند، به دنبال کسب درآمد و دسترسی بیشتر به خدمات شهری به شهر‌های بزرگی چون تهران، مشهد، اصفهان و... مهاجرت می‌کنند و چون توان خرید مسکن ندارند دست به ساخت سکونتگاه‌های غیر رسمی می‌زنند.

مسعودی فرید در این باره می‌گوید: «یک شبه سرپناه می‌سازند و شهرداری هم فردای آن روز دیگر کاری نمی‌تواند بکند. سرپناهی بدون لوله کشی آب و حمام و بدون سیم کشی برق و دیگر خدمات. البته برخی‌ها هم از این موضوع سوءاستفاده می‌کنند و برای سودجویی و درآمد بیشتر به این کار رو می‌آورند مثلاً در منطقه سعادت آباد تهران یا ونک این موارد دیده شده است.»


 مسکن مهر مسکنی نبود که هیچ...
آیا مسکن مهر توانست معضل حاشیه‌نشینی را کم کند در حالی که آمارها نشان می‌دهد لااقل از 6 سال پیش تا کنون 2 میلیون نفر به جمعیت حاشیه‌نشینان و به تبع آن ساکنان محدوده‌های غیر مجاز افزوده شده است؟ دکتر مسعودی فرید به این سؤال این‌گونه پاسخ می‌دهد:
«اولاً مسکن مهر در تهران به لحاظ انبوه‌سازی آسیب‌زا بود چون پیوند اجتماعی در آن وجود ندارد و همچنین در مناطق بسیار دور افتاده ساخته شده. اما حاشیه‌نشینان و ساکنان مسکن غیر مجاز به خاطر مسکن به شهرهای بزرگ نمی‌آیند آنها به خاطر شغل و درآمد و دسترسی به خدمات و امکانات بیشتر می‌آیند. بنابر این ما باید به مبدأ برگردیم و مشکلات مبدأ را حل کنیم تا اساساً جلوی این شکل از مهاجرت گرفته شود.


ضمن اینکه وقتی یک نفر به حاشیه یک کلانشهر می‌آید 3 یا 4 نفر هم همراه خود می‌آورد. مسلماً راه حل، تخریب این سکونتگاه‌ها هم نیست بلکه باید آنها را استاندارد کرد. نقش شوراها و شهرداری‌های محلی و همچنین استانداری‌ها در این بین بسیار مهم است و باید از آنها حمایت شود. اکنون بهزیستی خدمات خوبی در این زمینه ارائه کرده و گام‌های مؤثری برداشته اما این نباید منجر به تشویق شود که افراد به سمت سکونتگاه‌های غیر رسمی بروند. باید خدمات دهی به روستاها بیشتر شود تا آنها هم به شهرها مهاجرت نکنند. مثلاً طرح «روستا مهدها» یا مهدکودک‌هایی که توسط بانوان روستایی اداره می‌شود، طرح خوبی است که در حال اجراست. بقیه دستگاه‌های اجرایی کشور هم باید کیفیت خدماتشان را بالا ببرند تا این مشکل حل شود. به طور مثال در بحث هدفمندی یارانه‌ها، یارانه باید به سمتی سوق یابد که نیاز بیشتری به آن هست. مثل روستاهای مناطق مرزی یا روستاهای نیازمند.»

 
اما اگر این سکونتگاه‌ها را تخریب کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در جواب می‌گوید: «اگر سکونتگاه‌های غیر رسمی را تخریب کنیم دوباره از جای دیگری سر باز می‌کنند. بنابراین ساماندهی بسیار بهتر از تخریب است. مثلاً منطقه خاک سفید برچیده شد اما آیا این حرکت کمکی به رفع معضل کرد؟ خیر  بلکه باعث شد معضلات بیشتر پخش شود. اگر آنجا برچیده نمی‌شد، حداقل قابل کنترل بود اما حالا دیگر قابل کنترل نیست. به هر حال مردمی که این‌گونه خانه می‌سازند اکثراً فقیر هستند و باید به آنها کمک کرد. اما برای توسعه نیافتن این سکونتگاه‌ها هم باید سیاستگذاری و تلاش کرد.»


 سکونتگاه‌های غیرمجاز در شهر شناورند
فاطمه دانشور رئیس کمیته شورای اسلامی شهر تهران هم تخریب را کمکی به شهر در جهت زیباسازی فضای شهری نمی‌داند. وی می‌گوید: «در رابطه با ساماندهی سکونتگاه‌های غیر رسمی آنهایی که در خارج از حریم و محدوده شهر تهران است به شهرداری تهران مربوط نمی‌شود ولی برای سکونتگاه‌های غیر رسمی داخل شهر هم هیچ مصوبه‌ای به صورت مکتوب نداشته‌ایم. فقط در شورای اول به صورت شفاهی نه مکتوب تذکر دادند که این سکونتگاه‌ها بتوانند از خدمات شهری مثل جمع‌آوری زباله‌ توسط شهرداری برخوردار شوند و در کل از تمام خدماتی که شهرداری به تمام شهروندان می‌دهد آنها هم برخوردار شوند و در عوض شهرداری آنها را کنترل کند. اما این طرح اجرا نشد و عملاً از کنترل شهرداری خارج شد چون آنها خیلی سریع جابه‌جا می‌شوند بنابر این کار به عهده شورای عالی شهرسازی وزارت راه و شهرسازی گذاشته شد و اگر اینها توسعه پیدا کنند نشانه این است که این شورا به وظایفش به درستی عمل نکرده است. »

[quote-left]اما اگر این سکونتگاه‌ها را تخریب کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در جواب می‌گوید: «اگر سکونتگاه‌های غیر رسمی را تخریب کنیم دوباره از جای دیگری سر باز می‌کنند. بنابراین ساماندهی بسیار بهتر از تخریب است. [/quote-left]


مشکلات این شهروندان که به قول خانم دانشور بسرعت سکونتگاه‌های خود را تغییر می‌دهند و تمام معضلات و مشکلات فرهنگی و اجتماعی آنها به عنوان انسان و شهروندان کشور یک طرف و زیبایی شهر هم یک طرف. قاعدتاً وقتی پای زیبایی شهر هم به میان می‌آید باز یک طرف ماجرا شهرداری است که به گفته دکتر دانشور شهرداری نیز برای سامان دادن به این مناطق مدام با مقاومت ساکنان رو به رو می‌شود: «بحث انتقال ساکنین سکونتگاه‌های غیر رسمی به عهده  شورای عالی شهرسازی است و حتی شهرداری هم در این زمینه به یاری شتافت ولی ساکنین در یکی دو منطقه درخواست پول کردند و گفتند ما از اینجا بلند نمی‌شویم مگر اینکه پولش را به ما بدهید. البته آنها از ما پول هنگفتی خواستند یعنی قیمت آن زمینی که به صورت رایگان در آن سکونتگاه ساخته بودند. با این رویه شهرداری در بحث جابه‌جایی به مشکل برخورد. البته ما اختیار قانونی برای برخورد قهرآمیز را هم داشتیم که با بلدوزر محله‌ها را خراب کنیم اما از نظر انسانی یا اخلاقی درست نیست و باید به دنبال راهکار بهتری بود.»


وقتی از مهندس منصور استادی معاون دفتر ستاد ملی بازآفرینی شهری پایدار شرکت عمران و بهسازی شهری درباره بحث انتقال سکونتگاه‌های غیر رسمی که به گفته دکتر دانشور به این شرکت محول شده پرسیدیم وی این موضوع را رد کرد: «شهرداری و شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران (وزارت راه و شهرسازی) طبق قانون حمایت از احیا، بهسازی و نوسازی بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری(مصوب سال1389) به عنوان دو نهاد عمده در راهبری فرایند بازآفرینی پایدار محدوده‌ها و محلات هدف نوسازی و بهسازی شهری (بافتهای فرسوده وسکونتگاه‌های غیر رسمی و...) شناخته می‌شوند.»


وی درباره رویکرد مسئولان در این باره می‌گوید: «در ادبیات نوین، نگرش و رویکرد حاکم در مواجهه با مسائل این‌گونه سکونتگاه‌ها رویکردی کاملاً اجتماعی است به نحوی که باید در کنار اقدامات کالبدی، توسعه خدمات پایه و حداقلی، برنامه‌های توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی نیز در قالب تدوین برنامه جامع همه‌سو نگر با همیاری و همکاری دستگاه‌های ذیربط صورت پذیرد. در این فرآیند، انتظار این است که شهرداری‌ها از سازمانی صرفاً خدماتی به سازمانی اجتماعی تبدیل شوند (برنامه‌ها از حالت سخت‌افزاری صرف به نرم افزاری اجتماعی و اقتصادی سوق پیدا کند). همچنین شهرداری‌ها به عنوان دبیر ستاد بازآفرینی شهرستان وظیفه هماهنگی و همسوسازی اقدامات دستگاه‌های مدیریت شهری و اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های مصوب بازآفرینی در سطح محلی را عهده‌دار هستند.»


 ساماندهی سکونتگاه‌های غیر رسمی به عهده کیست
درست است که وظیفه ساماندهی سکونتگاه‌های غیر رسمی به ستاد ملی باز آفرینی شهری پایدار واگذار شده تا این مشکل سر و سامان بگیرد اما به اذعان مهندس منصور استادی معاون این ستاد باید همه دستگاه‌ها و نهادها و همچنین مردم کمک کنند تا این مشکل حل شود. استادی درباره  شروع به‌کار این ستاد می‌گوید: «به دنبال تصویب سند ملی توانمندسازی سکونتگاه‌های غیررسمی مصوبه هیأت وزیران در بهمن ماه 1382 و همچنین با تصویب «سند ملی راهبردی احیا، بهسازی و نوسازی بافت‌های فرسوه و ناکارآمد شهری» در جلسه اردیبهشت ماه سال 93 هیأت وزیران، ستاد ملی بازآفرینی پایدار محدوده‌ها و محله‌های هدف به عنوان بالاترین مرجع رسیدگی به این‌گونه سکونتگاه‌ها  برنامه‌های احیا، بهسازی و نوسازی شهری را در دستور کار خود قرار داد.

این ستاد  با عضویت 20 وزارتخانه ذیربط، مشاورین و معاونین ریاست جمهوری تشکیل شده و  در سطح استان نیز ستادهای استانی با ریاست استاندار و عضویت 23 دستگاه مدیریت استانی تشکیل و در سطح محلی ستادهای شهرستانی با ریاست مرجع رسیدگی به این‌گونه سکونتگاه‌ها است.»
وی می‌گوید: «طبق ماده(3) سند ملی دستگاه‌های اجرایی موظفند پس از ابلاغ طرح‌های مصوب بهسازی، نوسازی و توانمندسازی نسبت به ارتقای سطح متوسط خدمات در آن مناطق تا متوسط سطح خدمات شهر تا پایان سال  1404 اقدام کند.»


استادی درباره تعامل شرکت بهسازی شهری با سایر دستگاه‌ها می‌گوید: «وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از اعضای ستاد ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی سابق و ستاد ملی بازآفرینی شهری پایدار حاضر است و علاوه بر اینکه  مسئولیت کارگروه ارتقای اقتصادی و مشارکت‌های مردمی ستادهای ملی، استانی و شهرستانی را برعهده دارد،  اقدامات اجرایی مرتبط خود را توسط سازمان‌های زیر مجموعه آن (سازمان بهزیستی، آموزش فنی و حرفه‌ای و...) در این سکونتگاه‌ها انجام داده و در دست انجام دارد.»


به گفته وی شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران (وزارت راه و شهرسازی) به عنوان دبیرخانه ستاد ملی بازآفرینی شهری پایدار اقدامات اجرایی خوبی در سکونتگاه‌های غیررسمی و بافت‌های فرسوده شهرهای کشور با همکاری شهرداری‌ها و شهروندان ساکن محلات هدف در قالب ارتقای سرانه‌های خدمات شهری انجام داده و همچنان در حال انجام است.


منصور استادی درباره اقدامات وزارت مسکن در این زمینه آمار می‌دهد: «در بحث تهیه برنامه، 77 شهرداری مطالعات مصوب توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی را انجام داده‌‌اند و 14 شهر در دست تهیه است. در بحث اجرا علاوه بر پروژه بانک جهانی در ایران که نزدیک به 60 میلیارد تومان در 5شهر هزینه شد از سال 79 یک ردیفی به‌نام مطالعات سکونتگاهای مسأله دار و غیررسمی به وجود آمد که در حد مطالعه بود پس از آن نزدیک 175 پروژه با اعتبار بالغ بر 103 میلیارد تومان انجام گرفت و همینطور هماهنگی بین بخشی نیز مطرح شد که تک تک دستگاه‌ها باید کمک کنند.»
همین فردا اگر از پل بزرگی در یکی از بزرگراه‌های تهران عبور کردید، کمی به این سوی و آن سوی پل دقت کنید شاید از شب گذشته تا حال محله‌ای آن پایین ساخته شده باشد.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha