سلامت نیوز: یک جامعهشناس علت اصلی شکاف طبقاتی را ضعف قانون و اقتصاد رانتی دانسته و می گوید: معمولا طبقه مرفه که اقلیتی آن را تشکیل میدهد، میخواهد با استفاده از کالاهایی خود را از طبقه متوسط جامعه متمایز کنند. طبقه متوسط هم نمیخواهد این تفاوت را قبول کند و در برابر آنها از کالایی مثل لباس یا انواع اتومبیل استفاده میکند تا خود را از طبقه با امکانات مالی کمتر متمایز کند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از نامه نیوز، تصادف چند خودروی لوکس در تهران باعث شد تا اختلاف سبک زندگی برای مردم دیده شده و امکان عکس العمل در اینباره به وجود آید. البته برای دیدن چنین تفاوتی کافی است به خیابانهای بالای شهر تهران بروید. حتما صدای اتومبیلهایی که با سرعت از میان دیگر اتومبیلها ویراژ میدهند نظر شما را نیز جلب میکند. چطور بعضی از جوانان اینقدر ساده با اتومبیلی که با آن میتوان خانهای در تهران خرید، در خیابانهای شلوغ با سرعت بالا رانندگی میکنند؟ خانهای که خریدنش رویای بسیاری از جوانان برای شروع زندگی است. رویایی که باید برای رسیدن به آن سالها تلاش کرد.
محمد علی جهانبخش، جامعهشناس آنچه در ماجرای تصادف پورشه معروف رخ داد، را تظاهرات فرهنگی مربوط به فاصله طبقاتی دانست و به نامه نیوز گفت:« مساله شکاف طبقاتی مساله جدیدی نیست. جامعۀ ایران از 40 سال گذشته به این سو و با اقتصاد نفتی، دچار معیارهای نامناسب از نظر شکاف طبقاتی است که هر سال هم این شکاف عمیقتر از گذشته میشود. بخشی از شکاف طبقاتی به اقتصاد رانتی برمیگردد. به اینکه عدهای به علت ضعف قانون و وجود اقتصاد توزیعی مبتنی بر دلالی توانستند از طریق رانتها ثروتهای هنگفتی بدست آوردند. این ثروتها باعث تغییر سبک زندگی و بدست آوردن قدرت برای آنها شد. این افراد متاسفانه توانستند در عرصههای تصمیم گیری صاحب نظر و دارای نفوذ باشند و بتوانند دیدگاه خود را به دیگران تحمیل کنند. نتیجه این روند به وجود آمدن جامعه طبقاتی است.»
این جامعه شناس ادامه داد:«معمولا طبقه مرفه که اقلیتی آن را تشکیل میدهد، میخواهد با استفاده از کالاهایی خود را از طبقه متوسط جامعه متمایز کنند. طبقه متوسط هم نمیخواهد این تفاوت را قبول کند و در برابر آنها از کالایی مثل لباس یا انواع اتومبیل استفاده میکند تا خود را از طبقه با امکانات مالی کمتر متمایز کند. این فرآیند متمایز کردن دایما تکرار میشود. برای مثال وقتی افرادی از طبقه مرفه از مدل ماشین گران قیمت استفاده میکنند، با دیدن اینکه که طبقه متوسط از همان کالا استفاده میکند، اتومبیلی با مدل بالاتر تهیه میکند تا بتواند تفاوت بین طبقاتی را حفظ کند. این داستان تکرار میشود و ربطی به جامعه ما ندارد. »
بر اساس نظر جهانبخش جامعه طبقاتی، فرهنگ طبقاتی با خود میآورد « اینکه بتوان جامعهای بدون طبقات داشت از تصورات آرمانی است. اما میزان شکاف طبقاتی مهم است. شکاف طبقاتی در جامعه ایران فوق العاده عمیق است. یعنی در مقایسه با کشورهای سرمایه داری هم ما از شکاف طبقاتی عمیقتری برخوردار هستیم. روزگار قدیم فاصله طبقاتی را بیشتر در شهرهای بزرگ میدیدیم برای مثال شهر تهران از قسمتهای بالای شهر و پایین شهر برخوردار بود. ولی امروز با دقت در شهرستانها حتی شهرکها شاهد بالاشهر و پایین شهر هستیم. برای مثال یک بولوار در شهر کرج تمام شهر را به دو قسمت تقسیم کرده و دو فرهنگ متفاوت با انواع تضادها ایجاد کرده است.»
شکاف طبقاتی سرمنشا مفاسد است
وی سرمنشا مفاسد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را شکاف طبقاتی دانسته و گفت:« عامل اصلی شکاف طبقاتی اقتصاد نفتی و رانت دولتی همراه با قانونمند نبودن جامعه است. متاسفانه اقتصاد کشور ما به جای اینکه تولید محور باشد، توزیع محور شده است. طبقهای که از مشکلات مالی رنج میبرد طبیعی است که نسبت به نمایش ثروت طبقه مرفه بغض داشته باشد. چند روز پیش در مصاحبهای از تلویزیون نشان دادند که جوانی اتومبیل یک میلیاردی سوار بود. خبرنگار از او پرسید" آیا از شما میپرسند که چطور توانسید مخارج تهیه این اتومبیل را تامین کنید؟ پسر پاسخ داد: بله خیلیها از من این سوال را میپرسند. من در جواب به آنها میگویم دو سال در دفتر پدرم کار کردم و پولم را پس انداز کردم. " جوانی که حداکثر 25 سال سن داشت و مشخص بود که فردی نخبه که مدارک بالای تحصیلی کسب کرده هم نیست. یک کارمند دراین مملکت بعد از 30 سال کار کردن نمیتواند پراید بخرد. این چه تجارتی است که پدر این فرد دارد که میتواند به او ماهی 50 میلیون تومان حقوق دهد؟ »
جهانبخش این گفتار را نمونهای از توجیحات طبقه مرفه بیان کرد و گفت:« ولی اگر کسی سعی در کسب درآمد از مسیر سالم داشته باشد، فرار مالیاتی نداشته و از رانت استفاده نکرده باشد امکان ندارد در سیستم سالم در این فاصله زمانی اندک به این ثروت برسد. اینها نوکیسهها هستند. همانهایی که فخر فروشی میکنند. در غیر این صورت کسی که با زحمت درآمد دارد اگر هم ثرونمند شود، فخر فروشی نمیکند. اگر همین مصاحبه در کشور دیگری بود، تبدیل به مدرکی برای شروع تحقیق مالیاتی و گردش پولی این افراد میشد. در جامعه که در آن شکاف بین فقیر و غنی اینقدر زیاد است، فرهنگ طبقاتی ایجاد میشود. تصادف مهم نیست. این فاصله طبقاتی که در جامعه به وجود آمده، مهم است. فرهنگ مصرف گرایی را کسی تولید نکرده است. شکاف طبقاتی کاهش پیدا کند این رفتارها تعدیل خواهد شد. اما کسانی که از این فرصتها استفاده میکنند خود تصمیم میگیرند. بنابراین هیچ وقت تصمیمی بر قطع کردن منابع مالی خود نخواهد گرفت.»
گیرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟
پیرمردی که فقط تک تارهایی از سیاهی موهایش باقی مانده، روی یکی از نیمکتهای پارک در انتظار پسر و نوه اش نشسته است. از او درباره شکاف طبقاتی و نمایش ثروت در خیابان ها پرسیدیم و او اینگونه پاسخ داد«عدۀ محدودی در کشور همه منابع شغلی را در دست دارند. خب واضح است که خیلی سریع پیشرفت میکنند. در حالی که بقیه از بیکاری رنج میبرند و به نان شب خود محتاج هستند. عدهای هر روز پولدارتر میشوند و خیلی هم دوست دارند این موفقیت خود را به نمایش بگذارند. چون توانایی انجام کارهای دیگری را نداشتند و زمانی که در کاری هرچند نادرست موفق شده اند، آن را در خیابانها نمایان میکنند. حال جوانی که تا کنون مجبور نبوده حتی یک روز صبح زود از خواب نازش بیدار شود، عصرها در خیابان به جوانانی که خسته از کار برمیگردند فخرفروشی میکند. گیرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟»
زن میانسال شروع مشکلات را از تعطیلی کارخانهها و اخراج کارگران میداند:« همزمانی این اتفاقها با تحریمها باعث شد یک سری از مردم فقیرتر و یکسری پولدارتر شوند. این افراد از تعطیلی کارخانهها سود بردند و محدودیت را به موقعیت برای خود تبدیل کردند. ولی موقعیتی که فقط به نفع خودشان بود و نه مردم ایران. این درآمدهای بادآورده فاصله طبقاتی را بیشتر کرد و این حلقه معیوب ادامه پیدا کرد. حالا کودکان این افراد رشد کرده و جوان شده اند، طبیعی است و حق استفاده از امکانات والدین خود را دارند. مردم برای این از دیدن زندگی لوکس این افراد ناراحت میشوند که مشخص نیست این درآمدها چطور بدست آمده است. اگر شفاف سازی میشد، میدانستیم که مالیاتها پرداخت شده، حتما چنین فکری از بین میرفت.»
مرد 32 ساله است که به عنوان مدیر تولید یک کارخانه مشغول به کار است ولی نمیتواند به اندازهای پس انداز داشته باشد که زندگی مشترک با همراهش را شروع کند. میگوید:« وقتی صنعت ایران از بین رفته و تمام بازارهای ایران کساد هستند، پس چطور این همه پولدار در این سالها به وجود آمدند؟ چون برای چنین اتفاق لازم است که صنعت رشد کرده باشد یا از راه دلالی افراد به نان برسند. البته در ایران مستغلات را هم داریم ولی بازار ساخت و ساز هم تعطیل بود. پس اولین چیزی که به فکر آدم میرسد دلیل این ثروتهاست که نمیتوانسته از راه درستی باشد. معمولا افراد وقتی خیلی سریع به چیزی میرسند، به علت فرهنگ چشم و هم چشمی دوست دارند به همه نشاناش دهند. اینجا طبقه متوسط این نحوه پولدار شدن را درک میکند و وقتی میبیند دلیل پولدارشدن این افراد با عقب ماندن خود یکی است، بیشتر ناراضی میشوند.»
دختر دانشجو که در مترو مشغول خواندن کتابهای تخصصی رشتۀ تحصیلی اش است. میگوید:«به دلیل بحرانهای اقتصادی که وضعیت مالی مردم را هر روز بدتر میکند، پولدار بودن ارزش بزرگی است که با آن میتواند تمام ضعفهای دیگر را پوشش داد. پس باید تا هر اندازه که میتوان داراییهای خود را به نمایش بگذاریم. نسل جدید با افتخار دارایی پدر و مادر خود را خرج میکند. بر خلاف نسلهای قبل، نوجوانان مشکلی با وابستگی به والدین خود ندارند، پس میتوانند حتی به صورت افراطی لذتهای زندگی خود را به نمایش بگذارند.»
نظر شما