سلامت نیوز:آب در تاریخ ایران زمین همواره ارزش و اهمیت بالایی داشته است. کم آبی بخشی از گذشته این کشور بوده و به همین دلیل ایرانیان همواره در طول تاریخ با شیوههای نوآورانه به برداشت آب از منابع مختلف پرداختهاند. اما متأسفانه امروز افزایش جمعیت و بیتوجه به آمایش سرزمین، همراه با تغییرات اقلیمی و مدیریت نادرست منابع آبی، خشکسالی و کم آبی را به تهدیدی جدی برای کشور ما تبدیل کرده است. خشک شدن تالابها و دریاچههای داخلی کشور، کاهش شدید منابع آبی و فرونشست زمین، نمونههایی از چالشهای فعلی کشور هستند.
به گزارش سلامت نیوز دکتر خلیل آقاجانلو کارشناس آبخیزداری در روزنامه ایران نوشت: دسترسی به آب روز به روز سختتر و پرهزینهتر میشود و تأمین آب پایدار و سالم که امروزه دسترسی به آن جزو حقوق اولیه و مسلم هر شهروند به شمار میرود، نیازمند برنامهریزی بسیار دقیق است. متأسفانه نقش عوامل مدیریتی در ایجاد این چالش بزرگ، بسیار مهمتر از سایر عوامل است. از جنبه ملی کاهش منابع آبی و مصرف بیرویه، ضمن ایجاد تأثیر منفی در رشد و توسعه اقتصادی کشور، حتی میتواند منجر به بروز اختلافهای محلی و مشکلات اجتماعی- امنیتی شود. از جنبه بینالمللی نیز آب سرمایهای است که برخلاف بسیاری از منابع و محصولات، هیچ کشوری نمیخواهد به خاطر آن وابسته به دیگران باشد بنابراین ضروری است برای جلوگیری از تشدید بحران آب، برنامهریزیهای جامع و چند بعدی صورت گیرد.
اقتصاد نفت محور و پایین بودن سطح آگاهی جامعه در مورد منابع طبیعی و محیط زیست طی چند دهه گذشته موجب بیتوجهی به سایر پتانسیلها و منابع طبیعی کشور همچون جنگلها، مراتع، آب و خاک شده و متأسفانه امروز آثار این بیتوجهی در وقوع بلایایی چون؛ سیل، کم آبی، فرسایش خاک و گردوغبار قابل مشاهده میشود.
باید به این نکته اساسی توجه داشت که رشد و توسعه را نباید تنها در ساخت راه، سد، نیروگاه، افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی و مسائلی از این دست خلاصه کرد. عطش ایجاد رشد اقتصادی به هر قیمت ممکن و نگاه تکنوکراتی (تکنیک محور) صرف، موجب شده که اخبار ناگواری از تأثیرات مخرب زیست محیطی برخی طرحهای عمرانی به گوش برسد. این عطش، انگیزه و اشتیاق لازم برای مطالعه جامع و اصولی طرحها را از بین برده و تنها منافع کوتاه مدت مورد توجه قرار گرفته، در حالی که اصلی ترین محور توسعه پایدار، حفظ و بهرهبرداری درست از منابع پایه همچون آب، خاک، هوا، جنگلها و مراتع است.
در دنیای امروز، هیچ کشور توسعه یافتهای را نمیتوان یافت که محیط زیست و منابع طبیعی آن تخریب شده باشد. در کشور ما که حدود 85 درصد مساحت آن را مناطق خشک و نیمه خشک با اکوسیستمهای حساس و شکننده تشکیل میدهد اگر تا دیروز گفته میشد که آب الفبای آبادانی است، امروز باید گفت آب مهمترین رکن برنامه ریزیهای ملی و منطقهای است و همه طرحها و اقدامات اجرایی باید در مرحله اول با بررسی منابع آب و محدودیتهای آن انجام شود. البته این موضوع به معنای نادیده گرفتن سایر منابع و ظرفیتها نیست بلکه محوریت و اهمیت آب را نشان میدهد.
برنامهریزی و اندیشیدن پیش از اقدام، مهمترین کلید برای رشد و توسعه پایدار است. برنامهریزی، یک فرایند پیوسته و بازتاب دهنده تغییرات و نحوه رسیدن به اهداف در آینده است. در سازمانهای پیشرو و موفق امروزی، بدون برنامهریزی دقیق و آیندهنگر، امکان ادامه حیات و رقابت وجود ندارد. برنامهریزی اصولی، مستلزم آگاهی از سناریوهای احتمالی، فرصتها و تهدیدهای آتی و پیشبینی شیوه مواجهه با آنها است و میتواند نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند.
مشاهده تحولات و وضعیت پیچیده مسائل بویژه در مباحثی چون آب، محیط زیست و منابع طبیعی که در کوتاه مدت، آثار و نتایج تخریب و یا بهرهبرداری بیرویه از آنها ملموس نیست برای دولتمردان بسیار دشوار است اما اگر جامع نگری مبتنی بر آب در نظام برنامهریزی و در کل ابعاد سازمانی کشور رواج یابد، نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آیندهنگر ایجاد میشود.
آب یکی از منابع محدود و بیهمتا در کشور ما است که باید به عنوان محور اصلی همه برنامههای توسعهای کشور قرار گیرد. مسأله مدیریت و تأمین آب از مقولههای ملی است، به طوری که اغلب نهادها و وزارتخانهها به نوعی با آن یا معلولهای پس از آن سر و کار دارند، بنابراین با برنامهریزی آب محور، اقدامات مرتبط با حفظ منابع آب موفقتر و پایدار خواهند بود. این برنامهها باید جدا از تغییر و تحولات سیاسی و جابهجایی مقامات بوده و صرفاً بر اساس عقلانیت و خرد جمعی و نظرات کارشناسی طراحی شوند زیرا پستها و مقامها گذرا و موقتی هستند اما سیاستها و برنامهها ماندگار و پایدار. شیوه کنونی مدیریت منابع آب، منفعلانه، واکنشی و گاهی تحت تأثیر تحولات سیاسی است اما اگر آب به عنوان محور برنامهریزی قرار گیرد میتوان از این فضای انفعالی فاصله گرفت و با اتخاذ رویکردی پویا و پیشگیرانه مانع از گسترش بحران شد.
از قدیم گفتهاند فهمیدن مشکل نیمی از راه حل آن است. دولت با محور قرار دادن آب در همه ابعاد نظام برنامهریزی کشور، به جامعه نشان خواهد داد که مشکل را بخوبی درک کرده و مسئولیت خود را پذیرفته است. در مرحله بعد، دولت باید ضمن آموزش و آگاهسازی مداوم مردم، این پیام را به صورت عملی به مصرف کنندگان غیرمجاز آب ارسال کند که در مبارزه با بحران آب و عوامل ایجاد آن جدی و مصمم است. اجرای مدیریت جامع حوزههای آبخیز میتواند راهگشای بحران آب کشور باشد. این مدیریت به معنای در نظر گرفتن همه استعدادها و محدودیتها در قالب محدودههای آبی کشور و با محوریت آب است زیرا امروز آب دیگر فقط الفبای آبادانی نیست بلکه الفبای برنامهریزی است.
نظر شما