سلامت نیوز: راز سرقت دلارهای مسافر ایتالیا زمانی فاش شد که دزدان هنگام تقسیم سهم به جان یکدیگر افتادند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری آنلاین، چند روز پیش زنی برای خرید دلار به یك صرافی در مركز پایتخت رفت. 100میلیون تومان همراه او بود و می‌خواست همه این مبلغ را دلار بخرد و به ایتالیا سفر كند. زن جوان ماشینش را پارك كرد و وارد صرافی شد، او اما خبر نداشت كه پسرجوانی به كمینش نشسته است.

لحظاتی بعد مسافر ایتالیا دلارها را از مرد صراف تحویل گرفت و داخل پاكتی گذاشت و سوار ماشین شد اما به محض اینكه از محل پارك ماشین بیرون آمد یك موتورسیكلت كه با سرعت بالا در حال حركت بود با خودروی وی تصادف كرد. زن جوان از ماشین بیرون آمد و با مرد موتور سوار درگیر شد و در یك لحظه جوان موتورسوار كیف پر از دلار زن جوان را از روی صندلی ماشین او برداشت و فرار كرد.

    یك ساعت بعد

زن جوان در اداره پلیس نشسته و مشغول نوشتن شكایت‌نامه بود. وقتی مأمور پلیس از او پرسید كه آیا به كسی مشكوك است؟ جواب داد: خیر.

او گفت: من مقیم ایتالیا هستم. سالی یك‌بار برای دیدن خانواده‌ام به ایران می‌آیم تا اینكه اواخر سال گذشته پدرم بر اثر بیماری فوت كرد و به ایران آمدم. پس از آن خانواده‌ام اموال پدری‌ام را فروختند و در حدود 300میلیون تومان به من ارث رسید. با بخشی از این پول یك آپارتمان كوچك در حاشیه تهران خریدم و قرار بود با مابقی آن دلار بخرم و به ایتالیا بروم كه در دام دزد موتورسوار گرفتار شدم. داخل كیفم به جز دلارها همه مداركم ازجمله پاسپورت، شناسنامه و چند سكه طلا بود كه همگی سرقت شدند.با شكایت زن جوان تحقیقات برای دستگیری سارق موتورسوار شروع شد اما هیچ ردی از او به‌دست نیامد.

    اتفاق عجیب

یك‌ماه از ماجرای سرقت گذشته بود كه زن جوان بار دیگر راهی اداره پلیس شد و این بار كلید معمای سرقت دلارها را در اختیار مأموران قرار داد. او گفت: چند‌ماه قبل از طریق لاین با پسری به نام كامبیز آشنا شدم. در این مدت چندین بار یكدیگر را دیده بودیم و او در جریان ارثیه میلیونی‌ام و برنامه‌ام برای خرید دلار بود.

وقتی سرقت رخ داد او حتی برای پیگیری با من به دادسرا و اداره پلیس می‌آمد تا اینكه چند روز پیش اعتراف تلخی كرد. او مدعی شد كه سرقت را یكی از دوستانش به نام احمد انجام داده است. كامبیز از من خواست كه دوستش را به پلیس لو بدهم اما اسمی از او نبرم. من كه حسابی عصبانی شده بودم تصمیم گرفتم همه حقیقت را به مأموران بگویم.

ماموران با دستور بازپرس دادسرای ناحیه 12تهران، راهی مخفیگاه كامبیز شدند و در عملیاتی غافلگیرانه او را به دام انداختند. وی در مواجهه حضوری با شاكی چاره‌ای جز اقرار ندید و گفت: چند شب قبل از حادثه با یكی از دوستانم به نام احمد در حال مصرف مشروبات الكلی بودیم كه نقشه سرقت را كشیدیم.

قرار شد احمد نقشه را عملی كند و بعد از آن سهم مرا بپردازد. بعد از سرقت اما فقط یك اسكناس 100دلاری به من داد و وقتی اعتراض كردم مدعی شد كه همه ریسك سرقت و خطر دستگیری را خودش به جان خریده. وقتی دیدم زیرقولش زده تصمیم گرفتم ماجرا را به شاكی بگویم؛ غافل از اینكه خودم هم گیر خواهم افتاد. اقرار این متهم و اطلاعاتی كه وی در اختیار تیم تحقیق قرار داد كافی بود تا كارآگاهان هفته گذشته دزد اجیر شده را دستگیر و مقداری از دلارها را در مخفیگاهش كشف كنند.قرار قانونی برای هردو متهم صادر شده و تحقیق از آنها همچنان ادامه دارد.