با این وجود، اخیرا بحثی درباره ابعاد مبهم قرارداد منعقد شده بین سازمان محیط‌زیست و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در بین فعالان و کارشناسان محیط‌زیست در گرفته است که حاکی از واگذاری یا اجاره جزیره به بخش خصوصی به منظور توسعه توریسم می‌باشد. هر چند اجرای طرح‌های گردشگری در مناطق تحت حفاظت در تمام جهان رواج دارد، اما نگرانی‌هایی درباره نحوه عملیاتی کردن و اعمال ضوابط و کنترل‌های لازم بنا بر تجربه‌های مشابه در ایران و از سوی مخالفان این قرارداد مطرح می‌شود.

توسعه توریسم در جزیره آشوراده چه مشکلاتی را به همراه می آورد؟

سلامت نیوز:سحر جعفرصالحی،کارشناس ارشد جامعه شناسی طی یادداشتی که در سایت انسان شناسی و فرهنگ منتشر شده نوشت : جزیره آشوراده با وسعتی در حدود ۶۷۰ کیلومتر مربع به عنوان تنها جزیره ایرانی دریای مازندران (کاسپین) و یکی از با اهمیت‌ترین پناهگاه‌های حیات‌وحش تحت مدیریت و حفاظت سازمان محیط‌زیست، در شرقی‌ترین بخش جزیره میانکاله واقع شده است. تالاب ساحلی آن جزء کنوانسیون رامسر و ذخیره‌گاه زیست‌کره ثبت شده در یونسکو است. طبق مقررات بین‌المللی و اساسا صرف همین القاب و اوصاف نیز پیداست که اجرای هرگونه طرح در آن باید با رویکرد محافظتی و با انجام طرح‌های مطالعاتی علمی و فنی و نظارت کامل سازمان حفاظت محیط‌زیست صورت گیرد.

با این وجود، اخیرا بحثی درباره ابعاد مبهم قرارداد منعقد شده بین سازمان محیط‌زیست و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در بین فعالان و کارشناسان محیط‌زیست در گرفته است که حاکی از واگذاری یا اجاره جزیره به بخش خصوصی به منظور توسعه توریسم می‌باشد. هر چند اجرای طرح‌های گردشگری در مناطق تحت حفاظت در تمام جهان رواج دارد، اما نگرانی‌هایی درباره نحوه عملیاتی کردن و اعمال ضوابط و کنترل‌های لازم بنا بر تجربه‌های مشابه در ایران و از سوی مخالفان این قرارداد مطرح می‌شود.

در این گزارش که بر اساس مصاحبه‌های انجام شده با چند تن از فعالین زیست‌محیطی استان‌های گلستان و مازندران و همچنین تجربه زیسته نگارنده به عنوان محقق بومی نگاشته شده‌است، ضمن صحه گذاشتن بر نگرانی‌های زیستمحیطی مطرح شده توسط کارشناسان، سعی شده تا از زاویه شناخت مکانیسم‌های احتمالی تهدیدکننده اکوسیستم جزیره، بر پیامدهای اجتماعی مستقیم و غیر مستقیم این مکانیسم‌ها پرداخته شود.

 شواهد حاکی از آن است که بحث بهره‌برداری از جزیره آشوراده در حوزه توریسم و طبیعت‌گردی بیش از یک دهه است که در بین تعدادی سرمایه‌گذار، مسئولان محلی استان گلستان و برخی مسئولان ملی مطرح است.

عزم مداوم و راسخی که در حمایت از سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در این سال‌ها وجود داشت، بالاخره در سفر اخیر رییس دولت یازدهم به استان گلستان به ثمر نشست. رییس جمهور از آغاز طرحی خبر داد که به موجب آن توسعه گردشگری با حفظ ملاحظات زیست‌محیطی در آشوراده کلید خواهد خورد. در همین رابطه سازمان محیط‌زیست نیز از قراردادی رو نمایی کرد که طبق آن سازمان میراث فرهنگی و گردشگری می‌تواند با کمک بخش خصوصی به توسعه توریسم در زون تفرجی جزیره اقدام نماید.

اما آنچه این تصمیم را از یک تیتر خبری ساده به مناقشه‌ای طولانی و عمیق در این سال‌ها و در این روزها به خصوص، مبدل ساخته است، صداهای مخالفان و موافقان جدی طرح است. مخالفت‌ها، عمدتا بر تهدیدهای زیست‌محیطی محتمل تاکید دارند. کارشناسان و فعالان محیط‌زیست که عمده مخالفان طرح را شامل می‌شوند، هر گونه دخل و تصرف غیرهمسو با محیط‌زیست را خطری جدی علیه ارزش‌های اکولوژیک جزیره می‌دانند و در عین حال به ایده‌های همسو با طبیعت که در بحث‌های رییس سازمان محیط‌زیست مطرح شد هم مطمئن نیستند.

با وجود این به نظر می‌رسد صدای «محیط‌زیست» فریادی زیر آب است که هم کمتر شنیده می‌شود و هم مقبولیتی در بین مردم (بر اساس شواهد بدست امده در این گزارش) ندارد. چراکه در سوی دیگر این مخالفت‌ها که گاه «لوکس» و گاه «از روی دلخوشی» خوانده می‌شود، صدای به هم خوردن سکه‌ها به گوش می‌رسد.

آری، موافقان عمدتا بر جنبه‌های اقتصادی توسعه چنین طرحی انگشت می‌گذارند و به ایجاد اشتغال، گردش پولی و رونق اقتصادی ناشی از توسعه توریسم اشاره می‌کنند. همان نداشته‌هایی که استان گلستان را به رنج توسعه نیافتگی دچار ساخته است و باور مردمانش را به اولویت «نان شب» بر «حیات وحش» عمیق‌تر می‌سازد.

اما، سوال اساسی این است که در لوای جامه فاخر و زربافت این وعده‌ها، عریانی کدام واقعیت نهفته است؟ از همین رهگذر، در متن حاضر به چالش‌هایی پرداخته می‌شود که حیات اجتماعی منطقه تحت تاثیر را نشانه گرفته‌اند. به این امید که صدای اجتماعی هم لااقل مطرح شده باشد، حتی اگر ناشنیده باقی بماند.

متن حاضر از نظر روش‌شناسی، گزارشی از یک ارزیابی سریع محسوب می‌شود. این گزارش، بر اساس داده‌های موجود در مصاحبه‌های حضوری و تلفنی صورت گرفته با فعالان زیست‌محیطی استان‌های گلستان و مازندران، دیدگاه‌های مطرح شده فعالان زیست محیطی در خبرگزاری‌ها و فضای مجازی و همچنین مشاهدات و  تجربیات زیسته نگارنده به عنوان محقق بومی به نگارش در آمده و حول دو محور زیر تدوین شده است:
 

تهدیدهای زیست‌محیطی و پیامدهای اجتماعی محتمل که در اثر مستقیم این تهدیدها حاصل می‌شوند.


پیامدهای اجتماعی محتمل که بصورت مستقل و تحت تاثیر طرح گردشگری ایجاد خواهند شد.
 

پیامدهای اجتماعی ناشی از تهدیدهای زیست محیطی

تهدیدهای زیست‌محیطی

همزمان با اعلام موافقت دولت و سازمان محیط زیست درباره امکان توسعه توریسم در منطقه آشوراده به واسطه واگذاری این منطقه به بخش خصوصی، فعالان و کارشناسان محیط‌زیست در باب احتمال تخریب زیست محیطی و آسیب‌های جبران ناپذیر به عرصه اکولوژیک آشوراده هشدار داده‌اند.

از مهم‌ترین دلایل مخالفت فعالان زیست‌محیطی می‌توان به ایجاد اختلال در امنیت زیستگاه پرندگان و آبزیان منطقه اشاره کرد. این مخالفت از آنجا که فعالان، این منطقه را «آخرین منطقه امن» حیات وحش در شمال کشور ارزیابی می‌کنند، بسیار جدی مطرح است. از جمله دلایلی که در به خطر انداختن امنیت زیستگاه نام برده می‌شود، انواع آلودگی‌های ایجاد شده طی عملیاتی شدن طرح توسعه توریسم در جزیره است.

اثراتی که این آلودگی‌ها بر جای می‌گذارند، بنا بر دانشی که رفتار شناسی حیوانات پیش روی ما قرار می‌دهند، قابل پیش‌بینی می‌شود.

 برای زیستمند شدن یک زیستمند در زیستگاه  4 فاکتور هست: طعمه هست؛، امنیت هست، یکی استتار هست و یکی اختفا. وقتی شما یکی از این فاکتورها را بردارید،  گونه زیستگاه را ترک می­کند. این تردد دایم امنیت را به هم می­زند (ابوطالبی، فعال زیست محیطی استان مازندران).

 از سوی دیگر تجربیات واقعی در سایر نقاط شمال کشور، بویژه پناهگاه‌هایی چون میانکاله و تالاب سرخرود در مازندران نیز بر صحت وقوع این امر مهر تایید می‌زنند. بطورکلی نتایج مصاحبه‌های صورت گرفته با فعالان زیست‌محیطی حاکی از آن است که عواملی مثل آلودگی صوتی، آلودگی نوری، آلودگی‌های فیزیکی، سازه‌هایی با بار سنگین و حضور انسان بیشترین تاثیرات را در بهم خوردن امنیت زیستگاه‌ها در پناهگاه‌ها و زیستگاه‌های مشابه در شمال کشور برجای گذاشته است. در همین راستا، به ذکر تنها یک نمونه از این تجربیات بسنده می‌کنیم.

[quote-left]در مطالعات طرح مدیریت میانکاله، که سند فرادست برای هر گونه اقدام در این پناهگاه حیات وحش است هیچ‌گونه ساخت و ساز سنگین در «آشوراده» مجاز دانسته نشده است. اگر قرار بر این است که گردشگری گسترده اجرا شود همین 50 تا 60هکتار کنونی با رستوران و طرح سالم‌سازی استفاده از دریا و اردوگاه تابستانی با کمی به سازی، جوابگوست.
[/quote-left]

آنجا تا حدود ده سال پیش تعداد زیادی پرنده داشتیم، ولی الان نه، زمانی که بندر امیر آباد آمد مثلا فاصله قانونی را با تالاب رعایت کرد، و ساخته شد آن زمان فاصله قانونی بود، ان وقت کسی فکر نمی کرد لپو خالی از پرنده بشود، چرا این اتفاق افتاد، پروژکتورهای عظیمیکه بندر امیرآباد کار گذاشته،  محیط آنجا را ناامن کرد، یکی از عوامل تاثیرگذار در انتخاب زیستگاه برای پرنده،  امن بودن و امکان استتار در شب  است، وقتی جای را روشن ببینند که امکان استتار وجود ندارد، این پروژکتورها باعث شد تالاب خالی از پرنده شود، در حالی که ساخت و سازی توی تالاب لپوی زاغمرز صورت نگرفت (منصوری، فعال زیست محیطی استان مازندران).

 
قطعی‌ترین نتیجه‌ای که از بر هم خوردن امنیت زیستگاه حاصل می‌شود، به خطر افتادن تعادل اکوسیستم است. چرا که همه عناصر در طبیعت زنجیروار بهم مرتبط هستند و در چرخه‌ای بهم پیوسته همدیگر را پشتیبانی می‌کنند. بنابراین خطری که حیات یک عنصر را در بر می‌گیرد بسته به نقش‌اش در چرخه اکوسیستم در کوتاه مدت یا بلند مدت حیات کل اکوسیستم را تهدید می‌کند.

 یک سری پستانداران آبی و خاکی هم هستند مثل شنگ که پرندگان غذایشان هست وقتی پرندگان نباشند اینها هم از بین می­روند. حتی روباه و شغال که اکثرا  از تخم و جوجه و از خود پرندگان  تغذیه می­کنند تا این چرخه اکولوژی بگردد آن‌ها هم بر اثر کمبود طعمه از بین می­روند یا زیستگاه را ترک می­کنند (از متن مصاحبه با ابوطالبی، فعال زیست محیطی استان مازندران).

 
به خاطر این که بین تالاب میانکاله و  دریای خزر یک کانالی وجود دارد  به اسم چاپوقلی که این کانال ارتباط حیاتی  دریای خزر و اینجا . ما ماهیانی داریم مثل کپور خاص دریای خزر و ماهیان خاص استخوانی فقظ در دریای خزر و توی تالاب میانکاله در این قسمت تخمگذاری می‌کنند و از این کانال می‌آییند اینجا تخم‌گذاری می‌کنند و از همین کانال هم بروند، یعنی هر نوع مانعی که جلوی اینها قرار بگیرد و نتوانند توی تالاب بیایند جمعیت شان در دریای خزر به هم می‌خورد یعنی اکوسیستم دریا به هم می‌خورد (منصوری، فعال زیست محیطی استان مازندران).

 

 پیامدهای اجتماعی ناشی از تهدیدهای زیست‌محیطی

 افزایش سطح بی اعتمادی

گمان نمی‌رود که امروزه کسی بر وجود یک سطح بی‌اعتمادی بین مردم و دولت تردید داشته باشد. اما شاید پیش‌بینی عمیق شدن این شکاف و اثرات سویی که از دست رفتن سرمایه اجتماعی خواهد گذاشت، ذهن کمتر کسی را به خود مشغول کرده باشد. در جریان تصمیمی که دولت و به دنبال آن سازمان محیط‌زیست برای کلید زدن یک طرح گردشگری در جزیره منحصر به فرد آشوراده گرفته‌اند، هر گفتگویی با خود نشانی از بی‌اعتمادی دارد. پر واضح است که با بروز مسائل زیست محیطی که مخالفان طرح پیش‌بینی می‌کنند، بر تراژدی این شکاف افزوده خواهد شد. بنابراین هر چند در این گزارش به نشان دادن مخالفت‌های امروز بسنده می‌کنیم، در عین حال آن را به مثابه هشداری بر آینده‌ی تاریک این تصمیم نیز باید در نظر بگیریم.

خانم موسوی، کارشناس محیط زیست گرگان می‌گوید: لابی در کار هست و الان هم وارد شد،.... . ایشان چند سال قبل چند تا عکس از مالزی و اندونزی دادند که با وام چند میلیاردی این طرح را اینجا پیاده کنند. اگر ایشان پیمانکار طرح شوند که محرز است، تخلف است. چون ایشان سرمایه گذار هستند نه از بدنه محیط زیستی.

 
دکتر شکیبا، دامپزشک معتمد انجمن حمایت از حیوانات، همین نکته را با زبانی دیگر، چنین بازگو می‌کند: کار این سرمایه‌گذارها و مثلا توریسم این است که می‌ایند یه میخ در خانه شما می‌کوبند و می‌گویند مگه چی شده یه میخ زدم به دیوار. ولی حالا هر شب و نصف شب میان تو خونه که چی؟ اومدم به میخم سر بزنم. کار این سرمایه گذار هم همین است.

اولش با یک درصد و ده درصد وارد می‌شود و بعد هم می‌بینید دیگر چیزی باقی نمونده... ما قوانین خوشگل زیاد داریم تو کشورمان. ولی عمل نداریم. ناظر اجرا نداریم. همین که نمی‌تونیم به این طرح‌ها اعتماد کنیم. حتی اگه گفته بشه رویکرد محیط زیستی لحاظ می‌شه. بی اعتمادی وجود دارد. چون تجربه چندین ساله نشان می‌دهد. فقط همین سوال را بپرسید که چه کسی قرار است نفع ببرد؟ چه نفعی قرار است ببرند؟ شما ذی نفعان را می‌توانید با انگشت بشمارید. مگر یک طرحی که منافع عمومی دارد این ویژگی را دارد؟

[quote-right]در اینجا باید خطری که اقتصاد خاویار را تهدید می‌کند را هم گوشزد کنیم. هم اکنون، وجود ذخایر غنی ماهیان خاویاری در سواحل استان گلستان باعث ایجاد تاسیسات شیلاتی در جزیره شده و طبق آمار رسمی، 40 درصد خاویار ایران از آب‌های این جزیره برداشت می‌شود. حال تصور کنید که این منبع اقتصادی را با معیوب کردن چرخه اکوسیستمی که در آن قرار گرفته به دست خود نابود کنیم.
[/quote-right]

خانم البرزی منش، کارشناس محیط زیست در یادداشتی که برای روزنامه شرق نوشته‌است، ‌عقلانیت این تصمیم را زیر سوال می‌برد. در این یادداشت با اشاره به مهم‌ترین ادعای سازمان محیطزیست، یعنی واگذاری تنها ده درصد از جزیره برای توسعه توریسم، نشان می‌دهد که تا چه اندازه این بحث چالش برانگیز است.

 گفته شده که تنها در 10درصد «آشوراده» (وسعت «آشوراده» 670هکتار است) یعنی 67 هکتار، براساس ضوابط مناطق حساس محیط زیستی، گردشگری گسترده مستقر می‌شود. در شرایط کنونی حدود 60 هکتار از جزیره «آشوراده» دارای کاربری‌هایی شامل مستثنیات روستای قدیمی آشوراده، تاسیسات و رستوران شیلات، طرح سالم‌سازی برای شنا و اردوگاه تابستانی آموزش‌وپرورش که تا حدودی با ضوابط حساسیت منطقه هم‌خوان است، وجود دارد و دیگر جایی برای تغییرات بیشتر نیست.

در مطالعات طرح مدیریت میانکاله، که سند فرادست برای هر گونه اقدام در این پناهگاه حیات وحش است و من خود از تهیه‌کنندگان آن بودم، هیچ‌گونه ساخت و ساز سنگین در «آشوراده» مجاز دانسته نشده است. اگر قرار بر این است که گردشگری گسترده اجرا شود همین 50 تا 60هکتار کنونی با رستوران و طرح سالم‌سازی استفاده از دریا و اردوگاه تابستانی با کمی به سازی، جوابگوست. اما صحبت‌هایی در مورد هتل و آپارتمان‌های 20طبقه و سایر موارد بیان می‌شود که بسیار نگران‌کننده است.

 
ابهام طرح و ادعاهای متعارض و چند پهلویی که از سوی نهادها و مسئولین بیان می‌شود، زمینه‌ساز این بی‌اعتمادی است. مواجه با دو گانه‌هایی مثل اکوتوریسم/توریسم، دیده‌بان پرنده‌نگری/ هتل و مجتمع، مسیر دوچرخه سواری/ جت اسکی، طبیعت‌گردی/ کیش دوم، ارزیابی فنی ضمیمه شده به طرح/ احداث هتل 5 ستاره و از این دست، حتی روی کاغذ و صفحات مجازی روزنامه‌ها هم بستر قابل اعتمادی را تصویر نکرده است. برخی انتقادهایی که از این رهگذر وارد شده است، در ادامه آمده است.

 
خانم ابتکار در جمع خبرنگاران مدعی شد، گردشگری فقط در یک دهم آشوراده و در زون تفرج گسترده و متمرکز اجرایی شده و این طرح در چارچوب سند مدیریت جامع پناهگاه حیات‌وحش میانکاله صورت خواهد پذیرفت.

اما واقعیت این است که سازمان محیط‌زیست ٢ روز پیش از سفر رئیس‌جمهوری به گلستان، با انعقاد تفاهم‌نامه‌ای با میراث فرهنگی، با اجرای طرح گردشگری در ٢٨٠ هکتار از اراضی آشوراده برای فاز اول موافقت کرده و فاز دوم نیز در ١٠٠ هکتار پیاده‌سازی خواهد شد.  براساس آنچه مسئولان سازمان میراث فرهنگی به محیط‌زیست ارایه کرده‌اند قرار است با اجرای طرح گردشگری هتل، مرکز تجاری، بازارهای سنتی، بازار صنایع دستی، باغ پرندگان، موزه آبزیان، زمین تنیس، گلف، پارک بازی، میدان تیراندازی، پیست دوچرخه‌سواری، اسب‌سواری و ...  در اکوسیستم بکر و وحشی میانکاله و انواع بازیهای آبی همچون قایقرانی و جت اسکی و ...  در سواحل و آب‌های آشوراده که بزرگترین مرکز تخم‌ریزی ماهیان خاویاری خزر است اجرایی شود (مژگان جمشیدی، روزنامه نگار محیط زیست [3]).

 
ببینید قبل از اینکه مجوز ورود داده بشه باید برنامه مشخص داشت. موانع شناسایی شده باشه. راهکارها بررسی شده باشه. ما این را نمی بینیم در هیچ طرحی و در هیچ حرکتی (احمدپناه، فعال زیست‌محیطی استان گلستان).
 
تهدید امنیت غذایی

در بحث از تهدیدهای زیست محیطی بر خطر بر هم خوردن تعادل اکوسیستم دریایی اشاره شد. از رهگذر این مکانیسم زیست‌محیطی می‌توان بر چالش اجتماعی مهمی که مستقیما با حیات انسان‌ها مرتبط است، یعنی بحث تغذیه صحه گذاشت. دو عاملی که در بحث تامین غذا مطرح می‌شود؛ یکی همان منابع در دسترس است، که بصورت مستقیم فراهم کننده غذا هستند و دیگری اشتغال، که بصورت غیرمستقیم بر امنیت غذا تاثیر می‌گذارد.

با به خطر افتادن اکوسیستم دریایی در جزیره آشوراده هر دو این عوامل دست خوش تغییرات می‌شوند و بنابراین بر امنیت غذا در منطقه و شاید در سطح کلان‌تری ایران، تاثیر خواهند گذاشت. اگر آبزیان دریایی، منابع غذایی، که از آنها تغذیه می‌کنیم، از دسترس خارج شوند و صیادی به عنوان یک شغل نابود شود، حیات غذایی به مخاطره می‌افتد. 

در اینجا باید خطری که اقتصاد خاویار را تهدید می‌کند را هم گوشزد کنیم. هم اکنون، وجود ذخایر غنی ماهیان خاویاری در سواحل استان گلستان باعث ایجاد تاسیسات شیلاتی در جزیره شده و مرکز صید و فرآوری ماهیان خاویاری با سردخانه 500 تنی زیرنظر مدیریت ماهیان خاویاری استان گلستان درحال فعالیت است. طبق آمار رسمی، 40 درصد خاویار ایران از آب‌های این جزیره برداشت می‌شود. حال تصور کنید که این منبع اقتصادی را با معیوب کردن چرخه اکوسیستمی که در آن قرار گرفته به دست خود نابود کنیم.
 

 از دست دادن بخشی از هویت دریای خزر

خانم لنی هارت، رییس مرکز تحقیقات بازتوانی فوک‌ها در هلند، در سفری که اخیرا به استان گلستان داشتند، فوک خزری و خاویار را سمبل‌های دریای خزر دانست و در عین حال نسبت به وضعیت آنها هشدار داد.

انقراض گونه‌هایی از این دست، جدای از هر گونه بحث اقتصادی یا زیستی می‌تواند در مخدوش کردن چهره یک منطقه در بین مردم کشور و جهان تاثیر بگذارد. از سوی دیگر می‌تواند زمینه ساز چالش‌های اساسی با سازمان‌های بین‌المللی حافظ جزیره شود.

 
 واکنش‌های مردم به مسائل زیست‌محیطی

بررسی‌ غیر رسمی و محدود نگارنده این گزارش نشان می‌دهد که مردم منطقه از اجرای این طرح استقبال می‌کنند. شاید یکی از دلایل مصر بودن نمایندگان، شورای شهر و نماینده ولایت فقیه در دهه اخیر، خواست و استقبال مردم منطقه از این طرح باشد. کارشناسان و فعالانی که در مصاحبه‌های این گزارش شرکت داشته‌اند هم این موافقت محلی را تایید می‌کنند.

اما تجربه نشان می‌دهد که در درازمدت، آنگاه که مشارکت و انتفاع محلی نقض شود و در مقابل مردم بومی با انبوهی از مشکلات به جای مانده از طرح‌ها مواجه می‌شوند، با بازخوردهای انتقادی شدیدی از سوی مردم مواجه خواهیم شد. مثلا طی سال‌های 1381 تا 1385 از سوی شورای اسلامی روستای زاغمرز و سمن‌های زیست­محیطی منطقه شکایات زیادی از شرکت کشتی­سازی صدرا مبنی بر ریختن زباله­های صنعتی در حاشیه­ی لپو شده است.

اگر چه اداره­ی محیط زیست بهشهر سعی کرده نسبت به این شکایات حساس بوده و واکنش­هایی را نشان دهد اما عملا اقدامی در جهت محافظت از محیطزیست منطقه صورت نگرفته است. ضمن اینکه باید بپذیریم که آگاهی بشر نسبت به حفظ سرمایه­ های طبیعی به طور روزافزونی گسترش می‌یابد و از دست رفتن این ارزش­های حیاتی به واسطه احداث و گسترش صنایعی که تنها با توجیه اقتصادی آن هم در جهت افزایش ثروت سرمایه گذاران و رشد ناخالص ملی و بدون تأثیر در درآمد سرانه ساکنان بومی در حال وقوع است، در آیندهای نه چندان دور واکنش های شدید مردم را در پی خواهد داشت. 

 

چالش های اجتماعی مستقل از مسائل زیست محیطی

 استقرار نیروی کار

موافقان طرح توسعه توریسم در جزیره آشوراده از اشتغال مستقیم و غیرمستقیمی که به واسطه توریسم در منطقه ایجاد می‌شود، به عنوان یک اصل حتمی خبر می‌دهند. این وعده که از نظر برخی از فعالین زیست‌محیطی برگ برنده مسئولان در همراه نمودن مردم محلی با طرح هم محسوب می‌شود، مشتمل بر چند نکته مهم است:

در طرح های گردشگری که بصورت مجموعه‌ای از اقامتگاه‌ها، رستوران، فروشگاه و ایجاد برخی تفریحات دریایی ایجاد می‌شود، بصورت معمول به تعداد زیادی نیروی انسانی نیاز ندارند. پس میزان اشتغال ایجاد شده در این گونه مجموعه‌ها هر چقدر هم که وسعت جغرافیایی این دست طرح‌ها گسترده باشد، ناچیز است و شاخص مناسبی برای ارزیابی مثبت تصمیم گیرندگان نمی‌تواند باشد.


بر اساس نمونه‌هایی که به وفور در استان‌های شمالی و بویژه در مازندران می‌توان سراغ داد، تضمینی وجود ندارد که به کارگیری بومیان در طرح‌هایی که بواسطه سرمایه‌گذاری از بیرون انجام می‌شود، در مشاغل رده پایین نباشد. صاحبان سرمایه در نمونه‌هایی مثل «برج‌های عظیم زاده» در  متل قو، ساخت شهرک‌های ساحلی، مجتمع‌های تجاری بزرگ مثل ایران کتان و غیره حتی در مرحله ساخت و ساز هم از به کارگیری مدیران، مهندسان و کارگران بومی امتناع نموده‌اند. بومیان شاغل در این طرح‌ها عمدتا فروشنده، سرایدار و پیش خدمت هستند.

[quote-left]  تضمینی وجود ندارد که به کارگیری بومیان در طرح‌هایی که بواسطه سرمایه‌گذاری از بیرون انجام می‌شود، در مشاغل رده پایین نباشد. صاحبان سرمایه در نمونه‌هایی مثل «برج‌های عظیم زاده» در  متل قو، ساخت شهرک‌های ساحلی، مجتمع‌های تجاری بزرگ مثل ایران کتان و.. حتی در مرحله ساخت و ساز هم از به کارگیری مدیران، مهندسان و کارگران بومی امتناع نموده‌اند. بومیان شاغل در این طرح‌ها عمدتا فروشنده، سرایدار و پیش خدمت هستند.[/quote-left]

اما ایجاد مشاغل غیرمستقیم در توریسم یا رونق کسب و کارهای موجود که محتمل تر به نظر می‌رسد نیز در این جزیره و با توجه به موقعیت جغرافیایی آن ناممکن دانسته می‌شود. در این رابطه، آقای شکیبا معتقد هستند که: مردم این استان و منطقه می‌شنوند یا می‌بینند که هر جا که توریستی شد اصطلاحا آباد شد و پول آمد و زمین گران شد و کاسب کارها کارشان رونق گرفت و غیره. ولی اینجا از این خبرها نیست.

 اقتصاد بومی

توریسم در همه جای دنیا با شعار تقویت اقتصاد بومی وارد عمل می‌شود. اما تاثیر واقعی توریسم در نقاط مختلف اغلب با تضعیف اقتصاد بومی همراه بوده است. چرا که هر کجا که توریسم به نابودی مشاغل بومی و شیوه‌های معیشت سنتی منجر شده است، بدیل‌های مناسب‌تر و پول سازتری ایجاد نکرده است.

در این مواقع سودهای حاصل از تغییرات نیز معمولا شخصی،کوتاه مدت و گذرا می‌باشد. ضمن اینکه در هیچ اظهار نظری تا کنون به این پرداخته نشده است که اجرای طرح گردشکری در آشوراده، چه برنامه‌ای برای پیش‌بینی تاثیرات طرح بر اقتصاد محلی دارد و چه کارهایی قرار است برای تقویت، توسعه و تصحیح مشاغل بومی‌ای مثل صنایع دستی و صیادی شود. سازمان محیط‌زیست و سازمان میراث فرهنگی با چه برنامه و سیاست گذاری قرار است از اثرات منفی توریسم بر اقتصاد بومی منطقه جلوگیری کنند.

تبلیغات روی منافع اقتصادی است و مردم هم تا آنجا که من می‌دانم راضی‌اند. ولی من نفعی نمی‌بینم. مردم این استان و منطقه می‌شنوند یا می‌بینند که هر جا که توریستی شد اصطلاحا آباد شد و پول آمد و زمین گران شد و کاسب کارها کارشان رونق گرفت و غیره. ولی اینجا از این خبرها نیست. یعنی اگه مجتمعی در جایی بنا شد و زمین اطرافش گران شد. اینجا دارند وسط جزیره‌ای بساط گردشگری می شود که ربطی به جایی ندارد. کسی آنجا ملک ندارد که نفع ببرد. کسی قرار نیست آنجا برود سرکار. تازه چهار نفر هم محلی بروند سر کار. چه شغلی و در چه سطحی برای اینها آماده است؟ من فکر می‌کنم. اگر این کار در هر جای دیگر با یکسری منافع کوتاه مدت مواجه باشد اینجا همان ها را هم ندارد. (شکیبا، فعال زیست محیطی استان گلستان)

 
 تاثیر بر قیمت زمین و  مسکن

از آنجایی که جزیره آشوراده تحت مدیریت و حفاظت سازمان محیط‌زیست است، مالکین خصوصی ندارد. از طرف دیگر با استقرار مجموعه‌ها در داخل جزیره، به نظر نمی‌رسد بالا رفتن قیمت زمین و ملک در شهرهای اطراف جزیره محل اعراب داشته باشد. مگر اینکه با توریستی شدن جزیره، سرمایه‌گذاری‌های موازی در شهرها اتفاق بیافتد و بواسطه آنها قیمت‌ها تغییر کند.

در هر حال اگر یکی از دلایل گران شدن زمین در پی اجرای یک طرح توسعه را تملیک گسترده اراضی برای ایجاد تاسیسات، فضای سبز و جاده‌های لازم و غیره بدانیم، این بحث در آشوراده منتفی است.

 
تعارض مدیریتی

جزیره آشوراده تنها یک جزیره کوچک دور افتاده نیست که به محض واگذاری به سرمایه گذار، از مسئولیت‌ها و مسائل‌اش بتوان شانه خالی کرد. به هر حال سازمان محیط زیست کشور موظف است به وظایف بین‌المللی و ملی خودش در قبال حفاظت از این جزیره عمل کند. در حال حاضر که تنها متولی این منطقه یک سازمان مشخص و عریض و طویل است که از عهده کامل مدیریت بر نیامده، چه تضمینی هست که با چند مدیریتی شدن جزیره که از همین آغاز با نیات و عملکردهای متعارض وارد گود شده‌اند، منتهی به تصمیم‌گیری‌های منسجم و درستی درباره جزیره شود.

 
 آسیب های اجتماعی

از آنجایی که فعالین زیست محیطی، ایده‌های مطرح شده درباره چگونگی اجرای این طرح را با تعریف اکوتوریسم متناسب نمی‌دانند. بنابراین بر سویه‌های منفی توریسم تفریحی و توریسم انبوه بر پیکره اجتماعی تاکید می‌کنند. از اشاره آنها به گسترش نابرابری و مسائل فرهنگی می‌توان شیوع آسیب‌های اجتماعی در منطقه را پیش‌بینی کرد.

 
با قطع بی رویه درخت و شکار اینها پایدار نمی‌ماند. بله همه اینها درگیر کاری می‌شوند، اقلامی را می فروشند اما تا کجا؟ با آسیب های اجتماعی و آسیب‌هایی که در بحث پوشش و فرهنگ بر بدنه جامعه وارد می‌شود چطور مقابله می‌کنند؟ اینها علامت سوال های اخلاقی هستند (شکیبا).

 

نتیجه‌گیری

این مطالعه برآمده از یک ارزیابی سریع و بیشتر متکی بر داده‌هایی است که از طریق مصاحبه‌ با طیفی از مخالفان این تصمیم، یعنی افراد متخصص در زمینه مسائل زیست‌محیطی حاصل شده‌است. از آنجایی که داده‌های اجتماعی قابل اتکایی درباره اثرات اجتماعی این طرح وجود ندارد، در این گزارش سعی شد تا از طریق بیان اثرات احتمالی به بعد اجتماعی پرداخته شود.

بیان دیدگاه‌های مخالف، به هیچ عنوان به معنی نفی توسعه منطقه‌ای نیست، بویژه در استان گلستان که در فرایند یک توسعه نامتوازن، بسیار عقب‌تر از استا‌های همجوار به سر می‌برد. تلاش ما در این گزارش، نشان‌دادن سویه‌های ناهمساز این طرح با بوم زیست و بوم اجتماعی استان گلستان است، تا از این طریق به گسترش عقلانیت تصمیم‌گیری‌های این چنینی کمک شود.

گفتمان مبهم و متعارضی در بین حامیان این طرح وجود دارد، گفتمانی که مبنی بر طرح طبیعت‌گردی یا اکوتوریسم است و به طراحی راه‌های ساده برای پیاده‌روی، دوچرخه‌سواری، بازدید از حیات وحش و شیوه‌های دیگر همساز با طبیعت منتهی خواهد شد و دیگری بحث‌ از الگویی از سرمایه‌گذاری توریسم که شامل ساخت هتل، آپارتمان، ویلا، بورس زمین و مراکز تفریحی با بارگذاری سنگین می‌آورد که با الگوهای توریستی در شمال کشور همسویی و سازگاری بیشتری دارد. به میزانی که طبیعت‌گردی متکی بر منتفع شدن مردم محلی و ایجاد فرصت حفاظت مبتنی بر مشارکت مردم محلی است، سرمایه‌گذاری برای تفریح در طبیعت آرامش محیط طبیعی را از بین خواهد برد.

مخالفان بر اساس درکی که از تجربیات‌شان دارند، به رعایت ملاحظات زیست محیطی در این طرح امیدوار نیستند. اشاره به زیرپا گذاشتن تفاهم‌های مربوط به جاده پارک ملی گلستان که اتفاقا طی بندهای مختلف آن، رعایت کامل الزامات محیط‌زیستی مدنظر قرار گرفته است، نمونه‌ای از این تجربیات در خود استان گلستان است، که از سوی مخالفان بیان می‌شود.

مخالفان این تصمیم معتقدند که  ارزش‌های اکولوژیک جزیره آشوراده به خاطر تاثیری که در زندگی امروز ما و نسل‌های آینده دارد باید حفظ شود و سرمایه‌گذاری‌ها را می‌توان به نقاط دیگر استان هدایت کرد.

 
من پاهایی را قطع می‌کنم که قانقاریا زده. ولی در شرایط اضطراری یعنی جایی که هیچ امکاناتی نیست که این درد درمان شود. حالا صحبت من این است که چرا انگشت بذاریم رو این عرصه اکولوژی؟ شرایط اضطراری نداریم که دستپاچه بشیم. هول کنیم (شکیبا).

اگر دولتی‌ها را بشود قانع کرد که اینجا یک بانک ژنتیکی هست و از نظر زیستی بسیار حائز اهمیت است سرمایه گذاری صورت نگیرد،  مثلا ساخت و ساز را در صحرای غربی بندرترکمن انجام دهیم و از روستای آشوراده و المان‌های طبیعی که انجا دارد  برای نوعی از گردشگری که همان اکوتوریسم هست استفاده کنیم (منصوری).

 
هیچ کجا، یعنی در مذاکرات موافق و نه در بحث‌های مخالف ردی از تبعات منفی اجتماعی مطرح نشده است. هنوز ساکنان منطقه نمی‌دانند این طرح در چه حجمی، دقیقا کجا، با چه فواید مشخصی و با چه پیامدهایی قرار است در این جزیره عملیاتی شود. شاید در فاز اول این پنهان کاری یا تقلیل همه موارد به سود اقتصادی و ایجاد اشتغال کارساز باشد.

اما در دراز مدت و با ظهور پیامدهای واقعی که مستقیما معیشت و حیات ساکنان را نشانه خواهد گرفت و در این گزارش تا حدودی به آنها پرداخته شد، اعتراض‌ها و منازعات آغاز خواهد شد.

از آنجایی که هیچ مباحثه عمومی درباره کم و کیف طرح صورت نگرفته و در بحث تصمیم‌گیری و انتفاع واقعی به مشارکت محلی وقعی گذاشته نشده است، بروز عوارضی مثل آلودگی، به خطر افتادن صیادی، ایجاد نابرابری و غیره به نارضایتی عمده مردم منجر خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha