یکی از معضلات اصلی که این روزها جامعه ما را درگیر خود کرده‌است، بحث استفاده از موبایل و شبکه‌های موبایلی و تبعاتی است که این امر می‌تواند داشته باشد. شاید باید ریشه این مورد را به زمانی مربوط دانست که این وسیله به ایران آمد و آمدنش درحالی بود که مردم آمادگی استفاده از چنین فضا و وسایلی را نداشتند.

سلامت نیوز:  یکی از معضلات اصلی که این روزها جامعه ما را درگیر خود کرده‌است، بحث استفاده از موبایل و شبکه‌های موبایلی و تبعاتی است که این امر می‌تواند داشته باشد. شاید باید ریشه این مورد را به زمانی مربوط دانست که این وسیله به ایران آمد و آمدنش درحالی بود که مردم آمادگی استفاده از چنین فضا و وسایلی را نداشتند.

به گزارش سلامت نیوز زهره واحدی روانشناس در روزنامه شهروند نوشت :این آمادگی پیش از هر چیز باید با آموزش‌های درست همراه می‌شد و این‌که این وسایل چه معایب و مزایایی دارند. حال آن‌که مانند بسیاری دیگر از امکاناتی که وارد ایران شد، نتوانست فرهنگ استفاده مناسبی یابد. بعدها با گسترش شبکه ارتباطات، به خصوص در سال‌های اخیر، این وسیله بیش از پیش مورد استفاده قرار گرفت و بعضا شاهد استفاده بی‌رویه از آن هستیم. عنصر اصلی اما در عدم وجود همان آگاهی است که از آن نام بردم. به این معنا که افراد هنگام استفاده از وسیله ای، آموزش و آگاهی لازم را داشته باشند.

درحال حاضر می‌بینیم استفاده از موبایل و تمامی شبکه‌های موبایلی در سنینی بسیار رایج است که درست و منطقی نیست و از این رو شاید باید گفت تبعات منفی آن بسیار بیشتر از تبعات مثبت‌اش بوده است. وقتی کودکی از٦ یا ٧ سالگی با چنین فضایی آشنا می‌شود، دوست‌های مجازی پیدا می‌کند و زندگی دیگری خارج از زندگی واقعی‌اش را تجربه می‌کند و به راحتی می‌تواند در معرض بسیاری از آسیب ها قرار گیرد. آسیب هایی که در کنار دور شدن از خانواده و صحبت نکردن با پدر و مادر، خود را چند برابر نشان می‌دهند.

هرچند فواید وسایل ارتباطی جدید بر هیچ‌کس پوشیده نیست، اما درکنار آن سوءاستفاده‌هایی انجام می‌شود که می‌تواند تبعات وحشتناکی به همراه داشته باشد که یکی از نمونه‌های آن را بیش از هر چیز در زندگی زناشویی می‌بینیم که گاه همسران را دچار چالش‌های بزرگی می‌کند. من در میان مراجعانم بسیار با چنین مواردی برخورد داشتم که بی‌اعتمادی، سوءتفاهم، غرض‌ورزی نزدیکان و ... توانسته یک زندگی را از هم بپاشاند و دلیل آن هم این است که نحوه مصرف درست آموزش داده ‌نشده و هنوز بسیاری به این درک نرسیده‌اند که این وسیله کاملا شخصی است و باید حریم این مسأله را حفظ کنیم و افراد دیگر با ارتباطات نادرست خود باعث ایجاد چنین بی‌اعتمادی‌هایی در طرف مقابل می‌شوند. اما نکته دیگری که اثر سوءاستفاده از چنین وسیله‌ای است، افزایش فردگرایی است. این‌که دیگر افراد فقط به فکر خود هستند. البته این امر ریشه در روان هر فرد دارد. در حقیقت گرایش به فضاهای اینچنین مجازی به دلیل فرار از تنهایی و واقعیت‌هایی است که در دنیای واقعی وجود دارد.


در این فضا می‌شود هرچیزی را ارایه داد و فرصت مانور بالایی دارد. اما این تنهایی باعث می‌شود فرد از ارتباطات منطقی جدا شود و علت اساسی این‌که این  فضاها در سال‌های اخیر رشد پیدا کرده این است که افراد بسیار تنها هستند. برای مثال چه دلیلی وجود دارد که یک آقا بیاید خود را خانم معرفی کند و در گروهی زنانه عضو شود؟ ریشه‌های روانی این امر بسیار زیاد است. زمانی‌که فرد به این وسایل وابسته می‌شود، از دوستانش فاصله می‌گیرد.باید بدانیم که ما در قرن ٢١ نه‌تنها از تنهایی جدا نشدیم که هر روز تنهاتر شدیم.

زندگی اجتماعی ما به صورت رو در رو نیست و دیگر شبکه‌های موبایلی راه ارتباطی ما با جهان شده‌اند. پدر و مادرها هم در این تغییر  تأثیر داشته‌اند. موبایل را به دست فرزندانشان می‌دهند، بچه را ساکت می‌کنند تا خودشان به کارهای شخصی خود بپردازند و کودکی که جایی برای بازی ندارد، به بیرون نمی‌برندش و در آپارتمان نمی‌تواند بدود، می‌نشیند پای موبایل. دوستان مجازی پیدا می‌کند و وقت خود را با آنها سپری می‌کند. پدر و مادرها از جایگاه خود فاصله گرفته‌اند. بچه‌های امروزی همگی دچار عدم تحرکند و حتی تغذیه مناسب هم ندارند. برخی پدر و مادرها صبح‌ها حتی صبحانه هم آماده نمی‌کنند و به بچه کیک آماده می‌دهند. این است که کودکان جدید بسیار چاق‌اند و در خود فرو رفته. عدم وجود این آموزش صحیح باعث شده تا پدر و مادرها هم مدام در فضای مجازی باشند. چنین افرادی قطعا نمی‌توانند کودکان سالمی تربیت کنند. چرا که این تنهایی را از سنین کودکی آموزش می‌دهند در صورتی که باید خانواده و در جمع بودن را آموزش دهیم. راهکار هم بدون‌شک آموزش درست و فرهنگ‌سازی است.

خانواده‌ها باید در سنین کم برای بچه‌ها کتاب بخرند. رسانه‌ها به صورت کلی باید عواقب و چشم‌انداز چنین مصرف بی‌رویه از فضای مجازی را نشان دهند. اگر چنین پیش برویم، درآینده خانواده‌های از هم گسسته‌ای خواهیم داشت که بیماری‌های روانی گسترده، تنهایی و وابسته به تکنولوژی و ... ازجمله نتایج آن خواهد بود.


 درحال حاضر در بعضی از کشورها خانه به خانه، مددکارانی این امر را آموزش می‌دهند و در صددند تا بیاموزند که خانواده ریشه ما است و بدون آن امکان زیست درست را نخواهیم داشت. اکنون اما پرخاشگری از سنین کم آغاز شده و این یعنی روش‌های تربیتی ما دچار مشکل است. کودک تخلیه انرژی نمی‌کند، تغذیه‌اش نامناسب است و تمام مدت نشسته و زل زده به صفحه موبایلش. در حقیقت فرهنگ نادرست در تمام وجوه شکل گرفته و این درحالی است که بسیاری از کشورهای اروپایی خانواده گسسته را سال‌ها پیش تجربه کرده‌اند و دانستند که اشتباه است و مشغول برگشتن هستند و حالا ما در جایگاه سال‌ها پیش آنها قرار داریم و فکر می‌کنیم جدا شدن از خانواده ارزش است چرا که ما هرگز از تجربیات دیگران استفاده نکرده و نمی‌کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha