چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۴
کد خبر: 148585

کمبود و بحران آب در کشور، هر روز در حال گسترش است و این در حالی است که عمده مضمون های فرهنگ سازی در این زمینه، انگشت اتهام را به سمت مصرف خانگی نشانه گرفته اند، در حالی که بیشترین سهم هدر رفت آب کشوربه بخش کشاورزی اختصاص دارد.

سلامت نیوز: کمبود و بحران آب در کشور، هر روز در حال گسترش است و این در حالی است که عمده مضمون های فرهنگ سازی در این زمینه، انگشت اتهام را به سمت مصرف خانگی نشانه گرفته اند، در حالی که بیشترین سهم هدر رفت آب کشوربه بخش کشاورزی اختصاص دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا، اگرچه «مایه حیات» لقب گرفته است اما به نظر می رسد، به درستی، اهمیت حیاتی آن درک نشده است و به رغم هشدارهای متعدد در خصوص خطر خشکسالی، آن طور که شایسته است، بحران آب مورد توجه و رسیدگی مسوولان و نهادهای مربوطه قرار نگرفته است. مساله ی کم آبی در ایران بسیار جدی است اما کسی آن را جدی نمی گیرد. گویا معنای واقعی هشدار، بس که تکرار شده است، رنگ باخته و همه در برابر این واژه واکسینه شده اند.

واقعیت امر این است که هدر رفت آب در ایران به یک بخش اختصاص نداشته و بخش های گوناگونی در مصرف نادرست منابع آبی دخالت دارند. کشاورزی سنتی، تغییر الگوی کشت بر اساس هزینه و سود اقتصادی، صنعت، مصارف خانگی، شبکه آبرسانی فرسوده، مدیریت نادرست منابع آبی، افزایش جمعیت، تغییر اقلیم، توسعه ی ناپایدار و ... از عوامل به وجود آورنده ی این وضعیت هستند.

سراغ آمارها که می رویم، می بینیم بیشترین سهم هدر دادن آب، در بخش کشاورزی رخ می دهد و این در حالی است که در تبلیغ های عمومی و رسانه یی مرتبط با اصلاح الگوی مصرف، این ذهنیت به شهروندان القا می شود که بیشترین هدررفت آب در کشور از سوی مصرف کنندگان خانگی صورت می گیرد. به طور مداوم در ویدئوها و پیام های آموزشی شهروندان به عنوان بیشترین مصرف کنندگان آب در کشور نمایش داده می شوند و از آن ها درخواست می شود تا در مصرف آب صرفه جویی کنند.

با وجود این، لازم است بدانیم که طبق آمارهای رسمی بخش کشاورزی ایران بیش از 90 درصد آب کشور را مصرف می کند و بازدهی این میزان مصرف آب، تنها میان 30 تا 40 درصد برآورد شده است. برخی کارشناسان این حوزه بر این باورند که بهره وری فیزیکی در کشاورزی ایران از سال های دور تا کنون تفاوت چشم گیری نداشته است.

میزان بهره وری آب کشاورزی در ایران به طور متوسط 35 درصد اعلام می شود که این رقم برای کشورهای توسعه یافته 65 درصد و برای کشورهای در حال توسعه 45 درصد است.

بد نیست بدانیم که بر اساس گزارش سازمان خواروبار جهانی (فائو) بازدهی 30 تا 40 درصدی کشاورزی در ایران در مقایسه با کشورهای مشابه از نظر اقلیم و شرایط اجتماعی و اقتصادی مانند هند، چین، سوریه، پاکستان، عربستان و لیبی، نیز کمتر است.

همچنین بر پایه ی سایر آمارهای موجود میزان هدر رفت آب به طور کلی، در کشور ما 28 تا 30 درصد است درحالی که این مقدار اتلاف در دنیا 9 تا 12 درصد گزارش شده است که یکی از عوامل اصلی آن برداشت های غیرمجاز از شبکه آب رسانی و فرسودگی تاسیسات آب و شبکه های آبرسانی است.

با وجود این به نظر می رسد، کشاروزی سهم عمده یی در دامن زدن به بحران کم آبی کشور دارد.

از سوی دیگر مصرف خانگی نیز کمتر از 5 درصد از سهم آب مصرفی کل کشور را به خود اختصاص می دهد. با مقایسه یی سطحی می توان مشاهده کرد که این میزان مصرف در برابر مصرف 90 درصدی کشاورزی میزان ناچیزی است. البته به طور کلی اصلاح الگوی مصرف خانگی و صرفه جویی کلی در مصرف آب امری پسندیده تلقی می شود که بر عهده ی شهروندان ایرانی ساکن در هر کجای کشور است. اما صرفه جویی در این حوزه تنها از هدررفت درصد اندکی از آب جلوگیری خواهد کرد.

پیش از تمامی اقدام ها برای حل بحران آب و خشکسالی ناشی از کمبود آب در ایران، لازم است شیوه ی کشاروزی و کشت در ایران مورد بازبینی جدی قرار گیرد چرا که هنوز بخش عمده یی از کاشت محصولات کشاورزی در ایران به روش سنتی صورت می پذیرد. همچنین در برخی مناطق کشت نوع محصول با شرایط محیطی و جغرافیایی همخوانی و تناسب نداشته و همین امر افزون بر کاهش بازدهی فیزیکی در محصولات سبب هدررفت چند برابر آب شده است.

به رغم اینکه ایران در منطقه ی نیمه خشک واقع شده است، هنوز بخش عمده یی از اقتصاد کشور بر پایه ی کشاورزی تکیه دارد که متاسفانه کشت محصول نامتناسب با شرایط آب و هوایی برخی مناطق بحران کم آبی را تشدید و بهره وری را پایین تر آورده است. برای نمونه تا پیش از این در منطقه ی ارومیه کشت غالب میوه ی انگور بود در حالی که اکنون، سیب، کشت غالب این منطقه است و این محصول نیاز به آبیاری غرقابی دارد که با توجه به شرایط منطقه و بحران دریاچه ارومیه، در طولانی مدت آسیب جدی یی به این منطقه وارد خواهد ساخت.

در پیوندِ بحران کم آبی در ایران، بیان چند نکته ضروری به نظر می رسد. نخست اینکه بر اساس آمارهای موجود از متوسط میزان بارش و مقایسه ی آن با دهه های پیشین به این نتیجه می رسیم که میزان بارش ها در کشور کاهش نیافته است بلکه افزایش جمعیت، توسعه ی ناپایدار و مدیریت ناصحیح منابع آبی مهمترین عوامل به وجود آورنده ی وضعیت کنونی هستند. همچنین بیشترین میزان هدررفت آب در بخش کشاورزی صورت می گیرد و اصلاح الگوی مصرف خانگی از سوی شهروندان، تنها سهم اندکی در مبحث مدیریت منابع مالی خواهد داشت. حفر چاه و برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی نیز دیگر عامل تشدید کننده ی وضعیت آبی کشور است . در این میان نبود قوانین بازدارنده و رعایت مصلحت کشاورزان آسیب جدی یی به این بخش وارد خواهد ساخت.

با توجه به این موارد لازم است تا گامی بزرگ در جهت اصلاح الگوی کشاروزی و افزایش بهره وری در این بخش صورت گیرد. فرهنگ سازی در مصرف آب کشاورزی و الگوی کشت صحیح نیز از دیگر امور قابل توجه است که تا اندازه ی زیادی در برون رفت از وضعیت نامناسب آبی کمک خواهد کرد. حرکت از سوی کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی صنعتی و آبیاری قطره یی نیز از دیگر گام های جدی و موثر در زمینه ی رفع بحران آبی کشور است.

همان گونه که نوعی بی تفاوتی در برابر واژه ی «هشدار» در جامعه احساس می شود، در بیان راهکارهای اصلاح الگوی کشاروزی در ایران و نیز درخواست از مسوولان این حوزه برای این امر، نیازمند تکرار مستمر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha