پنجشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۲
کد خبر: 148739

روز ١٢آبان سالروز انعقاد کنوانسیون دریای‌ خزر است. در این روز برگزاری یک نشست با حضور تمام نماینده‌های کشورهای حاشیه دریای‌خزر می‌تواند در حل این مشکلات بسیار کمک کند. متاسفانه ایران بیشترین سهم گرفتاری از این جریانات را دارد، در نتیجه همه دوستداران طبیعت و همه سازمان‌های مردم‌نهاد باید تلاش کنند تا این نشست برگزار شود.

سلامت نیوز: روز ١٢آبان سالروز انعقاد کنوانسیون دریای‌ خزر است. در این روز برگزاری یک نشست با حضور تمام نماینده‌های کشورهای حاشیه دریای‌خزر می‌تواند در حل این مشکلات بسیار کمک کند. متاسفانه ایران بیشترین سهم گرفتاری از این جریانات را دارد، در نتیجه همه دوستداران طبیعت و همه سازمان‌های مردم‌نهاد بتاید تلاش کنند تا این نشست برگزار شود.

ب:ه گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند نوشت: یکی از راهکارهای موجود این است که صید به مدت دو ‌سال به‌طور کامل متوقف شود. این در صورتی اجرایی می‌شود که تمام حقوق صیادان از حقوق بیکاری گرفته تا مزایای دیگر از طریق ایجاد یک بیمه پوششی به مدت دو‌ سال تأمین شود. در غیراین صورت به‌نظر می‌رسد ذخیره‌های آبزی دریای‌خزر خیلی زود از دست برود و همچنین سرنوشت منطقه حفاظت شده میانکاله و جزیره آشوراده نیز در ‌هاله‌ای از ابهام باقی بماند.

در انتهای جنوب‌شرقی دریای‌خزر نزدیک شهرستان بهشهر استان مازندران شبه‌جزیره‌ای قرار دارد که از لحاظ زیستگاه و تنوع‌زیستی  بسیار با ارزش است. اسم این شبه‌جزیره، میانکاله است که در ‌سال ١٣٤٨ به‌عنوان منطقه حفاظت‌شده تعیین شد. این شبه‌جزیره در کنوانسیون رامسر و یونسکو به ترتیب به‌عنوان پناهگاه حیات‌وحش و ذخیرگاه زیست کره  به ثبت رسید. میانکاله به دلیل این‌که از هر طرف محدود به آب است، منطقه‌ای بکر برای حیات‌وحش به حساب می‌آید. خوشبختانه سواحل این شبه‌جزیره تنها منطقه‌ای از دریای‌خزر است که همچنان دست نخورده و بکر باقی مانده است. هرچند که ساخت‌وسازهایی ولو اندک در آنجا صورت گرفته و همین‌طور طرح ایجاد منطقه توریستی آشوراده مسائل زیادی در منطقه به پا کرده است.

امروز حیات میانکاله به خطر افتاده نه فقط به دلیل توسعه گردشگری یا ساخت‌و‌ساز، بلکه به دلیل به هم خوردن چرخه هیدرولوژیکی دریای‌خزر و صید بی‌رویه و فعالیت‌های کشاورزی و کشتیرانی در کشورهای شمالی دریای‌خزر که باعث شده به تدریج تالاب میانکاله ذخایر خود را از دست دهد. البته مدیرکل اداره محیط‌زیست استان مازندران، میانکاله را همچنان استوار می‌پندارد و بسیاری از خطرها را با کمک دادگستری و دیگر سازمان‌های دولتی مثل شیلات برطرف کرده است. این موقعیت خاص تالاب باعث شده که هر ساله میزبان تعداد بسیار زیادی از پرندگان مهاجر مثل فلامینگو باشد. مکان‌هایی در تالاب میانکاله وجود دارد که به دلیل عمق کم و شیرین بودن آب، محل مناسبی برای تخم‌گذاری ماهیان استخوانی نظیر کپور ایجاد می‌کند. میانکاله در ظاهرش قرص و محکم ایستاده است، ولی در درونش تغییرات محسوسی درحال رخ‌دادن است، تغییراتی که ممکن است در درازمدت محیط‌زیست و حیات‌وحش‌اش را با تهدید جدی مواجه کند. پایین رفتن مساحت قابل ملاحظه‌ای از آب دریا باعث شده که خشکی آن بیشتر شود. همین قضیه کافی است که پای انسان‌ها بیش ‌از پیش به این منطقه باز شود. بازهم سودای درآمدزایی از این منطقه در ذهن افراد سودجو بیشتر خواهد شد و آن موقع است که تصرفات زمین و تبدیل آن‌ها به زمین‌های کشاورزی و اماکن توریستی اتفاق می‌افتد. در شماره این هفته به مخاطراتی که حیات این پناهگاه حیات‌وحش و ذخیرگاه زیست کره را با تهدید جدی مواجه کرده است، می‌پردازیم؛ تهدیداتی که ریشه در رفتار ما انسان‌ها دارد.


در هر صورت این بهشت کوچک را باید جدی گرفت. شکار پرندگان و صید ماهی به‌ نظر نمی‌رسد متوقف شده باشد، شاید کم شده اما قطعا متوقف نشده است. هنوز جوامع محلی منتظر فرصتی هرچند اندک برای بهره‌گیری از ذخایر این تالاب باارزش هستند. هنوز توسعه گردشگری در تنها جزیره دریای‌خزر یعنی آشوراده آمال و آرزوی بسیاری از مطالبه‌کنندگان این طرح است. از این‌روست که همچنان فشار بر این شبه‌جزیره باقی مانده است. نه صید و شکار غیرمجاز متوقف شده و نه توسعه گردشگری آشوراده به کلی منتفی. این‌ها همه نشان از این دارد که هنوز ما متوجه اهمیت محیط‌زیست و چیزی که اسمش را می‌گذاریم ذخیرگاه زیست کره نیستیم. یعنی نمی‌دانیم که وقتی می‌گوییم پناهگاه حیات‌وحش یعنی این‌که نباید پرندگانش را شکار کرد، نباید با ساخت‌وساز آرامش را از گونه‌های جانوری این منطقه گرفت. میانکاله به مانند دیگر مناطق حفاظت‌شده ایران اکوسیستم بسیار شکننده‌ای دارد. هرگونه تغییری در آن می‌تواند خسارت غیرقابل جبرانی به همراه داشته باشد. سازمان شیلات به‌جد باید جلوی صیدهای غیرمجاز را بگیرد. صید در فصل غیرمجاز مشکل تمام سواحل کناری دریای خزر است. فقط کافی است به سواحل دریای‌خزر از منتهی‌الیه غرب دریای‌خزر یعنی آستارا گرفته تا منتهی‌الیه شرق یعنی همین میانکاله برویم. آنگاه
 به راحتی می‌توانیم تعداد زیادی صیاد غیرمجاز را مشاهده کنیم. خودمان داریم نفس طبیعت‌مان را می‌گیریم.

جنگل‌تراشی در بالادست

امروز دیگر رسوب‌گذاری رودخانه‌ها در محل رسیدن به دریا امری طبیعی و درازمدت نیست. امروز دیگر رسوبات کوهستان، مناطق جلگه‌ای خوش آب‌و‌هوا را به‌وجود نمی‌آورد،  بلکه به دلیل سرعت بسیار بالای شسته‌شدن کوهستان‌ها آن ‌هم
 به دلیل از بین رفتن پوشش‌های گیاهی، عمق تالاب‌ها و کانال‌های اتصال به دریا در جلگه خزر کاهش جدی داشته است. مهم‌ترین این تاثیرها را می‌توان در تالاب انزلی و میانکاله به روشنی مشاهده کرد. این معضل در تنها مجرای حیاتی ارتباط آبی میانکاله با دریای ‌خزر به‌طور جدی مشکلاتی را به وجود آورده است. به این صورت که
 به دلیل پاک‌تراشی و از بین بردن پوشش گیاهی مناطق بالادست که فرسایش خاک مخصوصا در فصل‌های پرباران را افزایش داده، مقدار زیادی رسوب وارد تالاب و نهایتا دریای خزر می‌شوند. حال اگر  چرخش آبی در نظر گرفته شود، مشاهده می‌شود که چرخش به سمت ورودی تالاب میانکاله است، در نتیجه رسوبی که وارد  دریا می‌شود، تحت‌تأثیر این چرخش مجددا به ورودی میانکاله و دهانه چپقلی تنها راه ارتباطی میانکاله با دریای خزر می‌رسد و راه این کانال ارتباطی را به مرور زمان قطع می‌نماید.

ورود پساب‌های صنعتی و کشاورزی

مشکل مهم دیگری که در دهه‌های اخیر یکی از اساسی‌ترین مشکلات رودخانه‌ها، تالاب‌ها و حتی اکوسیستم خاص دریای‌خزر را مورد تهدید جدی قرار می‌دهد مسأله پساب‌های صنعتی و کشاورزی است، پساب‌هایی که با ورود به آب چشمه‌های گوارای البرز یعنی
مایع حیات را به سمی مهلک برای حیات‌وحش و انسان تبدیل کرده است. امروز دیگر آب رودخانه‌ها مقدس و پاک نیست. بی‌گمان تمامی رودخانه‌هایی که طی چند‌هزار‌سال گذشته راه خود را از ارتفاعات البرز به سمت بزرگترین دریاچه دنیا «دریای خزر» باز کرده‌اند، امروزه به دلیل ورود آب کانال‌های زهکشی اراضی کشاورزی به رودخانه‌ها که مملو از مواد آلاینده آلی و کودهای شیمیایی و سموم نباتی است آلوده شده‌اند. همچنین ورود پساب‌های شهری و صنعتی به رودخانه‌ها باعث آلوده‌شدن تالاب میانکاله و دریای‌خزر شده‌اند. رودخانه‌هایی که به‌واسطه تعادل میزان نمک و مواد شیمیایی و phآب سبب ایجاد حیات می‌شدند، امروز اصلی‌ترین عامل آلودگی‌های شیمیایی و میکروبی دریا شده و هر روز مشکلی جدید را برای بزرگترین دریاچه خاورمیانه به ارمغان می‌آورند.

صید ماهیان غیرمجاز

از طرف دیگر مشکلی که وجود دارد، افزایش صید ماهیان در فصل غیرمجاز است. به‌ عنوان مثال در یک صبح بهاری در ساحل نور به طول ٢ کیلومتر بیش از ٢٥نفر صیاد غیرقانونی مشاهده شده است. یعنی در زمانی که فصل صید تمام شده همچنان صید
 به صورت غیرقانونی انجام می‌شود. در بیشتر مواقع در دهانه رودخانه‌ها و در طول کانال توپغلی دیواره‌ای از تورهای صیادی به شکل بسیار متراکم  دیده می‌شود. این تورها راه را برای عبور ماهیان مسدود می‌کنند. همین مسدودکردن راه آبزیان، حیات آبزیان دریای‌ خزر را با مشکلات بیشتری مواجه کرده است. ماهیگیری قاچاق این‌قدر پرسود و  کم خطر است که شیوه‌هایش هم نو مبتکرانه شده است. آخرین شیوه ابتکاری صیادان غیرقانونی کشتی آنجلیکا است. صیادان سوار بر قایق‌هایی کوچک و ساخته‌شده با دست می‌شوند تا خدمت ماهیان خاویاری را برسند. این قایق‌ها تشکیل شده از تعداد زیادی توپ بازی، با دو تیوب تراکتور و یک سازه ساده فلزی که به راحتی در آب‌های این ناحیه جولان می‌دهند و ماهیان مهم‌ترین مرکز تولید خاویار ایران را صید می‌کنند.

مشخص‌نبودن مرز مناطق حفاظت‌شده میانکاله

به دلیل تغییر نسبی سطح دریای‌خزر، مرز آبی میانکاله با خشکی آن به هم خورده است، در نتیجه مرز مناطق حفاظت‌شده کاملا مشخص نیست. این قضیه باعث شده است که برخی افراد سودجو زمین‌ها را تصرف و آنها را به اراضی کشاورزی تبدیل کنند. هر چه آب پس‌روی می‌کند، بومیان سعی می‌کنند اراضی غنی از رسوبات حاصلخیز را برای کشاورزی تبدیل کنند. متاسفانه با مشخص نشدن حریم منطقه حفاظت‌شده روز‌به‌روز اراضی بیشتری به زمین‌های کشاورزی تبدیل می‌شود و حتی در آینده نزدیک شاید تصرف زمین آن‌قدر افزایش یابد تا کاربری‌های دیگر مثل اماکن توریستی در آن ایجاد شود. بنابراین تا زمانی که حریم مناطق حفاظت‌شده متناسب با میزان پس‌روی آب مشخص نشود، این روند بسیار خطرناک ادامه خواهد داشت. بماند که در مناطقی که مرزها نیز مشخص شده و برای همه واضح و مبرهن است که نباید در آنجا هیچ ساخت‌و‌سازی صورت گیرد، بعضی‌ها به فکر طرح‌های بزرگ گردشگری می‌افتند و هنوز که هنوز است مترصد فرصتی هستند که رویای‌شان را عملی کنند.

افت سطح دریا

دریای‌خزر به‌عنوان بزرگترین پهنه محدوده خاورمیانه، اکوسیستم بسیار منحصر به‌فردی دارد. برای مثال رودخانه ولگا در قزاقستان روسیه به همراه رودخانه اورال ٨٧‌درصد آب دریای خزر را تأمین می‌کنند و تراز نسبی آب را در سطح مشخصی نگه می‌دارند. در سال‌های اخیر اولا ترکیب شیمیایی آب ولگا از زمان وصل‌شدن به دریاهای آزاد برای کشتیرانی عوض شد (ولگا برگرفته از کوهستان‌های شمال غربی خزر است و درواقع تزریق‌کننده آب شیرین به خزر می‌باشد). و این اتصال باعث شور شدن تدریجی آب شیرین آن قسمت شد. دوما، به دلیل تغییر کاربری اراضی بالادست به کشاورزی، آب‌های شیرین به تدریج شور و ترکیب ولگا تغییر پیدا کرد در نتیجه ورود آب شیرین توسط رودخانه ولگا بسیار محدود شد. همه این موارد باعث افت تراز نسبی دریای‌خزر شد که در سال‌های پیشین در حد مشخصی قرار داشت. حدود ٥٠‌سال پیش، تراز نسبی دریای خزر٢٢- از آب‌های آزاد و ٣٠- اندازه‌گیری شد. ٢٢- نشان می‌دهد آب دریای‌خزر خیلی بالا آمده و ٣٠- نشان می‌دهد که سطح دریای‌خزر خیلی پایین رفته است. بنابراین نصف سطح آب میانکاله تحت‌تأثیر این پدیده پایین رفته است و در سواحل شمالی خلیل شهر این پس‌روی‌ها کاملا مشخص است. وجود این نوسانات باعث شده که ٦٠‌هزار هکتار از مساحت دریای ‌خزر تحت‌تأثیر آن قرار گیرد. یعنی حدود دوهزار کیلومتر مربع به وسعت خشکی این منطقه افزوده شده است. مورد قابل بحث و پیگیری دیگر این است که چرخش آب دریای‌خزر خلاف چرخش عقربه‌های ساعت از سمت شمال غربی به جنوب شرقی است و عوامل تاثیرگذار بر این چرخش در کوتاه‌مدت و درازمدت باعث بروز مشکلاتی در میانکاله شده است.
نکته حایز اهمیت در مورد میانکاله این است که این پناهگاه حیات‌وحش به‌ صورت کلی دارای دو بخش آب و خشکی است.  قسمت خشک میانکاله ٢٨هزار هکتار بود که در حال حاضر به دلیل کاهش  سطح تراز آب دریای خزر و پس‌روی آن در سال‌های اخیر در حال گسترش  است. در نتیجه با افت تراز نسبی آب دریای‌ خزر به ‌نظر می‌رسد بخش خشکی میانکاله، که محیطی امن برای حیات‌وحش بی‌نظیر این منطقه است به  بیش از٣٠هزار هکتار رسیده است و این روند حداقل تا ٢٠٢٠ ادامه دارد. باید این نکته را در نظر گرفت که حتی بخش خشکی میانکاله نیز تحت‌تأثیر تغییرات بخش آبی آن قرار دارد. پوشش گیاهی شبه‌جزیره میانکاله و جزیره آشوراده با اندکی تفاوت از نظر جنس خاک تا حد زیادی شبیه دشت‌های جلگه‌ای شمال رشته‌کوه‌های البرز بوده و محدود و محصور شدن توسط آب از سه طرف آن‌جا را به یک منطقه بسیار امن و استراتژیک برای حیات‌وحش تبدیل کرده است. منطقه‌ای امن و بی نظیر که حتی سربازان مغول با تلاش فراوان نتوانستند سلطان محمد خوارزمشاه را که پس از حمله مغول به میانکاله متواری شده بود، بیایند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha