سلامت نیوز:قرار بود با استاندار خوزستان گفتوگویی مفصل در سفر به این استان داشته باشیم. از مشکلات ریزگردها و توفانهای بحرانی سال گذشته تا وضعیت آب شرب منطقه و وضعیت کارون و بیکاری و میزان اشتغالزایی در استان. استاندار با پیگیریهای زیاد حاضر به گفتوگو نشد. در نهایت با اسماعیل ارزانیدوگانی، فرماندار اهواز در همه این موارد به گفتوگو نشستیم.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جهان صنعت،آقای ارزانی، مقام دولتی شفافی است که بسیاری از کوتاهیها و بیتوجهیها در قبال خوزستان را پذیرفت و دلایل عقبماندگی را در برخی محورهای مهم عنوان کرد. در حال حاضر وضعیت رود کارون، نماد شهر را بحرانی نمیداند اما با مشکلات زیادی برای مراقبت از آن مواجهند. از عدم بهکارگیری نیروهای انسانی بومی در پروژههای نفتی و خدماتی گلایه میکند. از وضعیت آب شرب و آلودگی های آن، از بی توجهی به فاضلاب خوزستان که ۲۷ سال پس از جنگ هنوز ساماندهی نشده و در سطح شهر ها رهاست و موارد زیاد دیگری که در بخش دوم منتشر خواهد شد
از وضعیت آب وهوا آغاز میکنیم. فارغ از اینکه چندین سال است گرد و غبار ادامه دارد و در طول زمانهای مختلف متوقف نشده، زمستان گذشته با بحران ریزگردها به صورت توفان 3روزه در خوزستان مواجه بودیم. اتفاقات زیادی طی این توفان رخ داد و کمبودها و بیتوجهیهای زیادی خودنمایی کرد؛ مواردی که باعث نارضایتی بالای مردم نسبت به وضعیت هشداری شد که به معنای واقعی آنها را بیمناک کرده بود و نمود این ترسها و اعتراضات در شبکههای اجتماعی هم به وضوح قابل مشاهده بود حتی استانداری هم مورد اعتراض و تجمع مردم قرار گرفت.
پرسش این است که چقدر استانداری و فرمانداری در مهیا کردن بسترهای لازم جهت کنترل این قبیل حوادث بحرانی و کاهش اعتراضات مردمی و نارضایتیهای آنان نقش دارد؟
مسوولیت من به شخصه فقط در سطح فرمانداری شهرستان اهواز است. فرمانداری اهواز اجازه دخالت حتی تا یک کیلومتر بیش از حوزه فعالیت خود را ندارد و اساسا درست نیست که فرماندار بیش از حوزه فعالیتی که موظف به رسیدگی آن است، اقدامی داشته باشد. موضوع آب و هوا بحثی ملی و همچنین برونمرزی است که همیشه هم به همین صورت بوده.
در مساله ریزگردها بخشی از مشکلات ملی و داخلی و بخشی دیگر برونمرزی است. لازم به ذکر است که حادثه اخیر گرد و خاک در استان خوزستان تا حدود زیادی داخلی بود که بابت خشکسالیهای چند سال اخیر به وقوع پیوست اما غالبا این گرد و خاکها از کشورهای دیگر به سمت استان و کشور ما هدایت میشود. به همین دلیل ما در سطح مسوولیت خودمان یعنی، فرمانداری نمیتوانیم کنترل و نظارتی بر این مساله کشوری داشته باشیم و برای مثال بنده در سطح فرماندار نظارتی بر صحرای عراق یا آفریقا در جهت جلوگیری از ایجاد دوباره این حادثه داشته باشم و باید بگویم عملا فرمانداری در این بخش کارهای نیست. مجریان رسیدگی مستقیم در این کار، استانداری و همچنین سازمان محیطزیست هستند.
در این زمینه با خانم ابتکار، رییس سازمان محیطزیست همان دوره مصاحبهای مفصل داشتیم و خب بخشی از انتقادات هم متوجه ایشان بود اما حالا به عنوان مقام مسوول محلی اقداماتی که برای کنترل و کاهش این وضعیت انجام دادهاید را بیان کنید.
خیلیها میگویند زمان صدام توانسته بودند منشاء خارجی گرد و خاک را کنترل کنند. این موضوع تا چه میزان صحت دارد؟ از سویی دیگر اخیرا متاسفانه مسالهای به مردم خوزستان و سایر مناطقی که تحت تاثیر توفانهای ریزگرد هستند، منتقل میشود که گویا باید کنار بیایند و اقدام دیگری فعلا نمیتوان انجام داد.آیا انتقال چنین دیدگاهی به مردم درست است؟ این موضوع بیشتر آنها را خشمگین خواهد کرد.
به نظر من باید طور دیگری به مساله نگاه کرد. این بیمسوولیتی است که ما بگوییم نمیتوانیم کاری کنیم و باید با این مساله کنار بیاییم و به مردممان چنین حسی را منتقل کنیم. البته مجموعه امکاناتی که در اختیار یک مدیر در سطح بنده است، محدودیت دارد و ما در ممانعت در انتقال این حس به مردم، اختیاراتمان محدود است. در واقع چون من فرماندار اهواز هستم، نمیتوانم بیش از حوزه مسوولیتیام اقدام مازادی کنم اما میگویم هر مسوول در هر بخش نباید به مردم چنین مساله مهمی را به عنوان عادت انتقال دهد چون خود ما و خانوادههای ما نیز در همین محیط در حال زندگی هستیم و هیچ کس برای نزدیکانش بد نمیخواهد.
درباره سوال از وضعیت سالهای گذشته خوزستان در موضوع ریزگردها باید بگویم زمان شاه هم خاک بود و هوا نسبتا نامطلوب میشد با این تفاوت که در آن زمان تنها خاک به پا میخاست آن هم در فصل و زمانی مشخص و نه ریزگرد و در همه فصلهای سال، یعنی چند روزه بود. در گذشته به دلیل قوت بیشتر طبیعت با بادهای شدید خاک بلند و هوا آلوده میشد اما امروز با یک نسیم کوچک هم این خاک برمیخیزد. امروز نیاز به بارش باران برای مقابله با این پدیده داریم برای مثال بارانی که عید بارید، مشکلات ما را به مدت یک ماه حل کرد که مجددا این موضوع پس از گذشت یک ماه گریبان ما را گرفت. باید توجه داشت که در غالب مناطق دنیا نتوانستهاند جلوی بسیاری از مشکلات زیستمحیطی پیش آمده را بگیرند و نمیتوانند هم بگیرند.
معضلاتی مانند خشکیده شدن تالاب هورالعظیم که در دولت گذشته به دلیل حفر چاههای نفت صورت گرفت از جمله اقداماتی بود که میتوانست تحقق پیدا نکند و در نتیجه خشکی طبیعت در این بخش از کشور هم به این میزان نمیرسید. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
این مباحث ملی است و مربوط به چاههای مشترک نفتی ما و عراق بود که عده بسیاری میگفتند نگذارید نفتمان را ببرند و برای همین اقدامی ملی صورت گرفت. این تالاب در سال 92 خشک شد آن هم برای همان مقصود که عرض کردم. اینها اشتباهاتی بود که در حوزههای دیگر هم با آن دست به گریبانیم و هنوز تبعات آنها را پس میدهیم.
آیا اقداماتی هم برای برطرف کردن این مشکلات به یادگار مانده و تبعات آن انجام دادهاید؟
بله ما اقداماتی در دست انجام داریم. سال گذشته آبی از رود کرخه را در هورالعظیم باز کردند که میتواند دوباره این تالاب را احیا کرده و مجددا خشکی منطقه را برطرف کند. از سویی دیگر عراق هم سرچشمه آبی که به هورالعظیم وارد میشد را بسته است.
وضعیت آب شرب در اهواز و حواشی آن چگونه است؟ سال گذشته حین گزارش از بحران ریزگرد تعدادی از شهروندان عنوان میکردند مناطق بالا و پایین از لحاظ قابل شرب بودن آب متفاوت است. حتی گفته میشود وضعیت آب اهواز در حالت بحرانی است و آب شرب منازل در برخی مناطق با فاضلاب شهری مخلوط شده است. این موضوع تا چه حد صحت دارد؟
سال گذشته و در برخی مناطق به دلیل لولهکشی آب غیرمجاز توسط مردم بعضی از لولههای آب شهر به فاضلابها متصل شده بودند و مشکلاتی را برای شهروندانمان به وجود آورده بود که با اتصال آب غدیر به شبکه آب شرب، مشکل کیفیت آب برطرف شد اما همچنان فشار آب پایین است و ما با کمآبی مواجهیم.
اگر کیفیت آب مطلوب شده پس چرا هنوز مستقیما قابل شرب نیست و عمده منازل در اهواز دستگاه تصفیه آب دارند؟
مردم شهر اهواز از قدیمالایام غالبا دستگاه تصفیه داشتند و این امر عادی محسوب میشود. بسیاری از موارد تاثیر روحی، روانی دارند. برای مثال با یک شایعه میتوان شدت فروش آب معدنی را درهمین شهر اهواز افزایش داد اما خوشبختانه وضعیت آب آشامیدنی در این لحظه نسبتا بهبود یافته و کمی به مطلوب نزدیکتر شده است.
یعنی شما این موضوع حیاتی را نشاتگرفته از شایعات مردمی میدانید؟
بله. وقتی ما هم با شایعات مردمی درباره آب آشامیدنی مواجه شدیم، آب مورد نظر را که مردم میگفتند با فاضلاب مخلوط شده و کیفیت نامطلوبی دارد برای تصفیه به دو مرجع غیردولتی بردیم و طی آزمایشهایی مشاهده کردیم تنها یک شایعه بوده و آب در آزمایش سلامت، ناسالم نبوده است. میتوان گفت تقریبا یک سال پیش آب اهواز نامناسب بود اما با اتصال آب غدیر حالا این مشکل تا حدودی برطرف شده است.
برخی دیگر از نظرات مردمی حاکی است مناطق حاشیهنشین در اهواز از آب شرب مطلوبی برخوردار نیستند. درست است؟
اساسا این موضوع را کاملا رد میکنم. چون شبکه توزیع آب، یک شبکه یکپارچه و متصل است و آب حومه اهواز شبکهای جداگانه با آب داخل اهواز ندارد.
میگویند افرادی که در حواشی زندگی میکنند، چون مهاجر هستند، به آنها امکانات مناسبی داده نمیشود. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
به هیچ وجه اینگونه نیست. حاشیه به هیچ وجه آنچه مد نظر عوام است، نیست. موضوع این است که حاشیهنشینان در روستاها مشغول دامداری، صیادی و حصیربافی بودند اما به دلیل مشکلاتی که در دوره جنگ تحمیلی به وجود آمد اینها از مشاغل اصلی خود دست کشیدند و از طرفی نتوانستند به شهر بیایند چون بستری برای کار و اشتغالشان وجود نداشت و ناچار میشدند شغلهایی از جمله رانندگی تاکسی انتخاب کنند. بر این اساس به حواشی آمدند در آن دوران امکانات تحصیلی زیادی برایشان وجود نداشت اما حالا بچههایشان همه تحصیلکردهاند و همین طیف الان جذب بدنه دولت هم شدهاند و فرماندار و اساتید دانشگاه و مدیرانی هم دارند. اینکه امکانات برای حاشیهنشینان نسبت به شهرنشینان کمتر است، نسبتا روشن است برای مثال شما درحاشیه شهر تهران هم با این موضوع مواجه هستید. در واقع هرچقدر از پایتخت به حواشی برویم از سطح امکانات کاسته و مشکلات هم به نسبت افزونتر میشود. یکی از مهمترین مباحث و ماموریتهای ما برای حاشیهنشینان حوالی شهر، توجه به سلامت آب مصرفی آنهاست و سپس ایجاد پاسگاه انتظامی برای تامین امنیت بیشتر آنها و ساخت فرهنگسرا و کتابخانه نیز مورد نظر ماست.
وضعیت فاضلاب شهری در شهر اهواز به عنوان پایتخت استان پهناور خوزستان به چه صورت است؟
در شهر اهواز با وجود مشکلات متعددی که پیشرو داریم موضوع فاضلاب هنوز هم آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفته و وضعیت آن بهبود نیافته و بودجه لازم برای آن تامین نشده است.
یعنی پس از گذشت این همه سال از جنگ هنوز سیستم فاضلاب شهری درست نشده و فاضلاب با گازهای سمی و آلوده در شهر رهاست؟ این موضوعی بسیار خطرناک برای سلامتی مردم است.
بله متاسفانه هنوز سیستم فاضلاب درست نشده است.
دلیل این امر چیست؟
دلایل را که خودتان میتوانید با تحقیق بیابید اما دلیل اصلی این است که بانک جهانی به خوزستان وامی برای ساخت و ترمیم داد که همین وام به استان فارس هم پرداخت شد و همزمان هر دو استان با هم این کمک برایشان واریز شد. شما بروید در استان فارس ببینید با آن پول چه تغییراتی ایجاد کردند و چقدر ساخت و ساز صورت گرفت و استان خوزستان در این زمینه چه فعالیتهایی داشته است. شهر شیراز فاضلاب شهری خود را با همان وام بازسازی کرد و استان خوزستان همچنان در این موضوع با مشکلاتی روبهرو است و نتوانسته سیستم فاضلاب شهری خود را ایجاد کند.
یعنی بودجه فاضلاب حیف و میل شد و از بین رفت؟
حیف و میل در این مملکت زیاد است. بودجه فاضلاب خوزستان حیف و میل شد. این پول صرف موضوع دیگری نشده است در همین مجموعه هزینه شده اما برای فاضلاب هیچ اقدامی انجام نشده است.
مردم خوزستان انتقادات زیادی از وضعیت استان دارند که برای مثال میتوان به بیتوجهی مسوولان به آنها اشاره کرد. آنها معتقدند در مقایسه با سایر کلانشهرها از لحاظ زیادی به آنها و خواستههایشان بیتوجهی میشود. در اینباره نظرتان چیست؟ این انتقادات را میتوان در میزان بالای مهاجرت مردم خوزستان، بیکاری زیاد، کمبود امکانات و همچنین افزایش گرد و خاک و بروز بیماریهای گوناگون تنفسی و سرطانی مشاهده کرد.
یکی از دلایلی که این انتقادات را مطرح میکند این است که ما در استانمان به دلیل وجود صنایع و پالایشگاهها شاهد فزونی اشتغال هستیم. به عنوان مثال وقتی در تبریز، پالایشگاهی ایجاد میشود، چند نفر خوزستانی را برای اشتغال به آنجا میبرند؟ اما در همین خوزستان، عسلویه، آبادان و در طرح گسترش نیشکر از شهرهای مختلف برای اشتغال حضور مییابند. مشکل اینجاست که بیشتر صاحبان این مشاغل را افرادی تشکیل دادهاند که بومی استان نیستند و این موضوع یکی از عواملی است که میتوان آن را دلیلی بر این نارضایتی عمومی دانست. در واقع این امر در حیطه اختیارات دولتی و از طرفی ملی است. معتقدم ابتدا باید وضعیت بیکاری مردم استان خودمان را بهبود ببخشیم. اساسا چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. اگر کل ایران آباد شود، مشکلات اینچنینی ایجاد نمیشود.
فکر میکنید چرا مردم چنین دیدگاهی دارند و این اتفاقات را نوعی بیتوجهی میدانند؟ آنها با بغض میگویند اصلا مسوولان ما خوزستانیها را نمیبینند. خوزستان سرزمین نفت و ثروتمند است، چرا باید چنین وضعیتی داشته باشد؟
اولین دلیل، عدم امکانات در استان است. به عنوان مثال وقتی شما به شیراز میروید، مشاهده میکنید اتوبوسی که برای حملونقل شهری تهیه میشود، تا پنج سال کار میکند اما به دلیل شرایط طبیعی و نوع آب و هوای استان ما همین اتوبوس دوسال دوام میآورد و استهلاکش بسیار زیادتر از استان فارس است یا اگر شما بخواهید فضای سبز شهر را تامین کنید به دلیل شرایط آب و هوایی زحمت بسیار بیشتری به نسبت استان فارس خواهید داشت چون خاک استان به شدت ضعیف بوده و برای ایجاد فضای سبز بسیار هزینهبر است البته مقداری از این عدم رضایت هم ناشی از کوتاهی ماست. مقصر ما هستیم که نتوانستیم آن گونه که باید انجام وظیفه کنیم. البته نگاه به خوزستان هم تا حدودی نامناسب بوده. بخشی هم به دلیل شرایط جوی و جغرافیایی است. به عنوان مثال هزینه آب و برق و حتی هزینههای جانبی زندگی بیش از شهرهایی مثل اصفهان و شیراز است. به همین دلیل هزینه زندگی و سختی ما در استان خوزستان بیش از استانهای دیگر است.
آیا نباید به دلیل هزینههای بیشتر، حمایت بیشتری از خوزستان به نسبت شهرهای کمهزینهتر صورت گیرد؟
بله همینطور است و ما این امر را انکار نمیکنیم. البته باید گفت میزان پرداخت حقوق در استان ما بیشتر است، اما چون استهلاک و هزینه بالاست، مشکلات بیشتر نمایان میشود.
نظر شما