از کنارشان آرام می گذریم. گاهی به ما لبخند می زنند و گاهی با خشم نگاهمان می کنند. گاهی با خود آواز می خوانند و گاهی زیر لب ناسزا می گویند. گاهی هم به ما می خواهند حمله ور شوند. در عمق نگاهشان، نگاهی است که با نگاهت گره می خورد. گرهی از عمق انسانیت و از روح و روان و جانشان. نمی دانی چطور باید با آنها برخورد کنی؟ نمی دانی باید از آنها برنجی یا باید با آنها مدارا کنی؟

بیماری های روحی و روانی در ایران 8 درصد بیشتر از متوسط جهانی

سلامت نیوز: از کنارشان آرام می گذریم. گاهی به ما لبخند می زنند و گاهی با خشم نگاهمان می کنند. گاهی با خود آواز می خوانند و گاهی زیر لب ناسزا می گویند. گاهی هم به ما می خواهند حمله ور شوند. در عمق نگاهشان، نگاهی است که با نگاهت گره می خورد. گرهی از عمق انسانیت و از روح و روان و جانشان. نمی دانی چطور باید با آنها برخورد کنی؟ نمی دانی باید از آنها برنجی یا باید با آنها مدارا کنی؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار،اینها قصه تمامی دیوانگانی است که در کوچه و خیابان ها از کنار تو عبور می کنند و روز به روز بر تعدادشان اضافه می شود. آنهایی که به نوع با مشکلات اعصاب و روان دست به گریبانند و در تنهایی خود عـالمی را ساخته اند به بزرگی عالمی که تو در آن قدم برمی داری اما تنها... امن و بی دغدغه. گاهی فریادهای شان از سر ورود تو به دنیای انحصاری آنهاست.


8 درصد بیشتر از متوسط جهانی
این بار هم مثل تمامی پژوهش ها، آمار دقیقی در مورد وضعیت بیماری های روحی و روانی در دسترس نیست. گرچه آسیب شناسان اجتماعی اعتقاد دارند که با وضعیت حاد در بیماری های روحی و روانی روبرو نیستیم ولی شواهد چیز دیگری را عنوان می کند. آماری که در حال حاضر در دسترس است، این را نشان می دهد که بیماری های روحی و روانی در ایران به اندازه 8 درصد بیشتر از متوسط جهانی آن است. حدود 4/23 درصد مردم به این بیماری ها مبتلا هستند.

البته ناگفته نماند که زنان آمار بیشتری را به خود اختصاص داده اند. افسردگی یکی از همان هایی است که با کلمه اش به خوبی آشنا هستیم. تا کوچک ترین حالتی از مسایل و مشکلات روحی و اعصاب را در خود یا دیگران می بینیم، سریع به سراغ کلیدواژه هاش می رویم. اما این نکته به خوبی آشکار است که وضعیت اعصاب و روان به مرز هشدار رسیده است.

[quote-left]گاهی اوقات دیده شده که افسردگی در جامعه ای با اقتصاد متوسط بیش از جامعه مرفه است. ناگفته نماند که جامعه ای در حال گذار و در حال توسعه، سیر تحولات و تغییرات را با خود به همراه خواهد داشت و همین سیر اعصاب و روان افراد را نشانه خواهد گرفت.[/quote-left]

سیر تغییر و تحولات
وسواس، اختلال پریشانی، افسردگی و ... را به خوبی شنیده ایم. آسیب پذیر بودن و تغییرات هورمونی که هر ماه در بدن زنان رخ می دهد، تاثیر بسیار زیادی در افزایش افسردگی و استرس بر آنها خواهد داشت. میزان قابل توجه اعتیاد و معتادان در کشور، نیز به این مساله دامن می زند. باید به این نکته به خوبی توجه داشت که اعتیاد در معیارهای سلامت در دسته بیماری های اعصاب و روان جای می گیرد. البته لزوما، تمامی بیماری های اعصاب و روان را نمی توان مرتبط با مسایل اجتماعی دانست.

گاهی اوقات دیده شده که افسردگی در جامعه ای با اقتصاد متوسط بیش از جامعه مرفه است. ناگفته نماند که جامعه ای در حال گذار و در حال توسعه، سیر تحولات و تغییرات را با خود به همراه خواهد داشت و همین سیر اعصاب و روان افراد را نشانه خواهد گرفت.


رشد 12 درصدی بیماران روانی در 10 سال
نگاه دقیق به رشد 12 درصدی بیماران روانی طی 10 سال گذشته، تلنگری جدی به تمام کوچه پس کوچه هایی است که صدای خنده تلخ این بیماران در آن شنیده می شود. ناله هایی که زهرخنـــدی را بـه ما ارمغان می دهد. افسردگی و اضطراب، ساده ترین وجه این بیماری ها شمرده می شود. 25 درصد این اضطراب های اجتماعی را می توان به مشکلات روانی و فشارهای اقتصادی و آمار نامشخص تورم و بیکاری و خبرهای ناخوشایند مرتبط دانست.

نشاط اجتماعی در جامعه ما در حال افول بوده و همین عوامل اضطراب اجتماعی را رقم می زند. در این میان همه سازمان هایی که داد سخن برمی آورند که باید چنان کرد و چنان نکرد، مسئولیت جمع آوری این بیماران مزمن را برعهده نمی گیرد. اما بسیاری از بیماران در انتظار کمک و همراهی سازمان بهزیستی و دیگر ارگان های مرتبط نشسته اند که شاید روزی آنها را ببینند و به کمک شان بشتابند. اعداد و ارقام امکانات رفاهی بالاتر رفته است و از همه شایان توجه تر آنکه، آستانه صبر و تحمل پایین آمده است. استناد به اخبار مختلف در زمینه نزاع و درگیری و استفاده از سلاح های سرد به خصوص در میان نوجوانان، خود می تواند گویای همه چیز باشد.

[quote-right]متاسفانه خدمات دهی به این دسته از بیماران بسیار اندک بوده و هیچ سرمایه گذاری برای ساخت این بیمارستان های تخصصی روانی نیز صورت نمی گیرد. مشکلات بیمه ای و اقتصادی این دسته از درمان ها، جای خود را دارد. [/quote-right]


12 میلیون بیمار روانی داریم
به دنبـــال عوامل ایجاد این بیماری های اعصاب و روان نیستیم. بلکه به دنبال این هستیم که حال با وجود حضور این بیماری ها، چه امکاناتی در اختیار قرار گرفته است؟ آخرین آمار وزارت بهداشت گویای این مساله است که 34 درصد مردم تهران به یکی از انواع اختلالات روانی دچار هستند. بنابراین انتظار عملکردی موفق را چه در خانواده و چه در جامعه نمی توان از این افراد داشت.

بارها و بارها به اعداد و ارقامی که به خوبی خودشان را نشان مان می دهند، اشاره شده است. اما وضعیت رسیدگی و ارائه امکانات به این بیماران در چه سطحی قرار دارد؟ شاید این خبر جالبی نباشد که بگویند 12 میلیون بیمار روانی در کشور وجود دارد. 12 میلیون آمار مناسبی نیست. اما همانطور که گفته شد به ارقام کاری نداریم. چه کرده اند و چه باید انجام دهند؟

آمار نشان می دهد که ما 40 هزار تخت روانپزشکی داریم. این نکته به خوبی نمود پیدا می کند که آیا اولویت توجه به بیماران اعصاب و روان که می تواند ریشه در بسیاری از بیماری های جسمانی و قلبی و عروقی دارد، در کجای دستور کار قرار می گیرد؟

متاسفانه خدمات دهی به این دسته از بیماران بسیار اندک بوده و هیچ سرمایه گذاری برای ساخت این بیمارستان های تخصصی روانی نیز صورت نمی گیرد. مشکلات بیمه ای و اقتصادی این دسته از درمان ها، جای خود را دارد. بنابراین بیماران یا از بیماری خود آگاهی نمی یابند یا اگر هم آگاه شوند، امکانات درمانی برای شان درنظر گرفته نخواهد شد.


بحران هایی که دست به گریبان می برند
در کشوری زندگی می کنیم که بسیاری از بحران ها را شاهد بوده ایم. جنگ و بحران های شدید اقتصادی، سایه سنگین خود را بر سر ما گسترانیده اند. بنابراین چندان هم دور از ذهن نیست اگـــر بیمــــاری هـای روانی در لیست استعدادهای درون جامعه ای جای بگیرد. اما همیشه این بهداشت روان بوده که در آخر صف رسیدگی ها و پیشگیری ها جای گرفته است.

شاید چشم فروبستن به روی واقعیت هایی که در زندگی روزمره به آن دچار هستیم یا خواب های طولانی مدت، تنها راه فرار از روان پریشی هایی باشد که دچارمان می کنند و چنان ما را در سیطــره خود می گیرند که گریزی جز فریادهای گاه به گاه و نعره های شبانه یا پناه بردن به قرص های اعصاب بر سر راه مان باقی نمی ماند. زنگ خطری که در میان جامعه ایرانی در مسیر صعود بیماران روانی به صدا در می آید.

این آمار تکان دهنده است که از هر چهار ایرانی یک نفر به اختلال روانی دچار است. پیش بینی هایی که سال های قبل به آن اشاره شد و می رود که جای خود را در میان اولین های بیماری ها باز کند. عدم وجود شادی عمیق برای مدتی طولانی، روی آوردن به خرافه گرایی ها، حسرت گذشته و بی اعتنایی به آینده، گریبانگیر بسیاری از مردم ایران شده است. اینجا ایران است...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha