سلامت نیوز:میگویند نشـــاط چرخدندههای حرکت و تکاپوی یک جامعه است، شاید فقر، کلیشهایترین تصویر برای نشان دادن بینشاطی در جامعه باشد، اما همیشه اینطور نیست؛ گاهی سرهای در گریبان و خیابانها و کافهها، نزاعهای خیابانی و... تصویر واقعیتری برای تعریف بینشاطی در جامعه است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه فرهیختگان،نشاط اجتماعی شاید از آن منظر که موتور محرکهای است برای فعالیت و توسعه، اهمیت قابل توجهی دارد. براساس آنچه جامعهشناسان بر آن تاکید دارند، سلامت روحی و روانی افراد جامعه، یکی از معیارهایی است که براساس آن میتوان این موضوع را ارزیابی کرد. اگر در جامعهای براساس مطالعات، میزان مراجعات افراد به روانشناس و روانپزشک بالاتر از حد نرمال باشد و میزان افسردگی، خشونتهای خانگی و خیابانی و گرایش به سمت مواد مخدر بالا باشد، زنگ خطری است که نشان میدهد جامعه آن میزان که لازم است شادی ندارد.
نشاط، انگیزه توسعه
شادابی و نشاط برای یک فرد و یک جامعه، میتواند زمینههای انگیزشی برای زنده ماندن، فعالیت و تحرک را در پی داشته باشد. به اعتقاد برخی جامعهشناسان، در جامعه شاداب، انگیزههای حیاتی، میل به توسعه و فعالیت اجتماعی و اقتصادی و تکاپو بالاتر است و زمینههای خمودگی و انزواگزینی کمتر میشود. اما برعکس جامعه ناشاد جامعهای است که گرفتار خشونت میشود، طرد و انزوای اجتماعی بیشتر میشود و افراد به هر بهانه کوچکی به هم میریزند و این موضوع میتواند حتی نهادهای کوچکتر مثل خانوادهها را نیز دچار از هم پاشیدگی کند.
زمینههای نشاط
سعید معیدفر، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران در این باره، میگوید: «در جامعهای که مقدمات اولیه حیاتش را نداشته باشد و حداقل امکانات زندگی و امنیتی فراهم نشود و بسیاری از افراد در دسترسی به آن دچار مشکل باشند، این میتواند ناشادابی را برای آنها به ارمغان بیاورد.»
او ادامه میدهد: «یکی از عوامل مهمی که مانع از شادابی و نشاط در جامعه میشود، ضعف تعاملات اجتماعی و روابط افراد با یکدیگر است؛ انسان موجودی است که قویا حیاتش به حیات دیگران پیوند خورده است. انسان موجودی اجتماعی بوده که بقا و دوام آن به جامعه متصل است. وقتی این اتصالات دچار مشکل شود و آدمها دچار بیارتباطی و کمارتباطی شوند این موضوع نشاط اجتماعی را کم میکند.»
به گفته معیدفر، به عبارت دیگر زمانی که جامعه در فرآیندهای مختلف افراد را درگیر خود نکند و به آنها نقشی ندهد، این افراد دچار حرمان میشوند؛ این انزوا زمینهساز مشکلات روحی و روانی است. در جامعهای که تعاملات آدمها دچار اختلال شده باشد و فرد نتواند به حد لازم با جامعه پیوند برقرار کند، در آن جامعه با مشکل نشاط و شادابی روبهرو هستیم.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، اولین جای پیوند اجتماعی برای افراد، خانواده است، بعد از این گروه دوستان و همکاران و بعد از آن اجتماعات عمومیتری است که افراد با آن پیوند میخورند، مثل انجمن، حزب یا سازمانهای مردمنهاد که اگر در جامعهای این عرصههای عمومی فعال باشد، فرد در آن هیچگاه تنها نیست؛ به همین دلیل این فرد کمتر احساس افسردگی و ناشادی میکند و سرشار از پیوند با دیگران هستند.
حال به نظر میرسد جامعهای که پیوندهای اجتماعی آن در عرصه خانوادگی باقی مانده باشد، آن جامعه نیز مشکلات خاص خود را دارد و افراد در این جامعه وقتی از خانه بیرون میآیند، با مشکل نداشتن پیوند با جامعه روبهرو هستند. آنها هم قوانین و مقررات را رعایت نخواهند کرد و برای یگدیگر مشکل ایجاد میکنند و به همین دلیل میزان خشونت در این قبیل جوامع بالا میرود.
نظر شما