سلامت نیوز: در ایران نه مردم بحران كم آبی را جدی گرفتهاند و نه مسوولان. كم كاری و بیبرنامگی و عدم توجه كارشناسی به این مقوله باعث شده تا طی سه دهه گذشته وضعیتی برای ایران رقم بخورد كه امروز ما را با بحرانی وحشتناك مواجه كند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آفتاب، دیروز درآخرین روزهای بهار، ستار محمودی، قائممقام وزیر نیرو در حاشیه ششمین نشست برنامه آسیایی مدیریت آبهای زیرزمینی در مناطق نیمهخشك (G-WADI) از افزایش شمار شهرها و روستاهای درآستانه تنشهای آبی خبر داده، و وضعیت پنج شهر سنندج، بندرعباس، كرمان، اصفهان و شرق تهران را از نظر كمآبی حادتر دانست.
به گزارش آفتاب، وی به كاهش میزان بارندگیهای امسال نسبت به میانگین بلندمدت ۲۰ درصد و نسبت به سال گذشته ۱۴ درصد اشاره و اعلام كرد كه در سال ٩٤، ٥٢٧ شهر با تنش آبی مواجه خواهد بود كه ١٠ شهر بیشتر از سال گذشته است.
وی درباره آب روستاها نیز گفت: پارسال شش هزار روستا دچار تنش ابی بود كه امسال به پنج هزار و ٣٠٠ تا ٤٠٠ روستا رسیده و نیازمند آبرسانی با تانكر است. محمودی از مردم خواست مانند سال گذشته در مصرف آب صرفهجویی كنند و تاكید كرد: میانگین صرفهجویی ١٠ تا ١٥درصد است كه در برخی شهرها تا پنج درصد ودر برخی دیگر تا ٢٠ درصد میرسد.
این مقام مسوول همچنین اشارهای داشت به استفاده از آبهای زیرزمینی چاهها برای حل بحران آب در پایتخت. قائممقام وزیر نیرو با اشاره به اینكه طی سالهای گذشته بیش از ۱۱۰ میلیارد مترمكعب از ذخایر آبهای زیرزمینی مورد استفاده قرار گرفته است، گفت: در صورت اجرای طرحهای تهیه شده، ۱۵ تا ۲۰ سال زمان نیاز است تا این ذخایر متعادل شود.
وی ۸۴ درصد از مساحت كشور را در مناطق خشك و نیمه خشك عنوان كرد و با بیان اینكه برای جلوگیری از تخریب منابع آب زیرزمینی قانون توزیع عادلانه آب را داریم گفت: وزارت نیرو بر اساس این قانون میتواند در دشتهایی كه دارای بیلان منفی هستند، از حفر چاههای جدید جلوگیری و برای چاههای حفر شده قبلی نیز سهمیه تعیین كند تا میزان برداشت آنها را كاهش دهد.
این مقام مسوول در وزارت نیرو افزود: البته اجرای این قانون همواره با مقاومتهایی از سوی متقاضیان و صاحبان چاه روبهرو بوده است. قائممقام وزیر نیرو با بیان اینكه در وزارت نیرو طرح تعادل بخشی و احیای منابع آب زیرزمینی را تهیه كردهایم و به مرحله اجرا گذاشتهایم تا بر اساس آن بتوانیم با استفاده از روشهای فنی، سفرههای زیرزمینی را احیا كنیم، ادامه داد: با توجه به طولانی بودن دورههای خشكسالی در ایران برای پایش و مدیریت آن ظرفیتهای مناسبی ایجاد شده كه شامل مراكز علمی و تحقیقی، ظرفیتهای دانشگاهی و مراكز عملیاتی است.
غدهای به نام پایتخت
گفته میشود كه حدود ۴۰ درصد از جمعیت جهان در ۸۰ كشور تا قبل از سال ۲۰۲۱ با كمبود شدید آب روبهرو شوند و در ۲۰ سال آینده نیز نزدیك به دو سوم جمعیت جهان با كمبود شدید یا نسبتا شدید منابع آبی مواجه میشوند كه به طور عمده در مناطق آفریقای شمالی، خاورمیانه و آسیای غربی است.
اسماعیل كهرم، مشاور رییس سازمان حفاظت محیطزیست نیز معتقد است كه این روزها، شهرهای بزرگ كشور و به خصوص پایتخت درآستانه بحرانی جدی در مورد تامین آب مواجه است. وی با اشاره به اینكه تهران و ایران روی كمربند خشك و نیمهخشك جهان قرار دارد و میزان نزولات آسمانی كمتر از ٣٠ درصد میانگین بارش در جهان است به «اعتماد» گفت: در جهان میانگین بارش باران ٨٥٠ میلی لیتر است در حالی كه میانگین بارش در ایران سالانه ٢٥٠میلیلیتر است. همین مساله به تنهایی موید وضعیت بحرانی كشور است. باید ببینیم چرا در چنین شرایطی كه برای تامین آب كلانشهری مانند تهران با هشت میلیون نفر جمعیت در شب و ١٢ میلیون نفر در روز، با مشكل مواجهیم، فكری برای كنترل جمعیت نمیكنیم؟ چرا باید ٣٢ درصد صنایع كشور در حاشیه پایتخت مستقر باشند؟ واقعیت این است كه تامین آب تهران، امروزمرهون دماوند است چرا كه اگر نبود آب ناشی از برفهای آب شده و به زمین فرو رفته، پایتخت حتما با بحرانی جدی مواجه میشد.
این فعال زیست محیطی كشور با تاكید براینكه بخش اعظم نیاز آب تهران در فصلهای گرما از طریق چاهها تامین میشود گفت: سال گذشته ٤٩ درصد آب تهران در تابستان از طریق چاهها تامین میشد كه گفته میشود، امسال این مقدار به حدود ٦٠ درصد خواهد رسید كه این افزایش خود میتواند تبعات منفی خاصی را برای سلامت جامعه به دنبال داشته باشد. وی درخصوص تبعات مصرف آب چاهها گفت: سال گذشته، آقای حافظی، رییس كمیسیون سلامت شورای شهرنسبت به آلوده بودن آب تهران به نیترات و نیتریت هشدار داد اما با واكنشهای تندی مواجه شد. اما گویا دوستان و مسوولان فراموش كردند كه قبلا نیزبارها دراین خصوص هشدار داده شده بود كه شاید مهمترین آنها، هشدار دكتر وحید دستجردی در زمان وزارت بهداشتی وی بود كه یك شب در تلویزیون اعلام كرد آب تهران به نیترات و نیتریت آلوده است. اما با فشارهایی كه به وی آورده شد فردا مجبور شد ادعای خود را پس بگیرد و چند روز بعد هم كرسی وزارت را واگذار كرد. اینها واقعیتهای جامعه ما است.
كهرم آلوده بودن آب تهران به نیترات و نیتریت را طبیعی دانست و گفت: آب فاضلابهای خانگی در تهران به راحتی به جریان آبهای زیرزمینی نفوذ میكنند و باعث تولید نیترات و نیتریت میشود. این آب به دلیل شیبدار بودن زمین به مناطق جنوبی شهر میرود و در نهایت آبهای مناطق ١٩ و ٢٠، بهشدت آلوده میشوند. كمااینكه همین چندی قبل وزارت بهداشت اعلام كرد چهار چاه آلوده را در منطقه ١٩ پلمب كرده است. اما واقعیت این است كه همه چاهها آلوده هستند. حالا برخی كمتر و برخی بیشتر. برای رفع این مشكل حتی، چاههای آلوده را با آب سالم رقیق میكنند تا بلكه میزان آلودگی آن كمتر شود.
وی در ادامه به تجربیات سایر كشورها در برخورد با بحران كمآبی اشاره میكند. امریكا و انگلیس دو كشوری هستند كه كهرم از آنها به عنوان مثالهایی از مقابله با بحرانهای كمآبی یاد میكند. وی در این زمینه گفت: بحران آب یك بحران جهانی است. مثلا در كالیفرنیا، هشدارهای كم آبی روی بیلبوردهای بزرگ بین شهری و شهری دیده میشود. دراین ایالت برای جبران كمآبی از دستگاههای آب شیرین كن برای تبدیل آب دریا به آب شرب استفاده میكنند. در انگلیس هم تدابیر خاصی برای كنترل مصرف آب توسط شهروندان وجود دارد. مثلا شاید جالب باشد كه بدانید در مواقع بحرانی استفاده از شیلنگ آب در این كشور ممنوع است. این مساله نشان میدهد بهترین راه پشت سر گذاشتن بحران كم آبی، آموزشهای فرهنگی و شهروندی است. مشاور رییس سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است كه باید در ایران نیز تلاش كرد تا مردم را نسبت به وضعیت بحرانی موجود آگاه كرد تا آگاهانه و خودجوش، مصرف آب خود را كاهش دهند و الگوی مصرف خویش را اصلاح كنند. دركنار آن، نباید از استفاده از امكانات و تجهیزات جدید كنترل مصرف آب هم غافل بود. وی در این زمینه گفت: درهمین خصوص باید جریمههای سنگین و بازدارندهای برای مصرفكنندگان پرمصرف در نظر گرفت، ضمن آنكه میتوان از كنتورهایی استفاده كرد كه به مثلا پس از مصرف ١٣٠ لیتر در روز خود به خود آب آن واحد را قطع كند. بدینترتیب خود شهروندان تلاش میكنند تا مصرفشان را كنترل كنند.
به اعتقاد كهرم، حقیقتا این شعار كه جنگهای جهان آینده، بر سر آب خواهد بود، درست است. اگر ما هم برنامه مدونی برای كنترل این بحران نكنیم، باید منتظر فاجعهای زیست محیطی و حتی انسانی در ایران باشیم.
ما در دل بحران كم آبی هستیم
عیسی كلانتری، مشاور معاون اول رییسجمهوری در امور آب، كشاورزی و محیط زیست نیز در اینباره به اعتماد گفته است: دیروز قایم مقام وزیر نیرو آماری را ارایه كرده بود كه براساس آن بیش از ٥٠٠ شهر و روستای ایران در آستانه تنش آبی هستند. این آمار، آمار عجیبی نیست. واقعیت این است كه كشور ما همانطور كه بارها گفته شده، كشوری است خشك و نیمه خشك. كشوری كه هر سال با فرارسیدن فصل گرما با رخدادی به نام كم آبی مواجه میشود. این بحران باعث میشود تا هم شهروندان و هم كشاورزی و بخشهای مختلف دیگر نیز با تنشهای فروانی مواجه باشد. دراین خبر آمده بود كه كشور در آستانه تنش كم آبی قرار دارد. تنش كمآبی یعنی همان بحران حاد كم آبی. به بیانی ایران، هم اینك در دل بحران قراردارد اما معلوم نیست چرا با خودمان رودربایستی داریم و حاضر به اقرار آن نیستیم. البته شاید دلیل آن به نوعی، دیدگاه ساختاری و مدیریتی و حكومتی ما باشد.
در ایران نه مردم بحران كم آبی را جدی گرفتهاند و نه مسوولان. كم كاری و بیبرنامگی و عدم توجه كارشناسی به این مقوله باعث شده تا طی سه دهه گذشته وضعیتی برای ایران رقم بخورد كه امروز ما را با بحرانی وحشتناك مواجه كند. در اصل ٩٠درصد بحران امروزنتیجه سوءمدیریتهای دولتمردان ما در طول این مدت است. چرا كه اگر به «آب» نگاهی جدی و كارشناسی داشتند امروز ناچار نبودیم با دلهره از بحرانی چنین جدی سخن بگوییم. در حقیقت مقصر اصلی بحران كمآبی امروز ما، مسوولان هستند. حالا ما به جایی رسیدهایم كه تنها یاری مردم وشهروندان میتواند ما را نجات دهد. مردم با صرفهجویی و جدی گرفتن بحران میتوانند نقشی كلیدی در كنترل این بحران و گذر از آن ایفا كنند. اما مشكل اینجاست كه مردم هم مانند دولتمردان؛ مجلس و اعضای دولت، هنوز مساله كمآبی را جدی نگرفته و بیشتر آن را شوخی میدانند.
از سویی هر سال برای جبران مشكل كم آبی در شهرهای بزرگ به خصوص تهران به استفاده از آبهای زیرزمینی رو میآوریم در حالی كه این راهحل، گزینه غلطی برای فرار از بحران است، چرا كه بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی باعث كم شدن توان و قدرت خاك و منابع زیرزمینی شده و تهدیدی برای منابع زیست محیطی تلقی میشود. دراین میان گروهی میگویند: پس كشورهای دیگر برای مقابله با كم آبی چه میكنند؟ در پاسخ آنها باید گفت: اولا این كشورها كشورهای كمجمعیتی هستند و ثانیا اكثرا رودها و رودخانههایی دارند كه از آنها برای تامین آب مورد نیازشان استفاده میكنند. مثلا مصر آب نیل را دارد و پاكستان آب سند را. ولی در عوض ما نه هامون را داریم و نه ارومیه را. در چنین شرایطی، آماری اینچنینی، چندان عجیب و دور از ذهن نیست. بحرانی كه برای عبور از آن نیازمند همكاری مشترك دولت، مجلس و مردم هستیم. اما قبل از آن باید «بپذیریم» كه با بحران مواجهیم. تا به این باور نرسیم، بحران كمآبی ایران هیچگاه حل نخواهد شد.
در ایران نه مردم بحران كم آبی را جدی گرفتهاند و نه مسوولان. كم كاری و بیبرنامگی و عدم توجه كارشناسی به این مقوله باعث شده تا طی سه دهه گذشته وضعیتی برای ایران رقم بخورد كه امروز ما را با بحرانی وحشتناك مواجه كند.
نظر شما