با نگاهی گذرا به اخبار روزنامه‌ها و تلویزیون به سادگی می‌توان دریافت که در چند‌سال اخیر مسأله کمبود آب به مرحله هشدار رسیده است.

سلامت نیوز:با نگاهی گذرا به اخبار روزنامه‌ها و تلویزیون به سادگی می‌توان دریافت که در چند‌سال اخیر مسأله کمبود آب به مرحله هشدار رسیده است.

به گزارش سلامت نیوز، محمود بهتاش؛دانشجوی کارشناسی مردم‌شناسی در روزنامه شهروند نوشت :تمامی کارشناسان محیط‌زیست از فاجعه‌ای قریب‌الوقوع در بحث خشکسالی‌های گسترده در ایران سخن می‌گویند که برای مثال به خشک‌شدن دریاچه‌های مناطق مختلف چون ارومیه و ‌هامون، تالاب‌ها همچون جازموری، بختگان، گاوخونی و... و موردی که از چشم مردم به دور مانده است پایین‌‌آمدن بی‌سابقه سطح سفره‌های آب‌ زیرزمینی اشاره می‌کنند که همگی از آینده‌ای ترسناک برای ایران خبر می‌دهند.

محمد درویش، مسئول مشارکت‌های مردمی سازمان محیط‌زیست بیان می‌کند: «اگر امروز از رخداد زیست‌محیطی در دریاچه ارومیه به‌عنوان بزرگترین رخداد بیابان‌زایی قرن ٢١ در جهان یاد می‌شود که در عرض ١٢‌سال ٥٠٠‌هزار هکتار از یک تالاب و دریاچه تبدیل به کویر نمک شده است، این ناشی از افت آب به میزان ٣٠سانتی‌متر است. ٣٠ سانتی‌متر از آب در‌سال پایین می‌رود و این سبب پیشرفت بیابان شده است. همان‌گونه که اشاره شد در ٦٠ دشت اصلی ایران میزان افت آب سفره زیرزمینی تا ٣ متر رسیده، این به معنی آن است که دریاچه‌های به مراتب بزرگتری را در زیر زمین از دست داده‌ایم و چون آنها را نمی‌بینیم متوجه نیستیم. ما فقط بختگان، تشک، پریشان، ‌کمجان و مهارلو، هامون، جازموریان و گاوخونی را می‌بینیم که خشک شده اما از زیر زمین خبر نداریم.»


یکی از دلایلی که می‌توان از آن به‌عنوان علت اصلی نام برد، شهرنشینی مردمان ایران است. طبق آمار مرکز ملی آمار در سرشماری که ‌سال ١٣٥٥ صورت گرفت، از مجموع جمعیت کل کشور که بالغ بر ٣٣میلیون و ٧٠٨ هزار و ٧٤٤ نفر را شامل می‌شدند، تعداد ١٥ میلیون و ٨٥٤ هزار و ٦٨٠ نفر از آنها شهرنشین بودند که بالغ بر ٤٤ درصد از جمعیت را تشکیل می‌دادند ولی در سال١٣٩٠ این میزان با توجه به جمعیت ٧٥میلیون و ١٤٩ هزار و ٦٦٩ نفری کل ایران به ٧١ درصد آن یعنی ٥٣ میلیون و ٦٤٦ هزار و ٦٦١  نفر رسیده است. اما چرا باید نوک پیکان اتهامات بحران آب در ایران را به‌سمت شهری‌شدن ایران نشانه رفت؟
نگاه انسان شهری به سبب حضور در مکانی مصنوعی و دست‌ساز سبب دوری از محیط طبیعی شده است به‌طوری‌که توجه مردمان حاضر در شهر به مسأله سرعت بخشیدن به زندگی خود جلب شده و طبیعت برای آنها دیگر موجودی دارای حیات تلقی نمی‌شود و به آن فقط به صورت ابزاری نگاه می‌شود.

«امر شناخت طبیعت که از طریق شک‌کردن به آموزه‌های گذشتگان و با فاصله‌گیری از طبیعت همراه شد هدفی جز بکارگیری طبیعت و درنهایت تسلط بر آن نداشت. ...با مهار طبیعت و عوامل بازدارنده زندگی انسان، امکان حیات مناسب برای انسان مدرن فراهم گردید و سکونت انسان علاوه‌بر محیط اطراف در نواحی که بر اثر شناخت‌های علمی نو در اختیار انسان قرار می‌گیرد، تسهیل شد. پس می‌توان گفت بدل شدن طبیعت به یک شیء، بزرگترین تحول فکری تمدن مدرن غربی و پایه پیدایش تکنولوژی افسارگسیخته مدرن بود.» 

  این فاصله‌گرفتن از طبیعت صرفا امری نوستالوژیک نباید تلقی شود. وقتی بیان می‌شود که انسان شهری هرچه بیشتر محیط‌زیست خود را که در آن زندگی می‌کند از خود نمی‌داند و نوع نگرش او نسبت به فضا و مکان تغییر می‌کند، صرفا این نتیجه را دربر دارد که در جهت سود شخصی خود در طبیعت دستکاری کند و طبیعت را  زیر سلطه خود بگیرد. این تغییر نوع نگرش آثاری مخرب را بر جان محیطی که تا پیش از این گمان می‌رفت هر تغییری بعد از مدتی توسط خود طبیعت جبران می‌شود، به‌همراه داشت و دیگر این دست‌درازی‌ها آن‌قدر با سرعت و حجم گسترده‌ای صورت گرفت که آثار مخرب آن به صورت رعب‌آوری بروز پیدا کرد. «با گذشت زمان بسیاری از زیستگاه‌ها و گونه‌های زنده دچار آسیب جدی می‌شوند و منابع طبیعی مانند آب، خاک و هوای آلوده و جنگل‌ها و مراتع دچار تخریب می‌گردند و باعث تغییر دمای زمین و سوراخ شدن لایه اوزون و ورود بیش از اندازه اشعه خطرناک و سرطان‌زای ماورای بنفش و ده‌ها عارضه و بیماری دیگر می‌شوند.»


از طرف دیگر اگر بخواهیم به صورت خاص به مسأله تهران بنگریم با توجه به سیاست‌های تمرکزگرایانه‌ای که در ارتباط با این کلانشهر اتخاذ شده است روز به روز به جمعیت آن افزوده می‌شود که طبیعتا برای تأمین امکانات اولیه زندگی که مهم‌ترین بخش آن را آب تشکیل می‌دهد باید از مناطق دوردست با صرف هزینه بسیار، آب مورد نیاز این جمعیت که در مصرف سرانه نیز بالاتر از متوسط جهانی مصرف می‌کنند را تأمین کرد. این موارد را باید درکنار مکان جغرافیایی ایران که در منطقه خشک و نیمه‌خشک قرار دارد، گذارد که مشاهده می‌کنیم ما بدون در نظر گرفتن پتانسیل‌های محیطی دست به تجمع و تراکم بیش از حد انسان‌ها در یک مکان کم‌آب زده‌ایم. نمونه بسیار عینی آن پروژه مسکن‌مهر است که گویا بدون پیش‌بینی جهت تأمین منابع آب آنها هزاران واحد مسکونی را در شرق و غرب تهران بنا کرده‌اند.


چون انرژی حاصل از نفت و گاز تا حدود ٧٠ یا ٨٠‌سال دیگر کفاف ایران را می‌دهند باید به فکر منابع انرژی دیگر بود، چرا اینچنین بدون کوچکترین نگرانی از اتمام منابع آبی که هیچ‌جایگزینی برای آن وجود ندارد، دست به تصمیمات غلط می‌زنیم؟ با توجه به پرمصرف بودن مراکز شهری در همه سطوح اعم از انرژی، غذا و ...، همچنان اقدام به ایجاد شهرهای جدید کنار کلانشهر تهران می‌کنیم که حتی سبک‌زندگی مردمان روستایی را نیز به سبب سودای خرید خانه در تهران تغییر داده و آنها را از انسانی مولد و خودکفا تبدیل به انسانی مصرف‌کننده می‌کند.
بحران آب بسیار بزرگتر از بحث انرژی است و ما حتی برای بقای خودمان هم که شده باید به فکر درست مصرف کردن آب باشیم.

چند روش برای مقابله با کم‌آبی

یونس اسدی  نماینده مجلس

مسأله کم‌آبی و مواجه‌شدن با بحران آب اتفاق تازه‌ای برای ما نیست. اگرچه امسال این مسأله به اوج خود رسیده و همه را بر آن داشته تا تصمیم‌گیری‌های جدی در این زمینه انجام دهند، اما باید بگویم این دغدغه همیشه در بین نمایندگان مجلس و مسئولان مربوطه وجود داشته است. امسال هم مجلس شورای اسلامی به‌خصوص در کمیسیون آب، کشاورزی و منابع‌طبیعی به‌همراه وزارت نیرو، روی مسأله صرفه‌جویی در آب متمرکز شده‌است. واقعیت این است که درحال‌حاضر بیشترین هدررفت آب ما در بخش زراعی است که به برنامه‌های جدی زیادی نیاز دارد.


ما در بخش زراعت مصرف بالای آب و تولیدات کمی داریم. بد نیست بدانید برای هر یک کیلو میوه‌ای که تولید می‌شود ما دومترمکعب آب مصرف می‌کنیم که این رقم بالایی است. با این وضع بحرانی ما نیازمند این هستیم که به یک الگوی کشت تعریف‌شده دست پیدا کنیم. به همین دلیل هم با مسئولان وزارت‌نیرو به استان‌های مختلف رفتیم تا از نزدیک بررسی‌هایی انجام دهیم که اگر تولید محصولی ما را با ضرر مواجه می‌کند، از تولید آن دست بکشیم. مثلا ما به‌تازگی به استان خراسان‌رضوی سفر کردیم. در این استان کشت خربزه و هندوانه و گوجه‌فرنگی آب زیادی را نیاز دارد و متناسب با آن منطقه نیست.


به همین دلیل معتقدیم، اگر کشت این محصولات متوقف شود، می‌تواند به‌صرفه‌جویی در آب کمک کند. به استثنای ٥ یا ٦ استان، ما در همه استان‌ها بحران آب داریم و نمی‌توانیم خیلی ساده از کنار آن عبور کنیم. خوشبختانه امسال بودجه خوبی برای این کار درنظر گرفته شده است. به‌طوری‌که اگر به‌صورت اصولی پیش برویم می‌توانیم ٦٠‌درصد در مصرف آب صرفه‌جویی کنیم.


ما همچنین از مصرف آب خانگی هم غافل نشده‌ایم. در سفر اخیری که به کره‌جنوبی داشتیم، سعی کردیم از تازه‌ترین دستاوردهای آنها بهره ببریم و بتوانیم آن را در کشورمان اجرایی کنیم. به‌هرحال باید قبول کنیم الگوی مصرف در کشورهای پیشرفته می‌تواند راهنمای خوبی برای ما باشد. در خانه‌های کره‌جنوبی از سرشیرهایی استفاده می‌شود که تا ٥٠‌درصد در مصرف آب صرفه‌جویی می‌شود. وزارت نیرو در زمینه اصول صحیح مصرف آب خانگی ورود کرده و امیدواریم با برنامه‌هایی که دارد بتواند از میزان هدررفت آب در این بخش هم
جلوگیری کند.

مقابله با بحران آب و ضرورت عزم ملی

محمدرضا امیرکهنوج  نماینده  مجلس

درحال‌حاضرمصرف‌آب، در دو بخش شرب و صنعتی وجود دارد. اما مهم‌ترین نکته این‌جاست که ٩٢‌درصد از آبی که در کشور مصرف می‌شود، صرف کشاورزی شده و تنها ٨‌درصد به مصرف‌خانگی اختصاص پیدا می‌کند. این ارقام نشان می‌دهد، بیشتر از آن‌که ما بخواهیم روی بحث آب شرب خانگی متمرکز شویم باید به بخش صنعت اهمیت دهیم. امسال ١٤٠٠‌میلیاردتومان بودجه برای گذر از بحران آب در مجلس تصویب شده که با آن می‌توان کارهای بزرگی انجام داد. کما این‌که کارهایی هم انجام شده و برنامه‌هایی در دست تدوین است. به‌عنوان مثال، یکی از این اقدامات، نصب کنتور هوشمند است که از طریق تلفن‌همراه اخطارهایی را به کشاورزان می‌دهد که  اگر مشکلی در زیر زمین و برای چاه‌های زیرزمینی رخ داد، مالکان زودتر در جریان قرار گیرند. البته هرکاری مشکلات خاص خودش را دارد. مثلا درمورد همین کنتورهای هوشمند، به‌دلیل هزینه بالایی که برای خرید آنها وجود دارد، معمولا کشاورزان راضی نمی‌شوند که آن را تهیه کنند چراکه اکثر آنها خرده‌مالک هستند و ٥‌میلیون‌تومان برایشان زیاد خواهد بود. اگرچه ما برای این کار هم راهکار ارایه دادیم و پیشنهاد کردیم که هزینه این کنتورها به‌صورت اقساط از کشاورزان دریافت شود اما به‌هرحال همه‌چیز در حد پیشنهاد باقی مانده و فعلا کاری پیش نرفته است.


در اصل یکی از مشکلاتی که در تمام این سال‌ها داشتیم همین بوده که راهکارهای خوبی ارایه شده اما عملی‌کردن راهکارها مدام به تعویق افتاده است. حتما خیلی‌ها به یاد دارند که مسأله جداکردن آب شرب از مصارف غیر آن مثل استحمام سال‌هاست که مطرح می‌شود اما همچنان می‌بینیم که در لوله‌کشی‌ها این مسأله رعایت نمی‌شود و ما همچنان اندرخم یک کوچه هستیم. یا مثلا مدت‌هاست درباره این موضوع حرف می‌زنیم که آبیاری فضای سبز استان‌های بزرگ را از طریق ذخیره‌سازی بارندگی انجام دهیم اما باز نتوانستیم به یک برنامه جامع و عملی دست پیدا کنیم. ما باید قبول کنیم که در کشور ما یک دستگاه نمی‌تواند کاری از پیش ببرد و لازم است که شهرداری، مجلس، دولت و وزارت نیرو با همکاری هم مسأله بحران آب را تا زمانی که به مرحله اضطرار نرسیده حل کنند.

بررسی ابعاد مخرب رشد جمعیت بر محیط‌زیست

محمدمهدی نجفی‌خواه  کارشناس ارشد انسان‌شناسی

بررسی نمودارهای رشد جمعیت جهان در ١٠٠‌سال اخیر نمایانگر رشد جمعیت جهانی در یک بازه زمانی کوتاه و با سرعت زیاد است. جمعیت جهان در‌ سال ١٩٠٠ و در آغاز قرن بیستم ١٦٥٠‌میلیون‌نفر و در پایان این قرن حدود ٦‌میلیارد بوده و درحال‌حاضر از مرز ٧‌میلیارد نفر نیز گذشته است. برخی جمعیت‌شناسان، این رشد جمعیت را به افزایش امکانات زندگی و ارتقای کیفیت سلامت مربوط می‌دانند و کاهش مرگ‌ومیر را از مهم‌ترین عوامل نرخ رشد صعودی جمعیت می‌دانند.
این میزان رشد جمعیت را در کشور خودمان نیز شاهد بودیم. آمارها نشان می‌دهد، جمعیت حدودا ١٠‌میلیون نفری ایران در ‌سال ١٣٠٠ در‌سال ١٣٩٠ و در آخرین سرشماری رسمی انجام‌شده به بیش از ٧٥‌میلیون نفر رسیده است. این آمار نمایانگر رشد ٧,٥ برابری جمعیت ایران در یک دوره زمانی کمتر از صد‌سال است. دلایل این رشد جمعیت همان دلایلی است که پیش از این نیز ذکر شد.


رشد جمعیت در این سطح نویدبخش افزایش کیفیت خدمات درمانی، بهداشتی، سلامتی و همچنین افزایش نرخ امید به زندگی است، با این وجود این رشد جمعیت نگرانی‌هایی نیز به‌همراه خواهد داشت. در بهترین حالت اگر تنها نیازهای اولیه بشر را مدنظر قرار دهیم و پیشرفت‌های تکنولوژیک را نادیده بگیریم، این نرخ رشد یعنی حداقل در ایران ٧,٥ برابر بیش از ‌سال ١٣٠٠ نیاز به غذا، پوشاک، مسکن و... داریم و اگر این میزان را در کنار افزایش نیازهای بشری و پیشرفت‌های تکنولوژیک قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که نیاز انسانی به منابع طبیعی برای تأمین نیازها، بسیار بیشتر شده است. با این وجود این سوال بسیار مهم خواهد شد که آیا منابع طبیعی ایران جوابگوی این افزایش جمعیت است؟
حال اگر نگاهی گذرا بر مهم‌ترین بحران‌های محیط‌زیستی کشورمان در سال‌های گذشته داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که این بحران‌ها بی‌ارتباط با رشد چشمگیر جمعیت نیستند. مهم‌ترین بحران محیط‌زیستی و ملی سال‌های اخیر ما در کنار مسائلی همچون آلودگی هوا، در معرض تهدید قرار گرفتن گونه‌های گیاهی و جانوری و... بحران کمبود آب است.


هرچند برخی مسئولان و در اصطلاح کارشناسان عادت کرده‌اند که مقصر این بحران را خشکسالی و کم‌شدن بارندگی بدانند اما منصفانه که بنگریم متوجه خواهیم شد رشد جمعیت عاملی مهم‌تر و جدی‌تر در بروز این بحران است. به‌دلیل افزایش جمعیت،  ناگزیر منابع بیشتری را مصرف کرده‌ و تا سر حد امکان، منابع طبیعی را مورد استفاده قرار داده‌ایم. برای تولید غذا و تأمین امکانات زندگی هر آنچه بوده را در اختیار گرفته‌ایم و اینک به بحران آب رسیده‌ایم. رشد حداقل  ٧,٥ برابری نیازهای انسانی در طول صد‌سال گذشته سبب شده امکانات طبیعت را به تاراج ببریم تا نیاز خود را تأمین کنیم.


حتی اگر بپذیریم خشکسالی و کم‌شدن میزان بارش عامل بحران آبی امروزمان است، با اندکی تامل متوجه خواهیم شد که افزایش جمعیت و افزایش استفاده از منابع طبیعی سبب خشکسالی و کاهش بارندگی شده است. پدیده تغییر اقلیم و گرم شدن کره‌زمین محصول توسعه‌طلبی و افزایش جمعیت انسان‌هاست. هرچند امروز در ظاهر کشورها و دولت‌ها خواهان مقابله با تغییر اقلیم هستند اما در عمل تغییری در رفتار دولت‌ها نسبت به محیط‌زیست مشاهده نمی‌شود.


در این میان مردم ایران که در حالت عادی ساکن کشوری در منطقه‌ای گرم و خشک محسوب می‌شوند و در قرن اخیر به دلیل افزایش جمعیت بخش قابل‌توجهی از منابع آبی خود را از دست داده‌اند، از سوی دولت خود به افزایش جمعیت و افزایش نرخ باروری تشویق می‌شوند. درحال‌حاضر مشکلات متعددی در زمینه محیط‌زیست و اقتصاد در کشور وجود دارد که مهم‌ترین و بحران‌آفرین‌ترین آنها مسأله آب است.


در بسیاری از نقاط کشور به دلیل خشک‌شدن منابع آب و ازبین‌رفتن آب‌های زیرزمینی، زندگی با خطر مواجه شده است. برخی مجبور به مهاجرت شده‌اند و به ناچار محل زندگی خود را به قصد یافتن امکانات زندگی ترک کرده‌اند. در این میان آنچه بیش از پیش در معرض خطر قرار گرفته است، گونه‌ای از شهروندی است که در رابطه با محیط‌زیست و حفظ آن تعریف می‌شود و ما آن را «شهروندی سبز» می‌نامیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha