سلامت نیوز:اگر چند سال پیش درباره آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، كارتنخوابی، كودك آزاری و... سخنی به میان میآمد در بسیاری موارد برخی عنوان میکردند كه این سیاهنمایی است. رویكردها به مسائل اجتماعی اكنون عوض شده است و مسئولان و افرادی كه در این حوزه فعالیت میكنند معتقد به كتمان چیزی نیستند. اكنون به راحتی درباره كارتن خوابی، برخی آسیبها در حوزه زنان، شیوع اعتیاد و... سخن به میان میآید چرا كه جامعه و مسئولان به این نتیجه رسیدهاند كه راهحل رفع معضلات اجتماعی مواجهه مستقیم با آن است تا بتوان از این رهگذر به رویکرد روشن و جامعی دست یافت.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ،فاطمه دانشور رئیس كمیته اجتماعی شورای شهر تهران یكی از فعالان حوزه اجتماعی است كه در دو سال اخیر بارها خواستار توجه به مسائل اجتماعی و دادن آمار و ارقام درست از آسیبهای اجتماعی شده است. او از پدیده كارتنخوابی در پایتخت میگوید و اشارات روشنی نیز به وضعیت زنان در جامعه ما دارد. به گفته این فعال حوزه اجتماعی بسیاری از افرادی كه از شهرهای خود و به دلایل گوناگون از جمله كم آبی و خشكسالی به كلانشهرها مهاجرت میكنند، در معرض كارتن خوابی هستند. او حتی از معضلی به نام كارتن خوابی خانوادگی سخن به میان میآورد.
هفته گذشته شما به عنوان رئیس كمیته اجتماعی شورای شهر تهران اظهاراتی درباره كارتن خوابی در پایتخت و زنان كارتن خواب انجام دادید. این مساله بارها از طرف شما مطرح شده است و با وجود این همانطور كه خودتان همواره اذعان میكنید، آمار دقیق و حتی برآورد دقیقی از این وضعیت نیست.
اطلاعات موجود در این مورد چیست و به صورت كلی وضعیت و ریشههای این آسیب اجتماعی در تهران چگونه است؟
آسیبهای اجتماعی در حوزه زنان در حال افزایش است. در چند سال اخیر تعداد زنان مبتلا به آسیبهای اجتماعی هر سال نسبت به سال قبل افزایش داشته است. این آسیبها در زمینههای اعتیاد، افزایش كارتن خوابها و پدیدههایی از این قبیل است. در زمینه معضل كارتن خوابها سالانه با افزایش جمعیت این افراد مواجه هستیم كه عمدهترین دلیل افزایش این معضل اجتماعی را میتوان مهاجرت بیرویه دانست. بسیاری از افرادی كه از شهرهای خود و به دلایل گوناگون از جمله كم آبی و خشكسالی به كلانشهرها مهاجرت میكنند، در معرض كارتن خوابی هستند. بخش عمده دیگر هم مهاجران بیگانه و افرادی هستند كه به دلیل مشكلات اقتصادی توانایی پرداخت اجارهبهای مسكن را ندارند.
[quote-left]در سالهای اخیر به دلیل بحرانهای اقتصادی به یكباره هزینه اجارهبها و ودیعه مسكن افزایش یافت و دیگر هر شخصی توان پرداخت آنها را نداشت كه همین موضوع باعث افزایش پدیده كارتن خوابی در جامعه شد. باید توجه داشت كه اكثر كارتن خوابها دچار اعتیاد هستند. [/quote-left]
در سالهای اخیر به دلیل بحرانهای اقتصادی به یكباره هزینه اجارهبها و ودیعه مسكن افزایش یافت و دیگر هر شخصی توان پرداخت آنها را نداشت كه همین موضوع باعث افزایش پدیده كارتن خوابی در جامعه شد. باید توجه داشت كه اكثر كارتن خوابها دچار اعتیاد هستند. شهرداری تهران برای كاهش این آسیب یك مددسرا برای ساماندهی زنان كارتنخواب در لویزان تجهیز كرده كه فقط گنجایش 200 نفر را دارد. برای ساماندهی كامل زنان كارتنخواب شهرداری در پی افزایش این مراكز است اما برای ساماندهی معضل كارتن خوابها باید تمام دستگاههای ذیربط با هماهنگیهای بین بخشی بتوانند با یكدیگر این پدیده را حل و فصل كنند آن هم به این دلیل كه، شهرداری به دلیل وجود نیروهای محدود در بخش مددكاری وعدم توانایی در مداخله به تنهایی قادر به مقابله با این آسیب نیست بلكه در این زمینه بهزیستی باید وارد عمل شود. در صورت عدم اعمال مدیریتهای لازم كارتن خوابها دوباره به چرخه برمیگردند و اینطور چندان كار مناسبی انجام نشده است.
افزایش آسیبهای اجتماعی كه شما و بسیاری از آسیب شناسان حوزه اجتماعی در سالهای اخیر بر آن تاكید كردهاند و افزایش آسیبها در حوزه زنان چه دلایلی دارد؟
بروز این پدیده به علل گوناگونی بستگی دارد. برای مثال یكی ازعلل افزایش آمار معتادان در كشور همسایگی با كشور افغانستان و ترانزیت مواد مخدر از آن كشور است. هر چقدر در زمینه مدیریت و مهار مواد مخدر در كشور تلاش شود اما به دلیل موقعیت موجود بیشك با عبور این مواد از كشور بخش اعظمی از جمعیت كشورمان با این معضل روبه رو میشوند. برای مثال در كشورهایی همچون سومالی افراد به دلیل نبود آب میمیرند و حتی یك فرد معتاد هم در میان آنها وجود ندارد. معضل شماره یك آنها آب است و معضل شماره یك ما اعتیاد. باید دولتمردان و مسئولان برنامههای مدونی درباره توزیع مواد مخدر داشته باشند كه در این زمینه زنان و كودكان از جمله گروههایی هستند كه به دلیل ترانزیت مواد مخدر در كشور دچار اعتیاد میشوند
. باید گفت دومین معضل شهر تهران پدیده كارتن خوابهاست كه به دلیل افزایش بیكاری و نارساییهای اقتصادی در سالهای اخیر زمینه بروز و شدت این آسیبها در جامعه بیشتر شده است آن هم به این دلیل كه در سالهای اخیر با افزایش چند برابری قیمت دلار مواجه بودیم كه به نسبت این پدیده پیامدهای گوناگونی ازجمله افزایش ودیعه مسكن و اجارهبها را در پی داشته كه منجر به عدم استطاعت مالی برای تامین خرج و مخارج منزل شده است.
[quote-right]وقتی افراد از پس تامین مخارج زندگی برنمیآیند بیشك دچار بیخانمانی و معضلات گوناگونی میشوند و به دلیل عدم كسب مهارت مناسب برای حل مشكلات به اعتیاد روی میآورند. اعتیاد به مواد صنعتی منجر به توهم در اغلب افراد میشود. [/quote-right]
وقتی افراد از پس تامین مخارج زندگی برنمیآیند بیشك دچار بیخانمانی و معضلات گوناگونی میشوند و به دلیل عدم كسب مهارت مناسب برای حل مشكلات به اعتیاد روی میآورند. اعتیاد به مواد صنعتی منجر به توهم در اغلب افراد میشود. در گذشته خانوادهها چندان درگیر مشكلات اقتصادی نبودند و در دهه گذشته كارتن خواب فقط به آقایانی اطلاق میشد كه به دلیل اعتیاد یا بدی رفتار از خانواده طرد شده بودند یا این معضل شامل مهاجرانی میشد كه برای اشتغال به شهر مهاجرت كرده و مجبور به اقامت در پاركها بودند اما هماكنون در پاركها شاهد زندگی كارتن خوابها به شكل خانوادگی هستیم كه اغلب همه افراد خانواده هم اعتیاد دارند.
در واقع شما میگویید با نوعی جدید از كارتن خوابی رو به رو هستیم به این معنا كه دیگر كارتن خوابی طرد از خانواده نیست و گاهی یك خانواده همگی كارتن خواب میشوند؟
همینطور است. در بازدیدهای شبانه از پاركی شاهد خانواده كارتن خوابی بودم كه پدر، مادر و دخترشان با مدرك تحصیلی فوق لیسانس و پسرخانواده با مدرك لیسانس همگی اعتیاد داشتند. در فاصله چند متری آنها نیز شاهد خانوادههای كارتن خواب دیگری بودیم. افزایش این معضل به دلیل بیكاری، مشكلات اقتصادی و... است. این افراد نتوانسته بودند ازعهده مخارج زندگی بربیایند و دست آخر سر از پارك درآوردهاند؛ در این شرایط افراد در زندگی فلاكت بار به سر میبرند و علت آن هم به این دلیل است كه دستگاههای گوناگون از جمله بهزیستی به عنوان سازمانی زیرنظر وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی هنوز نتوانسته به درستی مشكلات را در این زمینه حل و فصل كند. بطور كلی مشكلات اجتماعی چندان متولی جدی ندارد و دلیل عمده آن را میتوان به عدم رسیدگی كارشناسی در دولتهای نهم و دهم دانست آن هم به این دلیل كه در دولت گذشته وزارت رفاه با وزارت تعاون و كار ادغام شد.
بی شك دولتها در زمینه كنترل و كاهش آسیبهای اجتماعی میتوانند نقش زیادی داشته باشند اما در این میان مجلس نیز میتواند وارد عمل شود. اتفاقا این نهاد میتواند با قانونگذاری صحیح پراكندگی در حوزه كنترل و كاهش آسیبهای اجتماعی را از بین ببرد. نظر شما در این زمینه چیست؟
متاسفانه متولیان اجتماعی آن طور كه باید و شاید از تخصص لازم برخوردار نیستند و بیشتر با استفاده از تجارب خود مسائل را درك میكنند. دولت یازدهم در زمینه كاهش مشكلات اجتماعی نتوانسته بینش جدی، تخصصی و عمیق نسبت به این معضلات داشته باشد و در زمینه رسیدگی به معضلات و موضوعات اجتماعی باید جدیتر عمل کرد. با اینكه ریشه همه این مشكلات از عدم مدیریت در دولت گذشته است. متاسفانه در زمینه توجه به مشكلات اجتماعی كمیسیون اجتماعی مجلس باید برای این معضلها راهكار مطلوبی ارائه دهد یا حداقل نقش نظارتی را بهتر انجام دهد. باید این كمیسیون به عنوان متولی مسائل اجتماعی در كشور به درستی نظارت كند اما، مجلس به اندازهای كه به موضوعات حاشیهای پرداخته چندان توجهی به موضوعات اجتماعی ندارد. این كمیسیون باید حساسیت بیشتری نسبت به كار كودك، اعتیاد كودكان و بیخانمانها داشته باشد.
در واقع بیشتر وقت مجلس صرف استیضاح وزرا میشود. شهرداری و دیگر سازمانها هم در این زمینه با مشكلاتی رو به رو هستند. برای مثال در مبحث رسیدگی به كارتن خوابها و معضلهای اجتماعی كمیته امداد باید ورود جدی کند و این كمیته بیشتر نگاه سنتی به مسائل محرومان و مستضعفان دارد و آن را به گونهای تعریف میكند كه خانوادههای بیسرپرست، ایتام و مسائل اینچنینی را مورد نظر قرار میدهند اما به آسیبهای جدید و معضلهای نو پدید كمتر توجه میكند و اغلب در موضوعات گوناگون از جمله كودكان كار، آسیبهای اجتماعی و معتادان با اینكه بخش عمدهای از كمكهای مردمی را در اختیار دارد ورود پیدا نمیكند. این در حالی است كه بهزیستی که وظیفه این كار را دارد نمیتواند آن حجم از كمكهای مردمی را جذب كند و مسائل گوناگونی دارد و باید با هماهنگی و مشاركت بین بخشی وظایف بین افراد تقسیم شود تا یكسری وظایف برای كمیته امداد بازتعریف شود، یك بخش نیز بردوش بهزیستی و سایر دستگاهها باشد. در اصل برای مدیریت مطلوب در این زمینه از رئیسجمهور و وزیر خواستار توجه بیشتر به مسائل اجتماعی هستیم؛ با اینكه مهمترین دغدغه رئیسجمهور رسیدگی به مشكلات اقتصادی است ولی باید موضوعات اجتماعی را جدیتر بگیریم..
بطور مصداقی معضل كار كودكان چطور قابل حل است؟
در قانون موارد منع كار كودك وجود دارد اما در این زمینه باید نظارت دقیقتری انجام شود و دستگاههای اجرایی اگر خطا یا مشكلی دارند باید به درستی در این زمینه تذكرات لازم از سوی نمایندگان به آنها داده شود. متاسفانه در زمان انتخابات مجلس چنین تحركهایی بهوجود میآید اما ظاهرا بعد از انتخابات کمتر مورد توجه قرار میگیرد. در واقع نباید این مسائل وسیلهای برای شعار برخی نامزدهای نمایندگی مجلس باشد بلكه خواستار اجرا و نظارت قوانین تصویب شده هستیم. هماكنون قانون منع كار كودك وجود دارد در صورتی كه در این زمینه در حوزه اجرا و نظارت نیازمند رویکرد مطلوبتری هستیم. برای مثال كورههای آجرپزی در حاشیه شهر تهران وجود دارد و تاكنون بازرس وزارت كار به این مراكز سری نزده است. در این كورهپزیها كودكان در رده سنی 10 تا 12 ساله به کار گماشته میشوند و اغلب به دلیل اعتیاد برخی صاحبكاران به اعتیاد كشیده میشوند. با اینكه كار كودكان در كورههای آجرپزی بر كسی پوشیده نیست اما در این زمینه هشداری داده نشده است. مسئولان باید تعهد داشته باشند و در این قضیه دلشان به درد بیاید نه اینكه به شكل مصلحتی به این امور توجه كنند. باید توجه داشت كه قانون وجود دارد فقط باید در حوزه اجرا دقیقتر عمل کرد. مجلس در زمینه توجه و رسیدگی به آسیبهای اجتماعی باید جدیتر ورود کند.
برای حل مشكلات اجتماعی چه نهاد یا ارگانی باید بیش از پیش بها دهد؟
باید این رویكرد با تقویت مددكاری اجتماعی همراه با تخصص، قدرت مداخله و اختیار تجهیز شود. اگر مددكاران اجتماعی ما همچون دیگر كشورها قدرت مداخله بیشتری را داشته باشند با مشاهد كودكان كار در سطح جامعه میتوانند كودك را به ارگانهای مربوطه ارجاع دهند اما در كشور ما مددكاران اجتماع چندان قدرت مداخلهای در این حوزه ندارند در حالیکه باید مددكار اجتماعی وارد عمل شود و نحوه ارتباط برقرار كردن با كودك و مادر را بلد باشد و برای تحقق این امر بهزیستی باید لایحه یا طرحی به مجلس ارائه دهد تا قانون بتواند به نحو احسنت اجرایی شود. قانون در زمینههای اجتماعی در صورتی الزام اجتماعی دارد كه مددكاران اختیار مداخله داشته باشند و وقتی كودك آزاری را مشاهده میكنند بتوانند كودك را نجات دهند. این مشكلات با نگاه جامع و كامل به مقوله مددكار اجتماعی حل و فصل میشود و مددكاران اجتماعی نیز در سطوح مختلف پیشگیری فعالیت میكنند تا به این ترتیت كار این افراد به خیابان كشیده نشود، برای مثال اگر افراد با بیكاری مواجه شوند با ارائه كار به این افراد دیگر سر از خیابان در نمیآورند و با این اقدامات پیشگیریها را رها كرده و فرد به جایی میرسد كه هم معتاد میشود هم كارتن خواب و تبدیل میشود به یك موجود كه دیگر نمیدانیم با او باید چه كرد.
[quote-left]گذشته از مسائل اجتماعی، كودكان كار و كارتن خوابها و... مسالهای كه بعضا شما اشاراتی به آن دارید وضعیت زنان به صورت كلی است. اذعان دارید كه مشاركت اجتماعی زنان نسبت به استانداردها پایین است. [/quote-left]
گذشته از مسائل اجتماعی، كودكان كار و كارتن خوابها و... مسالهای كه بعضا شما اشاراتی به آن دارید وضعیت زنان به صورت كلی است. اذعان دارید كه مشاركت اجتماعی زنان نسبت به استانداردها پایین است.
دلیل آن چیست و از طرف دیگر بهكارگیری زنان در مناصب بالای مدیریتی تا چه حد میتواند این مشاركت را به وجود بیاورد؟
در سطوح بالای مدیریتی به ندرت از زنان استفاده شده است. متاسفانه در بدنه شهرداری آن طور كه باید و شاید از زنان در سطوح مدیریتهای كلان استفاده نشده است. هر چند، تعدادی هم كه هستند به اعتقاد من منظم و دقیق به فعالیت میپردازند. برای مثال در موضوع رسیدگی به آسیبهای اجتماعی ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار كه با مدیریت خانم فیروزفر فعالیت مناسبی دارد و یكی دیگر سازمان رفاه و خدمات اجتماعی است كه مدیران آن از قبل آقایان بودند كه این نهاد از نظر عملكرد نمره پایینتری میگیرد. به نظر من شهرداری با میدان دادن به خانمها نمره قابل قبولتری میگیرد.
نظر شما درباره حضور زنان در ورزشگاهها و فدراسیونهای ورزشی چیست؟
من فكر میكنم كه نباید تفاوت چندانی بین مردان و زنان در این زمینه قائل شد بلكه با رعایت موازین اخلاقی و پرهیز از هرگونه فعل حرام زنان میتوانند در ورزشگاهها حضور داشته باشند.
هر ساله بر تعداد زنان سرپرست خانوار افزوده میشود، زمینه فعالیت این زنان چگونه است؟
باید در نظر داشت كه خیلی از طلاقها در سالهای اولیه زندگی مشترك اتفاق میافتد. در این زمینه باید مطالعه دقیق انجام بگیرد. برای مثال خیلی از افراد معتقدند كه طلاق به دلیل مسائل اقتصادی است اما من در مواجهه با جوانان تغییر باور ذهنی آنها را دلیل اصلی بروز این معضل میدانم. هماكنون آستانه تحمل جوانان كم شده است و دیگر از برخی زنان آن گذشت و ایثاری كه در نسلهای قبل میدیدیم وجود ندارد و این نشاندهنده تغییر باور برخی جوانان است و باید این تغییر باور مورد بررسی قرار گیرد. برای مثال اغلب جوانان در خانوادههای مرفه چندان تمایلی به ازدواج ندارند كه این امر نشاندهنده بزرگ شدن من وجودیشان و عدم توجه به دیگران است كه این معضل باید عارضه یابی شود. هماكنون زنان كرسیهای دانشگاه را بیشتر و بیشتر میگیرند. بنابراین فكر نمیكنم چندان مشكل اشتغال در این زمینه وجود داشته باشد و نمیتوان گفت كه زنان سرپرست خانوار نیاز به حمایت خاصی دارند.
در سالهای گذشته حمایت از زنان سرپرست خانوار به دلیل داشتن فرزندان گوناگون معنی پیدا میكرد اما هماكنون بیشتر طلاقها در سنین قبل از فرزندآوری رخ میدهد كه باید علتها را در این زمینه موشكافی كرد و در این زمینه باید پژوهشهای جدید انجام و حرفهای جدید زده شود. امروزه باورها در برخی جوانان تغییر یافته است. باید دلایل این تغییرات بررسی شود.
بازگردیم به بحث مشاركت اجتماعی زنان؛ بخشی از مشاركت اجتماعی با داشتن شغل و مشاركت اقتصادی محقق میشود. خود شما فردی هستید كه در این زمینه فعالید. موانع كاریابی و كارآفرینی زنان چیست؟
آمارها نشان میدهد كه زنان بیشتر از اینكه مشتاق به ورود به بازار كسب باشند در پی ادامه تحصیل هستند. اغلب زنان به دلیل اینكه از اعتماد به نفس كمتری برخوردارند كمتر از پسران در پی شغل هستند.
نظر شما