باید به‌گونه‌ای رفتار کرد که بازگرداندن دختران فراری به خانه موقتی نباشد. در مواردی خواسته‌ایم برخی آسیب‌دیدگان اجتماعی نظیر کارتن‌خواب‌ها یا متکدیان را ساماندهی کنیم. اتخاذ سیاست‌های غلط باعث شده است این ساماندهی دچار سیکل معیوبی شود، به این شکل که این افراد دوباره به خیابان بازگشته‌اند. در مورد دختران فراری باید این مساله نیز لحاظ شود.

سلامت نیوز:باید به‌گونه‌ای رفتار کرد که بازگرداندن دختران فراری به خانه موقتی نباشد. در مواردی خواسته‌ایم برخی آسیب‌دیدگان اجتماعی نظیر کارتن‌خواب‌ها یا متکدیان را ساماندهی کنیم. اتخاذ سیاست‌های غلط باعث شده است این ساماندهی دچار سیکل معیوبی شود، به این شکل که این افراد دوباره به خیابان بازگشته‌اند. در مورد دختران فراری باید این مساله نیز لحاظ شود.

عالیه شکربیگی-جامعه‌شناس و رئیس کارگروه خانواده سالم در روزنامه آرمان نوشت: روز گذشته وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از راه‌اندازی نخستین مرکز برای نگهداری دختران فراری در پایتخت خبر داد. باید توجه داشت که تاسیس چنین خانه‌هایی برای دخترانی که به هر دلیل از خانه فرار می‌کنند و به نوعی محیط و شرایط زندگی خانوادگی را مامن یا پناهگاهی برای خود نمی پندارند،‌ از اهمیت فراوانی برخوردار است.

باید به این نکته توجه داشت که به هر حال نگهداری دخترانی با یک اشتراک در یک مکان اجتماعی با موضوع فرار از خانواده باید با رویکردهای دقیق رفتاری نسبت به آنها صورت گیرد تا به بهترین صورت بتوان آسیب‌ها را رفع کرد و آنها احساس دور افتادن از اجتماع نداشته باشند و از سوی دیگر هم نباید فقط در زمینه اسکان این افراد تلاش کرد بلکه این نوع خدمات‌رسانی‌ها فقط شامل قسمتی از فعالیت‌های انجام شده برای این افراد محسوب می‌شود. این گروه از افراد در جامعه نیازمند مراقبت، آموزش،‌ ساماندهی فکری و روحی هستند که تحقق چنین اعمالی منوط به حضور مددکار اجتماعی است .

باید قبل از تشکیل چنین مراکزی مددکاران را تحت آموزش‌های گوناگون قرار داد تا آنها کم و کیف رفتار با این افراد را فرا بگیرند. در واقع، حضور مددکاران اجتماعی یک الزام است چرا که این حضور در بحران‌های خانوادگی و مباحثی از این قبیل طبیعتا مساله مهمی است تا اینها بتوانند در تعلیم و تربیت دختران فراری مثمرثمر باشند. وجود مددکار در مراکز نگهداری دختران از این‌رو ضروری است که فرار دختران از خانه و خانواده به خودی خود یک معلول است و گواه علت‌های اجتماعی فراوانی در این زمینه است که برای درک بهتر آن فقط باید با حضور مددکاران اجتماعی مشکلات موجود را حل‌وفصل کرد.

در فرایند آموزش دختران فراری باید جریان‌ها و وقایعی که منجر به چنین اتفاقی شده است را مورد بررسی قرار داد تا به این ترتیب در درازمدت بتوان آموزش‌هایی برای مهارت‌های اجتماعی و رویارویی با مشکلات و مسائل اجتماعی به آنها داد. طبیعتا معضل دختران فراری به دلیل عدم وجود مهارت‌های اجتماعی و نحوه مقابله با مشکلات پدیده آمده است و نشان دهنده این واقعیت است که خانواده در امر جامعه‌پذیری و تربیتی نتوانسته موفق عمل کند. در اغلب موارد این افراد در محیط‌های خانوادگی با مشکلات فراوانی از جمله مشکلات اقتصادی، خشونت، طلاق عاطفی و... مواجه هستند که این نارسایی‌ها هم منجر به بروز چنین آسیبی شده است.با وجود چنین شرایطی در جامعه راه اندازی  این مراکز مناسب است اما به شرطی که افرادی که به این مراکز ارجاع داده می‌شوند تحت آموزش‌های فردی و اجتماعی قرار بگیرند. با اینکه دختران فراری به دلیل شرایطشان با تجریبات خاصی روبه‌رو بوده‌اند نحوه مدیریت این مراکز باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین در تحقق این مهم باید نگاه انسانی نسبت به انسان‌ها لحاظ شود. باید به این امر توجه داشت که حل این مشکلات زمان‌بر است و برای حل این مشکلات به قول سهراب سپهری «چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.»

در واقع با تشکیل چنین مراکزی باید یک نگاه جامع و آسیب‌شناسانه به موضوع داشت و تمام جوانب امر را رصد کرد تا بتوان آسیب‌ها را رفع کرد. باید در این مراکز بینش‌های انسانی و همدلی حکفرما باشد، در غیر این صورت، شاهد آسیب‌های گوناگونی خواهیم بود. این امر فقط با نظارت دقیق انجام می‌شود. باید توجه داشت که این دختران ثمره خانواده‌های آسیب‌دیده هستند. برای کمک به این افراد باید آنها را همچون فرزندان خود بپنداریم و با ایجاد حس اعتماد در پی جذب و هدایت آنها باشیم. در واقع این دختران به دلیل اینکه خودشان آسیب‌دیده هستند نگاه آسیب‌زا را متوجه می‌شوند و احساس خطر می‌کنند. برای جلوگیری از آسیب‌ها باید از لحاظ ساختاری و هم عاملیتی بر عملکرد این مراکز نظارت شود. در واقع منظور از نظارت ساختاری بررسی مسئولان این مرکز است و از لحاظ عاملیتی هم خود این دختران مورد بررسی و کنترل قرار بگیرند آن هم به این دلیل که خود این دختران یکسری تجربیاتی دارند و وقتی این تجربیات را در یک خانه به هم منتقل می‌کنند بالطبع این مراکز منجر به آسیب‌زایی بیشتر می‌شود.

بنابراین، بررسی عملکردها برای کارکرد مناسب در این خانه‌ها باید با نظارت دقیق از نوع اعتماد و مشارکت در حل مسائل فی‌مابین و همدلی باشد تا بتوان نتیجه درستی از این اقدامات را شاهد بود. باید توجه کرد که در سال‌های اخیر تجربیات ناموفق گوناگونی در زمینه تاسیس و راه‌اندازی این مراکز وجود داشته است و در این اقدام باید با بینش و ذهنی آگاه و هوشیار این مساله را ساماندهی کنیم. با توجه به اینکه اغلب در این مراکز دخترانی که در معرض آسیب هستند به عنوان مثال از خانه فرار کرده یا از سایر شهرستان‌ها به تهران آمده‌‌اند، پذیرش می‌شوند و خدماتی به آنها ارائه می‌شود و سپس این دختران بنابر شرایطشان به کانون خانواده بازگردانده می‌شوند باید به‌گونه‌ای رفتار کرد که بازگرداندن آنها به خانه موقتی نباشد. در مواردی خواسته‌ایم برخی آسیب‌دیدگان اجتماعی نظیر کارتن‌خواب‌ها یا متکدیان را ساماندهی کنیم. اتخاذ سیاست‌های غلط باعث شده است این ساماندهی دچار سیکل معیوبی شود، به این شکل که این افراد دوباره به خیابان بازگشته‌اند. در مورد دختران فراری باید این مساله نیز لحاظ شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha