زن ۳۵ ساله ای که با همدستی دختر ۱۹ ساله اش، پیرزنی را برای سرقت النگوهایش به قتل رسانده و خانه اش را به آتش کشیده بود، ضمن تشریح چگونگی ماجرا در حضور قاضی ویژه قتل عمد گفت: با فروش طلاها فقط ۲ گوشی تلفن همراه خریدم!

سلامت نیوز: زن ۳۵ ساله ای که با همدستی دختر ۱۹ ساله اش، پیرزنی را برای سرقت النگوهایش به قتل رسانده و خانه اش را به آتش کشیده بود، ضمن تشریح چگونگی ماجرا در حضور قاضی ویژه قتل عمد گفت: با فروش طلاها فقط ۲ گوشی تلفن همراه خریدم!

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه خراسان، زن جوان که در محل وقوع قتل، مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفته بود، پس از آن که قاضی «احمدی نژاد» ماده ۱۲۹ آیین دادرسی کیفری را به وی تفهیم کرد که مواظب اظهاراتش باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند، به تشریح این حادثه تلخ پرداخت و گفت: نقشه سرقت طلاهای پیرزن همسایه را از چند روز قبل در ذهن می پروراندم تا این که موضوع را با دخترم در میان گذاشتم و از او خواستم در سرقت طلاها با من همکاری کند. پیرزن به تنهایی درمنزل ۵۰ متری زندگی می کرد و ما به خانه او رفت و آمد داشتیم. از مدتی قبل هم فهمیدم که پیرزن النگوها را از دستش خارج کرده و قصد دارد به زیارت عتبات عالیات برود. آن شب با طرح یک نقشه حساب شده ابتدا دخترم را به منزل پیرزن فرستادم تا اوضاع را بررسی کند. وقتی دخترم با من تماس گرفت که وضعیت آرام است من هم حدود ساعت ۱۰ به منزل پیرزن رفتم.

قابلمه حاوی اشکنه (غذای محلی) را روی کابینت گذاشتم و حدود ۳۰ عدد قرص خواب آور را داخل ظرفی ریختم که قرار بود برای پیرزن درون آن غذا بریزم. من از ابتدا قصد کشتن او را نداشتم فقط می خواستم وقتی او خواب آلود شد کلیدهای منزلش را بردارم به طوری که او رفتن ما را ببیند و بعد از این که بیهوش شد دوباره به منزلش بیاییم و طلاهایش را سرقت کنیم. با این نقشه غذای حاوی قرص های خواب آور را به او خوراندم.

حدود نیم ساعت بعد پیرزن در حالی که عنوان می کرد حالش خوب نیست به طرف حمام رفت تا دست و صورتش را بشوید. به دخترم اشاره کردم همراهش برود اما او وقتی دست و پاهایش را شست ناگهان گفت: «حالم خوب نیست فردا هم باید برای آزمایش خون به آزمایشگاه بروم» با این جمله خیلی ترسیدم با خودم فکر کردم اگر آزمایش خون مشخص کند که تعداد زیادی قرص خواب آور به او خورانده ایم همه چیز لو می رود این بود که در یک تصمیم آنی پشت سرش قرار گرفتم و شال گردن را دور گلویش انداختم. آن را کشیدم که پیرزن روی زمین افتاد. در این لحظه با دستانم جلوی دهانش را گرفتم که جان سپرد و سپس از دخترم خواستم تا دستانش را ببندد. دیگر چیزی نمی فهمیدم. خیلی وحشت کرده بودم.

سراسیمه کشوی کمد را باز کردم و با برداشتن طلاها قصد فرار داشتیم که نقشه دیگری به سرم زد. با چاقو شیلنگ آبگرمکن را در حالی بریدم که سماور نیز در کنار آن روشن بود. می خواستم خانه را به آتش بکشم تا کسی متوجه جنایت نشود. خانه را هم بهم ریخته بودم تا وانمود کنم دزدان به منزل پیرزن دستبرد زده اند. گزارش خراسان حاکی است: دختر ۱۹ ساله متهم نیز درباره چگونگی ماجرا به «قاضی احمدی نژاد» گفت: وقتی من زودتر به منزل پیرزن رفتم چند بار تلفن زنگ زد ترس سراسر وجودم را فرا گرفته بود با صدای عبور خودرویی از داخل کوچه وحشت می کردم و تصورم این بود که خودرو پلیس است. ساعتی بعد با مادرم تماس گرفتم و گفتم بیاید کسی در خانه پیرزن نیست! دختر جوان در حالی که لرزش دستانش محسوس بود ادامه داد: با پول هایی که مادرم از فروش طلاها به دست آورد تنها ۲ گوشی تلفن همراه خریدیم. آن شب وقتی از منزل پیرزن بیرون رفتیم داخل کوچه دیوانه وار می دویدم. من از این که مادرم قصد داشت پیرزن را بکشد اطلاعی نداشتم و تنها به خاطر سرقت با او همکاری کردم. این در حالی بود که پدرم نیز در جریان موضوع قرار نداشت.گزارش خراسان حاکی است: در آغاز بازسازی صحنه قتل ابتدا کارآگاه نریمانی (افسر پرونده) خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی را تشریح کرد و در پایان نیز قاضی ویژه قتل عمد با اعلام ختم بازسازی صحنه قتل، دستور انتقال متهمان به زندان را صادر کرد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.

سابقه خبر

حدود ساعت ۲ بامداد نوزدهم اردیبهشت گذشته اهالی بولوار طبرسی شمالی مشهد با دیدن دود غلیظی که از پنجره منزل پیرزن تنها بیرون می آمد با پلیس وآتش نشانی تماس گرفتند. دقایقی بعد با اطفای شعله های آتش راز یک جنایت نیز برملا و مشخص شد پیرزن با دست و پاهای بسته به قتل رسیده است. بنابراین با تماس مأموران انتظامی قاضی صفاییان (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) به محل اعلام شده واقع در طبرسی شمالی ۲۲ عزیمت کرد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی در این باره آغاز و مشخص شد که مقادیری طلا و وجه نقد از منزل مقتول سرقت شده است. مدتی بعد کارآگاه نریمانی (افسر پرونده) به ۲ گوشی نو در منزل مظنونان این حادثه مشکوک شد و بدین ترتیب ماجرای این جنایت با اعترافات زن ۳۵ ساله و دخترش لو رفت

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha