براساس اعلام و پیش‌بینی سازمان جایكا، در صورت بروز زلزله‌ای شدید در پایتخت چیزی حدود ٦٠ تا ٧٠ درصد از تهران تخریب خواهد شد. با این وجود حتی اگر تصور كنیم كه در خوشبینانه‌ترین حالت تنها ٢٠ درصد تهران ویران شود، باز هم با وقوع زلزله یا طوفانی شدید، پایتخت كشور چیزی حدود هزار میلیارد دلار خسارت خواهد دید؛ فاجعه‌ای با ابعادی غیر قابل تصور و تقریبا غیر قابل جبران. این تاثیرات چنان عظیم و بزرگ و شوك برانگیز است كه دولتمردان را برآن داشته تا به فكر انتقال پایتخت سیاسی كشور بیفتند. آن هم با رقمی حدود ٣٠٠ میلیارد دلار (بدون احتساب تجهیزات لازم) كه رقم بزرگی برای اقتصاد كشور است.

سلامت نیوز:براساس اعلام و پیش‌بینی سازمان جایكا، در صورت بروز زلزله‌ای شدید در پایتخت چیزی حدود ٦٠ تا ٧٠ درصد از تهران تخریب خواهد شد. با این وجود حتی اگر تصور كنیم كه در خوشبینانه‌ترین حالت تنها ٢٠ درصد تهران ویران شود، باز هم با وقوع زلزله یا طوفانی شدید، پایتخت كشور چیزی حدود هزار میلیارد دلار خسارت خواهد دید؛ فاجعه‌ای با ابعادی غیر قابل تصور و تقریبا غیر قابل جبران. این تاثیرات چنان عظیم و بزرگ و شوك برانگیز است كه دولتمردان را برآن داشته تا به فكر انتقال پایتخت سیاسی كشور بیفتند. آن هم با رقمی حدود ٣٠٠ میلیارد دلار (بدون احتساب تجهیزات لازم) كه رقم بزرگی برای اقتصاد كشور است.


به گزارش سلامت نیوز  كمال اطهاری- كارشناس برنامه‌ریزی شهری در روزنامه اعتماد نوشت: كلانشهر تهران شهری است با ویژگی‌های منحصربه‌فرد؛ شهری با سالانه حدود ٣٠ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در بخش ساختمان‌ها و همچنین امور زیربنایی مانند مترو و احداث خیابان‌ها و... و معادل همین مقدار سرمایه‌گذاری در بخش ماشین‌آلات و تجهیزات ساختمانی و فنی. اما این تمام ماجرا نیست. در این میان سرمایه دیگری نیز وجود كه به نام «سرمایه اجتماعی» از آن یاد می‌كنیم. سرمایه‌گذاری معادل حداقل ٤٠ میلیارد دلار در سال. به بیانی كمترین هزینه سرمایه‌گذاری سالانه شهری در تهران چیزی معادل ١٠٠ میلیارد دلار است یعنی بیش از هزار میلیارد دلار در یك بازه ١٠ ساله. درمقام مقایسه می‌توان این رقم را با معادل پول ناشی از فروش حدود ١٠ سال نفت ایران مقایسه كرد. حالا اگر این رقم را در عمر تهران جدید با ٦٠ سال سابقه ضرب كرد، به رقمی معادل شش هزار میلیارد دلار می‌رسیم. این ارقام چنان نجومی است كه به سادگی نمی‌توان از كنار آنها گذشت.

حالا براساس اعلام و پیش‌بینی سازمان جایكا، در صورت بروز زلزله‌ای شدید در پایتخت چیزی حدود ٦٠ تا ٧٠ درصد از تهران تخریب خواهد شد. با این وجود حتی اگر تصور كنیم كه در خوشبینانه‌ترین حالت تنها ٢٠ درصد تهران ویران شود، باز هم با وقوع زلزله یا طوفانی شدید، پایتخت كشور چیزی حدود هزار میلیارد دلار خسارت خواهد دید؛ فاجعه‌ای با ابعادی غیر قابل تصور و تقریبا غیر قابل جبران. این تاثیرات چنان عظیم و بزرگ و شوك برانگیز است كه دولتمردان را برآن داشته تا به فكر انتقال پایتخت سیاسی كشور بیفتند. آن هم با رقمی حدود ٣٠٠ میلیارد دلار (بدون احتساب تجهیزات لازم) كه رقم بزرگی برای اقتصاد كشور است.

با این وجود به گفته كارشناسان می‌توان تهران را تنها با چیزی حدود ٣٠ تا ٥٠ میلیارد دلار در مقابل حوادث طبیعی ایمن‌سازی كرد. این رقم در مقابل رقم‌های هزار میلیارد دلاری و ٣٠٠ میلیارد دلاری چنان اندك است كه باید با نگاهی دقیق‌تر به آن نگریست اما متاسفانه تاكنون شاهد چنین دیدگاهی در بین دولتمردان، سیاسیون و مدیران كشوری و شهری نبوده‌ایم. در عوض همواره شاهد بوده‌ایم كه مدیران مربوطه به جای واقع‌نگری و انجام مطالعات عمقی و ریشه‌ای بیشتر به كوتاه‌ترین راهكارها اندیشیده‌اند درحالی كه تهران شهری است با حجم بالایی از بناهای فرسوده كه هر ساله نیز برآن افزوده می‌شود و در عین حال هر روز احتمال وقوع زلزله‌ای شدید یا توفانی سهمگین در آن می‌رود. درچنین شرایطی صحبت از ستاد مدیریت بحران بحث بیهوده‌ای است، چراكه عملكرد این سازمان برای بعد از وقوع حادثه طراحی شده است، درحالی كه ما باید قبل از وقوع یك فاجعه، به فكر مواجهه با آن باشیم. ما باید به نقطه‌ای برسیم كه بتوانیم پیش‌بینی كنیم. باید خدا را شاكر باشیم كه درحادثه سیل اخیر مردمی كه در تونل جاده چالوس بودند، از بین نرفتند.

در حالی كه با پیش‌بینی و اعلام این توفان می‌شد به راحتی برای مواجهه با آن آماده بود. واقعیت این است كه در كشور ما، هر وقت كه زلزله یا سیل و توفانی رخ می‌دهد، مسوولان با «تعجب» از آن یاد می‌كنند و درصدد توجیه عملكرد خود در رویارویی با آن برمی‌آیند و بعد از مدتی... تمام این بحث‌ها و جلسات و تحلیل‌ها به فراموشی سپرده می‌شود. درحالی كه گذشته از خسارت‌های مالی و اقتصادی چنین فجایعی، سرمایه‌های غیر قابل جبرانی به نام سرمایه‌های اجتماعی نیز در معرض تهدید و از بین رفتن قرار می‌گیرند. كمااینكه در زلزله «بم» نیز گرچه ساختمان‌ها و بناهای شهر دوباره بازسازی شد اما شهر بم، بدون مردم آن به عنوان سرمایه‌های اجتماعی‌اش هیچگاه مانند گذشته نشد. به همین ترتیب اگرخدای ناكرده در تهران نیز زلزله‌ای شدید رخ دهد، تمام اقوام و فرهنگ‌ها و قومیت‌های مختلف كشور كه پایگاه آنها در تهران است نیز دستخوش ضرباتی جبران‌ناپذیر شده، سركشی و آشوب را به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل باید از هم‌اكنون به فكر چاره بود. باید با پژوهش‌های واقع‌بینانه تهران را بررسی و تحلیل كرد و راهكارهای عملی و قابل اجرایی را با كمترین هزینه برای آن ترسیم كرد. این تنها راه برای جلوگیری از فاجعه‌ای ملی است كه در كمین پایتخت است و هر لحظه آن را تهدید می‌كند.


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha