سلامت نیوز: 10 روز از سیل تهران در منطقه كن و سولقان گذشته است و مسئولان عنوان میكنند مقصر اصلی این رخداد مشخص نیست. برای افرادی كه میدانند زمینخواری، كوهخواری و حتی اخیرا دریاخواری چیست، حتما واژه رودخواری نیز چندان دور از ذهن نیست. زنگ خطر رودخواری در اكثر رودخانههای اطراف تهران مدت زیادی است كه نواخته شده است. با وجود این، هنوز هم با وجود اینكه سیل خسارات مالی و جانی دربر داشته است برای رفع تملك و رهاسازی این زمینها و زمینهای مشابه آن در حریم رودخانههایی مانند چالوس و فشم قبل از وقوع فجایع مشابه هنوز دیر نیست.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه آرمان در ادامه نوشت: مالكیت عدهای بر زمینهای حریم رودخانه كن و كاربری تجاری این زمینها كه اكثرا به عنوان تالار و رستوران مورد استفاده قرار میگیرد آنقدر از سوی مسئولان مورد بیتوجهی قرار گرفت تا پیامد خود را به شكل سیل و خسارات مالی و جانی نشان داد. حدود 10 روز از سیل شامگاه بیست و هشتم تیر تهران گذشته است و با وجود اظهارنظرهای مختلف مسئولان درباره این سیل و طوفان هنوز كسی نمیداند چرا چند دقیقه باران شدید تا این اندازه خسارت به بار آورد. یكی هواشناسی را در اطلاعرسانی دیرهنگام مقصر قلمداد میكند و دیگری ضعف مدیریت بحران را عامل این حادثه میداند اما برای كسانی كه عمری است در این منطقه زندگی كرده و با سبك زندگی و ساخت و سازهای بیقاعده و بیرویه این مناطق آشنایی دارند ویرانی این ساخت و سازها با كمترین اشاره چندان دور از ذهن نبود.
تختهایی در مسیر رودخانه
اطراف شهر شلوغ و پردود تهران به دلیل دور بودن از دود و مظاهر شهری برای خیلیها محل گشت و گذار و تفریح است و برای عدهای دیگر محل كسب سود و درآمد از رستورانها و اماكنی كه با بهرهگیری از جاذبههای طبیعی گردشگران زیادی را به سمت خود میكشاند. در غربیترین نقطه پایتخت و بیرون از شهر یعنی در جاده امامزاده داوود و در فاصله روستاهای كن و سولقان با تهران نیز چند سالی است شاهد ساخت و سازهای مختلف برای سكونت و در كنار آن ساخت رستورانها و تفرجگاههایی هستیم كه البته هر روز هم تعدادشان بیشتر میشود. این رستورانها در ظاهر برای خیلیها كه دنبال یك جای دنج و بیسر و صدا در دل طبیعت برای خوردن غذا و صرف چای و قلیان هستند گزینههای مطلوبی است اما باید دید آیا این ساختوسازها از نظر محیط زیستی كه نه حتی از نظر معماری و شهرسازی چه اندازه مطلوب و مناسب است. اصلیترین و بزرگترین رستورانهای این جاده در سمت راست و در مسیری كه به كوه منتهی میشود قرار دارند و با پلههای زیادی به پایین سطح زمین میرسند. كنار رودخانه جایی است كه صاحب رستورانها نه تنها از زمین بلكه از تمام حاشیههای رودخانه به عنوان تخت و محل اسكان مشتریان استفاده كرده و به عبارت دیگر تختها همه در مسیر رودخانه قرار گرفته است. البته این تصویر قبل از ویرانی و سیل 10روز قبل است و امروز یعنی 10 روز بعد از سیل همهچیز نابود شده است و فقط تیر و تخته و ضایعات به چشم میخورد. پسر جوانی جلوی در یكی از رستورانها ایستاده است. وقتی از او میپرسم چه بر سر این رستوران آمده، با لهجه غلیظ افغانی میگوید: سرایدار اینجاست و این رستوران در حقیقت همان جایی است كه در آن سیل هفته گذشته باعث شد پنج جوان را آب با خود ببرد و سه نفرشان فوت كنند. او میگوید: آنها كنار رودخانه (با دست به یك نقطه از پایین و كنار رودخانه كه از بقایای آن هنوز چند تكه چوب به چشم میخورد اشاره میكند) همین جا بودند. بعد ادامه میدهد: بارها به صاحب رستوران گفته بودند این رودخانه بالا و پایین دارد، اصلا همه رودخانهها بالا و پایین میروند مثل دریا كه جزر و مد دارد. آیا درست است شما جلوی ساحل و جایی كه میدانید دیر یا زود زیر آب میرود خانه بسازید؟
خسارتهای سیل و طوفان و قربانیان غیر بومی
هیچ كدام از آنهایی كه آن روز آمده بودند برای تفریح، به فكرشان هم نمیرسیده كه قرار است چه اتفاقی بیفتد. حالا چند روز بعد از حادثه، هنوز خانوادههایی در كنار امدادگران دیده میشوند كه با چشمهای نگران، دنبال عزیزشان میگردند. آمار كشتهشدههای این سیل مشخص است اما كسی نمیگوید همه این افراد كسانی بودند كه آن روز در آن ساعت كنار رودخانه بودند و در رستوران یا خارج از آن در حریم رودخانه به اصطلاح روز تعطیل خود را سپری میكردند. جدای از خسارات مالی كه به روستاها و زمینهای كشاورزی وارد شد خسارات جانی این فاجعه قابل پیشگیری بود آن هم فقط با كمی عاقبتاندیشی و تفكر عاقلانه. آنهایی كه فارغ از خطرات و تبعات كارهایشان فقط برای كسب سود با این توجیه كه زمین متعلق به آنهاست و اختیار آن را دارند و نیز همه افرادی كه با وجود مشاهده شرایط مناسب جوی و طوفان این منطقه را ترك نكردند، هرگز فکر نمیکردند چنین به دردسر و گرفتاری بیفتند.
همهچیز در عرض یك ربع اتفاق افتاد
كل جاده را آب گرفته بود. همهچیز را داشت میشست و میبرد. مرد این را میگوید و اشاره میكند به حاشیه جاده كه گل و لای همراه با شاخههای كنده شده درختها را میشود آنجا دید؛ گرچه بیشتر محدوده را پاكسازی كردهاند. مرد میانسال از محلیهاست. مغازهدار است. مشتریها دارند خرید میكنند. گردو و گیلاس سولقان، خوردن دارد. میگوید: «سیل خیلی به روستاها خسارت زده. بیشترش به روستای سنگان. محصولشان را از بین برده و خانهها خسارت دیدهاند. به اهالی آسیب جانی نرسیده. فقط مالی. كشتهها، آنهایی هستند كه برای گردش آمده بودند، چینیها هم همینطور.» یكی دیگر از شاهدان عینی این حادثه میگوید: «بارندگی از بالا شروع شد. اینجا هنوز چندان خبری نبود. باران بالا تند شده بوده اما اینجا نمنم میزد. مردم كنار رودخانه بودند. بعضیها چادر زده بودند كه باران خیسشان نكند. برای همین هم متوجه نشده بودند كه سیل دارد میآید. البته آنهایی هم كه در چادر نبودند، كار زیادی نتوانستند بكنند. كل ماجرا خیلی طول نكشید. نهایتش یك ربع از زمانی كه باران گرفت. مردم غافلگیر شدند.»
روستای سنگان خسارت جانی نداشته است
در بین كشتهشدگان اما اعلام شد یكی از اتباع چینی كه در حقیقت از پیمانكاران پروژه آزاد راه تهران ـ شمال بوده نیز جان خود را از دست داده است. وقتی جلوی كانكسهایی كه برای اسكان چینیهاست میرسم هنوز هم آب پشت كانكسها جمع شده و كارگاهشان كامل تخریب شده است. جمع شدن آب پشت این كانكسها باعث طغیان آن شده و مشخص نیست چرا افرادی كه خودشان دستی در ساخت وساز دارند نفهمیدهاند ساختن كانكس كنار مسیر رودخانه كاری خطرناك است. بالاتر از پل نیمه ساخته كه ستونهای عظیمش از دور پیداست، جاده به سمت روستای سنگان میرود؛ همانجا كه میگویند سیل بیشتر از همهجا به آن خسارت زده است. وقتی از یكی از كسبههای این روستا درباره سیل میپرسم میگوید: «سیل از امامزاده قاسم شروع شد و این كانكسها (با دست به كانكسهای چینیها اشاره میكند) چون در مسیر سیل بودند آب پشتشان جمع شد و كانكسها به هوا بلند شده و در مسیر سیل بر سر مردم افتادند.» پیرمرد با هیجان زیادی میگوید: «من این صحنه را دیدم و از ترس نزدیك بود سكته كنم. فكر كردم آخر دنیا فرارسیده.» مرد مغازهدار میگوید: «ببینید كجاها در مسیر سیل بیشتر نابود شده و چه كسانی فوت كردند. این نقاط همان جاهایی بودند كه نباید ساخته میشدند و ساختنشان از اول اشتباه بود یعنی كنار رودخانه و حاشیه آن.» هنوز هم امدادگران در مسیر رودخانه جابهجا دیده میشوند. هنوز مشغول جستوجو هستند. تمام مفقودیها پیدا نشدهاند. قرار است بروند پایین، كنار رودخانه، روستای سنگان و رندان.
خانههای روستای رندان كنار رودخانه نیست
آبشار دره حیدر كن و سولقان نیز یكی از شاهراههای وقوع سیلاب بوده است. این آبشار زیبا در شمال روستای رندان (رندان به معنی كسی كه روایت میداند) در منطقه سولقان واقع شده است. روستای رندان، روستایی است در دامنه كوه با جمعیت كم كه مردم آن بیشتر به دامداری و باغداری اشتغال دارند. این روستا با اینكه فاصله كمی با تهران دارد هنوز بكر و دستنخورده باقی مانده است. گرچه چند سالی است در سایتهای اینترنتی، آگهیهایی منتشر میشوند كه نشان میدهند كسانی، زمینهای روستا را به حراج گذاشتهاند و به زودی پای ویلاسازها به آنجا باز میشود. این روستا هنوز به سرنوشت خیلی از روستاهای شمال كشور گرفتار نشده است. آنجا هنوز بافت سنتیاش را حفظ كرده و كوچه پسكوچههایش از رفتوآمد غریبههای شهری شلوغ نشدهاند. یكی از اهالی روستا درباره لحظه طغیان آبشار میگوید: «با اینكه سیل پاییندست و روستای سنگان از اینجا رد شده بود كسی آسیب ندید و فقط زمینهای كشاورزی نابود شدند. دلیل آن هم این بود كه مردم روستایی خانههای خود را كنار رودخانه نمیسازند، چون با باران شدید احتمال طغیان رودخانه همیشه وجود دارد.» شاهدان عینی و اغلب افرادی كه شاهد این اتفاق بودند میگویند خیلی بیش از پنج یا 10 نفر در این سیل نابود شدهاند و این را با چشم خودشان دیدهاند كه جنازههای حدود 20نفر را روز اول تیم امداد و نجات بیرون كشیدهاند. با وجود این، باید گفت بیشك سیل و زلزله و بسیاری از بلایای طبیعی دیگر در همه جا اتفاق میافتد اما اینكه این اتفاقات تا چه اندازه قابل پیشگیری است و تا چه اندازه میتوان خسارات آن را كم كرد بستگی به اتخاذ رویکردهای مطلوب در این زمینه دارد. حضور در لحظه و امدادرسانی در كنار پیشبینی البته بسیار موثر بوده و خسارات برگشتناپذیر یعنی خسارات جانی را كاهش میدهد اما با ساخت وساز اصولی و تحت استاندارد زیست محیطی و شهرسازی میتوان تا حد زیادی این خسارات را كم كرد. در حادثه سیل كن و سولقان اگر ساختوسازی در حریم رودخانه صورت نمیگرفت كسی در آن لحظه كنار رودخانه نبود و این خسارتها جانی نمیبود.
نظر شما