با جواب آزمایشتت پیش دکتر می روی و ناگهان خبری را می شنوی که فکر نمی کردی روزی خطابش به تو باشد. دکتر می گوید تو مبتلا به سرطان شده ای…. در اولین مرحله این یعنی آخر راه….عموما افراد با شنیدن این خبر دست از زندگی می کشند و نا امیدانه به انتظار مرگ می نشینند حتی در امروزه روز که علم پیشرفت فراوانی کرده و بیشتر بیماری ها حتی از نوع سرطان که قابل درمان و یا حداقل قابلیت عدم پیشرفت را دارند.

با بیماران مبتلا به سرطان چگونه رفتار کنیم؟

سلامت نیوز: با جواب آزمایشتت پیش دکتر می روی و ناگهان خبری را می شنوی که فکر نمی کردی روزی خطابش به تو باشد. دکتر می گوید تو مبتلا به سرطان شده ای…. در اولین مرحله این یعنی آخر راه….عموما افراد با شنیدن این خبر دست از زندگی می کشند و نا امیدانه به انتظار مرگ می نشینند حتی در امروزه روز که علم پیشرفت فراوانی کرده و بیشتر بیماری ها حتی از نوع سرطان که قابل درمان و یا حداقل قابلیت عدم پیشرفت را دارند.

دکتر رئوفه قیومی روانپزشک به شفقنا زندگی گفت: در علم روان شناسی موضوعی به عنوان روان شناسی سرطان وجود داردکه به مشکلات روانشناختی که ممکن است بر اثر بیماری سرطان ایجاد شود اشاره می کند، در ضمن روشهای درمانی جدیدی برای سرطان به وجود آمده که از یک بیماری درمان ناپذیر به بیماری مزمن و غالبا درمان پذیر تبدیل شده است البته مدت درمانش به طول می کشد. بنابراین این وجوه روان پزشکی سرطان که همان واکنش به تشخیص و درمان آن است اهمیت فراوانی پیدا کرده دیده است. در آمریکا حداقل 50درصد از بیمارانی که به سرطان مبتلا شده اند تا 5 سال بعد زنده ماندند و حتی دیده شده که سه میلیون بیمارسرطانی که قبلا سرطان داشتند دیگر شواهدی از این بیماری را ندارند بنابراین این بیماری قابل درمان است ولی درمان طولانی دارد و ممکن است عوارض روانشناختی هم داشته باشد.

اختلالات روانی را در بیماران سرطانی جدی بگیریم

او در ادامه بیان کرد: در تحقیقات دیده شده50 درصد بیماران سرطانی به اختلالات اعصاب و روان هم دچار شده اند؛ اولین بیماری روانی یا مشکل اعصاب و روان که در آنها دیده می شود در 68 درصد موارد اختلال انطباق است و در رتبه بعد افسردگی است که 13 درصد موارد را شامل می شود؛ در رتبه سوم یک نوع اختلال شناختی است که در 8 درصد موارد دیده می شود معمولا این مشکلات بخصوص اختلال انطباقی واکنشی است در مورد آگاهی از ابتلا به سرطان رخ می دهد. اختلال انطباقی به این معناست که وقتی فرد پی می برد که به سرطان مبتلاست یک سری واکنش های روانشناختی نشان می دهد ممکن است بعضی ترس از مرگ، بعضی ترس از بدفرم شدن بدنشان و برخی از ناتوانایی هایی که ممکن است بدنبال سرطان به وجود بیاید را داشته باشند. ترس از طرد شدن از طرف اطرافیان، ترس از دست دادن استقلالشان ،ترس از گسسته شدن روابطی که تا کنون داشته اند، ترس از وضعیت مالی شان که چگونه می شود و غیره فرد را دچار اختلال می کند. در نهایت فرد در ابتدا مانند هر خبر بدی که به انسان می رسد انکار می کند و بعد دچار اضطراب و خشم می شوند.بعضی افراد در این شرایط احساس گناه پیدا می کنند اینها از عوارضی روانشناختی است که به دنبال آگاهی از مبتلا شدن به سرطان فرد دچار می شود .

این روانپزشک در تعریف اختلال انطباق اظهار کرد: این یک اختلال روانپزشکی است که به دنبال ناسازگاری فرد در مقابل یک استرس وارده به فرد ایجاد می شود.که گاهی با علائم افسردگی و گاهی با علائم اضطراب و یا هر علائم دیگر ممکن است خود را نشان دهد.

در بیماران سرطانی آرزوی خودکشی بسیار شایع است

دکتر قیومی بیماری سرطان را  استرس بزرگی برای افراد دانست و تصریح کرد: در بیماران سرطانی افکار و آرزوی خودکشی بسیار شایع است  ولی میزان بروز واقعی خودکشی در آنها کمی بیشتر از جمعیت کلی است، بنابراین در حالی که ممکن است فکر و آرزویش را داشته باشند اقدامشان خیلی بیشتر از افراد عادی نیست.

این روانپزشک در پاسخ به این سوال که چه کسانی از افراد مبتلا به سرطان در برابر خودکشی آسیب پذیرتر هستند گفت: افراد سرطانی ممکن است احساس افسردگی و درماندگی داشته باشند دردهایشان خوب کنترل نشود و احساس کنند که کنترل زندگیشان را از دست داده اند، یا اینکه دچار تحلیل قوا شده ند چون در پی داروهای شیمی درمانی بسیاری از قوای جسمیشان را از دست می دهند که اگر به آن توجه نشود می تواند یک عامل خطر باشد. اگر بیمار مبتلا به سرطان از قبل مشکل روانی مانند مصرف مواد داشته باشند و یا مشکلات روانی مانند افسردگی را از قبل داشته باشد، افرادی که قبلا سابقه اقدام به خودکشی داشتند افراد آسیب پذیر تر هستند و بسیار مهم است چون برای خودکشی ریسک بیشتری دارند.

او در ادامه گفت: یک سری اختلالات خلقی هم ممکن است در افراد مبتلا به سرطان شایع تر باشد که افسردگی جزئی از آن است که به دنبال آگاهی از سرطان ممکن است ایجاد شود هم چنین بیشتر داروهای سرطان میتواند باعث افسردگی شود و بیشتر عوارض مخدرها و داروهای ضددرد افسردگی است.

ترشحات هورمون های سرطانی باعث افسردگی می شود

دکتر قیومی گفت: بعضی تومورها در سرطان ها هرمونی ترشح می کنند که این ترشح هورمون ها باعث افسردگی و اختلالات خلقی در فرد می شود از طرفی بعضی از تومورهای دستگاه عصبی مغز مرکزی هم ممکن ایجاد اختلال خلقی در فرد شود، در نهایت اگر الکترولیدهای موجود در خون این افراد کنترل نشود ممکن است موجب اختلال خلقی شدید شوند.

این روانپزشک در توصیه های عملی به افرادی که در خانواده خود بیمار سرطانی دارند و یا به دیدن بیماران سرطانی می روند گفت: این افراد باید مواظب عمل و حرفشان باشند و بدانند که چه چیزایی را بگویند و چه چیزهایی را نگویند، سرطان در حال پیشرفت است و ممکن است هر قشری را مبتلا کند به همین دلیل باید بیماری که با سرطان دست به گریبان است را با سخنانمان آزارش ندهیم.

چه کارهایی در مقابل بیماران سرطانی انجام ندهیم؟

او در ادامه بیان کرد: دکتر باربارا اندرسن برای پیشگیری از صحبت های ناخوشایند در برابر بیماران سرطانی توصیه هایی کرده است که می تواند بسیار کمک کننده باشد. اول اینکه وقتی به ملاقات بیمار سرطانی می رویم اغلب می گوییم چه حسی داری آیا بهبودی احساس می کنی؟ وقتی به دیدن بیمار سرطانی می روید این سوالات را نپرسید چون ممکن است در این دوره احساس بهبود نداشته باشد بخصوص اینکه خود داروهای شیمی درمانی حال بیمار را بدتر می کند ممکن است مشکل دیگری را هم پیدا کند این سوال ممکن است به او یادآوری کند که اصلا حال خوبی ندارد و از بهبود پیدا کردن فاصله گرفته بنابراین بگذاریم اگر می خواهد خودش تعریف کند. از طرفی نوع سرطان ها متفاوت است و باید از تعریف داستان های مشابه دوری کرد. در تعارف رایج دیگری که مرسوم است این که می گوییم کاری از دست ما بر میاد انجام بدهیم که بعضی مواقع تعارف است و بعضی مواقع هم واقعا می خواهیم کاری انجام دهیم. ممکن است اگر به دوستمان در شرایط دیگری بگوییم خیلی به مذاق طرف خوشایند باشد ولی در مورد بیمار سرطانی قضیه فرق می کند. به جای اینکه بپرسیم که کاری از دست من بر میاید یا نه؟ بدون اینکه بیمار بداند و بگوید کاری بکنیم که الان نیاز دارد مثلا اگر بیمار در خانه بستری است و مادری است که کودکی دارد خرید خانه را انجام بدهیم و یا غذایی درست کنیم و برای او ببریم بنابراین بدون اینکه به ما بگوید کاری برایش کنیم.

دکتر قیومی افزود: جمله دیگری که در دیدار با بیمار سرطانی مرسوم شده این است که راجع به بیماری از او می پرسند که چقدر جدی است و چند جلسه دیگر شیمی درمانی نیاز داری؟ دکتراندرسن می گوید این سوالات نه تنها حال  بیمار را بهتر نمی کند بلکه نگرانی هایش را بیشتر می کند و او نمی تواند خیلی از موارد به سوالات شما پاسخ بدهد و خودش دچار اضطراب می شود. حتما این را به یادبسپاریم که بیماران مبتلا به سرطان خیلی از مسایل را دوست ندارند با جزئیات برای دیگران تعریف کنند و دوست دارند خیلی از مسایل بطور خصوصی پیش خودشان و بین کسی که دوستش دارند باقی بماند بنابراین اگر خود فرد نخواست که در این زمینه برای شما توضیح بدهد در این مورد کنجکاوی نکنید که اثربخشی اش بیشتر است.

او در ادامه با اشاره به اینکه جملاتی مانند تو قوی هستی و می توانی که در مورد بیماران دیگر گفته می شود در مقابل بیماران سرطانی کاربردی نیست و گفت:این جملات در مقابل فرد سرطانی نباید گفته شود چون این بیماران به خاطر استفاده از داروها به حدی ضعیف شده اند که خیلی وقت ها دوست دارند به جای جملات مثبت با آنها همدردی کنیم و رنجشان را درک کنیم و بهشان بگوییم که می دانیم که چقدر سخت است همدردی کردن در بیماران سرطانی خیلی بهتر است تا اینکه جملات مثبت و امیدوار کننده که اغلب کاذب است را به بیمار بگوییم.

این روانپزشک در پایان اظهار کرد: جمله بعدی که ممکن است د رمواجه با بیماران سرطانی مطرح کنیم این است که بگوییم در مورد این بیماری فلان مقاله را خوانده ام و فلان مطلب را می دانم. دکتر اندرسون معتقد است که اگر بیمار نیاز داشته باشد راجع به بیماری اش اطلاعات به دست بیاورد یا از شما می پرسد و از شما می خواهد که در این مورد تحقیق کنید و یا خودش سرچ می کند بنابراین پیش دستی کردن و اطلاعات اضافه دادن که خیلی وقتها ممکن است غیرکارشناسانه باشد به درد بیمار نمی خورد، چون این بیمار از سوی تیم پزشکی به حدکافی اطلاعات دریافت خواهد کرد؛ بنابراین نیازی نیست ما از طریق مجله و مقاله بخواهیم به او اطلاعات دهیم.

شک اولیه را بپذیریم

بعد معنوی زندگی تقویت شود

دکتر سهیل رضایی، روانشناس  در این مورد، گفت: نمی توان شک اولیه را نادیده گرفت و یا انتظار داشت فرد در ابتدا با این موضوع به طور منطقی کنار بیاید؛ بلکه او باید زمان داد تا این مرحله را بگذراند.

او در پاسخ به این سوال که اگر فردی ناگهان دچار بیماری صعب العلاج مانند مثل سرطان شود چه واکنشی طبیعی است تصریح کرد: در این قبیل اتفاقات چند مرحله را باید در نظر گرفت. در مرحله اول شوک اولیه حتما داده می شود ونمی توان آن را انکار کرد،که ما به این مرحله ، مرحله کبودی را اطلاق می کنیم؛ در ادامه باید کمک کنیم افراد درک معنایی برای زندگی داشته باشند. خیلی از افراد تا قبل از این اتفاق شاید در مسیر اصلی زندگی نبودند اما بعد از وقوع این اتفاقات به خودشان می آیند. انسان ممکن است در یک لحظه تصادف کرده و فرصت ادامه نداشته باشد. اما کسی که سرطان می گیرد فرصتی دوباره به او داده شده که باید به این فرصت توجه کند. اگرچه از نظر جسمی تضعیف شده و مورد آسیب قرار گرفته است اما از نظر بعد معنوی زندگی می تواند تقویت شود.

بیماران سرطانی قدر لحظات خود را می دانند

این روانشناس در ادامه گفت:  فیلم ها و کتابهای زیادی در این زمینه نوشته شده که نشان می دهد فرد مبتلا به این بیماری تازه قدر زمان و آینده را فهیده و آگاه شده که صاحب زمان نیست بلکه در همان لحظه باید زندگی کند. به نظر من این افراد مسیر رو به قبله را سریعتر از سایرین پیدا می کنند زیرا فرصت آزمون خطا برای خود قائل نیستند.

رضایی در پاسخ به این سوال که نقش اطرافیان در این زمینه چیست اظهار کرد: مساله ای که درچند دهه گذشته در جامعه ما باب شده بود و اکنون در مسیر رفع آن هستیم،‌نگاه عقوبتی به بیماری های خاص است. مثلا می گفتیم فلان پول ها وارد زندگی فرد شد و او مبتلا به سرطان شد؛ این نوع نگاه خیلی به امر از دست رفتن روحیه تاثیر می گذارد. نکته دیگر ناامیدی زودهنگام اطرافیان است که سبب می شود بیمار هم وحشت کند. به جای ترحم باید فرد را به سمت زندگی دوست داشتنی اش سوق دهیم. در حال حاضر بسیاری از کشورهای دنیای امروز سرطان درمان می شود اما همه معتقدندکه ایمنی بدن وابستگی به استرس ها را دارد و استرس ها وابستگی به بینش انسان دارند. بنابراین آدم های خوش بین سیستم ایمنی بهتری دارد نسبت به کسانی که خودشان را خیلی زود می بازند.

این روانشناس در پاسخ به این سوال که چگونه می توان از مرحله کبودی راحت تر عبور کرد گفت: این مرحله ماندگار نیست باید بدانیم که این مرحله عبور می کند، درست مانند زمانی که چراغها را خاموش می کنند چشم انسان اول چیزی نمی بیند اما بعد از مدتی انسان عادت می کند و به مرور دیدش بیشتر می شود.

بیماران سرطانی نیازی به پذیرفتن دردها ندارند

رضایی در پاسخ به این سوال که آیا افراد باید به دردها فکر کنند و آنها را بپذیرند اظهار کرد: این مساله ارتباطی با پذیرش ندارد اینها با هم می آیند. مانند زمانی است که شما آمپول می زنید هر چه قدر عضله را شل تر بگیرید دردش کمتر است؛ در این زمان هم هر چقدر روح آرام تر باشد درد کمتری احساس می کنیم بنابراین هر چه کنیم درد هست اما می توان آن را تخفیف داد. به نظر من سرطان دعوت به سفر است و حالا که فرد تاریخ انقضای زندگیش را می داند بهتر می فهمد که چگونه باید با آن برخورد کند.


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha