سه‌شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۲
کد خبر: 157266

به نظر می‌رسد هر قدمی که انسان در جهت خلاقیت بر می‌دارد و هر گامی که برای بهتر شدن زندگی خود و دیگران به جلو می‌گذارد یک محصول است.

راه هایی برای افزایش رضایت از زندگی

سلامت نیوز: به نظر می‌رسد هر قدمی که انسان در جهت خلاقیت بر می‌دارد و هر گامی که برای بهتر شدن زندگی خود و دیگران به جلو می‌گذارد یک محصول است.

به گزارش سلامت نیوز، ركسانا خوشابی؛ كارشناس ارشد مشاوره در زندگی آنلاین نوشت: به زحمت راه می‌رفت. سال‌های زیادی را سپری کرده بود و عمر او از نود می‌گذشت. فراز و نشیب‌ها، سختی‌ها و آسانی‌ها، خوشی‌ها و ناخوشی‌های بسیاری را تجربه کرده بود و اینک فرتوت و ناتوان در جلوی پنجره نشسته بود. او به ناتوانی خود، به اینکه نمی‌تواند راه برود، نمی‌تواند کار کند و حتی از انجام کارهای شخصی‌اش عاجز است نمی‌اندیشید. تنها چیزی که فکرش را مشغول می‌کرد این بود: آیا عمر خود را بیهوده و بی‌حاصل سپری کرده بود؟..... به نظر شما محصول زندگی به چه معناست؟ آیا همه انسان‌ها در زندگی خود محصول دارند؟ و اگر دارند چرا بسیاری از افراد در زمان کهولت و پیری لب حسرت می‌گزند و کمتر کسی است که به واقع در پایان عمر، از زندگی و نتایج و تبعات زندگی خود رضایت داشته باشد و سال‌های پایانی عمرش را با آرامش و خوشحالی بگذراند. اکثر انسان‌ها محصول نهایی زندگی را دستاورد‌هایی می‌دانند که هرکس در آخر عمر خود بدست آورده است. همه آنچه از او بر جای مانده و همه آنچه برای دیگران به میراث گذاشته است. چه مادی و چه معنوی. بعضی‌ها فقط اموال و ثروت مادی را مایملک فردی می‌دانند و برخی بیشتر به آثار معنوی توجه دارند. عده‌ای هم هستند که به بقای نامشان در این دنیا بیش از هرچیز دیگر اعتقاد دارند و فرزند و نوه و نتیجه را محصول زندگی و باعث بقای نام می‌دانند. در این میان دسته دیگری هم هستند که گرچه به بقای نام معتقدند اما آن را در به جا گذاشتن یک اثر هنری، علمی، نگارش یک کتاب و مواردی از این دست جستجو می‌کنند. اینک دوباره سوالم را تکرار می‌کنم. به‌ نظر شما محصول زندگی به چه معناست؟ آیا شما محصول زندگی خود را می‌شناسید و در جهت ایجاد و افزایش محصول زندگی خود حرکت می‌کنید؟

اهمیت محصول در زندگی انسان
گرچه همه چیزهایی که از آنها یاد شد می‌توانند محصول زندگی هر یک از ما باشند اما دامنه محصولات انسانی محدود به این محصولات نیست. به نظر می‌رسد هر قدمی که انسان در جهت خلاقیت بر می‌دارد و هر گامی که برای بهتر شدن زندگی خود و دیگران به جلو می‌گذارد یک محصول است. محصولی که می‌تواند زندگی او را تغییر دهد، برایش رضایت به همراه بیاورد یا لااقل زندگی را کمی لذت‌بخش‌تر کند. مهم‌تر از درک این موضوع که محصول زندگی ما چیست، درک این حقیقت است که زندگی بدون محصول، زندگی مطلوبی نیست. اگر می‌خواهیم در پایان زندگی احساس رضایت بیشتری داشته باشیم و با خاطر آسوده‌تری از این جهان برویم و حتی اگر می‌خواهیم زندگی امروزمان غنی‌تر و لذتبخش‌تر باشد، لازم است محصولات روزمره زندگی خود را افزایش دهیم. محصولات ما نشانه‌هایی هستند که میزان درک و رشد ما را نشان می‌دهند. نشانه‌هایی که به خود ما و دیگران اثبات می‌کنند که جایگاه ما کجاست و در کجای جهان ایستاده‌ایم. این محصولات نشان می‌دهند که نسبت به روز، ماه یا سالیان پیش چقدر و در چه سو و راستایی رشد کرده‌ایم و درک ما از جهان و هستی و بودن خودمان در مجموعه هستی تا چه اندازه ارتقا یافته است. فرقی نمی‌کند که محصول امروز شما چیست؟ ممکن است کسی را کمی شادتر کرده باشید، ممکن است در شغل خود یکی از دستورالعمل‌ها یا فرمول‌های کاری‌تان را کمی بهبود بخشیده باشید، ممکن است دستور پخت غذایی را بهتر و مقوی‌تر کرده باشید شاید هم یک اختراع جهانی را به ثبت رسانیده یا داروی یک بیماری مهلک را یافته باشید یا ... اما به هر حال هر کاری کرده‌اید اگر منجر به این شده که محصولی از شما به جا بماند که زندگی را حتی کمی بهتر و قابل تحمل‌تر کند بدانید که موفق شده‌اید.

محصولات بیشتر، کلید رضایت از زندگی
هر یک از ما باید سعی کنیم علاوه بر محصولاتی که در طول عمر به سمت ساختن آنها حرکت می‌کنیم به محصولات روزانه هم فکر کنیم و طرح‌هایی برای ایجاد محصولات روزانه بیشتر داشته باشیم. هر چه مجموع محصولات ما در زندگی بیشتر و غنی تر وبرای خودمان و دیگران مفیدتر باشند رضایت کلی ما از زندگی مان بیشتر می‌شود. بیشتر شدن رضایت از زندگی اغلب به شادی و آرامش بیشتر می‌انجامد که خواست واقعی هر کسی است.

چگونه به محصول بیشتری در زندگی دست یابیم
بهترین راه افزایش محصول این است که در کاری که بدان علاقه‌مندیم یا در آن توانمندتریم به دنبال خلاقیت بیشتر و رسیدن به محصولات جدیدتر و کاراتر باشیم. برای مثال اگر شما به تعمیر لوازم برقی علاقه‌مندید می‌توانید ببینید با استفاده از معلومات خود آیا می‌توانید وسایلی را که تعمیر می‌کنید بهبود ببخشید؟ برای مثال آیا می‌توانید کاری کنید که صدای سشوار خانگی‌تان کمتر شود؟ آیا می‌توانید کاری کنید که مثلا اطوی‌تان وقتی مدتی بلااستفاده ماند اتوماتیک خاموش شود؟ یا اگر مثلا آشپزی‌تان خوب است آیا می‌توانید کاری کنید که غذای مورد علاقه خانواده‌تان با روغن کمتر و در عوض با مواد دارای آنتی‌اکسیدان غنی‌تر و مغذی‌تر شود بدون آنکه از خوشمزگی‌اش کاسته گردد؟ آیا می‌توانید دستورغذاهای جدیدی طراحی کنید و دستور پخت آنها را به‌صورت کتاب چاپ کنید؟ آیا می‌توانید محیط کارتان را با استفاده از گل و گیاه مناسب‌تر کنید؟ و ...
هر شب، قبل از خواب از خود بپرسید آیا امروز محصولی داشتم و روزم متفاوت از دیروز بود؟ آیا توانستم کلام موثری بر زبان بیاورم؟ آیا توانستم کارم را در هر زمینه‌ای که هست بهبود بخشم؟ آیا توانستم دلی را بدست آورم؟ توانستم به کسی محبت کنم یا مشکلی از مشکلات اطرافیانم را حل کنم؟ شاید باور نکنید اما هزاران کار هست که می‌توانید انجام دهید و هزاران محصول منتظرند تا توسط شما ساخته و پرداخته شوند. توماس ادیسون می‌گوید، اگر همه کارهایی را که توانایی انجام دادنشان را دارید انجام بدهید، در بهت و شگفتی فرو می‌روید!

دفترچه ایده‌ها
یکی از راه‌های افزایش دادن محصولات روزانه داشتن دفترچه ایده‌ها است. شما می‌توانید دفترچه کوچکی تهیه کنید و هر روز نیازمندی‌های خود یا نزدیکان‌تان را در دفترچه یادداشت کنید. هر چه را که می‌خواهید یا کم دارید و همه مشکلات یا مسائلی را که می‌خواهید حل شوند در دفترچه یادداشت کنید و به مرور به دنبال پاسخ یا راه حل برای آنها باشید. راه‌حل‌ها را هم در دفترچه بنویسید تا جایی که به راه حل روشن و موثری برسید (از مشورت هم می‌توانید استفاده کنید). بعد از اینکه به راه حل رسیدید تلاش کنید تا راه حل‌تان را عملی و اجرایی کنید و بدین ترتیب هر روز به محصول برسید. حتی اگر محصول‌تان ساده باشد. حسن این دفترچه این است که به مرور ذهن شما را برای حل مسائل بزرگ‌تر زندگی‌تان آماده می‌کند. کمک می‌کند مسائل مهم‌تر و بزرگ‌تر را هم بازیابی و یادداشت کنید و برایشان به راه‌حل‌های موثر برسید. در ابتدا می‌توانید برای محصول روزانه، به خود پاداش بدهید و سپس به مرور آن را به‌صورت یک وظیفه برای خود تعریف کنید.
 وظیفه داشتن محصول، امروز و هر روز. به گذشته نظر کرد. به ناکامی‌ها و کامیابی‌ها. خوشی‌ها و ناخوشی‌ها. به هر کاری که کرده بود و هر کاری که باید می‌کرد و نکرده از آن گذشته بود. چشم‌هایش را بست. حاصل عمل خود و همه محصولات خود را مرور کرد. چشمانش را بست و با آرامش به خوابی خوش فرو رفت... «فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه بود. اما یگانه بود و هیچ کم نداشت...»


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • ارفع کازر ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۳
    1 0
    سلام اگر انسان عمرش را در راه علم بگذارد که هم دنیا را دارد و هم آخرت را و از لحاظ مالی مشکلی نداشته باشد چرا ناراضی باشد.