با یک نگاه کوچک به شناسنامه پدر بزرگ و مادربزرگمان و مقایسه آن با شناسنامه‌های خودمان متوجه تفاوت فاحش در صفحه دوم و تعداد فرزندان خواهیم شد.

سلامت نیوز: با یک نگاه کوچک به شناسنامه پدر بزرگ و مادربزرگمان و مقایسه آن با شناسنامه‌های خودمان متوجه تفاوت فاحش در صفحه دوم و تعداد فرزندان خواهیم شد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شفقنا زندگی، روزی روزگاری دویدن چندین کودک قد و نیم قد به دور حوض کوچک حیاط خانه و شنیدن صدای خنده و گریه آن ها از دلخوشی های پدر و مادرها بود.این سر و صداها نه تنها آن ها را خسته و کلافه نمی کرد، بلکه مثل یک سمفونی دلنواز به آن گوش جان می سپردند و خود را برای هرچه پرشورتر شدن این سمفونی آماده می‌کردند،اما امروزه نه تنها این نوا برای پدر و مادرها گوشنواز نیست،بلکه حتی سکوت و خاموشی را به شنیدن آن ترجیح می‌دهند.

روزگاری بود که درازای سفره پاسخگوی تعداد کثیر اعضای یک خانواده نمیشد و فرزندان یک خانواده آنقدر تنگ کنار هم می نشتند تا خواهر یا برادر دیگرشان نیز سهمی از سفره داشته باشد،اما اکنون این سفره طویل جای خود را به یک میز نهار خوری چهار نفره داده است که حتی چهارنفر آن به زور پر می شود.

زمانی بود که داشتن تعداد زیاد فرزند از افتخارات یک خانواده محسوب می شود و هرکه خواهر یا برادر بیشتری داشت سر خود را با غرور بیشتری بالا می گرفت،اما اکنون کافی است خانواده اقدام به آوردن فرزند سوم یا حتی دوم کند تا صدای اعتراض،تعجب و حتی تمسخر اطرافیان بلند شود.

شاید بتوان گفت شعار “فرزند کم تر،زندگی بهتر” از معدود شعارهایی بود که آنقدر در میان مردمان کشورمان نهادینه شد که به قول معروف دارند از آن ور بوم می افتند و ساالخورده شدن جمعیت ایران در چند سال آینده،یکی از دغدغه های مسئولین کشور شده است،البته در این میان نمی توان فقط مردم را مقصر دانست،زیرا رفتار و تصمیمات مردم تابعی از شرایط اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و… کشور است و امان از تحولاتی که نمی توان به طور قاطع گفت خوب یا بد هستند،اما هرچه هستند تاثیر آن ها در جز به جز جامعه دیده می شود.

می توان گفت همه چیز دست به دست هم داده اند و عواملی مانند شرایط اقتصادی،تحولات فرهنگی،بالا رفتن سن ازدواج،کاهش میزان ازدواج،افزایش میزان طلاق و… مانند یک مانع سر راه زوجین برای فرزندآوری قرار گرفته اند.

ابلاغ سیاست های جمعیت از سوی رهبری

در پیچ و خم نگرانی های ناشی از کاهش تمایل به فرزند آوری و در نتیجه کاهش نرخ جمعیت بود که مقام معظم رهبری در 30 اردیبهشت ماه 93، سیاست‌های کلی «جمعیّت» که بر اساس بند یک اصل 110 قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده بود را ابلاغ کردند.

 ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی،رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینه‌های زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد، اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران بویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمه‌ای هزینه‌های زایمان و درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهادها و مؤسسات حمایتی ذی‌ربط و… از جمله مهم ترین بندهای این سیاست است که به صورت مستقیم به بحث ازدواج و فرزندآوری مربوط می شود.

اقدامات انجام شده بعد از ابلاغ سیاست های کلی جمعیت

پس از ابلاغ این سیاست ها که با واکنش های موافق و مخالف زیادی مواجه شد،اقدامات کثیری از جمع آوری وسائل جلوگیری از بارداری گرفته تا اختصاص تسهیلات لازم برای ازدواج و فرزندآوری از سوی نهادها و سازمان های مختلف کشور انجام شد.

به گفته دکتر اسماعیل مطلق، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، پس از ابلاغ سیاست​های جمعیتی توسط مقام معظم رهبری، دو کارگروه در کشور تشکیل شد که یکی از این کارگروه​ها به ریاست دکتر نوبخت و با هدف بررسی اقدامات لازم در برنامه پنجم توسعه در زمینه جمعیت و چالش​های جمعیتی و همچنین ازدواج و طلاق و کارگروه دوم با ریاست دکتر جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور ایجاد شد که از سال 95 که برنامه ششم توسعه آغاز می‌شود این موارد در جریان برنامه توسعه پیگیری و عملیاتی خواهد شد.

نرخ باروری در ایران تهدید محسوب می شود

وی به بند اول سیاست​های ابلاغی جمعیتی اشاره کرده و گفته است که طبق بررسی​هایی که جمعیت​شناسان در دنیا انجام داده​اند و بر اساس نظر کارشناسی بهداشت جهانی، این که میزان باروری کلی جامعه به زیر 2.1 برسد، یک تهدید محسوب می​شود و همچنین از نظر کارشناسان سلامت این امر یک تهدید سلامتی است.در کشور ما نرخ باروری کلی 1.8 است که در برخی استان​ها مانند تهران 1.4، سیستان و بلوچستان و استان هرمزگان بالای 2 و استان خوزستان کمتر از 2.1 اعلام شده است.

از هر یک میلیون 750 هزار بارداری،200 هزار سقط رخ می دهد

به گفته مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت در کشور یک میلیون و 750 هزار بارداری در سال اتفاق می​افتد که از این تعداد یک میلیون و 530 هزار مورد منجر به فرزندآوری می​شود و حدود 220 هزار مورد از باروری​ها منجر به سقط جنین می​شود که این موضوع یکی از چالش​های جدی پیش روی ازدواج به شمار می​رود و لازم است برای کاهش آمار سقط برنامه​ریزی لازم را انجام داد.از یک میلیون و 530 هزار نوزادی که متولد می​شود حدود 10 در هزار تولد در یک ماه اول زندگی و 15.1 در هزار در سن یکسالگی فوت می​کنند که برای کاهش این آمارها نیز برنامه​های عملیاتی مؤثری لازم است. همچنین 19.7 در صدهزار تولد زنده مرگ مادر را در پی داشته است.

میزان ازدواج در سال 93 نسبت به سال 92 ، 40 تا 45 هزار مورد کمتر بوده است

مطلق عقیده دارد کاهش ازدواج از دیگر چالش​های پیش روی این امر است و اظهار کرده به طور نمونه در بررسی​های سال 85 تا 93 مشخص می​شود که میزان ازدواج در کشور در هر سال نسبت به سال گذشته آن کمتر شده و بر اساس آخرین آمارها میزان ازدواج در سال 93 نسبت به سال 92 ، 40 تا 45 هزار مورد کمتر بوده است.

سالانه 440 هزار فرصت فرزندآوری در کشور از دست می​رود

وی عنوان کرد که سالانه 440 هزار فرصت فرزندآوری در کشور از دست می​رود که از این میزان، 410 هزار فرصت در بحث زنان ازدواج نکرده، 10 هزار مورد بر اثر فوت همسر و 20 هزار مورد بر اثر طلاق است. 6 میلیون و 600 هزار زن 15 تا 49 ساله در کشور وجود دارند که هنوز ازدواج نکرده​اند. همچنین از چالش​های مهمی که در این زمینه وجود دارد 80 درصد طلاق​های صورت گرفته مربوط به افراد زیر 30 سال است. همچنین 14.2 درصد در یک سال اول زندگی و 50 درصد در 5 سال اول زندگی اتفاق افتاده است.(ایسنا،16 اردیبهشت 94)

بالا رفتن سن ازدواج

از طرف دیگر علی اکبر محزون،مدیرکل اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبتاحوال گفته است که رقم ازدواج‌های بالای سن 35 سال در کشور رو به افزایش است.
به گفته وی در حال حاضر سه میلیون و۹۹۰ هزار و ۷۴۱ جوان دارای تحصیلات عالی ازدواج نکرده و در سن ازدواج در کشور وجود دارد که از این تعداد یک میلیون و ۹۷۳ هزار و ۶۷۲ نفر آنها پسر و دو میلیون و 17 هزار و ۶۹ نفر آنها دختر هستند.
مدیرکل اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبتاحوال بر اینکه افزایش تحصیلات در کشور میل به فرزندآوری را کاهش داده است تاکید کرده و اظهار کرده که در بحث قشربندی اجتماعی نیز طبق مطالعهای که صورت گرفت، نشان داده شد که اقشار جدید بر حسب شغل و فعالیت اجتماعی کمترین میل به فرزندآوری را داشتهاند و در مقابل نیز کشاورزان و مشاغل اینچنینی مقاومت بیشتری در مقابل سیاستهای کاهش جمعیت از خود نشان دادهاند.
محزون به پیشبینیهای صورت گرفته در خصوص جمعیت کشورمان از سال 1415 تا 1430 که براساس بررسیهای داخلی و برآوردهای سازمان ملل بر اساس سه سناریو صورت گرفته است، اشاره کرده و گفته است بر اساس سناریوی کاهش باروری به متوسط یک فرزند جمعیت ایران در سال 1415، 84.5 میلیون نفر، براساس سناریوی حفظ سطح باروری فعلی 1.7 جمعیت ایران در سال 1425 به 90 میلیون نفر و بر اساس سناریوی افزایش باروری به رقم 2.5 جمعیت کشور در سال 1430 به 98.5 میلیون نفر افزایش مییابد.
به گفته وی تهران جزء استانهایی است که کمترین نرخ موالید و ازدواج را در کشور داشته و محزون عقیده دارد این مساله ناشی از تغییر سبک زندگی در کلان شهرهاست.(ایسنا،31 فروردین)

جوانان چه می گویند؟

خبرنگار شفقنا زندگی نظر چندین زوج را درمورد فرزندآوری جویا شده است،زوج هایی که برخی بعد از چندین سال ازدواج هنوز صاحب فرزند نشده اند و همچنین زوج هایی که تعداد فرزندان آنان باعث حیرت دیگران است.
ریحانه 30 ساله که هفت سال از ازدواجش با همسر 35 ساله اش می گذرد،درمورد اینکه چرا تا کنون صاحب فرزند نشده اند می گوید: اولین دلیلی که مانع می شود اقدامی برای فرزند آوری داشته باشم این است که فکر می کنم صاحب فرزند شدن باعث سلب اختیاراتم می شود و دیگر نمی توانم سر کار بروم،همین باعث جلوگیری از پیشرفت من در شغلی که برای آن زحمت کشیده ام می شود.از طرف دیگر من و همسرم ترجیح می دهیم ابتدا خانه ای برای خودمان داشته باشیم تا خیالمان از هزینه ها راحت باشد و بعد اقدامی برای فرزندآوری انجام دهیم.من فکر میکنم حقوق همسرم مکفی یک خانواده سه نفره نیست و آوردن فرزند در این شرایط باعث می شود مجبور شویم از علایق و اهداف خود دست بکشیم.

وی به این پرسش که آیا نگران بالا رفتن سن خود و همسرتان نیستید پاسخ می دهد:من واقعا نگران این مساله هستم،مخصوصا درمورد سن خودم،اما فکر می کنم دلایلم محکم تر از نگرانی ام درمورد سن است.

این درحالی است که محمد 35 ساله که دارای یک فرزند سه ساله است عقیده دارد:من فکر می کنم فرزند یک پشتوانه در زندگی است.البته عقیده ندارم باید مثل نسل های گذشته صاحب 9 الی 10 فرزند شد اما تمایل دارم حداقل سه فرزند داشته باشم.اکنون همسر من با اینکه شاغل است،برای بار دوم  باردار شده و من فکر نمی کنم گرفتن مرخصی برای 9 ماه مانع رشد او در شغلش شود.

وی ادامه می دهد:درست است که هزینه فرزند آوری و رسیدگی به فرزندان بسیار بالا است اما بالاخره خدا روزی رسان است و هر بچه ای روزی خودش را دارد.

اما حسین 36 ساله آوردن فرزند را کاری عبث می داند و می گوید:چرا باید فرد دیگر را به این دنیا بیاورم در حالی خودم هم از آینده خودم و شرایط خودم در آینده مطمئن نیستم،از طرف دیگر انقدر مشکلاتم در زندگی زیاد است که تحمل هیچ مشکل اضافه ای را ندارم.

از طرف دیگر مهدی 34 ساله که دارای سه فرزند است دراین مورد اظهار می کند:من حقوق آنچنانی ندارم اما همین که خانه ام برای خودم است و مجبور به پرداخت اجاره خانه نیستم،تا حدی خیالم را از بابت هزینه ها راحت می کند.فرزندان من اکنون 8 ساله،4 ساله و یک ساله هستند و باید بگویم اطرافیان بیشتر از من و همسرم با این قضیه مشکل دارند،اطرافیان به شوخی و جدی ما را مورد تمسخر قرار می دهند و هنگامی که به یک مهمانی دعوت می شویم از چهره برخی از آن ها متوجه می شوم که سر و صدای فرزندانمان آن ها را کلافه کرده است، با این وجود از داشتن هر سه آن ها خوشحال هستم.

این در حالی است که حمیده 32 ساله که 10 سال است ازدواج کرده می گوید: من و همسرم تصمیم گرفته ایم هیچگاه صاحب فرزند نشویم،زیرا عقیده داریم آوردن فرزند ما را از لذت هایی که می توانیم از زندگی ببریم محروم می کند،فرزند باعث می شود نتوانیم به خواسته ها و تفریحات خود برسیم.

وی به این پرسش که نگران آینده بی فرزند خود نیستید پاسخ می دهد:ما همین حالا هم که جوانیم حال و حوصله فرزند را نداریم،چه برسد به چندین سال دیگر.آینده که نگرانی ندارد،من و همسرم کنار هم هستیم و دیگر احتیاجی به نفر سوم نیست.

گفت وگو با سعید معیدفر: نگرش خانواده های ایرانی درمور فرزند آوری تغییر کرده است

در ادامه گفت و گوی خبرنگار شفقنا زندگی با سعید معیدفر، جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی آمده که عقیده دارد تحولات اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی باعث تغییر در سبک زندگی و در نهایت تغییر نگرش خانواده های ایرانی درمورد فرزندآوری شده است.

این جامعه شناس بر تحولاتی که در جامعه ایران رخ داده است اشاره می کند و می گوید:تحولاتی که در جامعه ایران رخ داده خواه یا ناخواه آثار خود را روی برخی از شاخص های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی گذاشته و باعث بروز دگرگونی هایی در خانواده ایرانی شده است. یکی از دگرگونی هایی که در خانواده های ایرانی رخ داده این است که این خانواده ها به تدریج کوچک تر شده و هر روز کوچک تر از قبل می شود.اگر با دقت بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که خانواده ایرانی از خانواده گسترده تبدیل به خانواده هسته ای با تعداد فرزندان زیاد شد و در طی زمان تعدا فرزندان در خانواده هسته ای کاهش پیدا کرد و اکنون حتی خانواده های بدون فرزند هم مشاهده می شود. این امر محصول تغییراتی است که از نظر اقتصادی و فرهنگی رخ داده و افراد را از ابعاد کمی زندگی به ابعاد کیفی زندگی منتقل کرده است.

تغییر نگرش باعث شده هرچه تعداد اعضای خانواده کم تر،آن خانواده ارزشمندتر باشد
معیدفر بر تفاوت شیوه نگرش افراد به زندگی تاکید می کند و ادامه می دهد:در گذشته مفهوم زندگی از نظر افراد این بود که به سن بلوغ برسند،مشغول به کاری شوند که از پدرشان به ارث رسیده است، تشکیل خانواده بدهند و صاحب فرزندان زیاد شوند،در واقع تعداد زیاد فرزند یک ارزش بوده و هر خانواده به میزان تعداد فرزندان از خانواده دیگر متمایز می شده است، اما اکنون این قضیه برعکس شده و ارزش افراد به این شده است که خانواده کوچک داشته باشند،در واقع هرچه تعداد اعضای خانواده کم تر باشد،آن خانواده ارزشمندتر خواهد بود.

مباحث اقتصادی،یکی از دلایل اصلی کاهش فرزندآوری در میان خانواده های ایرانی

وی در مباحث اقتصادی و مادی را یکی از دلایل اصلی کاهش فرزندآوری در میان خانواده های ایرانی می داند و اظهار می کند:نمی توان انکار کرد که فرزند امروز پر هزینه است و در نتیجه هنگامی که تعداد فرزندان یک خانواده زیاد می شود هزینه های آن خانواده هم به شدت افزایش پیدا می کند.باید گفتفرزند امروز با فرزند دیروز بسیار متفاوت است.فرزند دیروز به سرعت تبدیل به یک عنصر مولد می شد درحالی که فرزند امروز تا سن 30 سالگی همچنان مصرف کننده،وابسته به خانواده و باری بر دوش اقتصاد خانوده است و خانواده باید خرج او را متقبل شود. در صورتی که فرزند دیروز نه تنها هزینه های فرزند امروز را نداشت بلکه به سرعت و از کودکی وارد بازار کار می شد و نه تنها خرج خود را پرداخت می کرد بلکه کمک خرج خانواده هم میشد.

این کارشناس اجتماعی ادامه می دهد:از طرف دیگر جامعه یک خانواده پر جمعیت را نمی پذیرد.مصداق این گفته این است که خانواده ای که فرزند ندارد یا تعداد فرزندانش کم تر است می تواند بسیار راحت تر از خانواده پر جمعیت خانه اجاره یا رهن کند و صاحب خانه ها و همسایه های دیگر ترجیح می دهند با یک خانواده کم جمعیت معامله یا معاشرت داشته باشند،همینطور در مهمانی ها مشاهده می شود که هرچه تعداد فرزندان کم تر باشد بهتر است، زیرا افراد مانند گذشته حال و حوصله سر و صدای بچه را ندارند.

مجرد بودن دیگر ضد ارزش نیست

معیدفر در ادامه به بعد فرهنگی که عامل تاثیرگذار دیگر در کاهش فرزندآوری خانواده های ایرانی است تاکید می کند و توضیح می دهد:تحولات فرهنگی،عامل دیگری در کاهش میزان فرزندآوری بین خانواده های ایرانی است،در زمان گذشته ارزش یک خانواده به تعداد فرزندانش بود اما اکنون ارزش افراد از خانواده متمایز شده است و حتی بر خلاف گذشته که مجرد بودن و نداشتن خانواده نوعی ضد ارزش تلقی می شد، خانواده نداشتن دیگر ضد ارزش نیست زیرا  امروز ارزش افراد به خانواده نیست بلکه به پایگاه،شخصیت اجتماعی و توانایی هایی که فرد از طریق تحصیل،تلاش،موقعیت اقتصادی و.. کسب کرده است بستگی دارد.

فردگرایی به جای جمع گرایی اهمیت یافته است

وی ادامه می دهد:از طرف دیگر امروز تشخص های فردی اهمیت پیدا کرده است و نوعی فردگرایی به جای جمع گرایی اهمیت یافته است.اکنون افراد با ویژگی های فردی از یکدیگر متمایز می شوند در صورتی که قبلا افراد با ویژگی های خانوادگی از هم متمایز می شدند.نکته دیگر مساله سبک زندگی و تغییر معیارهای افراد در زندگی است.اکنون معیارهایی مانند توجه به خود،رفاه،بالا رفتن معیارهای مادی زندگی،کسب بهره بیشتر از زندگی برای خود مورد توجه قرار گرفته است و افراد میل دارند از حداکثر رفاه برخوردار باشند و به تنهایی از زندگی لذت ببرند.این تغییرات موجب شده گرایش به سمت فرزند آوری کاهش پیدا کند.

کاهش فرزندآوری با ارزش های هویتی،ملی و دینی ما سازگار نیست

این جامعه شناس به این پرسش که کاهش تمایل فرزند آوری اتفاق خوبی برای جامعه است یا خیر پاسخ می دهد:من به عنوان یک جامعه شناس نمی توانم بگویم پدیده ای خوب یا بد است زیرا من فقط شاهد تغییراتی هستم که در حال رخ دادن است اما به عنوان یک منتقد عقیده دارم این مساله با ارزش های هویتی،ملی و دینی ما سازگار نیست و متاسفانه افرادی که مدعی نامطلوب بودن این وضعیت بوده و معتقد هستند این وضعیت با ارزش های جامعه سنتی ما سازگار نیست در عمل به این وضعیت دامن می زنند.برای مثال اکنون شاهد رشد پرسرعت کلان شهرها و همچنین رشد سرعت برج سازی، مراکز تجاری و مکان های متعددی در شهرها و کلان شهرها هستیم که نوعی سبک زندگی مدرن را می طلبد و باعث تغییر ذائقه و نوع نگاه افرادی می شود که وارد این فضا می شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha